جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا

نگاهی به سریال شیدایی


نگاهی به سریال شیدایی

شبکه سوم سیما, در ادامه تولید آثار داستانی و نمایشی با محوریت مسائل جوانان, سریال شیدایی را ارائه داد سریال شیدایی به کارگردانی مهدی عسکر پور و نویسندگی سعید نعمت الله تولید شده که پیش از این حاصل همکاری این دو را در سریال موفق جراحت از همین شبکه به تماشا نشسته ایم

شبکه سوم سیما، در ادامه تولید آثار داستانی و نمایشی با محوریت مسائل جوانان، سریال شیدایی را ارائه داد. سریال شیدایی به کارگردانی مهدی عسکر پور و نویسندگی سعید نعمت الله تولید شده که پیش از این حاصل همکاری این دو را در سریال موفق جراحت از همین شبکه به تماشا نشسته ایم. این بار هم موضوع، شیدایی و طلب وصال جوانانی است که بر سر راه خود، موانع متعدد خانوادگی و اجتماعی را می بینند. موانعی که مولود حب و بغض ها، زیاده خواهی ها، پنهان کاری ها و سوء تفاهم هاست.

در بُعد فیلمنامه نویسی اثر، می توان به راحتی گفت که نعمت الله، بعد از نگارش چندین سریال که همگی سویه اجتماعی و خانوادگی داشته اند، صاحب لحن و سبک خاص نگارشی خود شده است. لحن و امضایی که شاید برای بیننده عادی نیز قابل تشخیص باشد. ایده اصلی و خط داستانی سریال، چندان تازه و بدیع نیست ( علاقه مندی جوانی دارای بیماری قلبی به زنی مطلقه) اما نویسنده توانسته با نحوه نگارش خاص خود از همین ایده تکراری، فیلمنامه ای جذاب و پر کشش و پر تعلیق بسازد. (طاها) یی که هر لحظه مخاطب در تعلیق و اضطراب است که مبادا قلب بیمار او از کار بیفتد، (حمید) ی که هر لحظه بیم آن می رود که بر اثر اندیشه حذف رقیبان فرزندش برای رسیدن ارثیه پدربزرگ به او، دست به عملی تخریبی و خطرناک بزند و رازهایی که هر لحظه بیم افشای آنها می رود، همه و همه بر کشش و جاذبه داستانی افزوده اند. این همه در شرایطی است که تقریبا هیچ کدام از شخصیت های داستان - حتی حمید - منفی و سیاه به معنای مطلق کلمه نیستند.

در فضایی که در بسیاری از فیلم ها و سریال ها گمان می رود که وفور شخصیت های منفی، کژتاب و منحرف بر جذابیت اثر می افزاید و متاسفانه شاهد افراط کاری های فراوانی در خلق این شخصیت ها حتی در آثار طنز هستیم، در شیدایی بر عکس شاهدیم که تقریبا همه شخصیت ها، در چارچوب فکری و شخصیتی خود، صلح طلب، منصف و خوش نیت هستند و در عین حال این امر چیزی از جاذبه های داستانی سریال کم نکرده است و این خود در این وانفسای وفور شخصیت های منفی و بعضا تمسخر شخصیت های مثبت در بعضی از آثار، امر کم اهمیتی نیست. در کنار این، شیوه گفتگونویسی نعمت الله که می توان آن را شیوه سهل و ممتنع نامگذاری کرد بر جاذبه های اثر افزوده است. دیالوگ ها در شیدایی، نه آنچنان روزمره اند که هیچ توجهی را جلب نکنند و نه آنچنان ادیبانه و شاعرانه که گفتار را نمایشی و اغراق آمیز جلوه گر کنند بلکه چیزی هستند بین این دو؛ هم طبیعی و هم جذاب و هیجان انگیز. از نقطه نظر کارگردانی، شیدایی نمره قابل قبولی

می گیرد. کارگردان توانسته به مدد تجربه های پیشین سریال سازی و فیلمسازی اش، در بخش های مختلف کار کارگردانی، موفق ظاهر شود. از حیث انتخاب و هدایت بازیگران، کار نقطه ضعفی ندارد و می توان گفت عموم بازی ها یکدست و باورپذیر از کار در آمده اند. انتخاب بازیگر جدید و کمتر شناخته شده برای نقش طاها کار هوشمندانه ای بوده که با موفقیت همراه است. در دکوپاژ و تصویربرداری نیز نگاه سینمایی کارگردان در اثر، خود را نشان می دهد و از نماهای شلخته، بی دقت و استفاده نابجا از تکنیک دوربین روی دست خبری نیست. تنها در پلان هایی از این تکنیک استفاده شده که داستان تحرک و شدت عمل را اقتضا می کرده مانند صحنه درگیری حمید با عده ای از جوانان در اتوبان.

در بُعد تولیدی و سخت افزاری سریال، واضح است که تهیه کننده و کارگردان در تامین و اجرای مقتضیات فیلمنامه در حد توان کوشیده اند و نخواسته اند با چاره اندیشی های اقتصادی و تولیدی صحنه های گوناگون را با کم هزینه ترین شکل، سر هم بندی کنند. به عنوان مثال صحنه ای که حمید با موتور، همسر خودرو سوارش را تعقیب می کند و می دانیم که اجرای این چنین صحنه هایی با امکانات فیلمسازی ما دشوار و زمان بر است و می شد که با صرف نظر از آن در وقت و هزینه صرفه جویی کرد اما خوشبختانه این چنین نشده است. در حقیقت در شیدایی در کمتر بخشی شاهد اهمال، سهل انگاری، ساده اندیشی و نگاه از تولید به مصرف هستیم و وسواس و دقت سازندگان را حتی در بخش کم اهمیت فرض شده ای مانند تیتراژ می شود دید که حقیقتا جای تقدیر دارد. به هر صورت می توان شیدایی را اثری موفق و تاثیرگذار در حوزه تولیدات سریالی سیما در سال حاضر به شمار آورد.

علی فرزین فرد