چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

پدر, مادر, آزارم ندهید


پدر, مادر, آزارم ندهید

کودک آزاری, انواع مختلفی دارد, شاید ما هم کودک آزار باشیم

سوءاستفاده از کودکان و کودک‌آزاری چیزی بیش از استخوان‌های شکسته و زخم‌های روی بدن است. در حالی که آزار فیزیکی کودکان بیشتر قابل دیدن است، دیگر انواع آزار کودکان مثل آزار روحی هم می‌تواند آثار و جراحت‌های عمیقی روی آنها بگذارد. هرچه کودکان زودتر کمک دریافت کنند، شانس بیشتری برای نیفتادن در چرخه‌های بازیافت روانی دارند. اینکه همچنان فکر کنیم آزار کودکان مربوط به پدران معتاد و افراد ناسالم جامعه است، نه‌تنها یک افسانه به تاریخ پیوسته بلکه یکی از علل افزایش کودک‌آزاری است. هرچه بیشتر درباره کودک‌آزاری، انواع آن و روش‌های مقابله با آن بدانیم، می‌توانیم تاثیرهای بزرگ‌تری روی زندگی کودکان داشته باشیم...

● کودک‌آزاری را بشناسیم

آن تصورات کلیشه‌ای را فراموش کنید؛ داغ کردن کودکان و زخم زدن روی پیکر نحیف آنها تصویری قدیمی ولی متاسفانه همچنان در دنیای کودکان پابرجا است اما کودک‌آزاری تنها اینها نیست؛ نادیده گرفتن نیازهای کودکان، قراردادن آنها در شرایط خطرناک و کنترل نشدنی یا تلقین این احساس که آنها ارزش مراقبت ندارند و کودن و احمق هستند هم نوعی خطرناک از کودک‌آزاری است. بدون توجه به نوع کودک‌آزاری، نتیجه می‌تواند صدمه?های روحی زیادی برای کودکان داشته باشد

● آثار کودک‌آزاری و غفلت از کودکان

تمام انواع کودک‌آزاری و عقده‌ای کردن آنها می‌تواند جراحت‌های بلندمدتی روی آنها باقی بگذارد. برخی از این زخم‌ها می‌توانند فیزیکی باشند، اما جراحت‌های روحی آثار بلندمدت‌تری در طول زندگی دارند؛ به اعتمادبه‌نفس آنها ضربه می‌زند، توانایی آنها را در برقراری روابط سالم ضعیف می‌کند و به آنها اجازه نمی‌دهد در خانه، مدرسه یا محیط کار به صورت طبیعی با دیگران تعامل برقرار کنند.

● برخی آثار کودک‌آزاری

کمبود اعتماد به نفس و داشتن مشکل در ایجاد رابطه: اگر نمی‌توانید به والدینتان اعتماد کنید پس به چه کسی می‌توانید اعتماد کنید؟ دیدن آزار از حامیان اصلی به روابط بنیادی کودک صدمه‌ای جبران‌ناپذیری وارد می‌کند. بدون داشتن این پایه، کودک به سختی یاد می‌گیرد به دیگران اعتماد کند یا تشخیص بدهد چه کسی قابل اعتماد است. احساس حقارت و اضافی بودن: اگر در کودکی بارها به شما گفته شده احمق هستید و به هیچ دردی نمی‌خورید، غلبه کردن بر این احساس نادرست سال‌ها زمان می‌خواهد. شاید این احساس منتقل شود که اینها واقعیت‌هایی درباره شما هستند. در بزرگسالی این افراد شاید برای تحصیلات بیشتر و کارهای بهتری که درآمد بیشتری دارند اقدام نکنند چون این احساس حقارت با آنهاست که شایستگی آنها را ندارند.

مشکلات در بروز احساسات: کودکانی که مورد آزار واذیت قرار گرفته‌اند، نمی‌توانند احساساتشان را به درستی بروز بدهند. در نتیجه، این احساسات معمولا سرکوب می‌شوند و نمودی نادرست و گاهی مضر پیدا خواهند کرد. افسردگی، اضطراب و عصبانیت در بزرگسالی، می‌تواند ریشه در کودکی داشته باشد.

● انواع کودک‌آزاری

انواع مختلفی از کودک‌آزاری وجود دارد اما عنصر بنیادینی که همه آنها را به هم مرتبط می‌کند، تاثیرات روحی آنها روی کودکان است. کودکان به قابل پیش بینی بودن اطرافیان، ساختار مشخص روابط و این حس که والدینشان به فکر امنیت آنها هستند نیاز دارند. کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند، نمی‌توانند پیش‌بینی کنند والدینشان چه رفتاری خواهند داشت. دنیای آنها جایی غیرقابل پیش‌بینی و ترسناک است که هیچ قاعده و اصلی ندارد. یک سیلی، فحش، سکوت سنگین یا ندانستن اینکه امشب روی میز غذا خواهد بود یا نه، نتیجه یکسانی دارند؛ همه اینها کودک‌آزار هستند.

● آزار روانی و احساسی کودکان

ضربه سنگ و چوب استخوان انسان را می‌شکند اما کلمات با کودکان چه می‌کنند؟ آزار روانی می‌تواند به سلامت روانی کودک و رشد اجتماعی او ضربات سنگینی وارد کند و زخم‌های روانی عمیقی در طول زندگی او به جا بگذارد. برخی از این آزار روانی اینها هستند:

تحقیر و خجالت‌زده کردن کودک، دادن لقب‌های بد و مقایسه آنها با دیگران، گفتن اینکه بچه خوبی نیست و ارزش هیچ چیزی را ندارد، ترساندن‌های مدام کودک و داد زدن مدام، سکوت دربرابر کارهای بد کودکان و نادیده گرفتن آنها، حذف یا کم کردن تماس فیزیکی با کودک مثل بوسه و بغل کردن، آزار دادن فیزیکی یا روانی دیگران در مقابل چشم بچه.

● غفلت از کودکان

غفلت از کودکان که یکی از موارد شایع کودک‌آزاری است، نوعی آزار است که در آن والدین نمی‌توانند نیازهای اساسی کودکان را فراهم کنند. این نیازها می‌تواند غذای کافی، پوشش مناسب، تربیت درست و هر مورد دیگری باشد. تشخیص غفلت درباره کودکان کمی سخت است. بسیاری از کودکان سعی می‌کنند تصویری از خود به دنیای بیرون نشان بدهند که هیچ کاستی‌ای ندارد. با این حال در پایان روز، نیازهای فیزیکی و روانی کودکان مورد غفلت واقع شده برطرف نمی‌شود.

● نشانه‌های غفلت از کودکان

- کودکان لباسی به تن دارند که اندازه مناسبی ندارد یا اصلا مناسب فصل نیست.

- بهداشت آنها مناسب نیست و کثیف هستند.

- زخم‌ها بدنشان یا بیماری‌هایشان بدون درمان رها شده‌اند.

- مشخصا هیچ کس روی کارهای کودک نظارت نمی‌کند و اجازه دارد هر جا که می‌خواهد برود.

- معمولا همیشه دیر به مدرسه می‌رود.

● آزار فیزیکی کودکان

این نوع آزار را همه ما می‌شناسیم. نشانه‌های اصلی آن، زخم‌ها و کبودی‌هایی است که روی بدن کودک ایجاد می‌شود. بسیاری از والدین و اولیای کودکان اصرار دارند تنبیه فیزیکی آنها بخشی از نظم و انضباطی است که کودک باید یاد بگیرد اما بین استفاده از تنبیه فیزیکی برای تربیت و کودک‌آزاری تفاوت‌های بزرگی وجود دارد. نکته تنبیه فیزیکی آموزشی این است که به بچه‌ها تفاوت بین بد و خوب یاد داده بشود نه اینکه زندگی آنها به یک کابوس تبدیل شود. برای اینکه تفاوت بین آزار فیزیکی و تنبیه فیزیکی برای تعلیم و ترتیب را تشخیص بدهیم، کافی است به این نکات توجه کنیم؛ وقتی این تنبیه غیرقابل پیش‌بینی باشد و کودک نداند در پی چه کاری والدینش او را تنبیه می‌کنند، این تنبیه کودک‌آزاری است. وقتی والدین با عصبانیت کودک خود را کتک می‌زنند، قطعا هیچ انگیزه‌ای برای یاد دادن چیزی به کودکشان ندارند. آنها هر چه بیشتر عصبانی باشند، بدتر هم ‌بچه را کتک می‌زنند. استفاده از ترس برای کنترل رفتار کودکان هم یکی از مواردی است که بین تنبیه فیزیکی برای تعلیم و ترتیب و کودک‌آزاری فیزیکی تفاوت ایجاد می‌کند. برخی والدین بچه‌هایشان را می‌ترسانند که کار خاصی نکنند چون در غیر این صورت حتما کتک می‌خورند. اینکه بچه آن کار مشخص را نمی‌کند، به این خاطر که به خوبی ترتیب شده، نیست، ‌بلکه از ترس کتک آن کار را نمی‌کند‌.

● نشانه‌های کودک‌آزاری فیزیکی

- زخم‌هایی متعدد روی بدن در فواصل زمانی طولانی

- کودک همیشه در آماده باش است. انگار همین حالا قرار است اتفاق بدی پیش بیاید.

- از رفتن به خانه می‌ترسد و به تکان خوردن‌های ناگهانی واکنش شدید نشان می‌دهد. از تماس هم گریزان است.

- لباس‌های نامناسب می‌پوشد تا زخم‌ها را بپوشاند. مثلا در روزهای بسیار گرم لباس آستین بلند می‌پوشد که زخم‌ها معلوم نشوند.

● آزار جنسی؛ بخش پنهان ماجرا

آزار جنسی کودکان به خاطر لایه‌های پنهان شرم و گناهی که دارد نوع پیچیده‌ای از آزار کودکان است. به یاد داشتن این نکته مهم است که آزار جنسی همیشه به معنای ایجاد تماس نیست. قرار دادن کودک در معرض موارد جنسی و شرایط خطرناک از نظر جنسی هم می‌تواند آزار جنسی باشد. بدی ماجرا این است که کودک معمولا توسط کسی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد که او را می‌شناسد و به او اعتماد دارد. این نکته هم مهم است که جنسیت بچه‌ها هیچ فرقی در این مورد ندارد. در واقع می‌توان گفت موارد آزار جنسی در پسربچه‌ها، به خاطر مساله شرم و غیرت، کمتر گزارش می‌شود.

● مساله شرم و گناه در آزار جنسی کودکان

جدا از آسیب‌های فیزیکی‌ای که آزار جنسی کودکان می‌تواند برای آنها داشته باشد، مولفه‌های روانی و احساسی ماجرا خیلی قدرت‌مند‌تر و تاثیرگذارتر است. کودکانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند، معمولا از احساس شرم و گناه زجر می‌کشند. آنها احتمالا این احساس را دارند که به خاطر آزار دیدن مسوول هستند یا اینکه اصلا خودشان باعث بروز چنین چیزی شده‌اند. این احساس باعث می‌شود احساس تنفر از خود در این کودکان تقویت شود یا در بزرگسالی در موارد جنسی مشکل داشته باشند.

احساس شرم در این کودکان باعث می‌شود موقعیت آنها پیچیده‌تر شود و نتوانند به راحتی چنین موضوعی را بیان کنند. آنها نگران این هستند که دیگران حرف آنها را باور نکنند و از دست آنها عصبانی بشوند.

● نشانه‌های کودک‌آزاری جنسی:

- در نشستن و راه رفتن مشکل دارد.

- سعی می‌کند در میان هم‌سن?های خود دانش خود را از مسائل جنسی به رخ بکشد و حتی گاهی رفتار اغواگرانه داشته باشد.

- سعی می‌کند بدون هیچ دلیل مشخصی، همیشه از یک فرد خاص دوری کند.

- دوست ندارد جلوی دیگران لباس‌هایش را عوض کند. یا در فعالیت‌های فیزیکی مشارکت کند.

- از خانه فرار می‌کند.

● نشانه‌های هشداردهنده کودک‌آزاری

هرچه جلوی کودک‌آزاری زودتر گرفته شود، ‌شانس بهبود و درمان درست برای بچه افزایش می‌یابد. کودک‌آزاری همیشه آشکار نیست. با شناخت نشانه‌های هشداردهنده عمومی کودک‌آزاری، می‌توانید خیلی زود مشکل را شناسایی و هم به کودک و هم به کسی که به او آزار می‌رساند خیلی زود کمک کنید.

مسلما تنها دیدن یک نشانه دلیل نمی‌شود که فکر کنید حتما کودک مورد آزار قرار گرفته است. خیلی مهم است که عمیق‌تر شوید و دنبال الگوهایی بگردید که شما را به یک رفتار کودک‌آزارانه می‌رسانند.

● نشانه‌های هشدار دهنده کودک‌آزاری در کودکان:

- کودک از انجام کار اشتباه به شدت می‌ترسد.

- در رفتارش کاملا بی‌نهایت است؛ بی‌نهایت عصبی، بی‌نهایت آرام و...

● چطور به یک کودک‌ آزاردیده کمک کنیم؟

در این شرایط طبیعی است کمی احساس گیجی و بلاتکلیفی داشته باشید. کودک‌آزاری موضوع پیچیده‌ای است که معمولا کسی حاضر نیست آن را قبول یا درباره‌اش صحبت کند.

فقط به این موضوع فکر کنید که می‌توانید در زندگی یک بچه، ‌تفاوتی بسیار زیاد ایجاد کنید، به‌خصوص اگر گام‌هایی هم برای جلوگیری از بروز مجدد آزارها بردارید. وقتی با یک کودک ‌آزاردیده صحبت می‌کنید، بهترین چیزی که می‌توانید به او بدهید حمایت بدون شرط و اطمینان است. به یاد داشته باشید صحبت درباره آزاری که دیده می‌تواند برای کودک بسیار دردآور باشد. این وظیفه شماست که به او اطمینان خاطر بدهید و چیزهایی را که می‌خواهد برایش فراهم کنید. وقتی می‌خواهید با یک کودک ‌آزاردیده صحبت کنید،‌ باید به این نکته‌ها توجه کنید:

- از انکار بپرهیزید و خونسرد باقی بمانید: اگر کودک احساس کند دارید چیزهایی را که او می‌گوید انکار می‌کنید، دیگر به شما اعتماد نخواهد کرد.

- استنطاق نکنید: اجازه بدهید کودک خودش برای شما چیزهایی را که اتفاق افتاده تعریف کند. پرسش‌های مدام او را گیج می‌کند.

- به او اطمینان بدهید کار اشتباهی نکرده است: کودکان به سختی حاضر می‌شوند در این موارد صحبت کنند. به او اطمینان بدهید کار خطایی نکرده است.

- امنیت مهم‌تر است: اگر فکر می‌کنید دخالت شما باعث می‌شود امنیت کودک یا خودتان به خطر بیفتد،‌ اجازه بدهید حرفه‌ای‌ها در این باره تصمیم بگیرند. بعد از اینکه حرفه‌ای‌ها کارهای اولیه را کردند، می‌توانید کمک‌های دیگری به کودک یا والدین او بکنید.

در خیلی موارد، تنها کاری که می‌توانید بکنید این است که کودک‌آزاری را به سازمان اجتماعی گزارش دهید.

- به نظر نمی‌رسد مایل باشد مدام به والدینش بچسبد.

- مدام دوست دارد کارهایی بکند که به سنش مربوط نیست. مثلا می‌خواهد از بچه‌های دیگر مراقبت کند (ادای والدین خوب را دربیاورد) یا انگشت شستش را می‌مکد و کارهای عجیب دیگری می‌کند.

● آیا ما کودک‌آزار هستیم؟

بزرگ کردن بچه‌ها یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های زندگی است. اگر در خانواده‌ای بزرگ شده‌اید که همیشه در آن دعوا و خشونت وجود داشته، شما هم احتمالا روش دیگری برای بزرگ کردن کودک خود نخواهید داشت.

شناسایی مشکلاتی که خودتان داشته‌اید و دارید، ‌بزرگ‌ترین گام برای حل کردن مشکل کودکانتان است. شاید سیلی خوردن در خانواده شما عادی بوده یا مادر حال نداشته شام درست کند اما نباید فراموش کنید کودکان باید در دنیای طبیعی زندگی کنند. ما به عنوان بزرگسالان باید چند گام به عقب برویم و ببینیم آیا در کودکی مشکلاتی داشته‌ایم که حالا بخواهد روی زندگی کودکان تاثیر بگذارد یا نه.

اگر این نشانه‌ها را در خود می‌بینید، شک نکنید می‌توانید به یک کودک‌آزار تبدیل شوید:

نمی‌توانید خشم خود را متوقف کنید: یک پشت دستی کوچک به بچه به باد مشت و لگد تبدیل می‌شود، صحبت آرام با بچه به تکان دادنش و به گوشه‌ای پرتاب کردنش می‌رسد.

از لحاظ روانی احساس می‌کنید از کودکتان قطع شده‌اید: شاید اینقدر در کار و زندگی غرق شده‌اید که دوست ندارید اصلا با بچه‌تان کاری داشته باشید. روزها می‌روند و شما بیشتر دوست دارید بچه ساکت باشد و صدایش را نشنوید.

برآورده کردن نیازهای روزانه بچه به نظر غیرممکن می‌آید: اگر می‌بینید همسایه‌ها و دوستان مدام درگیر لباس‌های مناسب خریدن برای بچه و غذاهای مقوی هستند و شما هیچ حسی در این باره ندارید، باید به این فکر کنید که یک جار کای شما می‌لنگد.

دیگران نگرانی‌های خود را بروز داده‌اند: وقتی کسی نگرانی‌اش را بروز می‌دهد، با او دعوا نکنید و با دقت گوش کنید. آیا این کسی است که به او احترام می‌گذارید و می‌دانید صلاح شما را می‌خواهد؟ انکار همیشه وجود دارد.

● شکستن چرخه کودک‌آزاری

اگر سابقه کودک‌آزاری دارید،‌ با به دنیا آمدن کودکتان و رشد او جلوی چشم‌هایتان، خاطراتی سراغ شما می‌آیند که شاید سال‌ها شما را بسیار ناراحت کرده‌اند. یادآوری این خاطرات می‌تواند شما را گاهی بسیار عصبانی کند اما فراموش نکنید باید احساسات خود را کنترل کنید و الگوهای قدیمی‌تان را بشکنید.

به یاد داشته باشید مهم‌ترین شخص در زندگی بچه‌تان، خود شما هستید. او این ارزش را دارد که تلاش کنید شرایط را تغییر بدهید و قرار هم نیست به تنهایی این کار را بکنید. همیشه کمک و حمایت از خیلی‌ها مهیاست.

● چطور واکنش‌هایمان را تغییر بدهیم؟

- مهارت‌هایتان را به عنوان پدر و مادر افزایش دهید: اینکه یاد بگیرید احساسات خود را کنترل کنید خیلی مهم است، اما به این هم نیاز دارید که بدانید قرار است به جای آن چه کار باید بکنید. این کار را (روش برخورد مناسب با کودک) با یادگیری روش‌های تربیتی مناسب شروع کنید. کلاس‌هایی که برای پدر و مادرها برگزار می‌شود، کتاب‌ها و سمینارها می‌توانند به شما کمک کنند. می‌توانید از دیگر والدین هم کمک بگیرید.

- از خودتان مراقبت کنید: اگر احساس می‌کنید خیلی از شما حمایت نمی‌شود و خیلی درهم‌شکسته شده‌اید،‌ بیشتر احتمال دارد عصبانیت در شما نهادینه شود. برهم خوردن خواب در زندگی والدینی که به تازگی بچه‌دار شده‌اند، به این خستگی‌ها و عصبانیت‌ها دامن می‌زند و این همان چیزی است که باید از آن دوری کنید.

- از حرفه‌ای‌ها کمک بگیرید: شکستن چرخه کودک‌آزاری می‌تواند بسیار سخت باشد. اگر فکر می‌کنید کار شما نیست،‌ از روان‌شناس‌ها و مشاورها کمک بگیرید.

- یاد بگیرید چطور احساساتتان را کنترل کنید: اولین گام برای کنترل احساسات این است که قبول کنید وجود دارند. اگر در بچگی مورد آزار واقع شده‌اید، در قبول احساسات دچار دشواری هستید. شاید قبلا در کودکی احساسات خود را نادیده می‌گرفتید و حالا آنها خارج از کنترل شما خود را بروز می‌دهند.

● افسانه‌های مربوط به کودک‌آزاری

افسانه شماره ۱: تنها آدم‌های بد به کودکان شان آزار می‌رسانند.

واقعیت: اینکه بگوییم تنها آدم بدها به کودکان شان آزار می‌رسانند خیلی ساده است اما ماجرا همیشه اینقدر سیاه و سفید نیست. قرار نیست فکر کنیم تمام کسانی که کودکانشان را آزار می‌دهند آدم‌های بدی هستند. خیلی از آنها خودشان هدف کودک‌آزاری قرار گرفته‌اند و هیچ راه دیگری بلد نیستند که والدین فرزندانشان باشند. بعضی دیگر شاید مشکلات روحی دارند که خود را به شکل کودک‌آزاری نشان می‌دهد.

افسانه شماره ۲: افرادی که در کودکی آزار دیده‌اند، در بزرگسالی هم کودک‌آزار می‌شوند.

واقعیت: این واقعیت دارد که برخی کودکانی که مورد آزار قرار گرفته‌اند، در بزرگ سالی همین چرخه را تکرار کنند و به صورت ناخودآگاه چیزهایی را که در کودکی تجربه کرده‌اند روی کودکان پیاده کنند. در مقابل بسیاری از افرادی که در کودکی با این مشکل در تماس بوده‌اند، در بزرگسالی تلاش بیشتری می‌کنند از کودکان?شان مراقبت کنند و والدینی نمونه باشند.

افسانه شماره ۳: بیشتر کودک‌آزاران غریبه هستند

واقعیت: در حالی که کودک‌آزاری توسط غریبه‌ها اعمال می‌شود، بیشتر کودک‌آزاران اعضای خانواده یا افرادی نزدیک به خانواده هستند.

افسانه شماره ۴: کودک‌آزاری در خانواده‌های «خوب» اتفاق نمی‌افتد.

واقعیت: کودک‌آزاری فقط در خانواده‌های فقیر و محله‌های بد اتفاق نمی‌افتد. این پدیده در همه نژادها، شرایط اقتصادی و فرهنگی روی می‌دهد. گاهی پشت درهای بسته خانواده‌هایی که از بیرون خیلی خوب و مناسب به نظر می‌رسند، داستان دیگری وجود دارد.

جواد نصرتی