سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

پنج دستورالعمل برای دستیابی به سعادت


پنج دستورالعمل برای دستیابی به سعادت

کتاب شریف نهج البلاغه آکنده از پندها و هشدارهاست و دراین میان پرداختن به هر یک راهگشای دستیابی به سعادت و خوشبختی هم در این دنیا و هم در آخرت است

کتاب شریف نهج‌البلاغه آکنده از پندها و هشدارهاست و دراین میان پرداختن به هر یک راهگشای دستیابی به سعادت و خوشبختی هم در این دنیا و هم در آخرت است. از جمله حکمت ۸۲ نهج‌البلاغه که حضرت در این حکمت می‌فرمایند: شما را به پنج چیز سفارش می‌کنم که اگر برای آنها شتران را پرشتاب برانید و رنج سفر را تحمل کنید، سزاوار است: ۱- کسی از شما جز به پروردگار خود امیدوار نباشد ۲- جز از گناه خود نترسد ۳- اگر از یکی سوال کردند و نمی داند، شرم نکند و بگوید نمی دانم ۴- کسی در آموختن آنچه نمی داند شرم نکند ۵- بر شما باد به صبر، که صبر در ایمان مومن چون سر است برای بدن و ایمان بدون صبر، چونان بدنی بی‌سر، ارزشی ندارد. ( نهج‌البلاغه ترجمه دشتی/ حکمت ۸۲).

۱- امید به پروردگار

ابراهیم بن داود یعقوبی، از قول برادرش روایت کرده است که: مردی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم درخواست کرد که چیزی به من بیاموز تا با انجام دادن آن خدا و مردم در زمین مرا دوست داشته باشند، حضرت به او فرمود: (فقط) به آنچه نزد خداست، چشم امید داشته باش تا خداوند تو را دوست بدارد و به آنچه نزد مردم است بی‏میل و رغبت باش، تا مردم نیز تو را دوست داشته باشند. (پاداش نیکیها و کیفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال / ۴۶۱) از این رو چشم امید به خدا داشتن و نظر از غیر به خدا افکندن نه تنها موجب محبوبیت انسان نزد خدا می‌گردد بلکه دوستی مردم را نیز در پی خواهد داشت. مالک بن عوف اشجعی می‏گوید: نزد رسول خدا (صلی الله علیه) هشت یا هفت نفر بودیم، فرمود: آیا شما نمی‏خواهید با رسول خدا بیعت کنید؟ عرض کردیم: مگر ما تا کنون با شما بیعت نکرده‏ایم؟ دوباره فرمود: آیا شما با رسول خدا بیعت نمی‏کنید؟ ما دستهایمان را باز کردیم و با آن بزرگوار بیعت کردیم، یکی از ما گفت: چه بیعت کنیم و روی چه چیز بیعت کنیم؟ فرمود: خدا را عبادت کنید و چیزی را شریک خدا نشمارید و پنج وعده نماز گزارید و یک کلمه را آهسته فرمود: از مردم چیزی در خواست نکنید. (مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام / ترجمه تنبیه الخواطر / ۳۰۷ ).

۲- جز از گناه خود نترسید

ترس‏ پنج نوع است. خوف و خشیت و وجل و رهبت و هیبت. خوف برای گنهکاران و خشیت برای عالمان و وجل برای فروتنان و رهبت برای عابدان و هیبت برای عارفان. خوف از برای گناهان است، خداوند می‏فرماید: «هر کس از مقام پروردگارش بترسد، دو بهشت دارد.» « سوره الرحمن، آیه ۴۶ » و خشیت برای آن است که خود را اهل تقصیر می‏بیند، خداوند می‏فرماید: «همانا در میان بندگان خدا فقط دانشمندان از خدا می‏ترسند.» « سوره فاطر، آیه ۲۸» و وجل به خاطر ترک خدمت است، خداوند می‏فرماید: «آنها که وقتی خدا یاد شود دل‏هایشان می‏ترسد» « سوره انفال، آیه ۲ » و رهبت به جهت احساس کوتاهی است، خداوند می‏فرماید: «و ما را از روی رغبت و ترس می‏خوانند.» « سوره انبیاء، آیه ۹۰» و هیبت به خاطر شهود حق به هنگام کشف اسرار عارفان است، خداوند می‏فرماید: «و خداوند شما را از خود می‏ترساند.» « سوره آل عمران، آیه ۲۷»

۳- از گفتن نمی‌دانم شرم نکنید

و این کلام حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام است که می‌فرمایند: کسی که از گفتن نمی‌دانم روی گردان است به هلاکت و نابودی می‌رسد. (نهج‌البلاغه/ حکمت ۸۵) هرکسی عالم دهر نیست یا تمام سوالات جهان را نمی‌داند‍! یکی در رشته فقه تخصص دارد دیگری کلام و دیگری ....! پس توقع بیجا از دیگران نداشته باشیم.

۴- از آموختن شرم نکنید

طلب دانش بر هر زن و مرد مسلمان واجب‏ است پس علم را از جایگاهش بخواهید و تاسی از اهل علم بجویید، زیرا آموزش دانش برای خدا، حسنه‏ای است و طلب آن عبادت است و گفت‌وگوی علم تسبیح و عمل به آن جهاد و آموختن به نادان صدقه و بذل علم به اهل آن نزدیکی به خدای تعالی است زیرا علم راه بهشت را روشن می‏کند و در وحشت مونس انسان است و در غربت و تنهایی رفیق انسان است و در خلوت با انسان گفت‌وگو می‏کند و راهنمای آسودگی و تنگی است و دانش سلاح علیه دشمنان و زینت نزد دوستان است. خدا بواسطه علم گروهی را بالا برد و ایشان را در خوبیها رهبر قرار داد که از آثار ایشان اقتباس می‏شود و افعال آنها الگو و راهنمای دیگران است و از افکار ایشان استفاده می‏شود. (ترجمه عدة الداعی) / ۶۹).

۵- صبور باشید

زندگی لبریز از فراز و فرودهایی است که گر صبور نباشی در اولین پیچ و خم آن سرنگون شده و قادر به ادامه راه نخواهی بود، پس چاره‌ای جز صبوری نیست که بس دشوار و طاقت فرسا و در عین حال نتیجه بخش است. امام صادق علیه‌السلام می‏فرماید: معنی صبر، هر چیزی است که تلخ مزه باشد و مقارن اضطراب نباشد، چه، هر چه تلخ باشد و مقارن اضطراب باشد او را صبر نمی‏نامند و معنی جزع اضطراب دل است با اظهار حزن و تغییر حال و تغییر لون. (مصباح الشریعة / ترجمه و شرح عبد الرزاق گیلان/ ۵۵۷) عبد اللَّه بن عباس گفت: رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: ‌ای جوان! به یاد خدا باش تا خدا تو را حفظ کند، خدای عزّ و جل را به آور تا خداوند تو را در سختیها اجابت و دستگیری کند، هر گاه سوال کردی از خدا سوال کن و هر گاه طلب کمک کردی استعانت به خدا بجوی، که قلم تقدیر مشخّص نموده آنچه را باید انجام شود، اگر مردم کوشش کنند که به امری که خداوند مقدر نفرموده به تو نفعی برسانند قادر بر آن نخواهند بود.اگر می‏توانی که صبر نمایی به همراه یقین این کار را بکن، صبر کن که در صبر کردن بر آنچه بر تو سخت است خیر بسیار است و بدان که صبر به همراه پیروزی است و گشایش به همراه سختی و به دنبال هر سختی آسانی است. (مشکاة الأنوار / ترجمه هوشمند و محمدی / متن / ۲۷).

مریم پناهنده



همچنین مشاهده کنید