چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

افتخار هر نبی و هر ولی


افتخار هر نبی و هر ولی

تجلی غدیر در اشعار بزرگان ادب فارسی

خداوند رسالت خاتم المرسلین را با صبر، ایثار و لطف نبوی درهم آمیخت و در کف با کفایت شریفترین و برترین برگزیده خویش محمد « صلی الله علیه و آله» نهاد و از سر لطف هدایت نبوی را در برکه غدیر به زیور ولایت علوی آراست؛که فرجام مبارک وخجسته آن اعلان وصایت و ولایت تجسم والای حقیقت و لوح محفوظ اسرار خلقت (امام علی (ع ) در روز پیمان و میثاق غدیر بود.در غدیر آئین پر ارج محمدی« صلی الله علیه و آله » به نور روشن گر علم، عصمت و شجاعت حیدری منوّر شد و نهال نو پای دین احمدی و فرایض انسان ساز سرمدی آن از زلال برکه فنا ناپذیر غدیر آبیاری شد و پروردگار عالم اکمال دین و اتمام نعمت های خدادادیش را در وادی «غدیر» اراده فرمود.

یکی از جلوه های ادبی غدیر شعرهای بسیاری است که در وصف آن سروده شده است. این اشعار نقش مهمی در حفظ غدیر در طول زمان های ظلمانی داشته است. اندکی پس از واقعه عظیم رستاخیز ولایت، حسان بن ثابت شاعر پیامبر که در طلوع فجر اسلام در مدح رسول اعظم در مواضع و مواقع متعدد اشعاری می سرود، این قصیده غراء را سر داد:

ینادیهم یوم الغدیر نبیهم

ب خم و اسمع بالرسول منادیا

یقول فمن مولاکم و ولیکم

فقالو و لم یبدوا هناک التعامیا

(پیامبر در روز غدیر خم آنها را ندا داد و با آوازی بلند فرمودند که آیا همگی می شنوید، فرمودند که مولاو صاحب اختیار شما کیست؟ همگی بدون پرده پوشی فریاد زدند)

الهک مولانا و انت ولینا

و لم ترمنا فی الولایه عاصیا

فقال له قم یا علی فاننی

رضیتک من بعدی اماما و هادیا

(خدای تو مولای ما و تو ولی ما هستی و تو ای رسول در این مورد از ما نافرمانی نشنیده ای. در این هنگام به علی (ع) فرمودند که برخیز که من تو را به امامت و هدایت مردم پس از خود معرفی می کنم.)

فمن کنت مولاه فهذا ولیه

فکونوا له انصار صدق موالیا

هناک دعا اللهم و ال ولیه

فکونوا له انصار صدق موالیا

(پس پیامبر فرمودند: هر کس را که من مولای اویم، علی مولای اوست. پس برای او یاران وفاداری باشید و در آن مکان دعا فرمودند که خدایا! دوستانش را دوست و دشمنانش را دشمن باش.)

آن گاه رسول اکرم به حسان فرمودند: تا آن هنگام که ذکر ما را به زبان جاری می کنی همیشه موید به روح القدس باشی.

و این الگوی روشنی برای شاعران شد تا در طول چهارده قرن با هنر خود غدیر را حفظ کنند و آن را به نسل های بعد برسانند. سرودن شعر درباره حضرت علی(ع) و مدح وی در قالب شعر، سابقه طولانی دارد. بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) و به وجود آمدن اختلاف در بین مسلمانان، ابتدا بعضی از شاعران عرب از جمله: فرزدق، دعبل، کمیت و... در تایید مقام و منقبت امیر مومنان و فرزندان بزرگوارش اشعار گران سنگی سرودند؛ اما بازتاب ستایش و مدح حضرت علی(ع)، فقط در بین شاعران عرب نبود، بلکه در زبان فارسی نیز شاعران فراوانی زبان به ستایش مولای متقیان و وصف واقعه عظیم غدیر گشوده اند و عشق و علاقه فارسی [زبانان] به امیرالمومنین حضرت علی(ع)، به شکل های مختلفی در شعر و ادب فارسی نمود پیدا کرده است. ویژگی های فردی و اجتماعی حضرت علی(ع)، پرورش او در دامان پیامبراکرم (ص)، تولد در کعبه، گشودن در قلعه خیبر، همسر حضرت فاطمه(س) بودن و... آن حضرت را در اندیشه فارسی زبانان به مرتبه قهرمان بی مثال رسانده است. به گونه ای که بسیاری از شاعران آن حضرت را نمونه یک انسان کامل و قهرمان دینی خود برشمرده اند. برای اثبات این سخن کافی است تا گلگشتی در آثار چند شاعر بزرگ ایران مانند فردوسی، سعدی، مولوی ،حافظ و...داشته باشیم.

۱- ابوالقاسم فردوسی:حماسه سرای بزرگ ایران با اعتقادی راسخ که از سر ایمان وعشق وعلاقه به اهل بیت است،ولایت علی بن ابی طالب را در کنار توحید ونبوت رکن واساس دین و دین داری می داند و می گوید:

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی

خداوند امر و خداوند نهی

که من شهر علمم، علیّم در است

درست این سخن گفت پیغمبر است

گواهی دهم کاین سخن را ز اوست

تو گویی دو گوشم به آواز اوست

اگر چشم داری به دیگر سرای

به نزد نبی و وصی گیر جای

منم بنده اهل بیت نبی

ستاینده خاک پای وصی

خود آن روز نامم به گیتی مباد

که من نام حیدر نیارم به یاد

بر این زادم و هم بر این بگذرم

یقین دان که خاک پی حیدرم

۲-جلال الدین محمّد مولوی: او نیز در دیوان شمس تبریزی خویش جرعه ای از جام ولایت نوشیده و با وصف فضایل و مناقب آن حضرت نام خود را در جرگه محبین وعاشقان اهل بیت به ثبت رسانده است :

تا صورت پیوند جهان بود علی بود

تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود

شاهی که ولی بود و وصی بود علی بود

سلطان سخا و کرم و جود علی بود ...

آن شیر دلاور که ز بهر طمع نفس

در خوان جهان پنجه نیالود علی بود

آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن

کردش صفت عصمت و بستود علی بود

آن عارف سجّاد که خاک درش از قدر

از کنگره عرش برافزود علی بود

آن شاه سرافراز که اندر ره اسلام

تا کار نشد راست نیاسود علی بود

آن قلعه گشایی که در قلعه خیبر

بر کند به یک حمله و بگشود علی بود

چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم

از روی یقین در همه موجود علی بود

این کفر نباشد سخن کفر نه این است

تا هست علی باشد و تا بود علی بود

جلاالدین بلخی در این غزل، مولا علی(ع) را با اوصاف و امتیازهایی چون: «ولی»، «وصی» و «معصوم به نصّ قرآن» می ستاید. او در رباعیات خود چنین می گوید:

رومی، نشد از سرّ علی کس آگاه

زیرا که نشد کس آگه از سرّ الاه

یک ممکن و این همه صفات واجب

لاحول ولا قوّه الاّ باللّه

مولوی در دفتر اوّل از مثنوی معنوی گوید:

از علی آموز اخلاص عمل

شیر حق را دان منزّه از دغل

در غزا بر پهلوانی دست یافت

زود شمشیری برآورد و شتافت

او خدو انداخت بر روی علی

افتخار هر نبی و هر ولی

در ادامه همین مثنوی گوید:

در شجاعت شیر ربّانیستی

در مروّت خود که داند کیستی...

ای علی که جمله عقل و دیده ای

شمّه ای واگو از آن چه دیده ای

تیغ حلمت جان ما را چاک کرد

آب علمت خاک ما را پاک کرد

باز گو دانم که این اسرار هوست

زانکه بی شمشیر کشتن کار اوست...

بازگو ای باز عرش خوش شکار

تا چه دیدی این زمان از کردگار؟

چشم تو ادراک غیب آموخته

چشمهای حاضران را دوخته...

راز بگشا ای علی مرتضی

ای پس از سوء القضا حسن القضا...

چون تو بابی آن مدینه علم را

چون شعاعی آفتاب حلم را

باز باش ای باب رحمت تا ابد

بارگاه ما له کفواً احد

مولانا در دفتر ششم مثنوی نیز به تفسیر حدیث « من کنت مولاه فعلیّ مولاه » می پردازد و می گوید:

زین سبب پیغمبر با اجتهاد

نام خود و آن علی مولا نهاد

گفت هر کس را منم مولا و دوست

ابن عمّ من علی مولای اوست

کیست مولا آن که آزادت کند

بند رقیّت ز پایت بر کند

چون به آزادی نبوّت هادی است

مؤمنان را ز انبیا آزادی است

ای گروه مؤمنان شادی کنید

همچو سرو و سوسن آزادی کنید

۳- شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی: مدح مولای متقیان را زینت بخش دفتر حکمت و هنر خویش ساخته و گلبانگ عاشقانه ولایتمداری سرداده است:

جوانمرد اگر راست خواهی ولی است

کرم پیشه شاه مردان علی است

سعدی در قصیده ای حضرتش را «سردار اتقیا»و «معصوم مرتضی» می نامد:

کس را چه زور و زهره که وصف علی کند

جبّار در مناقب او گفته: «هل اتی...»

دیباچهّ مروّت وسلطان معرفت

لشکرکش فتوّت و سردار اتقیا.

فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست

ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی.

مرحوم قاضی نور اللّه شوشتری از کتاب «خلاصه المناقب» مولانا نورالدین جعفر بدخشی قصیده ای از قصاید سعدی را نقل می کند که در ضمن آن سعدی گوید:

به آن روزی که وحی آمد نبی را

که از پالان اشتر ساخت منبر

که بعد از مصطفی در کلّ عالم

نبد فاضل تر و بهتر ز حیدر

پس از احمد امام حق علی دان

که بود او نفس معصوم مطهّر

در این ابیات شیخ اجل اشارتی لطیف به آیه« الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا »دارد و با این استناد قوی راه هرشک و شبهه و تردید و مخالفت با این گزینش رحمانی را به روی مخالفان می بندد.

۴- حافظ شیرازی: در گلزار معرفت شناسی به ستایش شاه مردان و شیر ولایت پرداخته است:

مردی ز کننده در خیبر پرس

اسرار کرم ز خواجه قنبر پرس

گر تشنه فیض حق به صدقی حافظ

سرچشمه آن ز ساقی کوثر پرس

و در غزلی که زبان زد خاص و عام است چنین گوید:

ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش

پیوسته در حمایت لطف الاه باش

از خارجی هزار به یک جو نمی خرند

گو کوه تا به کوه منافق سپاه باش ...

آن را که دوستی علی نیست کافر است

گو زاهد زمانه و گو شیخ راه باش

امروز زنده ام به ولای تو یا علی

فردا به روح پاک امامان گواه باش

حافظ در قصیده نخست که دیباچه دیوان نیز به حساب می آید چنین گوید:

...نوشته بر در فردوس کاتبان قضا

نبی رسول و ولی عهد حیدر کرّار

امام جنّی و انسی علی بود که علی

ز کل خلق فزونست از صغار و کبار

علی امام و علی ایمن و علی ایمان

علی امین و علی سرور و علی سردار...

علی ز بعد محمّد ز هر که هست به است

اگر تو مؤمن پاکی بکن بر این اقرار...

به حقّ دین محمّد بخون پاک حسین

به حقّ مردم نیک از مهاجر و انصار

که نیست دین هدی را به قول پاک رسول

امام، غیر علی بعد احمد مختار

این ابیات خواجه شیرازی نیز مصداق این بیانات گهربار مولود کعبه است که در شان و منزلت و مقام معنوی خویش در میان اهل زمین و آسمان فرمود: به طور یقین من به راه آسمان ها آشناترم تا به راه های زمین؛ما(پیامبر اکرم (ص)واهل بیتش (ع))اسم مخزون و اسمایی هستیم که هر وقت خداوند متعال به این اسماء خوانده شود،دعا به اجابت می رسد؛ما اسمای مکتوب برعرش خدا هستیم و به خاطر ما خداوند متعال آسمان و زمین ،و عرش و کرسی وبهشت وجهنم را آفرید و فرشتگان تسبیح و تقدیس خدا را از ما آمو ختند.

این رباعی معروف نیز زینت بخش دیوان حافظ است:

قسّام بهشت و دوزخ آن عقده گشای

ما را نگذارد که درآییم زپای

تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای

سر پنجه دشمن افکن ای شیر خدای

حافظ شیرازی در این اشعار به پیروی از احادیث معتبر و روایتهای متواتر، امام علی(ع) را «ساقی کوثر»، «کننده در خیبر»، «سرچشمه فیض حق»، «ولیّ عهد رسول(ص)»، «امام انس و جنّ»، «پس از محمّد(ص) از همه برتر و افضل»، «قسّام بهشت و دوزخ»، «شیر خدا» و بالاخره، «به قول پاک رسول(ص) تنها امام اسلام پس از احمد مختار(ص)» می داند.

۵ـ ناصر خسرو قبادیانی: ناصر خسرو که از دوستداران و محبین امام علی(ع) بود با اشراف بر فضایل وکرامات مولود کعبه تشرف یافتن به خلعت ولایت را تنها زیبنده وجود مبارک ایشان می داند و در جواب منکران و حسدورزان به این گزینش الهی می گوید:

شرف مرد به هنگام پدید آید از او

چون پدید آمد تشریف علی روز غدیر

بر سر خلق مر او را چو وصی کرد نبی

این، به اندوه در افتاد از او، آن به زحیر

حسد آمد همگان را ز چنان کار از او

برمیدند و رمیده شود از شیر، حمیر

او سزاید که وصی بود نبی را در خلق

که برادرش بد و ب ن عم و داماد و وزیر

و در ادامه می سراید:

ای که بر خیره همی دعوی بیهوده کنی

که فلان بودت از یاران، دیرینه و پیر

شرف مرد به علم است، شرف نیست به سال

چه درآیی سخن یافه همی خیره بخیر؟

یافت احمد(ص) به چهل سال مکانی که نیافت

به نود سال براهیم(ع)، از آن عشر عشیر

علی آن یافت ز تشریف که در روز غدیر

شد چو خورشید درخشنده در آفاق، شهیر

۶ـ فریـد الـدیـن عطّـار نیشـابوری: او تبلور معنویت در تابناک ترین سنت ختمی مرتبت (غدیر) را در گلزار سخن خویش جلوه گر نموده است و با تعبیر بسیار درخور و شایسته قلب قرآن از مولای عارفان وعاشقان یاد می کند :

رونقی کان دین پیغمبر گرفت

از امیرمؤمنان حیدر گرفت

قلب قرآن، قلب پر قرآن اوست

«وال من والاه» اندر شأن اوست

فریدالدین، چامه های فاخری در مدح مولای غدیر سروده که برخی چون اشعار ذیل بسیار معروف است:

زمشرق تا به مغرب گر امام است امیرالمؤمنین حیدر تمام است

گرفته این جهان زخم سنانش

گذشته زآن جهان وصف سه نانش

چو در سرّ عطا اخلاص او راست

سه نان را هفده آیه خاص او راست

۷- استاد شهریار: محمدحسین شهریار که با سرود معروف (علی ای همای رحمت)دل سپردگی و ارادت قلبی خود را به طور خاص به محضر امیرالمؤمنین(ع)رسانده است،درباره واقعه غدیر نیز حق مطلب را تمام کرده و بدین سان به توصیف این روز پیمان ومیثاق الهی می پردازد:

اگر سنجند هر سهمی در اسلام

هر آن کو سهمگین تر حصه من

به غوغای غدیر خم ندیدند

به دست شه چو شاهینم نشیمن

نه به آن خطبه من کنت مولاه

علی را برد بر اعلی و اعلن

در پایان می توان گفت با شکفتن غدیردر یوم الانذار، این والاترین پدیده اجتماعی و دینی، خط مشی تکامل انسان و جامعه در اسلام شکل گرفت و حق وصایت بر همگان آشکار شد و این افتخار بزرگ و جاودان به امر خدا و به دست نبی نصیب امام علی (ع)شد.

غدیر با علی(ع) شکوفا شد و به راستی آیا کسی جز ایشان را می توان شایسته چنین مقامی شامخ دانست؟ شخصیتی بی نظیر و ممتاز که فکر و اندیشه بشر هنوز هم از درک ارزشهای وجودی شگفت انگیز وی ناتوان است.

در فضیلت این بزرگمرد تاریخ همین بس که نه تنها خدای تعالی آیاتی را در شأنش فرو می فرستد، بلکه پیامبر بزرگوار اسلام نیز آن حضرت را وصی و وارث ،خلیفه و برادر خود،و مولا و رهبر و پدر امت می خواند و نیکبختی و رستگاری انسان را در پیروی از او و فرزندان گرانقدرش که ستارگان پر فروغ هدایتند، می داند.

فهیمه بافنده



همچنین مشاهده کنید