سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

هنر آموزشی یا فطری


هنر آموزشی یا فطری

آیا می توان کسی را هنرمند بارآورد یا هنر, یک موهبت الهی است که نزد عده ای خاص به امانت است و ما آنها را هنرمند می نامیم

عده ای بر این اعتقادند که هر کس در نهاد خود گرایشی هنری دارد، اما ابتدا باید این احساس درونی را کشف کرده و سپس به پرورش آن اقدام کند تا با ممارست فراوان به یک هنرمند تبدیل شود. عده ای دیگر نیز معتقدند هنرمند بودن یک ارزش اکتسابی است و در هر دوره ای این ویژگی انسانی تغییر می کند. به آن کسی که ما در قرن پانزدهم میلادی هنرمند می گفتیم، شاید امروز او را صنعتگر بدانیم و بالعکس. از اوایل قرن شانزدهم میلادی و به سبک و سیاق آکادمی یونانیان، اهالی ونیز و بعد از آن پاریس و فلاندرز عزم جزم کردند تا جوانان با استعداد را کشف و توسط استادان فن، پرورش دهند تا در مکانی آموزشی و نه کارگاهی، «هنرمند» به وجود آید. طبق این تعریف آموزشی، «شاگرد» معنی راهرو یک استاد خاص را از دست داد و به «دانشجوی هنر» یعنی کسی که مبنای هنر را از چند استاد فرا می گیرد تا اینکه همکار استادی در آتلیه ای شود، تغییر کرد.

همین روش اخیر در دانشگاه های معتبر هنری رواج پیدا کرد تا زمانی که به ایران وارد شد و دانشکده هنرهای زیبا شکل گرفت. قبل از آن کمال الملک با توجه به تلفیق سنت مکتب خانه ای گذشته و آکادمی هنر پاریس، مرکزی هنری به نام خویش در ایران بنا نهاده بود. اما تدریس منظم و فراگیر هنر به دانشجویان را می توان به حضور پرویز تناولی در آتلیه، محفل، دانشگاه و گالری اش در دهه پنجاه نسبت داد. از آن روز تاکنون متأسفانه کنکور سراسری، اصلی ترین گزینش برای هنرمند شدن جوانان محسوب می شود. اگرچه نهادهای خصوصی و نیمه دولتی درحرکتی غیرمنسجم و غیرمدرن به تعلیم هنرآموزان مشغول بودند، اما کمتر کسی به ضرورت تدریس هنری به جوانان با شرایطی غیر از کنکور سراسری توجه کرده است.

در دورانی، جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران اقدامی انجام داد و دردوره ای دیگر واحد تجسمی حوزه هنری به پرورش استعداد هنری جوانان اقدام کرد. اما روحیه مدرک گرایی در بین مردم، این دو نهاد را نیز وسوسه کرد تا زیر چتر کنکور سراسری دانشجو بپذیرند. آنچه ماند، ورود به آتلیه های شخصی با شهریه بالا بود، به طوری که یک جوان با استعداد، یا باید در کنکور قبول می شد یا توان پرداخت شهریه های سنگین کلاس های خصوصی را تقبل می کرد تا تحت آموزش هنری قرار گیرد.

اما به تازگی گروهی از استادان هنر در عرصه های مختلف که تجربه تدریس در مراکز مختلف آموزشی را داشته اند، دست به تجربه جدیدی زده اند. درواقع آیدین آغداشلو، پرویز تناولی، دکتر ضیمران، دکتر علیرضا سمیع آذر، نصرت الله مسلمیان، جلال شباهنگی، محمد علی بنی اسدی و گروه دیگری از استادان هنری به گزینش دانشجو اقدام کرده اند تا در یک انتخاب دوطرفه میان استاد و آموزش هنری به شکل جدیدی تجربه و اجرا شود. اینکه آیا مدرسه تخصصی وحرفه ای هنرهای تجسمی «ماه مهر» و نمونه هایی از این دست می تواند واقعاً در کوتاه مدت، هنرمند روانه جامعه کند سؤالی است که زمان، پاسخ آن را روشن خواهد ساخت. مسلماً این اقدام، تجربه جدیدی است و باید دید کدام گزینه را در انتخاب دانشجو در پیش می گیرد؛ چیزی شبیه کنکور سراسری یا پرداخت شهریه بالا و شاید راه سومی که هیچ کدام از مسیرهای به بن بست رسیده قبلی نباشد. اما همان طور که راه های جدید نیاز به معرفی دارد، انتقاد و دقت نظر کارشناسان و مسئولان از همان بدو تأسیس می تواند نهادی را به سرمنزل مقصود برساند یا آن را از مسیر طراحی شده اش دور سازد.

سهیلا نیاکان