چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

عوامل محیطی نقش مهمی در تغذیه بازی می كنند


عوامل محیطی نقش مهمی در تغذیه بازی می كنند

چگونه كسی كه تا مدتی قبل نوشیدن یك شیشه كوچك نوشابه را كافی می دانسته است, حالا نوشیدن شیشه بزرگ تر را امری عادی تلقی می كند

چند تاشكلات رنگی M&M كافی است این بستگی بدان دارد كه اندازه شیرینی ها چقدر باشد. بر طبق یك مطالعه شواهد جدیدی در دست است كه نشان می دهد حداقل یكی از عوامل كلیدی همین است. بر طبق این شواهد افراد برای تصمیم گیری در مورد اندازه خوردن، به نشانه های محیطی توجه می كنند.

این امر توضیح می دهد كه برای مثال چگونه كسی كه تا مدتی قبل نوشیدن یك شیشه كوچك نوشابه را كافی می دانسته است، حالا نوشیدن شیشه بزرگ تر را امری عادی تلقی می كند.

پژوهشگران اصطلاح «سوگیری واحد» را پیشنهاد می كنند. «سوگیری واحد» یعنی تمایل به این تفكر كه واحد معینی از غذا، مانند یك شیشه نوشابه و یا یك بشقاب پر از غذا همان میزان لازم برای خوردن یا نوشیدن است.

آندرو جیر از دانشگاه پنسیلوانیا می گوید: «اندازه یك موز هر چقدر كه باشد، بزرگ یا كوچك، شما آن را می خورید. ذهن شما چنین تصور می كند كه هر آنچه در ظرف غذایتان است، باید برای یك وعده خورده شود.»

این ایده برای متخصصین تغذیه چیز جدیدی نیست. ایشان به میزان بالای غذای سرو شده در رستوران ها و مكان های فروش غذاهای سریع الطبخ كه می تواند دلیلی برای شیوع چاقی در دهه های اخیر باشد، توجه داشته و گاه پیشنهاد می كنند كه فروشندگان این مواد غذایی برای كاهش مقدار یك وعده غذا از ظرف های كوچك تری استفاده كنند.

اما جیر و همكارانش در مقاله خود كه در شماره ژوئن مجله علوم روانشناسی به چاپ رسیده است، به این موضوع می پردازند كه چرا مردم در تصمیم گیری برای میزان خوردن تا این اندازه تحت تاثیر «سوگیری واحد» هستند. جیر كه در حال گذرانیدن دوره دكترا است، با افرادی كار می كند كه اضافه وزن داشته یا به اختلال خوردن مبتلا هستند. وی چنین می گوید كه عقیده افراد درباره كافی بودن میزان غذا امری فرهنگی است. برای مثال اندازه ظرف ماست در سوپرماركت های فرانسه اندكی از اندازه آن در مغازه های آمریكا بزرگ تر است. اما فروشندگان فرانسوی با فروش میزان بیشتری ماست درصدد جبران این تفاوت برنمی آیند.

وی و سایر پژوهشگران با استفاده از نشانه های محیطی به منظور دستكاری ایده مردم درباره اندازه یك واحد غذا، به آزمایشاتی دست زدند.

در یكی از این آزمایشات، ایشان یك كاسه بزرگ محتوی نیم كیلوگرم M&M را در سرسرای یك ساختمان مسكونی قرار داده و بر روی آن برچسبی چسبانیدند: «هر چقدر دوست دارید بخورید. لطفا از قاشق استفاده كنید.» این ظرف شیرینی برای ده روز تمام در محل رها شد. گاه قاشقی به اندازه یك چهارم فنجان و گاه یك قاشق غذاخوری در محل گذاشته می شد.

با اطمینان كافی می توان گفت در روزهایی كه پیمانه بزرگ تر در محل قرار داده می شد، میزان شیرینی مصرف شده به طور متوسط به میزان دوسوم بیش از زمانی بود كه از قاشق غذاخوری استفاده می شد.

در آزمایشی دیگر در یك آپارتمان ظرفی حاوی ۸۰ عدد شیرینی كوچك و۲۰ عدد شیرینی بزرگ كه چهار برابر شیرینی های كوچك بودند، گذاشته شد. در طول ۱۰ روز كاری این ظرف هرروزه با همان میزان شیرینی به گونه ای پر می شد كه وزن كلی یكی باشد. اما در صورتی كه شیرینی در پاكت های بزرگ تر گذاشته می شد، افراد به پاكت های سنگین تر علاقه بیشتری نشان می دادند.

در این آزمایشات و در آزمایشات مشابهی كه با چوب شور انجام گرفت، نشان داده شد كه «سوگیری واحد» تنها چیزی نیست كه تفاوت در میزان مصرف را تعیین می كند ولی یكی از عوامل موثر در این زمینه است. برایان وانسینك از آزمایشگاه غذا و مارك تجارتی دانشگاه كرنل و نویسنده كتاب «خوردن بدون فكر كردن» كه به زودی به بازار خواهد آمد، می گوید: «چرا ما بیش از آنكه فكر كنیم می خوریم» كار وی مشابه جیر است ولی مستقل از او صورت گرفته است.

● آیا تمامی اینها می تواند به فروشندگان مواد غذایی كمك كند

برخی از شركت های غذایی محصولاتی تولید می كنند كه هر بسته آنها حاوی یكصد كالری است و جیر چنین فكر می كند كه این امر می تواند در كاهش میزان مصرف افراد موثر باشد. وی همچنین تردید دارد كه كمپانی های غذایی بتوانند با نمایش آشكارتر تعداد وعده ها بر روی پاكت بسته ها كار موثری انجام دهند. جیر می گوید كه یكی از بیماران وی كه مبتلا به اضافه وزن است، در مورد كارهایی كه صاحبان رستوران ها می توانند انجام دهند، چنین پیشنهاد می كند: ایشان می توانند به مشتریان خود بگویند كه می توانند غذا را در دو بخش سرو كنند: یكی در بشقاب برای اینكه در رستوران صرف شود و دیگری در یك بسته برای اینكه به منزل برده شود.

در هر صورت یك آزمایش كه توسط جیر صورت گرفته نشان می دهد كه «سوگیری واحد» محدودیت های خود را دارد. وی از دانشجویان خود با نوشیدنی در دو سالن جداگانه در دانشگاه پذیرایی كرد. در یكی از این سالن ها نوشیدنی در لیوان های ۲۸۰ گرمی و در دیگری در لیوان های ۴۵۰ گرمی سرو می شد. وی انتظار داشت دانشجویان سالن اول مقدار كمتری بنوشند حال آنكه بیشتر نوشیدند. تنها پس از آن بود كه او دریافت چه چیزی اشتباه بوده است. او می گوید: «آنها در آن واحد دو لیوان برمی داشتند. من گمان می كنم از آنچه به لحاظ فرهنگی یك واحد نوشیدنی قلمداد می شود، غافل مانده ام.»

Live Science News ,۳۱ Julay,۲۰۰۶



همچنین مشاهده کنید