جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اقرار عقلا


اقرار عقلا

دو سال واندی بعد ,دولت مهرورز از همان نقطه سخاوتمندانه که در کانون تبلیغات احمدی نژاد قرار داشت ,ترک خورد شکستی که کارشناسان اقتصاد سیاسی را به وحشت می اندازد و می توان آن راشکست مکتب ابتکاری پترودلاریسم احمدی نژاد نامید

درست همزمان با سخنان رهبری نظام در باب ضرورت حضور دو جناح در مدیریت کشور،احمدی نژاد در میانه میدان رقابت انتخاباتی بر طبل تهمت میکوبید تا پایه های تمدن مهرورزی را بر ویرانه های تاریخ ۳۰ ساله انقلاب بنا کند.عدالت با طعم شیرین نفت نوید توزیع ثروتی بیکران را می داد تا سرود آخرالزمان موعود با ترجیع بند انتظار،به گوش مظلومان ایران،اسلام وبشریت در سر حدات آمریکای لاتین نیز برسد.آمریکای لاتین ،با آن ادبیات باز تولید شده سوسیالیت-ناسیونالیستی مادیگرایانه خود نمی توانست مثل مردم مسلمان ایلام یا سیستان وبلوچستان، با ادراکات واشراقات احمدی نژادمکاشفه داشته باشد ویاحتی به ظاهر معنای عجیب انتظار که از سوی پدر خواندگان فکری احمدی نژاد تبلیغ می شد و آن حالت عرفانی شبه نبوی احمدی نژاد ( به قول رحیمی سرپرست نارس وزارت کشور) ،پی ببرد اما معنای دلارهای نفتی خیراتی مرد کاپشن پوش را خوب مزمزه کرد تا فقرای سرخپوست تبار نیز به نشان سپاس وبه علامت اخوت،در ضیافت های رسمی، کاپشن پوشی را تقلید کنند وانقلاب مهدوی دولت ایران را نقداً در میان انگشتان خود حس کنند.

دو سال واندی بعد ،دولت مهرورز از همان نقطه سخاوتمندانه که در کانون تبلیغات احمدی نژاد قرار داشت ،ترک خورد.شکستی که کارشناسان اقتصاد سیاسی را به وحشت می اندازد و می توان آن راشکست" مکتب ابتکاری پترودلاریسم" احمدی نژاد نامید.

دولت احمدی نژاد تعهدی در برابر مطالبات سیاسی ملت خود نداشت ،زیرا اساسا واصولا توسعه سیاسی و فرهنگی در سپهر فکری اقتدار گرایی ،بی جایگاه ،هزینه بر وحتی مضر به حال وحدت ملی تعریف می شد.اما به انتظارات اقتصادی گزاف دامن میزد و از همین رو دستاوردهای محوری دولت خاتمی در حوزه سیاست وفرهنگ، همواره مورد استهزاء دولت نهم بوده است.

اینجا مجال ارایه دستاوردهای بزرگ دولت اصلاح طلب در حوزه اقتصاد ملی یا دلایل ضرورت اصلاحات سیاسی نیست ،بلکه در پی یادآوری ادعاهای مکرر توسعه اقتصادی در دولت نهم هستیم تا تبلیغات عدالت خواهانه اقتصادی دولت با انتظارات عمومی در حوزه اقتصاد ارزیابی شوند.

به عبارت دیگراحمدی نژاد خود را صرفا خدای شتران اقتصاد و سفره نفتی میداند وتعهدی به نجات کعبه سیاست ندارد.بر این اساس طبعا باید انتظار میرفت ،هر قدر هزینه فعالیت سیاسی افزایش بیابد (که یافته است) قیمت گوجه فرنگی کاهش یابد.

در این جهت گیری، ابزارهای حمایتی از سوی نهادهای کشوری ولشکری به کار بسته شدند تا به اتکای حساب ذخیره ی ارزی به جا مانده از دولت خاتمی و در امد سرشار نفتی در سالهای بعدی ،موفقیت دولت محبوب اسلامی تضمین شود.

رسانه های دولتی وتریبون های کشور به تمجید رفتار دولت برآمدند وقوانین وقواعد زایدی همچون قانون بر نامه و چشم انداز بیست ساله بی آنکه مورد اعتراض حکومت قرار گیرد، به نسیان سپرده ودوایر« دست وپاگیر» مانند سازمان مدیریت و برنامهریزی که مانع حاتمبخشیهای بیحساب و کتاب در سفرهای استانی بود، خذف شدند تا شتاب و شعف عدالت گستری مضاعف شود. در طی این مدت نقدهای متخصصان اقتصادی واساتید دانشگاه ها که حامل هشدار های جدی درخصوص افزایش بیش از دو برابری نقدینگی و تورم وتخریب دارایی های بانکی بود ،حمل بر تضعیف دولت شد.

در عوض احمدی نژاد مدام از مافیاهای داخلی وخارجی یاد کرد.این ادعا حتی از سوی دستگاه های امنیتی وقضایی جدی گرفته نشد ورییس دیوان محاسبات (رحیمی)که احمدی نژاد را تا مرز نبوت ستوده بود ،منکر معجزه مافیا شد.

سخنان دانش جعفری به عنوان مطلع ترین چهره کابینه در مراسم تودیع خود آخرین ضربه کاری را بر اقتصاد بی بنیاد احمدی نژاد فرود آورد.

به گفته وی احمدی نژاد دو اشکال اساسی داشت.

▪ یکم آنکه نسبت به همه تجربه های موفق گذشته بد بین و سیاه نما بود .

▪ دوم آنکه با بدیهیات علم اقتصاد ومکاتب مدیریت آن ناسازگارونا آشنا بود.

این سخنان به همان اندازه که مایه تاسف و افشای فجایع اقتصادی دولت نهم شد ،مجلس اصولگرا ونهادهای ناظررا نسبت به سکوت غیر مسولانه،متهم نمود و در عین حال چهره ای تناقض آمیز از رفتار تیم اقتصادی دولت نهم ارایه میدهد که از یک سو معترف به سکوت سی ماهه نسبت به اضرار به منافع ملی بوده واز سویی تشویق وهمدردی افکار عمومی را می طلبد.

رد پای تناقضات دیگر در اظهارات ناقص دانش جعفری نیز به چشم می خورد.به طور مثال ایشان به تلا شهای ناکام مانده دشمنان (استورت لوی:معاون صهیونیست وزارت خزانه داری آمریکا) اشاره واظهار می دارند"ما نگذاشتیم طرح شیطانی لطمه زدن به اقتصاد کشورمان عملی شود".

با این فرض وبر فرض اظهارات تاسف بر انگیز دانش جعفری ،جای این پرسش باقی است که؛

تفاوت رفتارمافیای صهیونیستی خارجی باعملکرد مسولان لجوج داخلی که با نادانی به اقتصاد کشور لطمه زده اند در چیست؟

جز آنکه در اضرار به کشور دشمنان ناکام و دوستان کامران شده اند.

از سوی دیگردر روزهای اخیر به شدت بر نقش دست تو طئه گران خارجی در ایجاد تورم اصرار میشود.

این فقره مطالب در حالی اظهار میشود که برخی مقامات لشکری جنگ و تحریم را مایه برکت واحمدی نژاد قطعنامه های تحریمی را مشتی کاغذ پاره می خواند که تاثیری بر زندگی شهروندان ندارند.

آیا میشود چنین استنباط کرد که مافیای مورد نظر ،اولا قدرتی مجزا از صهیونیست های ناکام مانده (به قول آقای دانش جعفری) داشته و ثانیا حتی از چند قدرت جهانی قوی تر وکامروا تر است؟

دراین میان میتوان نتیجه گرفت، چنانچه قرار بر اقرار به اشتباهات شود، مجلس اصولگرای هفتم نیز در جایگاه خاص و والای خود اقرار های سنگین تر ی را در چنته خواهد شد .

توامانی تصویب دو قطعنامه سنگین اقتصادی ومالی در شورای امنیت سازمان ملل که مستقیما نظام مالی و بانکی کشور را نشانه میرفت، با دغدغه وجدال مجلس هفتم ودولت بر سر ساعت کار بانکها خود به اندازه کافی فاصله عمیق میان مشکلات ملی و هدف گذاری های نهاد مقنن رابیان میدارد.

شاید بتوان سخنان دانش جعفری را از حیثیات دیگر به فال نحس یا سعد گرفت.از این حیث که آغاز اعترافات مقامات دیگرو منشا ء هشدارها و هشیاری های حوزه مدیریت سیاست وفرهنگ کشور شود، یا از آن حیث که مایه افسوس بر سرمایه های تلف شده وتجربه های سوخته شود.

اینگونه بنظر میرسد که میوه های درخت دولت نهم یک به یک در حال رسیدن وافتادن باشند.

به هر طریق "اقرار العقلاء علی انفسهم جایز"