پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

امام حسین بن علی بن ابی طالب علیهما السلام


امام حسین بن علی بن ابی طالب علیهما السلام

مقالهٔ حاضر که در صفحات ۶۰۷ تا ۶۱۵ جلد چهارم ویرایش جدید دائره المعارف اسلام Encyclopedia of Islam, New Edition به چاپ رسیده است, پس از مروری بر زندگینامه امام حسین علیه السلام و زمینه ها و مراحل قیام آن حضرت, حوادث روز عاشوراء را به استناد برخی از منابع تاریخی مسلمانان بررسی کرده است و سپس وجه ماورائی امام علیه السلام را با تکیه بر کرامات منسوب به امام مورد توجه قرار داده و با گزارشی از داوریها در بارهٔ امام حسین علیه السلام پایان یافته است

[امام] حسین [ع] بن علی بن ابی طالب سبط پیامبر است و فرزند [حضرت] فاطمه [س] [هم] است. شهرتش به علت قیام اوست كه به شكلی غم انگیز در كربلا در دهم محرم سال ۶۱ ق/ اكتبر ۶۸۰م پایان پذیرفت.

● دوران كودكی و جوانی

[امام] حسین [ع] بر اساس بیشتر منابع در مدینه در آغاز شعبان سال ۴ ق / ژانویه ۶۲۶ م متولد شد. بنابراین او هنگام مرگ پیامبر كودكی بیش نبود. از این رو تنها می توانسته خاطراتی بسیار اندك از پدر بزرگ خویش به یاد داشته باشد. شماری از احادیث، به ذكر عبارات محبت آمیزی كه [حضرت] محمد [ص] در مورد نوه هایش به كار برده، پرداخته اند.

به عنوان مثال، " هر كس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر آن كس با آنها دشمنی ورزد مرا دشمن داشته" و "[امام] حسن [ع] و [امام] حسین[ع] سید جوانان بهشتند". ( این گفته نزد شیعیان از آن رو كه از آن یكی از توجیهات اساسی خود را در مورد حق امامت فرزندان ساخته اند، دارای اهمیت زیادی است. سید شباب الجنه یكی از القابی است كه شیعیان به هر یك از دو برادر می دهند)؛ احادیث دیگری، [حضرت] محمد [ص] را با دو نوه اش كه بر زانوان او نشسته اند و یا بر دوش او و یا حتی بر پشت او به هنگام نماز و در حال سجده قرار گرقته اند نشان می دهد.۱شمار قابل ملاحظه ای از این گزارش ها را عمدتاً از مجموعه های حدیثی ابن حنبل و ترمذی جمع آوری كرده است). تعدادی از محدثین به این تصاویر كوچك زیبا و واقع نما، جزییاتی افزوده اند كه برای غیرمسلمان عجیب و غریب و در صورت وجود فرشتگان در آنها، خیال پردازانه به نظر می آید در حالی كه نزد مسلمانان، از آن رو كه معتقد به دیدار مستمر جبرئیل با [حضرت] محمد [ص] می باشند، اینگونه نیست؛ در دیگر اخباری كه تحت عنوان " افسانه [امام] حسین [ع] ۰۳۹;۰۳۹; در همین مدخل می خوانیم، نفوذ شیعه را به وضوح می یابیم. [امام] حسین [ع] دوران جوانی را در سایه سار پدرش و با فرمانبرداری از او گذراند.۲ او در جنگ های پدرش شركت می جست.

● جهت گیری در برابر معاویه

[امام] حسین [ع] حتی پس از مرگ [امام] علی [ع] [امیرالمؤمنین علیه السلام] نیز به عنوان یك شخصیت برجسته و بارز ظاهر شد؛ نمونه این مسئله را می توان در روابط او با معاویه دید: او برادرش [امام] حسن [ع] را به خاطر دست كشیدن از قدرت مورد انتقاد قرار داد، اما خود با گرفتن حقوقی به مبلغ یك یا دو میلیون درهم از معاویه به كار انجام شده تن در داد؛ او غالباً به دمشق جایی كه انعام بیشتری دریافت می نمود، سفر می كرد.[۱] چندین بار حتی قبل از مرگ [امام] حسن [ع]، شیعیان به او پیشنهاد قیام دادند اما پاسخ همیشه یك كلام بود: "تا زمانی كه این مرد [معاویه] زنده است، هیچ كاری نمی توان انجام داد.... رهنمود آن است كه همواره به فكر انتقام جویی آتی باشید ولی درباره اش هیچ نگویید"۳. معاویه علی رغم اینكه به وسیله حاكم مدینه، مروان بن حكم، از رفت و آمد زیاد شیعیان با [امام] حسین [ع] خبردار شده بود اما از آن ترس و وحشتی نداشت. او با دوراندیشی به مروان توصیه كرد كه از درگیری با [امام] حسین [ع] پرهیز كند و در نامه ای به [امام] حسین [ع]، ضمن وعده بخشش های فراوان او را از درگیر شدن با خود بر حذر داشت. ماجرا با جوابی مكتوب و غرورآفرین از سوی [امام] حسین [ع] كه به نظر نمی رسید، معاویه را نگران كرده باشد خاتمه یافت.۴ تنها در دو موقعیت بود كه [امام] حسین [ع] بی باكانه عمل كرد: زمانی كه او از حق خود در مورد مالكیت اموال مشخصی در برابر بعضی امویان قدرتمند دفاع كرد۵ و زمانی كه معاویه از مقامات بلند پایه حكومتی خواست تا جانشینی فرزندش یزید را به رسمیت بشناسند [امام] حسین [ع] یكی از پنج نفری بود كه از پذیرفتن چنین ادعایی كه اساسی جدید برای حق جانشینی خلافت تعریف می كرد، سرباز زد.

● خودداری از بیعت با یزید بعد از مرگ معاویه و پیامدهای آن

بی درنگ بعد از مرگ معاویه ( رجب ۶۰ ق/ مارس- آوریل ۶۸۰م) حاكم مدینه، ولیدبن عتبه بن ابی سفیان به دستور یزید، [امام] حسین [ع] و عبدالله بن زبیر را نابهنگام به كاخ فراخواند و از آنها خواست تا در برابر خلیفه جدید سر تعظیم فرود آورند. هر دوی آنها كه به مرگ معاویه پی برده بودند، علی رغم اینكه نگران جان خویش بودند، تصمیم گرفتند؛ همچنان از بیعت امتناع ورزند. در حالی كه ابن زبیر شب بعد از آن به مكه گریخت، [امام] حسین [ع] به همراه یارانش به كاخ رفت و بعد از اظهار همدردی و تسلیت، به این بهانه كه برای معتبر بودن بیعت باید آن را علنی انجام داد، تعویق آن را خواستار شد، او موفق شد تا بیعت را برای دو روز به تأخیر اندازد ولی عاقبت شبانگاهان به همراه خانواده خویش ولی از بیراهه به مكه گریخت. علی رغم اصرار مروان به ولید بن عتبه برای توسل به زور، او تمایلی برای اتخاذ اقدامات جدی علیه سبط پیامبر نداشت و به علت این سستی از مقام خویش بر كنار شد. موقعیت ایجاد شده در مكه بعد از ورود ابن زبیر و [امام] حسین [ع] نمی تواند موقعیتی عادی بوده باشد. ساكنان مكه، تمایل به همراهی با [امام] حسین [ع] داشتند و ابن زبیر كه از قبل در دل آرزوهایی نهان داشت، متهم به حسادت نسبت به [امام] حسین [ع] بود.۶

● منابعی در باره شورش [امام] حسین [ع] و پایان غم انگیز آن:

به غیر از بعضی نسخ خطی كتابخانه برلین كه به ابومخنف منسوب است۷ - و نگارنده این مقاله مشغول مطالعه و بررسی آنهاست - و نشان از وثاقت و اعتبار نسبی یا كامل آنها دارد، مهمترین متون درباره اقدام [امام] حسین [ع] و نتیجه غم انگیز آن در كربلا، كتب طبری و بلاذری است. اولی احادیث بسیار زیادی درباره وثاقت ابومخنف(د.ح. ۱۵۷ق/۷۷۴م) نقل می كند؛ همچنین او به نقل احادیث نسبتاً زیاد هشام بن محمد كلبی كه بیشتر آنها را از طریق استاد خویش ابومخنف دریافت كرده می پردازد و نیز تعداد اندكی از احادیثی كه با اسناد ایشان از دیگر محدثین نقل شده، اگرچه این احادیث گونه های اندكی به موارد پیشین می افزاید كه بیشترشان نیز فاقد اهمیتند. بلاذری تقریباً همیشه از همان منابعی كه طبری استفاده كرده، سود می جوید، اما غالباً آنها را با عبارت " قالوا" خلاصه می نماید. او همچنین بعضی جزییات و قسمت های اضافی را ارائه می كند. دینوری، یعقوبی، ابن عبدربه و دیگران از آنجایی كه تقریباً تمام گزارش های مستمر ایشان بر ابومخنف استوار گشته، چیز تازه ای به دانش ما نمی افزایند. اهمیتی كه حتی در میان شیعیان به اثر این طرفدار [امام] حسین [ع] داده شد، چشمگیر بود، چرا كه نویسندگان متقدم شیعه (برای مثال مفید،۴۱۳ق /۱۰۲۲م) و یا كسانی كه از قابلیت كافی نقد برای حذف اضافات موهوم و خیالی برخوردار بودند عمدتاً از مجموعه احادیث اوست كه گزارش خود از اقدام [امام] حسین [ع] را نقل كرده اند(تشیع آنها خودش را در جایی دیگر جلوه گر می سازد). تغییرات نسبی در داستان اقدام [امام] حسین [ع] (ظاهراً از قرن ۷ ق/۱۳ م آغاز می شود)ورود گزارش های خیال پردازانه، امری كاملاً متأخر است. (جنگ های تن به تن كه در آنها دشمنان [امام] حسین [ع] به وفور كشته می شوند، [امام] حسین [ع] همچون شیری از خود دفاع می كند و به كشتار مهاجمان می پردازد و افسانه هایی[۲] از این دست). كه به شدت مورد نقد ابن كثیر۸ قرار گرفته است.

● دعوت كوفیان اعزام مسلم بن عقیل به كوفه:

كوفیان كه اكثرشان شیعه بودند از خبر مرگ معاویه خشنود گشتند. طولی نكشید كه از كوفه، نامه ها و سفیرانی برای دعوت [امام] حسین [ع]، به شهری كه دیگر نمی توانست رژیم اموی را تحمل كند فرستاده شد. رژیمی كه نزد كوفیان متهم به تصرف ناروا [هم] بود و اجازه داده بود تا اموال الهی به دست قدرتمندان و ثروت اندوزان بیفتد و بهترین انسان را كشته بود(اشاره به حجربن عدی و حامیانشان) در حالی كه پست ترین انسان را زنده گذاشته بود۹. [امام] حسین [ع] در پاسخ چنین گفت كه او امید ایشان را برای به هم پیوستن در راه راست و پی جویی حقیقت به همت و اتكای او می داند، نیز افزود:" امام نباید جز بر اساس كتاب خدا عمل كند، [پول رعیتش را] با درستكاری بگیرد، به حق قضاوت كند و به خدمت الهی درآید".

با این وجود، او قبل از تصمیم گیری، فرستادن پسر عمویش، مسلم بن عقیل را به كوفه برای بررسی اوضاع بخردانه دانست. طولی نكشید كه مسلم هزاران عهدنامه یاری گرد آورد و حتی توانست كه كنترل جمعی را از منبر مسجد به دست بگیرد.۱۰ اما فعالیت های پنهانی او به خلیفه یزید گزارش شده بود و او كه دیگر به حاكم شهر، نعمان بن بشیر انصاری، اعتماد نداشت، كنترل شهر را به پسر زیاد، عبیدالله حاكم سابق بصره سپرد و به او دستور داد كه خود بی درنگ به كوفه رفته و آشوب ها را سركوب كند. ابن زیاد با لباس مبدل وارد كوفه شد و اقدامات شدیدی اتخاذ كرد كه هواداران [امام] حسین [ع] را به وحشت افكند. مسلم كه تلاش هایش برای سازماندهی یك شورش فوری ناكام مانده بود، گریخت و مخفی شد؛ او شناسایی شده و به قتل رسید(نهم ذی الحجه ۶۰ق/۱۱ سپتامبر۶۸۰م).از بخت بد حسین مسلم نامه ای بسیار امیداوارانه، در مورد موفقیت دعوتش به [امام] حسین[ع] نوشته بود و حتی به نظر می رسد هزاران نامهٔ امضاء شده از سوی كوفیان نیز برای او ارسال كرده است.

● عزیمت [امام] حسین [ع] به سوی كوفه:

پیش از این، ابن حنفیه در مدینه۱۱ و بعد عبدالله بن عمر و عبدالله بن عباس هنگامی كه او را در راه مدینه به مكه ملاقات كردند،۱۲ و دیگران، به [امام] حسین [ع] در مورد خطرات قیام هشدار داده بودند. ابن عباس در مكه توصیه خود را با اصرار فراوان بازگو كرده بود.۱۳ حتی عبدالله بن زبیر هر چند مزورانه او را از چنین اقدامی منع كرده بود، چرا كه او در مكه به دنبال خالی كردن موقعیت برای خودش بود.۱۴ علی رغم تمام این توصیه ها، [امام] حسین [ع] برنامه خود را لغو نكرد. او بجای حج، عمره بجای آورد و از غیبت حاكم ، عمروبن سعید الاشرق كه مشغول اتمام مناسك حج در اطراف شهر بود، سود جسته، بی سر و صدا با گروه خود تقریباً پنجاه مرد - بستگان و دوستانی كه تاب تحمل جنگ داشتند- و زن و كودك مكه را ترك گفت(۸ذی الحجه ۶۰ق / ۱۰ سپتامبر۶۸۰م، روز ترویه). اسامی تمامی اماكنی كه او در مسیر مكه به كوفه توقف كرده توسط طبری و بلاذری ثبت شده ؛ ولهاوزن آنها را مورد توجه قرار داده است.

پاورقی ها

۱- ( ابن كنیر/ ج ۷/ صص۷-۲۰۵)

۲- مسعودی/ مروج, ج ۴/صص ۲۷۱/۲۷۹/۲۸۱ و غیره

۳- (بلاذری/ ۶۳۴/ پ- ر/۶۳۶ و غیره)

۴- ( ابن كثیر/ج ۸/ ص ۱۶۲)

۵- ( اغانی/ج ۱۶/ صص ۷۰-۶۸)

۶- (نك. طبری/ج ۲/ ص ۲۷۶)

۷- (نك. اهلوردت/ صص ۹-۹۰۲۸, ۸-۹۰۳۱)

۸- (ج۸/ صص ۲۰۱ به بعد)

۹- (نك.نامه سلیمان بن صرد الخزاعی و دیگر شیعیان: طبری/ج۲/ ص ۲۳۴ و بعد و غیره)

۱۰- (طبری/ج ۲/ ص ۲۵۷ و بعد دینوری/ص ۲۵۲).

۱۱- (طبری/ج ۲/ ص ۲۲۰ به بعد)

۱۲- (طبری/ ج ۲/ ص ۲۳۲)

۱۳- (طبری/ج ۲/ص ۲۷۴ و بعد؛ بلاذری/صص ۶۳۹ر- ۶۳۸پ و غیره).

۱۴- (طبری/ج ۲/ صص ۶-۲۷۴ و غیره).

۱۵- (طبری/ج ۲/ صص۲۷۷/ ۲۷۸ و غیره)

۱۶- (طبری/ج ۲/ صص ۲۸۵و۲۸۸)

۱۷- طبری/ ج۲/ صص۲۸۸/۲۹۳/ ۳۰۳)

۱۸- (طبری/ ج۲/ صص۲۹۷/۲۹۸)

۱۹- (طبری/ج ۲/ ص۳۰۲و بعد)

۲۰- (طبری/ج ۲/ ص ۲۹۷ و بعد)

۲۱- (طبری/ج۲/صص ۲۸۷,۳۱۴/۴۳۶؛ بلاذری/ص ۶۴۴ر و غیره)

۲۲- (طبری/ج ۱/ ص ۳۳۰۵)

۲۳- (طبری/ ص ۳۱۵ و بعد)

۲۴- (طبری/ج۲/ص ۳۱۶)

۲۵- (طبری/ ج۲/ ص۳۲۰ و بعد)

۲۶- (طبری/ ج۲/صص۲۴-۳۱۷/ ۳۲۶)

۲۷- (خلافت یزید اول, ص ۱۶۹)

۲۸- (طبری, ج۲, ص ۳۷۴ و بعد و غیره)

۲۹- (طبری, ج۲, ص ۳۲۷)

۳۰- (روایت های دیگر و طولانی تر این سخنرانی در محس امین , صص ۶۰-۲۵۵ آمده)

۳۱- (طبری, ج۲, ص ۳۳۱ و بعد)

۳۲- (همان صص ۳۳۵و ۳۴۲ و بعد)

۳۳- (همان, ص ۳۴۴)

۳۴- (همان, ص ۳۴۴ و بعد)

۳۵- (همان, ص ۳۴۵)

۳۶- (همان, ص ۳۴۶ و بعد)

۳۷- (همان, صص ۳۴۷و بعد, ۳۵۰)

۳۸- (همان, صص ۴-۳۵۱, ۳۵۵ و بعد)

۳۹- (همان, ص ۳۵۶ و بعد)

۴۰- (همان, ص ۳۵۷ و بعد)

۴۱- (همان, ص ۳۵۸ و بعد)

۴۲- (همان, ص ۳۵۸ و بعد)

۴۳- (اولی در ص ۳۶۱ و دومی در گ ۶۵۷ر)

۴۴- (ص۲۴۰)

۴۵- همان, ص ۳۵۹)

۴۶- یعقوبی, ص۲۹۰ و بعد, حضور این طفل در دامان [امام] حسین [ع] را در چنین لحظاتی نامناسب اینگونه توضیح می دهد كه او تازه متولد شده بود.)

۴۷- (همان, ص ۳۵۹ و بعد)

۴۸- (همان, ص ۳۶۲ و بعد)

۴۹- (همان, صص ۳۶۴, ۳۶۶).

۵۰- (همان, ص ۳۶۵).

۵۱- (یعقوبی, ص ۲۹۱ و دیگر منابع شیعی)

۵۲- (همان, ص ۳۶۵).

۵۳- (همان, ص ۳۶۶).

۵۴- (همان, ص ۳۶۶).

۵۵- (همان, ص ۳۶۷).

۵۶- نك. محسن امین, ص ۳۵۲)

۵۷- (همان, ص ۳۶۸ و بعد)

۵۸- (طبری، جلد۲،صص۴-۳۳۲, ۳۴۱, ۳۴۵, ۳۴۹ و بعد)

۵۹- (همان: صص۳۳۵, ۳۳۶, ۳۴۴, ۲۴۶)

۶۰- ( همان: ص ۳۳۷ و بعد)

۶۱- (همان: صص۳۴۱ و بعد, ۳۵۰ و بعد)

۶۲- (همان: ص۳۴۱)

۶۳- (همان: ص ۳۵۳ و بعد)

۶۴- (همان: ص۳۵۴و بعد)

۶۵- (همان: ص ۳۴۳و بعد)

۶۶- (همان: صص ۴۰-۳۳۸)

۶۷- (همان: ص ۳۴۸ و بعد)

۶۸- (همان: ص۳۴۹ و بعد)

۶۹- (همان, ص ۳۶۶)

۷۰- (همان, ص ۳۶۸)

۷۱- [نك. عسقلان]

۷۲- (محسن امین, با جزئیات زیاد, صص ۴-۳۹۰)

۷۳- نك. اسماعیلیه، ام الكتاب.

۷۴- (ابن رستم الطبری، ص ۵۹)

۷۵- (ابن رستم طبری، ص ۷۸)

۷۶- ( ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۲۲۹)

۷۷- (ارط، ص ۷۱، اش، صص۲۰۹، ۲۳۱، ۲۳۷)

۷۸- .(اش، صص ۲۰۹، ۲۳۹)

۷۹- (ارط، ص۷۹؛ اش، ص ۲۲۸ و بعد؛ خبر مشابه: ارط، ص ۷۳؛ اش، ص ۲۱۳)

۸۰- (ارط، ص ۷۲؛ اش، ص ۲۰۹، محسن ا.، ص ۱۶۳)

۸۱- .(محسن ا.، ص ۱۶۳)

۸۲- .(اش، ص ۲۲۹)

۸۳- (ارط، ص ۴۹، اش، ص۲۲۸ و بعد و غیره)

۸۴- (ارط، ص ۷۹)

۸۵- (اش، ص ۲۳۴ و بعد)

۸۶- (بل، ص ۶۶۱ر؛ هو، ص ۲۵۱؛ اش، ص ۲۱۲ و بعد، محسن .ا. صص ۳۰۲و بعد، ۳۰۵و بعد)

۸۷- (بل، ص ۶۶۰پ؛ محسن ا.، ص ۳۰۳و بعد)

۸۸- (بل، ص ۶۶۷پ؛ اش، صص ۲۱۲، ۲۱۸، ۲۳۸؛ محسن ا. ص ۳۰۴و بعد)

۸۹- (خبرهای مشابه، اش، ص ۲۱۳ و جز آن)، (محسن ا. ، ص۳۰۴)

۹۰- (اش، صص ۲۱۳، ۲۳۶؛ اكث، ص ۲۰۰ و بعد؛ محسن ا. ص ۱۶۳)

۹۱- (ارط، ص۷۳؛ مف، ص ۲۵۰ و بعد، اش ، ص ۲۱۳؛ اكث، صص ۱۹۹، ۲۰۰ و بعد)

۹۲- (نك. المتقی المتهدی، در كتابشناسی ذكر شده)، (اش، ص ۲۱۹؛ اكث، صص ۲۰۰، ۲۰۱، محسن ا. ص ۳۰۶ و بعد)

۹۳- (اش، ص ۲۳۸)

۹۴- (محسن ا. ص ۱۶۴ و بعد)

۹۵- (اكث، ص ۱۹۹)

۹۶- (ط، ص ۳۸۵)

۹۷- (اش، ص ۲۱۷ و بعد)

۹۸- (ارط، ص ۷۷ و بعد و جز آن)

۹۹- (ط، ص ۳۶۹؛ اش، ص ۲۱۷ و بعد)

۱۰۰- ( اش، صص ۶-۲۱۴؛ محسن ا. صص ۵۱-۳۴۸)

۱۰۱- (اش، صص ۲۱۵، ۲۱۸)

۱۰۲- (اش، ص ۲۳۰)

۱۰۳- (ارط، ص ۷۷)

۱۰۴- (اش، ص ۲۱۰)

۱۰۵- (اش ، ص ۲۱۰ و بعد)

۱۰۶- (ارط، صص ۷۵، ۷۷، ۷۸)

۱۰۷- (اش، ص ۲۰۹)

۱۰۸- (اش، ص ۷۴ و قس. ص۷۲)

۱۰۹- (اش، ص ۲۴۰)

۱۱۰- (مف. ص۲۵۱؛ اش ، ص ۲۱۳)

۱۱۱- (نك. مف. ص ۲۵۱)

۱۱۲- (ارط، ص ۷۳، اش، ص ۲۳۲)

۱۱۳- نك.اش، ص ۲۳۲.

۱۱۴- (نك. برای مثال، مف.ص ۱۹۸)

۱۱۵- قس. مف. ص ۱۹۹.

۱۱۶- (اش، ص ۲۳۷)

۱۱۷- (اش، ص ۲۳۸، قس، ص ۲۳۴)

۱۱۸- (نك. ابن خلدون، مقدمه، بولاق صص ۱۲۸۴، ۱۷۷، ۱۸۱، فصل فی ولایه العهد)

۱۱۹- (نك. محسن الامین، ص ۱۲۴ و بعد)

۱۲۰- (نك. برای مثال، محسن الامین، صص ۱۲۵-۳۹، ۱۵۲، ۱۵۶ و بعد)

۱۲۱- (نك. برای مثال، محسن الامین، صص ۱۳۶، ۱۵۲ و بعد)

۱۲۲- (این نظر معاویه نیز بوده است: طبری، ج۲، ص ۱۹۷)

كتاب شناسی

یادآوری ـ برای اطلاع از دسته بندی منابع مورد استناد مؤلف، کتابشناسی مقاله با حذف اطلاعات تکمیلی و تنها در حد ذکر عنوان کتاب و نام پدیدآورندهٔ آن به صورت زیر تقدیم خوانندگان عزیز می شود.

۱- ابن سعد، طبقات

۲- بلاذر، انسای الاشراف

۳- ابن قیتبه، الامامه و السیاسه

۴- دینوری، الاخبار الطوال

۵- مبرد، الكامل

۶- بیهقی، محاسن

۷- ابن عبد ربه، عقد

۸- مسعود، مروج

۹- ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین

۱۰- ـــــــ ، اغانی

۱۱- ابن عبدالبر، استیعاب

۱۲- ابن عساكر، التاریخ الكبیر

۱۳- ابن عبدون، شرح قصیده ابن عبدون

۱۴- ابن حجر، تهذیب

۱۵- یاقوت، معجم

۱۶- بیاسی، الاعلام بالحروب فی صدر الاسلام

۱۷- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه

۱۸- ذهبی، تاریخ

۱۹- ابن كثیر، بدایه

۲۰- ابن خلدون، العبر

۲۱- عقاد، ابوالشهداء الحسین بن علی

۲۲- متقی هندی، كنز العمال

منابع متقدم شیعی

۱- ابن رستم طبری، دلائل الامامه

۲- شیخ مفید، الارشاد

۳- ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب

۴- ابن صباغ مالكی، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه

۵- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار

منابع معاصر شیعی:

۱- محسن الامین، اعیان الشیعه

۲- فهمی عویس، شهید كربلا الامام الحسین بن علی بن ابی طالب

۳- عبد الرزاق الموسوی المقدم، مقتل الحسین (ع) و حدیث كربلا

۴- محمد مهدی بن عبد الهادی المازندرانی الحائری، معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین

آثار محققان غربی:

۱- ای.مولو، اسلام در سرزمین های شرقی و غربی

۲- جی.ولهاوزن، اپوزیسیون های مذهبی - سیاسی ذر اسلام آغازین

۳- ـــــ ، امپراطوری اسلامی

۴- لامنس، معاویه

۵- ـــــ ، خلافت یزید اول

۶- دونالدسون، مذهب تشیع، تاریخ اسلام در ایران و عراق

ای.بوانی، مقالهٔ "دین اسلام در تمدن شرق"

ال. واكسیاواگلیری

ترجمه: محمدناصحی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.