شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اثر بگذاریم و بگذریم


اثر بگذاریم و بگذریم

با حمیدرضا آذرنگ از هنر و شهرت تا «شاهگوش» و «آسمان زرد کم عمق»

حمیدرضا آذرنگ از بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون است و مخاطبان سینما در ابتدای سال شاهد نقش‌آفرینی متفاوتش در نقش یک رزمنده در فیلم تحسین‌شده «ملکه» بوده‌اند...

سال قبل هم آذرنگ در مجموعه تلویزیونی «یلدا» ویژه ایام محرم در قالب یک شخصیت خاکستری بازی قابل‌قبولی ارائه کرد و با حضور در مجموعه «شاهگوش»، دومین تجربه همکاری‌اش با داود میرباقری رقم خورد. حمیدرضا آذرنگ در مجموعه شاهگوش در نقش «سرگرد سرخی» بازی خوبی با استفاده درست و به‌جا از گویش و لهجه انجام می‌دهد. او این روزها فیلم «آسمان زرد کم‌عمق» را هم در اکران عمومی دارد. با این بازیگر در مورد ویژگی‌های شخصیت «سرگرد سرخی» و تعاریف شخصیتی، حضور اجتماعی او و مسائل مربوط به سلامت و ورزش گفت‌وگو کرده‌ایم.

▪ حمیدرضا آذرنگ خودش را یک بازیگر مولف می‌داند؟

راستش من به مولف بودن در بازیگری و نوشتن اعتقاد دارم. کار هنری، ردپایی است که از هنرمند باقی می‌ماند. من فکر می‌کنم رسالت ما از به دنیا آمدن همین است که در جهان هستی اثری از خودمان بر جای بگذاریم و بگذریم. مولف بودن، از رموز ماندگاری هنرمند است.

▪ عده‌ای معتقدند هنرمند زمانی در کارش موفق است که شخصیت دوگانه‌ای داشته باشد. شما چقدر به این دیدگاه اعتقاد دارید؟

خوشبختانه یا بدبختانه، در وادی هنر کار کردن، چنین شرایطی را به وجود می‌آورد. نمی‌دانم آدم‌هایی که چنین خصلت‌هایی دارند به سمت هنر می‌روند یا هنر چنین شرایطی را برای این افراد فراهم می‌کند. برخی روی این دوگانگی شخصیتی سرپوش می‌گذارند. عده‌ای هم از این دوگانگی شخصیتی برای بهتر شدن کارشان استفاده می‌کنند.

▪ سرپوش گذاشتن روی این خصلت، راه‌حل مناسبی است؟

در این مورد قضاوتی انجام نمی‌دهم. هر کسی در زندگی‌اش مختار است شیوه خود را انتخاب کند.

▪ یک هنرمند، هنگام خلق اثر چقدر باید در پیله تنهایی فرو برود؟

اگر چند باری در گفت‌وگو‌هایم گفته‌ام علاقه دارم هنگام خلق اثر و نوشتن تنها باشم، منظورم این بوده که دوست دارم در خلوت با آدم‌هایی که خلق می‌کنم تنها باشم تا بتوانم آنها را درک کنم.

▪ این میل به تنهایی و ارتباط نداشتن با اطرافیان، باعث انزوای شما نمی‌شود؟

نه، اطرافیانم شرایط من را درک می‌کنند. همه آدم‌ها با هر نوع طرز تفکر گاهی به تنهایی و خلوت نیاز دارند.

▪ اگر حمیدرضا آذرنگ سراغ کارهای هنری نمی‌رفت، در زندگی شخصی‌اش همین رویه فعلی را ادامه می‌داد؟

پاسخ به این سوال سخت است. هر آدمی خصلت‌هایی دارد که ربطی به هنرمند بودن یا هنرمند نبودنش ندارد. اگر سراغ کار هنری هم نمی‌رفتم، مطمئنا همین آدم دیوانه حالا بودم! (با خنده) البته مقصودم از دیوانگی، خاص بودن است.

▪ و خاص بودن برای خلاقیت کارهای هنری مورد نیاز است؟

بله، تا حدی با این مساله موافق هستم. خاص بودن و شیدایی باعث خلاقیت و بهتر شدن کیفیت کار هنرمند می‌شود. البته لفظ جنون هم در این مورد به کار می‌رود که در جامعه ما بازتاب خوبی ندارد. جنون و شیدایی، حس بی‌نظیری است.

▪ این احساس باعث نمی‌شود از جامعه فاصله بگیرید؟

نه، تفاوت‌های فردی آدم‌ها باعث می‌شود شیوه رفتاری خاص خود را داشته باشند و طبیعی است هر آدمی با عده‌ای ارتباط دارد و عده دیگر به‌دلیل ویژگی‌های شخصیتی‌اش با او ارتباطی ندارند.

▪ اما برخی بازیگران ظرفیت پذیرش شهرت بازیگری را ندارند و در رفتارهایشان غرور و نخوت و فاصله گرفتن از مردم دیده می‌شود.

اگر هنر را به‌عنوان هنر بپذیریم و معتقد باشیم هنرمند بودن، ظرفیت آدم‌ها را بیشتر می‌کند و زندگی‌ساز است، چنین اتفاقی نمی‌افتد.

▪ در بازیگری فیزیک و بدن آماده چقدر به بازیگر کمک می‌کند؟

اگر وضعیت بدنی بازیگر آماده و روی فرم باشد، می‌تواند هر نوع نقشی را بازی کند و اگر از عهده این نقش‌ها برآید، پیشنهادهای متنوعی دریافت خواهدکرد.

▪ برای حفظ آمادگی جسمانی چه ورزش‌هایی انجام می‌دهید؟

معمولا ورزش‌های سبک و پیاده‌روی انجام می‌دهم.

▪ نظر شما در مورد حضور و شرکت بازیگران و هنرمندان در فعالیت‌های اجتماعی خیرخواهانه چیست؟

هنرمند باید متاثر از شرایط جامعه‌اش باشد، نه اینکه نسبت به اتفاق‌های اطرافش بی‌تفاوت بماند. هنرمندان بیشتر در معرض دید و قضاوت قرار دارند و اگر در این حوزه‌ها وارد شوند، می‌توانند اثرگذار باشند.

▪ حضور پررنگ یکی- دو ساله اخیر شما در تلویزیون و سینما، باعث نشده برای حضور در کوچه و خیابان با محدودیت روبرو شوید؟

به هر حال تاثیراتی داشته است. بازیگری به‌نظرم یکی از سخت‌ترین حرفه‌های دنیاست. بازیگر حتی به‌دلیل شرایط کاری، نمی‌تواند برای زندگی خود برنامه‌ریزی بلندمدتی داشته باشد زیرا ممکن است برای بازی در فیلمی به نقطه دورافتاده‌ای برود.

▪ حمیدرضا آذرنگ سال ۹۲ برای انجام کارهای دلخواه (خرید، بستنی خوردن در خیابان یا سوار شدن به اتوبوس و...) نسبت به سال‌های قبل چقدر خود را محدودتر کرده است؟

خودم را در این موارد محدود نکرده‌ام چون انجام این کارها عین زندگی است. البته در جامعه آداب و رسومی وجود دارد که باید به آنها احترام بگذاریم. وقتی بازیگر شهرت بیشتری پیدا می‌کند، باید مسوولانه‌تر رفتار کند. برای من مهم است اتوبوس سوار شوم و با مردم ارتباط نزدیکی داشته باشم و این به نفع کار بازیگری‌ام است.

▪ اما خیلی از بازیگران ستاره سینما خودشان را محدود کرده‌اند.

به آنها هم حق می‌دهم چون حضورشان در کوچه و خیابان سختی‌هایی دارد. توجه بیش از حد مردم و توضیح مکرر به آنها، گاهی آزار‌دهنده می‌شود.

▪ در حال حاضر «شاهگوش» از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. با اظهارنظر مردم کوچه و خیابان چگونه برخورد می‌کنید؟

مردم چهره من را کمتر می‌شناسند و امیدوارم همینطور ناشناس باقی بمانم تا راحت‌تر کارم را ادامه بدهم.

▪ زیاد به شهرت علاقه ندارید؟

نه، برایم جذابیت ندارد. ممکن بود ۱۰ سال پیش به شهرت فکر کنم اما حالا چیزهای بزرگ‌تری برایم مهم است.

▪ چه توصیه‌ای برای خوانندگان «سلامت» دارید؟

اینکه زندگی سالم و بدون استرسی داشته باشند.

▪ برای ایفای نقش پلیس در مجموعه‌ای که ویژگی‌های طنز دارد، دچار مشکل نبودید؟

به هر حال، حساسیت و مشکل‌هایی وجود دارد. برخی احتیاط‌ها و وحشت‌ها درباره برخی از مسائل وجود دارد که باید از آنها عبور کنیم. در هر حرفه و شغلی‌، هم آدم‌های شریف هستند و هم آدم‌هایی که درونشان ناخالصی و غل و غش وجود دارد. در «شاهگوش» هم تمام ابعاد و زوایای شخصیتی کاراکترها نشان داده شده است. معتقدم باید ارگان‌های دولتی از سخت‌گیری‌هایشان کم کنند و با انعطاف و سعه‌صدر اجازه دهند مسائل مختلف هر شغل و حرفه در قالب فیلم یا سریال نشان داده شود. البته پرداختن به این موضوعات و حساسیت‌ها در حوزه کاری‌ام قرار ندارد و به دنبال کنکاش در این قضیه نبودم. این موضوع به حوزه کاری تهیه‌کننده و کارگردان مربوط است و من فقط به بازی‌ام پرداختم.

▪ شما در استفاده از لهجه کرمانشاهی خیلی با ظرافت و دقت عمل کردید.

من به جریان داشتن زندگی واقعی در نقش‌آفرینی اعتقاد دارم. اگر این زندگی در نقش جریان داشته باشد، مخاطب آن را باور می‌کند. بعد از سال‌ها، آنقدر تجربه به دست آورده‌ام که بدانم چقدر از لهجه در بازی‌ام استفاده کنم.

▪ حالا چرا لهجه کرمانشاهی؟

با توجه به شخصیتی که از «سرگرد» تعریف شده بود، احساس کردم لهجه کرمانشاهی برایش مناسب باشد.

▪ به لهجه کرمانشاهی تسلط داشتید؟

نه، تسلطی نداشتم. یاد گرفتم.

▪ در وجود «سرگرد سرخی» حسادت و رقابت برای رسیدن به جایگاه رییس کلانتری، دیده می‌شود. این ویژگی، باعث خاکستری شدن شخصیت سرگرد نمی‌شود؟

در محک قضاوت، آدم‌ها یا سیاه هستند یا سفید. قضاوت، اجازه نمی‌دهد آدم‌ها را خاکستری ببینیم، در حالی که مجموعه‌ای از خصلت‌های پسندیده و غیرپسندیده در وجود همه ما وجود دارد و از نظر فرهنگی این ویژگی‌ها در آدم‌ها متفاوت به نظر می‌رسد.

▪ در فیلم «آسمان زرد کم‌عمق» هم نقش متفاوت و چند لایه‌ای بازی کردید.

بله، نقشم در این فیلم خصوصیات خیر و شر داشت؛ شری که بر خیر چیرگی داشت و عملکرد این آدم را رقم می‌زد.

احمد محمد اسماعیلی



همچنین مشاهده کنید