یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نیم قرن حکومت ناصرالدین شاه در ترازوی تاریخ


نیم قرن حکومت ناصرالدین شاه در ترازوی تاریخ

مروری بر وقایع دوران حکومت ناصرالدین شاه

‎ناصر الدین میرزا ( تبریز۱۲۴۷ق ‏‎/ ۱۸۳۱‎م ـ حرم حضرت عبدالعظیم ۱۳۱۳ ق/ ۱۸۹۵م‏‎ (‎

به گفته صاحب مکارم و الآثار، احمد میرزا‎ ‎که به ناصرالدین مشهور شد‎۱- ‎‏ فرزند محمد شاه و نوة عباس میرزا‎ ‎نایب السلطنه بود. دوران کودکی را در دارالخلافة تهران گذراند. در همان اوان‏‎ ‎خردسالی اولین مأموریت سیاسی خود را تجربه نمود؛ وی از سوی دربار ایران برای‎ ‎استقبال از امپراتور روسیه همراه هیئتی به ایروان فرستاده شد.

از هفت سالگی تحت‎ ‎تعلیم و تربیت ملا محمود ناظم العلما ملقب به ملا باشی قرار گرفت اما ناصرالدین میرزا‎ ‎بیشترین توجه خود را معطوف به آموزش های پرستار فرانسویش می نمود، که مادام گلساز‎ ‎خوانده می شد‎.۲‎

‎‎ناصرالدین میرزا در (۱۲۵۱ ق) تنها‎ ‎پنج سال داشت که از جانب پدر به عنوان ولیعهد شناخته شد؛ اما همچنان در دارالخلافه،‎ ‎تهران به سر می برد. تبریز جایگاه ولیعهد مدتی در دست قهرمان میرزا و بعد بهمن میرزا‎ ‎بود، تا اینکه در سال (۱۲۶۳ ق) محمد شاه، ولیعهد را به حکومت تبریز فرستاد‎.

‎با در گذشت محمد شاه مناقشاتی در‎ ‎پایتخت در گرفت؛ دو گروه که مهم ترین عامل این درگیری ها بودند، یکی ملقب به ارگیان‎ ‎که ارگ شاهی را در دست داشتند و متشکل از کسانی بودند که برای اولین بار در تاریخ‏‎ ‎ایران بحث جمهوری را مطرح کردند.‏‎۳ ‎‏ و در رأس آنها صدر الممالک قرار داشت،‎ ‎در مقابل گروهی بودند که شهریان خوانده می شدند و در سطح شهر قدرت و نفوذ بیشتری‎ ‎داشتند، با کار هایی که انجام می دادند فضای تهران را نا امن کرده بودند.

با این‎ ‎اوضاع ناصرالدین میرزا در بیست و دوم ماه ذیقعده سال (۱۲۶۴ ق‎(‎بر تخت سلطنت جلوس‎ ‎کرد‎.۴ ‎‏ او با توجه به وابستگی که به صدراعظم خود میرزاتقی خان امیر کبیر‎ ‎داشت در همان ابتدای امر، انتظام کل امور لشکری و کشوری را در حیطه اختیارات وی‎ ‎قرار داد.

علاوه بر درگیری های پایتخت، آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه با شورش های داخلی‎ ‎که بسیاری از آنها ریشه در دوران سلطنت پدرش (محمد شاه) داشتند همراه بود. فتنة باب‏‎ ‎در بیشتر مناطق ایران و شورش سالار حاکم خراسان در شرق نمونه هایی از این ناآرامی ها‎ ‎بودند؛ اما هر یک از ناآرامی های

مذکور، از درگیری ارگی و شهری گرفته تا درباری و‎ ‎قشونی و حتی فتنة بابی ها و شورش سالار به تدریج با درایت امیرکبیر از مسیر سلطنت‎ ‎ناصرالدین شاه زدوده شد. دیری نپایید ترس از چیرگی امیر بر امورات مملکت، شاه را‎ ‎وادار به عزل و در نهایت صدور قتل او در (۱۲۶۷ ق) کرد؛ هر چند دسیسه چینی های‎ ‎اطرافیان شاه در این امر بی تأثیر نبود‎.۵

‎ناصرالدین شاه بعد از امیرکبیر نفوذ‎ ‎خود را بر امور کشور گسترش داد وی هرچند صدراعظمی جدید برگزید اما صدراعظم جدید نتوانست‎ ‎اختیارات صدراعظم پیشین را تصاحب کند.

چون اوضاع بر همین منوال گذشت شاه بعد از مدت‎ ‎چند سالی که آقاخان نوری بر سر کار بود، وی را معزول و شورایی شش نفره (مرکب از وزرای‎ ‎داخله، خارجه، جنگ، مالیه، عدلیه، وظایف و علوم) برای ادارة حکومت تعیین کرد؛ که‏‎ ‎تنها از شخص او دستور می گرفتند و به تعبیری در این ایام فترت که صدر اعظمی برداشته‎ ‎شد کار ها به صدور الطوایف می گشت،‎۶ ‎یعنی شورای وزرای مذکور امور حکومتی را‎ ‎می گرداندند.

با تثبیت قدرت شاه و نیل به خودکامگی کامل بار دیگر منصب صدر اعظمی بعد‎ ‎از چند سالی فترت احیا شد و تا آخر حکومت وی افرادی در این منصب و با عناوین‎ ‎صدراعظم و صدارت کبری بر سر کار آمدند که میرزاحسین خان سپهسالار، میرزایوسف خان‎ ‎مستوفی الممالک و امین السلطان از جملة این اشخاص بودند‏‎.

‎شاه به منظور آگاهی از تحولات غرب با‎ ‎مشاورة صدراعظم هایش سه بار به اروپا سفر کرد و به تبع آن دست به اصلاحاتی در داخل‎ ‎مملکت زد.

اصلاحات چشمگیری در دورة پادشاهی طولانی مدت وی صورت گرفت. در همان‏‎ ‎ابتدای حکومتش، امیرکبیر طرح دارالفنون را که میرزا رضا مهندس ریخته بود به مرحله‎ ‎اجرا در آورد و برای آن معلمانی از کشورهای اروپایی جهت تدریس در نظر گرفت‎. ‎روزنامه ها انتشار و رواج پیدا کردند. سازمان پست و تلگراف ایران در (۱۲۹۵ ق) بعد از‎ ‎اولین سفر شاه به اروپا به عضویت اتحادیة بین المللی پست پذیرفته شد.

راه آهن،‎ ‎چاپخانه ، بانکداری، ضرابخانه و ...گسترش یافتند. فرستادن محصل به اروپا همچنان‏‎ ‎تداوم داشت.

به لحاظ نظامی ارتش ایران مجهز به یونیفرم منظم گشت، افسران خارجی‎ ‎برای آموزش ارتش به ایران آمدند و نیروی قزاق به کمک نیرو های روسی تأسیس‎ ‎شد‎.

‎مهم ترین تحولی که در زمینه اندیشة‎ ‎حکومتداری زمان ناصرالدین شاه شکل گرفت، گرایش به حکومت قانون درآرای اندیشه گران‎ ‎این دوره است.

به طوری که رساله هایی نیز در این زمینه نگاشته شد؛ کسانی همچون میرزا‎ ‎ملکم خان ناظم الدوله با رساله های کتابچة غیبی، دفتر تنظیمات، پلتیکای دولتی و در‏‎ ‎نهایت با روزنامة قانون که در لندن منتشر می کرد و میرزا یوسف خان مستشار الدوله با‎ ‎رسالة "یک کلمه" معنا و مفهوم خاصی به واژة تغییر و اصلاح در امر حکومتداری زمان‏‎ ‎خویش بخشیدند. در این دوره آرا و افکار اصلاح گرانه افرادی چون سید جمال الدین اسد‎ ‎آبادی، در زمینة ریشه شناسی علل و عوامل عقب ماندگی، ذهن جامعه‏‎ ‎را مهیای پذیرش تغییری بزرگ نمود که ثمرة آن در زمان پادشاه بعدی قاجار (مظفرالدین شاه) و در انقلاب مشروطیت تبلور یافت‎.

‎به لحاظ مناسبات خارجی دورة ناصری را‏‎ ‎می توان عصر گسترش ارتباطات دیپلماتیک با سایر کشورها دانست.

دستگاه دیپلماسی قاجاری‎ ‎یعنی وزارت خارجه در این زمان بعد از مدت ها از تأسیس آن، به صورت یک نهاد درآمد‎ ‎و اساسنامه ای برای آن نگاشته شد.

سفارتخانه های ایران در کشورهای بزرگ آن روز شروع به‎ ‎فعالیت کردند حتی در جهت کارآمدی این سازمان اندیشه گران این دوره طرح هایی را پیشنهاد‎ ‎نمودند‎.۷

با اکثر دول اروپایی معاهداتی مبنی بر برقراری مراودات سیاسی و‎ ‎اقتصادی منعقد گردید: آلمان، آمریکا، هلند، اسپانیا، بلژیک، اتازونی و... از جملة‎ ‎این کشور ها بودند. هر چند در مواردی روابط خارجی با انقطاع روبه رو شد اما این اوضاع‎ ‎مقطعی بود و نمی توانست تداوم یابد.

با تصرف هرات توسط فرمانده ناصرالدین شاه،‎ ‎حسام السلطنه روابط با انگلستان رو به تیرگی نهاد و حملة کشتی های جنگی نیروی دریایی‎ ‎بریتانیا و پیاده شدن نیروی نظامی در بنادر بوشهر و محمره و پیشروی تا اهواز را در‎ ‎پی داشت. در نهایت با نظارت امپراتور فرانسه و در پایتخت آن کشور(پاریس) فرخ خان‎ ‎امین الملک از جانب ایران معاهده ای را در (۱۲۷۳ ق) با نمایندگان انگلیس امضا کرد و‎ ‎به این ترتیب افغانستان از ایران جدا شد‏‎.۸ ‎‏

روسیه در رقابت با انگلیس تمامیت ارضی‎ ‎ایران را به مخاطره افکند چنان که در معاهدة آخال سرزمین های شمال رود اترک را از‎ ‎ایران جدا کرد‎.۹ ‎‏

سیاست دولت قاجاری بر بنیان ایجاد توازن مثبت قدرت بین دو‎ ‎حکومت انگلیس و روسیه استوار بود. نگاهی به امتیازاتی که در دورة ناصری به این دو قدرت داده شده‏‎ ‎خود گویای این موضوع است‎.

‎دورة ناصرالدین شاه را می توان سرآغاز‎ ‎واگذاری امتیازات به دول خارجی تلقی کرد به گونه ای که کشورهای قدرتمند بر سر اخذ‎ ‎امتیاز از دربار قاجار با یکدیگر رقابت می کردند؛ امتیاز راه آهن ایران از رشت به‎ ‎تهران برای مدت پنجاه سال به جولیوس رویتر به انضمام حق بهره برداری از معادن و‎ ‎جنگل ها

و...، امتیاز بانک شاهنشاهی در( ۱۳۰۶ ق)

به مدت شصت سال به جرج رویتر( پسر‎ ‎جولیوس رویتر)، حق امتیاز لاتاری، امتیاز توتون و تنباکو که به موجب آن به مدت‎ ‎پنجاه سال ادارة کلیة محصول تنباکو و فروش و صدور آن به شرکت رژی واگذار شد‏‎. ‎‏

امتیاز شیلات به روس ها و نیز امتیازی برای تأسیس بانک استقراضی روسیه، همچنین‎ ‎واگذاری امتیاز راه آهن جلفا به تبریز به فالکن هاگن و... نمونه هایی از واگذاری‎ ‎امتیازاتی است که در دورة او به خارجی ها اعطا شده اند‎.

‎تحول دیگری که در دورة ناصری، در‏‎ ‎حوزة اجتماعی به وقوع پیوست و حائز اهمیت فراوانی است حضور مردم در اعتراض علیه امتیاز‎ ‎نامة رژی بود که بسیاری این واقعه را پایه و اساس بیداری ایرانیان قلمداد‏‎ ‎می کنند‎.۱۰

‎این امتیاز به واسطة فتوای میرزای شیرازی تحریم و در اثر فشار‏‎ ‎مردم، حکومت ناگزیر به الغای آن گردید.

ادامه این روند یعنی تقابل نهان حکومت و مردم در‎ ‎نهایت به سال ۱۳۱۳ ق قتل ناصرالدین شاه را به همراه داشت. وی در پنجاهمین سال سلطنتش‏‎ ‎در حرم حضرت عبدالعظیم به دست میرزا رضای کرمانی به ضرب گلوله کشته شد.

صباح خسرو‏نژاد

پی نوشتها در دفتر روزنامه موجود است‏.