شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

منافع ملی چراغ راهنمای سیاست خارجی


منافع ملی چراغ راهنمای سیاست خارجی

اصولاً منافع ملی کشورها جهت سیاست خارجی آنها را مشخص می سازد یکی از مسائلی که طی ۳۰ سال گذشته در ایران همواره مورد مناقشه بوده, تعریف منافع ملی بوده است رسیدن به اجماعی در خصوص این مفهوم می تواند راهگشای بسیاری از موضوعات پیش روی سیاست خارجی باشد

اصولاً منافع ملی کشورها جهت سیاست خارجی آنها را مشخص می سازد. یکی از مسائلی که طی ۳۰ سال گذشته در ایران همواره مورد مناقشه بوده، تعریف منافع ملی بوده است. رسیدن به اجماعی در خصوص این مفهوم می تواند راهگشای بسیاری از موضوعات پیش روی سیاست خارجی باشد.

منافع ملی چشم انداز مبهمی است که دولتها جهان را در آن می بینند، دشمنانشان را با آن می شناسند و محکوم می کنند، شهروندانشان را با استناد به آن تابع خود می سازند و اعمال شان را به واسطه آن تایید اخلاقی می کنند و کارایی می بخشند. در نگاه مورگنتا منافع ملی چراغ راهنمای سیاست خارجی است.

اینکه چراغ راهنمای سیاست خارجی از چه جایگاهی در میان نخبگان تصمیم گیرنده و اجرایی جمهوری اسلامی ایران برخوردار می باشد، و چگونه می بایستی به آن نگاه کرد، موضوعی است که در ایران کمتر به آن پرداخته شده است و این نوشته قصد دارد دریچه ای برای تامل بیشتر درخصوص آن بگشاید.

● منافع ملی چراغ راهنمای دولتها

منافع ملی هویت دهنده سیاست خارجی کشور ها می باشد. کشوری می تواند در سیاست خارجی به موفقیت دست یابد که برای تعریف منافع ملی در بین تصمیم گیرندگان آن اختلاف نظر وجود نداشته باشد.

اگرچه برای رسیدن به این مرحله نیاز به گذشت زمان و تجربه است اما مطالعه راه و روش دولت های پیشگام در اینخصوص می تواند دربردارنده تجربیات ارزشمندی باشد. البته از این نکته نیز نباید گذشت که منافع ملی هر کشوری مختص خود آن دولت است و هیچگاه دو کشور را نمی توان یافت که در تمامی زمینه ها دارای منافع مشترک باشند.

در ایران نیز تعیین منافع ملی بعنوان اولویت نخست کشور از همان ابتدای شکل گیری انقلاب اسلامی یکی از دغدغه های جدی مسئولان و تصمیم گیرندگان سیاسی بود.

اما با وجود این دغدغه به واسطه مشکلات داخلی و بین المللی که در آن زمان بر سر راه سیاست خارجی بوجود آمد بر سر تعریف دقیق آن هیچگاه اجماع کاملی صورت نگرفت بگونه ای که هرکدام ازگروه ها و جناح های سیاسی تعریفی از منافع ملی ارائه می کردند و انتظار داشتند دستگاه سیاست خارجی براساس آن حرکت نماید.

آنچه که در آن برهه حساس باعث گردید تا بواسطه این اختلاف نظر ها کشور با مشکل حادی در سیاست خارجی مواجه نگردد تدبیر و مدیریت صحیح امام(ره) بود که ضمن شنیدن نظرات مختلف و گاهاً متناقض با یکدیگر ترکیبی شایسته از آنها می ساخت نقشی که اکنون از سوی مقام معظم رهبری به خوبی و با درایت بالا ایفا می گردد.

در حال حاضر با افزایش مطالعات پیرامون منافع ملی طی دو دهه اخیر صاحب نظران و اندیشمندان حوزه سیاست خارجی تلاش نموده اند تا به تعریف و توضیح بیشتر مفهوم منافع ملی بپردازند.

امری که در بعدی کلان تر در میان گروهها و مجریان و نخبگان اجرایی ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است. بررسی نگاه به منافع ملی در میان تصمیم گیرندگان سیاست خارجی در چارچوب دو رویکرد قابل بررسی می باشد:

الف) نگاه واقع گرایانه به منافع ملی

در نگاه پیروان این عقیده کشورها و دولتها بعنوان مهمترین بازیگران نظام بین الملل همچون توپ های بیلیاردی تلقی می گردند که در نظام بین الملل وارد گردیده و رفتارهایی را به نمایش می گذارند که ناشی از یکسری عوامل و شرایط یکسان می باشد.

لذا سعی می کنند که بر مقولات عینی، واقعی تاکید بیشتری کنند. ماحصل چنین نگاهی این می شود که توجه به آموزه های ارزشی، اسلامی و شیعی مورد غفلت قرار گیرد. درحالیکه در کشوری که بخش اعظم هویت آنها را ارزش ها و اعتقادات اسلامی تعریف می کند چنین نگاهی نمی تواند تامین کننده جامع خواست های ملت باشد.

بدین ترتیب توصیه های سیاسی آنها مبنی بر آنکه دولت می بایستی با عنایت به نصایح کسانی همچون ماکیاولی اخلاق سیاسی را از اخلاق دینی و فردی جدا نموده و صرفاً با توجه به واقعیتها و شرایطی که بر نظام بین المللی وجود دارد رفتار کنند کمتر مورد پذیرش قرار گرفته است.

ب) نگاه آرمانگرایانه به منافع ملی

در سوی دیگر میدان تعریف منافع ملی آرمانگرایان قرار گرفته اند. گروهی که بر این اعتقادند که منافع ملی با برداشتی عینی قابل جمع نیست و اصولاً منافع جهانی بشریت، آرزوها، هنجارها و الگوی اعتقادی هستند که می توانند چراغ راهنمای سیاست خارجی گردند.

در این نگاه دولتی موفق است که بتواند فرای مرزها و محدودیت های بین المللی به سیاست خارجی توجه نموده و آرمانی فرامرزی و بلند نظرانه را در دستور کار خود قرار دهد. طرح دیدگاههایی مبنی بر تغییر سریع ساختار نظام جهانی، مقابله جدی با قدرت های بزرگ در تمامی زمینه ها، توجه به ملت ها بجای دولتها و صدور انقلاب انعکاس بخشی از چنین تفکری در سیاست خارجی ایران بودند.

اگرچه موارد فوق بخشی از آرمان جمهوری اسلامی تلقی می گردید اما بواسطه آنکه بدون توجه به ظرف زمان و مکان و با شتابزدگی دنبال می گردید _ علیرغم پسندیده بودن آن کمتر توام با موفقیت شد و درعوض حساسیت های بین المللی در مورد انقلاب ایران را بیشتر ساخت.

حساسیت هایی که در تشدید فشارها و حملات علیه ایران نمود پیدا کرد. البته هم زمان با پیگیری هر دو نگاه در سیاست خارجی بحث و نظر درخصوص کارامدی آنها در بین جریان های سیاسی داخل ادامه پیدا کرد طوریکه دامنه برخی از این مباحث تا زمان حال نیز کشیده شده است.

به نظر می رسد برای تعریف منافع ملی می بایستی هر چه بیشتر بر عوامل شکل دهنده هویت ملی بازگشت و همزمان به جنبه های عینی و ذهنی توجه نمود. جمهوری اسلامی ایران از طرفی دارای یکسری واقعیت های مادی همچون سرزمین، جغرافیا، منابع، توانائیهای اقتصادی، و موقعیت ژئوپولیتیک می باشد و لذا اتخاذ سیاست خارجی و رسیدن به تعریفی مشترک برای منافع ملی نیازمند توجه به واقعیت های عینی می باشد.

و از طرف دیگر با واقعیت های ذهنی، همچون هنجارها و فرهنگهای چهارگانه ملی- ایرانی، اسلامی شیعی، جهان سومی و بین الملل گرا روبرو می باشد که هر کدام منافع ملی را بر حسب دیدگاه خود تعریف می کنند. ملی گرایان صرفاً بر چارچوب آمال ایرانی، نژادی و آداب و رسوم ایرانی تاکید دارند و لزوم توجه به داخل را در سر می پرورانند.

اسلام گرایان نیز در مقابل توجهی به واقعیت های داخلی نداشته و فراتر از واقعیت های مرزی و ژئوپلیتیکی برای ایران رسالتی فرا منطقه ای تعریف می کنند. در چارچوب جهان سوم گرایی، ایران پیشرو کشورهای جهان سوم می باشد و به عنوان طراح جریان عدم تعهد در نظام بین الملل شناخته می شود که بر موازنه منفی، بیطرفی مثبت و منفی تاکید دارد و بر اساس این الگو به منافع ملی نگاه می کند.

بین الملل گرایان نیز صرف نظر از توانایی کارگزاری جمهوری اسلامی ایران، واقعیت های نظام بین الملل را مؤثر دانسته و معتقد هستند که نظام بین الملل چگونگی تعریف منافع ملی را مشخص می کند.

دیدگاه هر کدام ازطیف های فکری در بالا نشانگر نقش هنجارهایی است که در هویت سازی نقش عمده ای بازی می کنند. به عبارت دیگر ایران دارای مجموعه ای از هویتهایی ملی ایرانی، مذهبی، غربی و مدرن می باشد و همه اینها با تعامل با همدیگر بر روی تعریف از منافع ملی تاثیر می گذارند.

برداشتی که از منافع ملی بوجود می آید خود به خود بر روی سیاست خارجی تاثیر می گذارد و جهت سیاست خارجی را شکل می دهد.

اما هویت های ذکر شده در یک فضای خلاء بوجود نمی آید بلکه مسائل مادی و شرایط عینی جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران به این هویتها قوام می دهد و لذا توجه همزمان به هویت های چندگانه در ایران و در نظر داشتن مقدوریتها و محذوریتهای داخلی و بین المللی می تواند در ارزیابی درست از منافع ملی کار ساز باشد.

در پایان می بایست عنوان کرد که در اوایل انقلاب برای تعریف منافع ملی دو مشکل وجود داشت. اولاً جریان های سیاسی در داخل ایران بسیار متکثر بودند و هر یک تعریفی خاص از منافع ملی ارائه می کردند.

لذا امکان اجماع در میان آنها بسیار دشوار بود. ثانیاً نظام جمهوری اسلامی فاقد هرگونه تجربه قبلی در حوزه مباحث سیاست خارجی بود که پیگیری تعریف منافع ملی را دشوار می ساخت.

اما در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران یک تجربه ۳۰ ساله را در زمینه سیاست خارجی چه در حوزه دانشگاهی و چه در حوزه اجرا با خود به همراه دارد. لذا با پشت سر گذاشتن مشکلات؛ در مقطع کنونی بیش از هر زمان نیازمند باز آفرینی و توجه همزمان به نقطه نظرات نخبگان فکری و اجرایی برای رسیدن به اجماع بر سر منافع ملی در سیاست خارجی هستیم.

از نگاه اصولگرایی اصلاح طلبانه تفاوتی که در ارزیابی از مفهوم منافع ملی و سیاست خارجی گروههای رقیب وجود دارد ناشی از تفاوت دیدگاه و عدم نگاه همه جانبه گرایانه ای است که شخصیتهای سیاسی و گروهها و مجریان به منافع ملی دارند.

اگرچه تنوع دیدگاه ها در سیاست خارجی می تواند در برخی زمینه ها مثمر ثمر باشد ولی در تعریف از منافع ملی می بایستی از تبدیل شدن تنوع دیدگاها به اختلافات جلوگیری به عمل آید و مجموعه نظام هر چه سریعتر به یک تعریف مشترک از منافع ملی دست پیدا کند.

چنانچه این اقدام صورت نگیرد نه تنها دستاوردهای کنونی و گذشته ممکن است از سوی برخی گروهها و جریان ها زیر سوال رود و مخالف منافع ملی تلقی گردد بلکه چشم انداز آینده برای حرکت در چارچوب سند چشم انداز نیز تیره و تار گردد.

چرا که اصول مذکور در سند فوق تنها بیان کلیات ضروری برای عمل در بخش های مختلف است و اشاره ای به راهکارها ندارد. فی المثل آنچه را که یک گروه سیاسی در راستای اصل تنش زدایی تعریف می نماید دیگری امری منافی ارزش ها و آرمانها بر می شمرد و بالعکس.



همچنین مشاهده کنید