چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

بایسته های نوآوری وشکوفایی


بایسته های نوآوری وشکوفایی

با در نظر گرفتن تجارب تاریخ بشری نمی توان نوآوری هایی را که منجر به تغییرات اجتماعی شگرفی در عرصه های مختلف زندگی شده اند صرفا حاصل امیال و اهداف یک مخترع یا مکتشف ویا یک مبتکر دانست بلکه این مسیر تغییرات کلان اجتماعی است که فرد را به سوی این نوآوری رهنمون می سازد

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۳۸۷، امسال را سال «نوآوری و شکوفایی» نامیدند و تصریح کردند: امسال باید فضای نوآوری، کشور را فرابگیرد و همه مسئولان خود را موظف بدانند با بهره‌گیری از امکانات مادی و معنوی، کارهای نو و ابتکاری و راههای میان بر را در سایه مدیریت صحیح، تدبیر درست و حکمت در فعالیت کشور وارد کنند تا کام مردم از ثمره این تلاش ها شیرین شود.

● پرده اول : نوآوری

با در نظر گرفتن تجارب تاریخ بشری نمی‌توان نوآوری‌هایی را که منجر به تغییرات اجتماعی شگرفی در عرصه‌های مختلف زندگی شده‌اند صرفا حاصل امیال و اهداف یک مخترع یا مکتشف ویا یک مبتکر دانست. بلکه این مسیر تغییرات کلان اجتماعی است که فرد را به سوی این نوآوری رهنمون می‌سازد.

کارل کائوتسکی Karl Kautsky از اولین کسانی بود که می‌گفت در جریان یک اختراع و قبل از آن همیشه متوجه می‌شویم که نه یک نفر بلکه اشخاص متعددی در همان جهت در جستجوی شکلهای تازه هستند ولی ممکن است طرز کارشان یکسان نباشد. از سویی “س. الوود” می‌نویسد: اختراعات چه فیزیکی و چه اجتماعی، بدون آفریدن مفاهیم و تصورات ذهنی غیر ممکن‌اند. “ا. راس” نیز پیرو همین نقطه نظر است به عقیده او تکوین تغییرات اجتماعی به تغییرات روان‌شناسی اجتماعی وابسته است. حال با این پیش‌فرض که تغییرات اجتماعی که خود محصول نیازهای بشری در جوامع مختلف است بخش کلانی از مسیر اختراعات را مشخص می‌کند می‌توان این نکته را مطرح کرد که اگر اختراعات که به خودی خود منجر به تغییرات اجتماعی می‌شوند مبتنی بر ایستارهای فرهنگی یک جامعه باشند منجر به نوعی “به سامانی اجتماعی” و رهیدن از “پس افتادگی فرهنگی” Cultural lag می‌گردند.

“پس افتادگی فرهنگی” ناشی از عقب ماندن تغییرات فرهنگی نسبت به سایر تحولات به ویژه تغییرات فنی است و این عقب ماندگی به دلیل عدم تمایل فرهنگ نسبت به تغییر همگام با تکنولوژی است.

“آگ برن” را واضع نظریه “پس افتادگی فرهنگی” می‌دانند. به نظر او بیکاری، کسادی، فقر، مرض، خیانت، از هم پاشیدگی خانوادگی و غیره، همه و همه از “پس افتادگی فرهنگی” برمی‌خیزد.

اما اینک چگونه می‌توان از این تجارب در مورد جامعه ایرانی بهره برد؟

شعار نوآوری امسال در سرلوحه کلیه فعالیتهای کشور قرار دارد. این جنبش باید منجر به تولید در کشور شود، اما به علت شبه مدرنیسم وارداتی حاکم برجامعه ایرانی نوعی تشویش ذهنی اجتماعی در کشور وجود دارد. یعنی نیازهای اجتماعی که می‌تواند شقوق حرکت جنبش را بنمایانند به گونه‌ای کاذب پاسخ داده می‌شوند. به سان کودکی که شیر مادر می‌خواهد اما شیر خشک وارداتی نیز او را سیر می‌کند اما تفاوت این دو شیر از زمین تا آسمان است.به علت این تشویش ذهنی اجتماعی و سکوت کاذب، صاحبان خلاقیت تمام سعیشان را یا مصروف همسان‌سازی داخلی الگوها، اختراعات و اکتشافاتی می‌کنند که قبلا در کشورها دیگر ساخته شده‌اند و یا اصلا به سمت خلق موضوعی می‌روند که به هیچ وجه با نیازهای اجتماعی همخوانی ندارد و در جامعه مورد استقبال قرار نمی‌گیرد.

این ایراد به صاحبان خلاقیت بر نمی‌گردد بلکه باید راهی برای برون رفت از این تشویش اجتماعی جستجو کرد. در یک کلام در گام اول باید فلسفه تغییرات اجتماعی در کشور ما مشخص شود و سپس عوام فهم گردد که حتی این فلسفه برای کودکان نیز درونی شود. اروپا پس از رنسانس توانست فلسفه اومانیستی خود را با احتجاجات صحیح و سقیم به خورد جامعه خود دهد و مبتنی بر همین فلسفه چه درست و چه نادرست، تغییرات اجتماعی منظور را پی بگیرد. کشور ما در زمینه تحقیقات هسته‌ای به نقطه مطلوبی در جهان امروز دست یافته است و این امر ناشی از یک خواست اجتماعی و تمرکز تمام انگیزه‌ها در این زمینه بود. در واقع ما نیازمند پرورش و بازتولید نگاه ملی و نوع احتیاجات و نیازهای اجتماعی در روند ترسیم مسیر تغییر و تحولات جامعه هستیم. اما در مورد نظریه پس افتادگی فرهنگی آگ ‌برن نیز باید به شدت دقت کنیم که مبادا در این مسیر در دامی که جوامع غربی افتادند، گرفتار شویم. انطباق تغییرات علمی، تکنولوژیکی که جبرا منجر به تغییرات اجتماعی می‌شوند با ایستارها و هنجارهای فرهنگی، یک جامعه را از “بی‌سازمانی اجتماعی” می‌رهاند. تکنولوژی افسار گسیخته و حیوانی بشریت را به زمین می‌زند اما همین تکنولوژی در صورت تطابق با روح انسانی می‌تواند باعث تکامل بشری گردد.

● پرده دوم : شکوفایی

امسال به فرموده مقام معظم رهبری سال شکوفایی و به ثمر رسیدن طرح ها و پروژه های عمرانی و کارهایی است که طی سالهای گذشته آغاز شده است . بار سنگینی بر دوش دولت نهم است. انتظارات مردم ما همواره از یک دولت اصولگرا به مراتب بیشتر از دولتی بوده که با شعاری به غیر از اصولگرایی بر راس کار آمده است. تاریخ به تجربه نشان داده است که مردم ما از متدینین و کسانی که دغدغه اصول و مبانی دین دارند بیشتر توقع دارند. لذا دولت نهم بایستی ثابت کند که با اصولگرایی می‌توان به قلل رفیع و عادلانه پیشرفت و تعالی رسید. می‌توان به سرمایه اجتماعی سامان داد و اعتماد عمومی را جلب کرد.

تردیدی در این نیست که تاکید اصولگرایان بر برآورده سازی انتظارات واقعی مردم، سهم عمده‌ای در پیروزی‌های پی در‌پی این جریان داشته است. خواسته یا ناخواسته امروز مردم از اصولگرایان نسبت به سایر گروه‌های سیاسی کشور، بیشتر انتظار دارند. این موضوع اگر چه در نگاه اول موفقیتی بزرگ در جلب اعتماد عمومی به نظر می‌رسد اما بار سنگینی را بر دوش مجلس و دولت اصولگرا نهاده است.

به نظر می‌رسد با گذار از دوره تصریح منافع عمومی، جامعه در آستانه برآورد انتظارات به سر می‌برد. در این دوره جامعه به شدت منتظر است و به این موضوع با دقت می‌نگرد که دولت تا چه حد در تحقق شعارهایش می‌تواند موفق باشد. در این آستانه هر تعلل غیر قابل توجیهی موجبات سرخوردگی و واپس زدگی اجتماعی را فراهم می‌کند. از سویی توفیقات دولت می‌تواند فضای حاکم بر این آستانه را به نحو مطلوبی تعدیل کند. در این بین رسانه‌های منتسب به جریان اصولگرا نقش حساسی را بر عهده دارند. انعکاس صحیح عملکرد دولت و مجلس در این دوره زمانی با توسل به روش‌های نوین ارتباطی می‌تواند در تعدیل فضای این آستانه موثر افتد.

امیرعلی اسکندری