پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

تلاقی اراده مردم و انتخابات


انتخابات آلمان در نوع خود شگفت انگیز بود, چراكه تمام تحلیل های پیش از انتخابات را نقش بر آب كرد تحلیلگران زیادی بودند كه در رسانه ها حاضر شده و براساس نظرسنجی ها پیش زمینه می دادند, اما آنچه در نهایت رخ داد غیرقابل انتظار بود

برخی از تحلیلگران و سیاستمداران و روزنامه نگاران تنها به وقایع موجود اتكا نمی كردند و نظرات خوش بینانه یا بدبینانه خود را بروز می دادند و همین باعث شد تحلیل مبتنی بر واقعیت پیش از انتخابات به دست نیاید، اما در هر حال این انتخابات درس های زیادی برای آلمانی ها داشت.

ستاد انتخاباتی و تبلیغات

قوانین انتخاباتی و تبلیغات برای تمام كاندیداها یكسان است، به جز تبلیغات تلویزیونی. برخی احزاب صاحب نوبت برنامه تلویزیونی می شوند كه تا به حال كسی از آن ها نامی نشنیده، اما در همین حال احزاب مطرح و بزرگ اجازه بیشتری برای حضور در شبكه های تلویزیونی پیدا می كنند. بیلبوردهای سطح شهر در اختیار كاندیداهاست، اما هیچ كاندیدا یا حزبی نمی تواند از فضای تعریف شده برای تبلیغات در سطح شهر بیشتر استفاده كند. تنها تفاوت تبلیغات سطح شهری و نصب پوستر با دیگر تبلیغات غیرانتخاباتی در این است كه كاندیداها می توانند از پوسترهای A۳ استفاده كنند و قرار ملاقات خود و نمایندگانه حزب با مردم را به اطلاع آن ها برسانند. در زمان حضور هم كاندیداها در مردمی ترین شكل ممكن حاضر می شدند و با مردم سخن می گفتند. نفرات دوم و سوم احزاب بزرگی چون سوسیال دموكرات ها با شلوار جین و كاپشن ورزشی به میان مردم می آمدند تا مردم با آنها احساس نزدیكی كنند و كسی از جو رسمی آن ها عقب نشینی نكند. تنها شخص صدراعظم، گرهارد شرودر بود كه به دلیل منصب دولتی و مقام مهم خود با محافظ به مراسم می آمد. شرودر را باید از نزدیك دید تا فهمید چه قدرت كاریزمایی دارد و چقدر به فن خطابه مسلط است. تمركز بالایی دارد و می داند چگونه مردم را به شور و شوق وادارد. در یكی از اجتماعات انتخاباتی در هامبورگ، گونتر گراس، برنده جایزه نوبل ادبیات و از سرشناس ترین چهره های ادبی آلمان نیز حاضر بود. وقتی مورد پرسش قرار گرفت كه آیا در مقابل هزینه ای حاضر شده تا از شرودر حمایت كند، با همان نگاه جدی خود گفت: من یك سوسیال دموكرات به دنیا آمده ام و هنوز عرق سوسیال دموكرات خود را فراموش نكرده ام. با گفتن این جملات میكروفون را به دست گرفت و در حمایت از شرودر سخنرانی كرد. در پایان سخنرانی خود با شدت و حرارت گفت: این مرد (شرودر) یك نابغه سیاسی و یك سیاستمدار مادرزاد است. به او وقت و فرصت دهید تا خود را ثابت كند. دیگر نویسندگان و چهره های مشهوری نیز به این ستاد انتخاباتی آمده بودند و حمایت خود را از گرهارد شرودر اعلام می كردند. هامبورگ شهر مناسبی برای رقابت انتخاباتی نبود، چراكه شهری ثروتمند و مرفه است و طبقه متوسط مشكل بیكاری و مالیات را حس نمی كنند. برای مشاهده رنج مردمی از عملكرد ضعیف دولت باید به مناطق و نواحی رفت كه مردم به زمین نزدیك ترند و زیر سطح متوسط زندگی خود را می گذرانند.

طبقات آسیب پذیر

شهر دویسبورگ در غرب آلمان و مجاور با رودخانه روهر شهر بسیار متفاوتی است. دویسبورگ زمانی شهری صنعتی بوده كه بنادر آن نیز فعال بوده اند و معادن زیادی نیز دارد و بسیاری كارگر معدن در آن منطقه ساكن هستند. منطقه ای كه به منطقه قرمز به نشان حمایت اكثریت از حزب سوسیال دموكرات یا SPD معروف است. در هامبورگ همه جا نشانه های رفاه اجتماعی دیده می شود. هر شب بیشتر مردم تا دیروقت بیرون هستند و اوقات خوشی را در كافه ها و رستوران ها می گذرانند. در دویسبورگ شهر خالی از مردمی است كه به نبال وقت خوش باشند، چراكه بیكاری بسیار بالاست و پولی برای مردم نمانده كه خرج كنند. دویسبورگ شهری است با فعالیت اقتصادی ضعیف و آمار بالای بیكاران كه به شهر چهره ای افسرده می دهد و دلخوشی آن ها حمایت از تیم فوتبال دویسبورگ یا MSV یا به قول آلمان ها ام.اس.فو است. كارگران معدن را می توان دید كه به حزب سوسیال دموكرات وفادارند، اما حاضر نیستند شانس دوباره ای به قرمزها بدهند.

طبقه جوان و دانشجویان طرفدار سبزها بودند؛ حزبی كه مخالفان به آن حزب هیپی ها لقب می دهند، چراكه به آداب و رسوم اداری پایبند نیستند و خود را مقید به خشك بودن نمی دانند. سبزها حزب نسل جوان هستند كه از طرفی در ۱۰ سال گذشته نقش بارزی ایفا كرده اند، اما از سوی دیگر حرف آن ها تمام شده و دیگر جذابیت و یا قابلیت ویژه ای ندارند.در هر حال انتخابات آغاز شد. چند روزنامه اصلی به پیشواز مركل رفته و اعلام كردند كه حزب دموكرات مسیحی با اكثریت انتخابات را خواهد برد. این در حالی بود كه حتی تا دو روز پیش از انتخابات سوسیال دموكرات ها هشت درصد در نظرسنجی ها عقب بودند، اما شرودر با نبوغ خود یك تنه اختلاف را به یك درصد رساند.

نتیجه غیرقابل هضم

وقتی نتایج اعلام شد، آنجلا مركل، افسرده بود و شرودر بیش از حد شاد. در نخستین گفت وگوی تلویزیونی به روزنامه نگارانی یورش برد كه او را بازنده خوانده بودند. با همان اعتماد به نفس اعلام كرد كه حاضر است دولت ائتلافی تشكیل دهد به شرطی كه خود صدارت عظما را در دست داشته باشد. از آن جایی كه سوسیال دموكرات ها با انشعاب داخلی دست به گریبان بودند و عضو قدرتمند و از آن ها جدا شده ای چون اسكار لافونتن توانسته بود جان دوباره ای به حزب چپ ها دهد، به این جمع بندی رسیدند كه صدارت عظما را به مركل بدهند و به جای آن دو كرسی بیشتر در وزارت خانه های تخصیص داده شده به دست آورند. بدین سان مركل صدراعظم شد و گرهارد شرودر كنار رفت.

مشكل ریشه ای

بحثی كه اصلاحات شرودر را ناكام گذاشت، در دو محور متمركز بود؛ نخست مجلس فدرال یا بوندس رات كه اكثریت دموكرات مسیحی داشت و مخالف با سیاست های دولت ائتلافی سوسیال دموكرات و سبزها. رنگ سبز و قرمز دولت نتوانست به تعامل مناسبی با مجلس فدرال مشكی رنگ (سمبل سوسیال دموكرات ها CDU) برسد، از سوی دیگر بسیاری از اتحادیه ها و سندیكاها دست در دست دموكرات مسیحی ها گذاشته بودند و حاضر نبودند كه اصلاحات شرودر آن ها را ناكام بگذارد. یك مثال این بحث را بیشتر روشن می كند: در آلمان شهروندان یك كارت استفاده از خدمات درمانی دارند شبیه به همان كارت بانك هایی كه ما در ایران داریم. اگر شهروندی به پزشك مراجعه كند، پزشك مربوطه مجاز است هرقدر كه بخواهد دولت را شارژ كند و هزینه خود را اعلام كند. نه فهرستی وجود دارد و نه بازرسی كه كار انجام شده پزشك و مبلغ درخواستی او را كنترل كند. از همین رو اتحادیه پزشكان بسیار قدرتمند و غیرقابل نفوذ شده و از سوی دیگر هزینه هایی چون دندانپزشكی، به رقمی سرسام آور رسیده است. شهروندان طبقه متوسط آلمانی ترجیح می دهند برای مراجعه به دندانپزشك به لهستان بروند، چراكه حتی با تمامی هزینه های پرواز و اقامت و عمل دندان، هزینه صرف شده پایین تر از آن هزینه ای است كه در آلمان و در مراجعه به دندانپزشك باید بپردازند.دولت در آلمان بزرگ است و هم در پوشش دولت كار خود را پیش می برند و از همین رو انتظارات از دولت بسیار بالاست.

وزنه های نامتعادل

كاندیداهای اصلی برنامه هایی را در حوزه سیاست خارجی و داخلی اعلام می كردند اما مشكل بیكاری موردنظر مردم بود و از این رو برنامه های سیاست خارجی نتوانست توجه مردم را به خود جلب كند. شرودر با شعار ضد جنگ پیش آمد و مركل سیاست مخالفت با عضویت تركیه در احادیه اروپا و نزدیكی بیشتر با آمریكا را سر داد. دست آخر آن اتفاقی كه رخ داد، آینه تمام نمای خواست مردم بود: نتیجه نزدیك سوسیال دموكرات ها و دموكرات مسیحی ها نشان داد كه مردم به شرودر و حزب او اطمینان دارند و برنامه های آن ها را قبول دارند، اما به هر دلیل آن ها را در این حد نمی بینند كه بتوانند برنامه های خود را عملی كنند و از این رو دولت ائتلافی بزرگ شكل گرفت تا خواسته مردمی را از راه حزب سوسیال دموكرات به دموكرات مسیحی هایی انتقال دهد كه نقاط اصلی قدرت را در دست دارند و صاحبان صنایع از آن ها حمایت می كنند. به زبان دیگر، دموكرات مسیحی ها همان نقشی را در آلمان دارند كه جمهوری خواهان در آمریكا دارند.مركل قصد داشت هر هزینه ای كه شده تابوی صدراعظمی را كه در انحصار مردان بود بشكند، اما در عمل نمی تواند قابلیت ویژه ای از خود نشان دهد. دولت ائتلافی فعلی، منتقد جدی در مقابل خود در پارلمان یا بوندس تاگ ندارد و دولت ائتلافی طبق برنامه های توافقی عمل می كند. در زمان گفت وگوها برای تشكیل دولت برای نخستین بار شرودر از دفتر مركزی حزب دموكرات مسیحی دیدار كرد و مركل نیز برای نخستین بار پا به ساختمان حزب سوسیال دموكرات ها گذاشت. مهم این بود كه هیچ یك تصمیم به حذف یكدیگر نگرفتند. پیش از انتخابات تمام تلاش خود را كردند كه اكثریت را به دست آورند، اما پس از نتایج اختلافات را كنار گذاشتند و حالا باید برای یك دولت فعالیت كنند

كامبیز توانا