یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

پیشرفت زنان ایرانی در شاخص های توسعه


پیشرفت زنان ایرانی در شاخص های توسعه

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین گذر دوران هشت ساله دفاع مقدس حضور زنان در عرصه های اجتماعی و سیاسی مشهود است

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین گذر دوران هشت ساله دفاع مقدس حضور زنان در عرصه های اجتماعی و سیاسی مشهود است. حضور نماینده‌های زن در مجلس، ‌شوراهای شهر و همچنین در پست‌های مدیریتی و سطوح عالی مانند مشاور رئیس‌جمهور و همچنین نقش وزارت نشانگر این‌ امر است. عضویت ریاست شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی از دیگر دستاوردهای چند سال اخیر زنان است.

پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت نظام دینی، نقطه عطفی در تاریخ ایران، ‌تشیع و جهان محسوب می‌شود.

انقلاب اسلامی با داعیه ارائه پیامی نو در عرصه‌های متفاوت حیات بشری و به خصوص عرصه فرهنگی، حرکت خود را آغاز کرد.

دستاوردها و کامیابی‌های نظام اسلامی در حوزه‌های گوناگون اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به خصوص بهبود کیفی سطح زندگی زنان بر کسی پوشیده نیست. در ادامه بخشی از پیشرفت زنان در شاخص‌های توسعه بعد از انقلاب اسلامی ارائه می‌شود.

● وضعیت آموزش زنان در جمهوری اسلامی

مساله آموزش در جمهوری اسلامی ایران با ریشه‌کن‌کردن بی‌سوادی و پیام حضرت امام خمینی مبنی بر‌آن که «لازم است تمام بیسوادان، برای یادگیری و تمام خواهران و برادران باسواد برای یاددادن، بپا خیزند»؛ ‌آغاز گشت و با رشد بسیار بالای جمعیت دانشجویان دختر در تمام مقاطع تحصیلی در حال ادامه‌ است.

● سواد‌آموزی

در راستای ارتقای سواد زنان می‌توان به آمار مربوط به سرشماری سال ۱۳۸۵ در جمهوری اسلامی ایران اشاره‌کرد، توزیع نسبی زنان باسواد نسبت به جمعیت زنان بالای شش سال، ۸۰.۳۴ درصد برآورد شده‌ است که این رقم نسبت به سه دهه گذشته ۴۴.۸۶ درصد افزایش‌ داشته ‌است.

توزیع نسبی زنان با سواد نسبت به کل باسوادان کشور در سال ۱۳۸۵، ۶۸‌/‌۴۶ درصد برآورد شده‌است که این رقم طی ۳ دهه گذشته ۱۰.۳۴ درصد افزایش‌داشته‌است. (پایگاه رسمی مرکز امور زنان و خانواده سایت ریاست جمهوری، ۳۰‌/‌۴‌/‌۱۳۸۷) و به همین دلیل، مرکز فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) طی دهه اخیر، چندین بار ایران را به عنوان یکی از موفق‌ترین کشورهای جهان در مبارزه با بی‌سوادی معرفی کرده‌است.

در جمهوری اسلامی ایران علاوه بر آموزش رسمی افراد واجب‌التعلیم، برای ریشه‌کن کردن بی‌سوادی در شهرها و بویژه در روستاها، سوادآموزی در دو مرحله صورت می‌گیرد؛ مرحله اول شامل آموزش اساسی خواندن و نوشتن و حساب کردن‌است و مرحله دوم آموزش حرفه‌ای و شغلی که به آن «سوادآموزی تابعی» گفته می‌شود. در سوادآموزی تابعی، سواد از طریق آموزش مهارت‌های مورد نیاز ساکنان مناطق مختلف به مردم آموخته می‌شود.

این امر توسط نهادی به‌نام نهضت سوادآموزی در سطح کل کشور اجرا می‌شود. براساس آمار منتشرشده از سوی نهضت سوادآموزی، تعداد سوادآموزان زن در سال ۱۳۸۵، ۱۱۴۹۵۲۴ نفر بوده ‌است که این رقم نسبت به سال ۱۳۷۵، ۲۶.۵۳ درصد و نسبت به سال ۱۳۶۵، ۵۸.۷۵ درصد افزایش داشته ‌است.

توزیع نسبی سواد‌آموزان زن نسبت به کل سوادآموزان در سال ۱۳۸۵، ۸۵.۶۵ درصد برآورد شده‌است که این رقم نسبت به دو دهه گذشته ۱۸.۸۱ درصد افزایش‌داشته‌است. (پایگاه رسمی مرکز امور زنان و خانواده سایت ریاست جمهوری، ۳۰‌/‌۴‌/‌۱۳۸۷)

● آموزش متوسطه و عالی

براساس مفاد قانون اساسی ایران، دولت موظف‌است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت (اعم از زن و مرد) تا پایان دوره متوسطه فراهم‌سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به‌طور رایگان گسترش‌ دهد. همچنین رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمامی زمینه‌ها ضروری شناخته‌ شده ‌است و برای تحقق این امر تلاش‌های زیادی می‌شود.

طبق آمار، وضعیت آموزش متوسطه و عالی در کشور بسیار ارتقا یافته ‌است. به عنوان مثال تعداد دانشجویان در سال ۱۳۵۵ حدود ۳۵ درصد تخمین زده شده‌ بود که هم‌اکنون حدود ۹۵ درصد است و میزان دختران پذیرفته‌شده در دانشگاه‌ها در همان‌سال حدود ۳۰ درصد کل دانشجویان‌ بود که هم‌اکنون به بیش از دو برابر رسیده ‌است.

این درحالی‌است که در رشته‌های گروه پزشکی و گروه هنر، ‌بیش از ۷۰ درصد دانشجویان دختر هستند. (مدیریت دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ۱۳۸۷، ص۷)

همچنین به لحاظ روند رشد اعضای هیات‌علمی دانشگاه‌های دولتی وابسته به وزارت علوم شاهد روند صعودی در رشد اعضای هیات ‌علمی زن در دانشگاه‌های دولتی بوده‌ایم. به ‌طوری که از تعداد ۱۸۸۷ نفر در سال ۱۳۷۸ به ۵۶۰۸ نفر درسال ۱۳۸۴ رسیده ‌است و سه برابر رشد داشته ‌است. (مروری بر کارنامه ۳۰ ‌ساله نظام جمهوری اسلامی)

در عرصه آموزش پزشکی نیز طبق جدیدترین آمار (سال ۱۳۸۸) خانم‌ها حدود ۳۰ درصد از اعضای هیات علمی دانشگاه‌های علوم پزشکی و سازمان‌های وابسته را تشکیل می‌دهند که در مقایسه با آمار سال‌های قبل بسیار چشمگیر است.

● مشارکت سیاسی ـ اجتماعی زنان

انقلاب اسلامی، زمینه مساعدی را برای مشارکت سیاسی ـ اجتماعی زنان فراهم کرده ‌است و این مشارکت در تمام مراحل انقلاب اسلامی ایران اعم از مبارزات انقلابی قبل از سال ۵۷،‌ حضور در فعالیت‌های مرتبط با جنگ تحمیلی و همچنین حضور سیاسی و اجتماعی در فعالیت‌های جمهوری اسلامی ایران بعد از جنگ تحمیلی جریان داشته ‌است.

حضور موثر زنان در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین حضور گسترده ایشان در راهپیمایی‌ها و اعتصابات موید همین‌ امر است. مبارزات انقلابی در زنان تا آن حد جدی‌گرفته می‌شده‌ است که زنان در بند بسیاری، در زندان‌های مخوف ساواک و همچنین شهدای زن مربوط به آن دوران وجود دارند.

همچنین حضور فعال زنان در جنگ تحمیلی و عرصه نبرد حق و باطل نیز نشانگر آن‌است که زنان در شرایط حساس کشور که نیاز به حضور اجتماعی اقشار مختلف ‌است از پای‌ننشسته و در عرصه‌های مختلف کشور حاضر بوده‌اند و همچنین شرایط برای حضور ایشان نیز فراهم بوده‌است.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین گذر دوران هشت ساله دفاع مقدس حضور زنان در عرصه اجتماعی و سیاسی نیز مشهود است. حضور نماینده‌های زن در مجلس، ‌شوراهای شهر و همچنین در پست‌های مدیریتی و سطوح عالی مانند مشاور رئیس‌جمهور و همچنین نقش وزارت نشانگر این‌ امر است.

البته به نظر می‌رسد با توجه به تعداد کل نمایندگان مجلس و همچنین شوراهای شهر حضور زنان باید بیش از آن که در حال حاضر وجود دارد در نقش‌آفرینی‌های سیاسی و اجتماعی در صحن مجلس و همچنین دیگر سطوح تصمیم‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌ها متصور باشد. به بررسی آماری مشارکت زنان در این عرصه خواهیم پرداخت.

مدیران ‌زن وکارکنان رده بالای سازمانی درسال۱۳۷۰، ۱۵۳۳ نفر بودند که در سال ۱۳۷۵به ۴۱۴۲۰ نفر رسیده ‌است ونسبت سهم زنان شاغل در گروه مدیران عالی‌ رتبه به کل زنان شاغل در بخش عمومی ۹.۴ درصد است که به نظر می‌رسد ارتقای این امر مطلوب‌تر باشد. نتایج تحقیقات طی سال‌های ۷۵ تا ۸۰ نشان می‌دهد که درصد تعداد مدیران زن دارای رشد سالانه ۳۲.۱۰ درصد بوده ‌است.

در دوره دوم انتخابات شوراهای اسلامی شهر تهران تعداد منتخبان زن با رشد دو برابری همراه بوده است. حضور نمایندگان زن در مجلس شورای اسلامی نیز در دوره‌های پنجم، ششم و هفتم با رشد سه برابری نسبت به دوره‌های قبل همراه بوده‌است. (مروری بر کارنامه ۳۰ ساله نظام جمهوری اسلامی)

عضویت ریاست شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی از دیگر دستاوردهای چند سال اخیر زنان است.

همچنین رییس سازمان محیط‌زیست کشور، عضو شورای عالی حفاظت محیط‌زیست و وزیر بهداشت از این دسته‌اند و نیز شوراهای اسلامی کار از جمله شوراهایی هستند که زنان در ۵ سال اخیر به سطح مدیریت آن راه یافته و چند زن در کانون عالی این شوراها حضور دارند.

● ارتقای شاخص‌های سلامت جسمی و روانی در جمهوری اسلامی

سلامت جامعه زنان به عنوان نیمی از جمعیت و مشارکت آنان در تأمین، حفظ و ارتقای سلامت خانواده و جامعه، دارای اهمیت ویژه‌ای‌ است. به بررسی رشد و ارتقای شاخص‌های سلامت جسمی در نظام جمهوری اسلامی ایران می‌پردازیم.

طی سال‌های اخیر از طرف سازمان بهداشت جهانی از ایران به عنوان موفق‌ترین کشور در جهان در کاهش نرخ مرگ و میر کودکان تقدیر شده‌است و این امر به دلیل گسترش بهداشت در سطح کشور و کم شدن بیش از ۴ برابری مرگ و میر کودکان است.

بدیهی است سلامتی کودکان و کاهش مرگ و میر با سلامت مادر ارتباط مستقیم دارد و در نتیجه سلامت، تولد و میزان باروری به شکل طولی نشانگر بالا بودن بهداشت در زنان جامعه است.

میزان مرگ و میر زنان باردار همیشه به عنوان یکی از شاخص‌های اصلی پیشرفت کشورها در نظر گرفته می‌شود. اهمیت این شاخص به حدی است که کاهش آن، به عنوان یکی از هشت هدف اصلی سند پیشرفت هزاره سازمان ملل اعلام شده‌است. این رقم باید تا سال ۲۰۱۵ به ۱۸-۲۲ در صدهزار تولد زنده برسد.

میزان مرگ مادران به علت عوارض بارداری و زایمان، از سال ۱۳۵۳ تاکنون از کاهش قابل توجهی برخوردار بوده‌ است. این میزان از ۲۳۷ مورد در هر صد‌هزارتولد زنده در سال ۱۳۵۳ به حدود ۲۰ مورد در صدهزار تولد زنده در سال ۱۳۹۰ (بر اساس آمار ۶ ماهه نخست سال) رسیده‌ است.

شاخص دیگری که می‌توان مورد بررسی قرار داد شاخص امید زندگی‌است. امید زندگی سالم مفیدترین شاخص منفردی ‌است که میانگین سطح سلامت جمعیت را نشان می‌دهد.

امید زندگی سالم در هر سن به معنی امید ریاضی (میانگین یا متوسط) سال‌های باقیمانده از عمر در آن سن ‌است که با سلامت کامل و بدون ناتوانی سپری خواهند شد. شاخص امید به زندگی در ایران در سال‌های مختلف و همواره در زنان بیشتر از مردان بوده‌است.

درصد امید زندگی در سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۵برای مردان و زنان ۳۲.۵ درصد رشد داشته‌است. در سال ۱۳۸۵ امید زندگی مردان برابر ۶۹.۷۷ سال و امید زندگی زنان برابر ۷۴.۵۱ سال بوده‌است که نشانگر اختلافی معادل ۴.۷۴ میان امید زندگی زنان و مردان است. (دفتر امور زنان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، آذرماه ۱۳۹۰)

ریحانه ذوالفقاری