چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
فرهنگ سازی در حوزه سیاست
صریح و بیپرده باید اذعان داشت که ما التفات بایستهای به «فرهنگ سازی» نداریم و به همین دلیل نیز تا حد زیادی، «ابزار زده» شدهایم. نمونه روشن آن را در ارتباط خود با کامپیوتر میتوانیم مشاهده کنیم. براستی ما چقدر از کامپیوتر استفاده بهینه به عمل میآوریم؟ میزان بهرهوری کامپیوتر در جامعه ما چقدر است و رتبه ما در این زمینه در سطح جهانی، چیست؟ در عین حال به محض آن که مدلی بالاتر به بازار مصرف میآید، با حرص و ولع فراوانی در پی خرید آن برمیآییم، بیآن که برایمان اهمیت داشته باشد که چرا و بر اساس کدام نیاز و ضرورت؟! اتومبیل، نمونه دیگری است که عدم فرهنگسازی درباره نحوه استفاده مناسب از آن، مشکلات فراوان و کلافهکنندهای را برای ما در زمینههای گوناگون رقم زده است و قسعلیهذا.
آیا ابزار زدگی ناشی از عدم فرهنگسازی صرفاً محدود به آلات و ادوات صنعتی و تکنولوژیک است و یا میتوان در حوزههای دیگر نیز این نقیصه بزرگ را مشاهده کرد؟ اگر خوب نگاه کنیم، پاسخ به این سؤال قطعاً مثبت است.
احزاب و تشکلهای سیاسی، از جمله ابزارهای بسیار مهم در حوزه سیاست به شمار میآیند و امروزه انواع کوچک و بزرگ آن را با دیدگاهها و نظریات مختلف در جامعه میتوان مشاهده کرد. اما مسئله اینجاست که به صرف وجود چنین ابزارهایی میتوان دلخوش داشت؟ آیا برای رسیدن به توسعه سیاسی و استمرار آن در طول زمان، در دست داشتن فهرستی از نام و عنوان احزاب و تشکلهای سیاسی کافی است؟ مسلماً آنچه میتواند احزاب را به ابزارهای کارآمد و توسعهساز تبدیل کند، اهتمام ویژه به فرهنگسازی در این مقوله است. همانگونه که فقدان فرهنگ استفاده از اتومبیل و پایین بودن سطح فرهنگ رانندگی، باعث به وجود آمدن ترافیک سنگین، آلودگی شدید هوا، گرههای کور در چهارراهها، تصادفات مرگبار و خلاصه به مخاطره افتادن جان و روان انسانها میشود، نبود فرهنگ سیاسی غنی و عدم توانایی بهرهگیری مناسب از ابزار احزاب و تشکلهای سیاسی، خساراتی به مراتب عظیمتر را بر یک جامعه تحمیل خواهد کرد چرا که فرصتها و سرمایهها را به هدر داده و در نهایت روحیه یأس و سرخوردگی را بر روح و روان یکایک آحاد مردم مستولی خواهد ساخت.
بروز حالت «رقابت منفی» در میان احزاب سیاسی از جمله زیانبارترین آثار فقدان فرهنگ سازی مناسب در این مقوله به شمار میآید. رقابت منفی زمانی شکل میگیرد که هدف اساسی و مهم احزاب تخریب یکدیگر باشد. حاصل اینگونه رقابتهای منفی در سطح کلی و کلان خود نیز چیزی جز شکلگیری نوعی ذهنیت منفی، مأیوس و بدبین به حال و آینده در بین مردم نخواهد بود. در این میان شاید این یا آن حزب و تشکل قادر شود به صورت مقطعی، توجه بخشهایی از جامعه را به خود جلب کند اما اتفاقی که در بطن و ضمیر ناخودآگاه جامعه می¬افتد، در مجموع حاصل و دستاورد مثبتی برای کشور در برنخواهد داشت و در نهایت به ضرر همه خواهد بود.
امروز بیش از ربع قرن از آغاز دورانی جدید در حیات سیاسی ملت ایران میگذرد و جا دارد با توجه به تجربیات تلخ و شیرین فراوانی که در زمینه عملکرد احزاب و گروههای سیاسی داشتهایم، بیش از هر چیز توجه خود را به فرهنگسازی برای بهرهوری هر چه بیشتر از این ابزار سیاسی معطوف داریم. در این راستا بیش از همه، مسئولیت این امر برعهده کادرهای مؤسس و رهبری این تشکلهاست. این عده باید در نظر داشته باشند که هرچند دستیابی به قدرت سیاسی، یک هدف مهم در عرصه سیاست به شمار میآید اما مهمتر و سرنوشتسازتر از آن، شیوه و نحوه دستیابی به این هدف است.
یافتن شیوههای صحیح و نهادینه ساختن آن در مرام و مسلک حزبی خود، اگرچه به زبان کاری سهل و ساده به شمار میآید، اما در عمل چندان هم آسان نیست. هنگامی که رقابتها اوج میگیرد و هیجانات بر اعضا و هواداران غالب میشود و تنور انتخابات گرم و بلکه شعلهور میگردد، این بر عقلای هر حزب و گروه است تا بتوانند بر این گونه احساسات فائق آیند. زمانی که رقابتها پایان میپذیرد و نتایج مشخص میشود، این بر فرهیختگان هر تشکل است که اخلاق شکست و پیروزی را به یاران خود متذکر شوند و اجازه فراروی از مرزهای آن را به دیگران ندهند. و زمانی که آرامش و سکون بر جامعه حاکم است این بر اندیشمندان هر طیف و دسته است که تلاش بایستهای را برای غنیسازی برنامهها و نظریات گروه خود از مسیر تحقیق و تفکر سامان دهند تا در دور آینده رقابتها با دستانی پر در صحنه سیاست حاضر شوند. این همه، البته، زحمت و حوصله فراوانی را میطلبد.
اما در ورای اینها به نقش حاکمیت نیز باید توجه داشت چرا که فرهنگسازی برای فعالیتهای سیاسی، جز در یک محیط عادلانه و بسامان، امکان پذیر نخواهد بود. اگر انتظار داریم در سر یک چهارراه، رانندگان خود را مقید به نظم و انضباط دانسته و از کارهایی که باعث مختل شدن ترافیک و به وجود آمدن گرههای کور میشود، اجتناب ورزند، شرط اولیه آن این است که چراغ راهنمای سالم و دقیقی در آن چهارراه نصب باشد.
به همین منوال باید مراقب چهارراه سیاست نیز باشیم تا مبادا هویت و شخصیت ملی و دینی مردم ایران در این چهارراه دچار آسیب و جراحت شود. بیتردید وجود قوانین و ضوابط سنجیده و عادلانه، و حضور رانندگانی با فرهنگ بالای سیاسی و نیز برخورادری از ابزارهایی کارآمد و توانمند، باعث خواهد شد تا جریان سیاست در این چهارراه هرگز با اختلال مواجه نشود و ملت ایران در بزرگراه توسعه سیاسی، با شتاب هر چه بیشتر به سمت هدف حرکت نماید.
مسعود رضائی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست