دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

مباهله و اثبات حقایقی درباره اهل بیت ع


مباهله و اثبات حقایقی درباره اهل بیت ع

همواره در برابر مسائل دینی دو گروه صف آرایی می کنند گروهی از آن حمایت کرده و درصدد اثبات آن هستند و گروهی با آن مخالفت کرده و برای ابطال آن تلاش می کنند

همواره در برابر مسائل دینی دو گروه صف آرایی می کنند؛ گروهی از آن حمایت کرده و درصدد اثبات آن هستند و گروهی با آن مخالفت کرده و برای ابطال آن تلاش می کنند. در نتیجه میان این دو دسته بحث و گفت وگو صورت می گیرد. مدعی حق، برای اثبات رأی خود از استدلال منطقی که راهی استوار و تضمین شده است استفاده می کند، اما گاهی طرف مقابل او آن چنان لجوج و متعصب است که وی را وادار می کند از راهی دیگر استفاده کند. یکی از روش هایی که در این مواقع مدعی حق می تواند از آن استفاده نماید تا طرف مقابل راهی جز پذیرش حق نداشته باشد، مباهله است.

پیامبر(ص) نیز در گفت وگوهای خود با افراد لجوج و متعصب از این شیوه استفاده می کرد. مهم ترین مباهله حضرت، با مسیحیان نجران صورت گرفت که در یکی از آیه های قرآن به این ماجرا اشاره شده و آن آیه به نام «آیه مباهله» معروف است. مهم ترین مبحث مطرح شده ذیل این آیه شریفه آن است که این آیه به طور گویا به چهار فضیلت اهل بیت -علیهم السلام- اشاره دارد. دراین مقاله نویسنده سعی کرده به ذکر و بیان مختصری پیرامون هر یک از این فضایل بپردازد که اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم.

«مباهله» در لغت از ریشه «بهل» به معنای التماس کردن در دعاست. (حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱، ص ۳۷۵) و در اصطلاح عبارت است از این که افرادی که درباره یک مسئله مذهبی اختلاف دارند (به گونه ای که گروهی از آن ها مدعی حق و گروه دیگر آن ها را تکذیب می کنند) در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند. (ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۵۷۸).

● آیه مباهله و شأن نزول آن

خداوند در سوره آل عمران، آیه ۶۱ می فرماید: «هرگاه بعداز علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با توبه محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»

درباره شأن نزول این آیه آمده است که مسیحیان نجران برای شرفیابی حضور رسول خدا(ص) به سمت مدینه حرکت کردند. وقتی به خدمت ایشان رسیدند، میان آن ها و حضرت درباره الوهیت حضرت عیسی بحث در گرفت. خداوند آیه ۵۹، سوره آل عمران را فرستاد: «در واقع مثل عیسی نزد خدا، همچون مثل ]خلقت[ آدم است که او را از خاک آفرید، سپس به او گفت: «باش، پس وجود یافت». و نیز آیه مباهله را که فرمود: «فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم...» پیامبر(ص) به آن ها فرمودند: همان طور که حضرت آدم پدر نداشت ولی مخلوق خدا بود، حضرت عیسی نیز پدر نداشت و مخلوق است. مسیحیان نفی الوهیت از حضرت مسیح را نپذیرفتند. حضرت براساس وحی، آن ها را به مباهله دعوت کردند آن ها هم پذیرفتند.

صبح روز بعد به طرف رسول خدا(ص) روانه شدند. دیدند که پیامبر تنها علی، فاطمه، حسن وحسین(ع) را برای مباهله آورده اند. نصارا از افراد حاضر پرسیدند: اینان چه کسانی هستند؟ گفتند: آنها پسر عم و وصی و داماد و دخترش فاطمه(س) و حسن و حسین(ع) هستند. نصارا زمانی که دیدند حضرت با نزدیکانش به مباهله آمده است، سخت دچار وحشت شدند. زیرا آنها می دانستند هیچ کس علیه نزدیکان خود اقدامی نمی کند مگر این که یقین داشته باشد خطری در بین نیست و او در ادعای خود صادق است. مسیحیان به حضرت گفتند: ما حاضریم تو را راضی کنیم، ما را از مباهله معاف بدار. حضرت با آنها به جزیه مصالحه کردند و نصارا برگشتند. (علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۰۴)

همان گونه که پیشتر از این اشاره کردیم، در این آیه چهار فضیلت از اهل بیت(ع) مطرح شده که پیرامون هریک از این فضایل به اختصار توضیح می دهیم:

۱) دعوت به مباهله، دلیلی روشن بر حقانیت پیامبر(ص)

مسئله مباهله در آیه مذکور قطعا از ایمان و درستی ادعای پیامبر حکایت می کند؛ زیرا اگر مدعی حق مباهله کند و دعای او به اجابت نرسد، نتیجه ای جز رسوایی در پی نخواهدداشت. مسلما هیچ انسان فهمیده ای جز با یقین به درستی ادعای خود، در این میدان خطرناک پانمی گذارد. دعوت پیامبر به مباهله نه تنها یکی از نشانه های درستی دعوت و ایمان قاطع اوست، بلکه به نوبه خود حقانیت دین اسلام را نیز اثبات می کند. زیرا پیامبر مبلغ آیین اسلام است. وقتی اثبات می شود سخنان او برحق است، درحقیقت حقانیت دین اسلام ثابت شده است.

حال ممکن است این سؤال مطرح شود که اگر رسول خدا به ادعای خویش کاملا ایمان داشت و چنان چه دعا می کرد قطعا به اجابت می رسید، پس چرا زنان و فرزندان را به همراه خود آورده بود؟ بنا به نظر علامه طباطبایی(ره) دعوت زنان و فرزندان دلالت می کند که دعوت کننده به مباهله به درستی ادعای خود اطمینان دارد؛ زیرا خدای تعالی، محبت به زن و فرزند و شفقت بر آنها را در دل هرکسی قرار داده است. به طوری که هر انسانی حاضر است با مایه گذاشتن از جان خود آنها را از خطر حفظ کند، ولی حاضر نیست برای حفظ جان خود آنها را به خطر بیندازد. وقتی کسی زن و بچه خود را، با همه محبتی که نسبت به آنها دارند، درمعرض نفرین قرار می دهد، طرف مقابل نتیجه می گیرد که در درستی و حق بودن اعتقاد خود ایمان کامل دارد و این که در آیه، زنان، فرزندان و انفس را با یک لفظ به شکل دسته جمعی ذکر نکرده، خود دلیل دیگری است بر این که پیشنهادکننده سخت به دعوت خود ایمان دارد. (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۴۴)

درحقیقت درمباهله پیامبر با مسیحیان نجران موارد متعددی وجود دارد که درمجموع، نشان دهنده نهایت اعتماد و خاطر جمعی حضرت به حق است. اول این که خود حضرت به مسیحیان پیشنهاد مباهله می دهد. دوم آن که حضرت خاندان خود را با همه علاقه ای که به آنها دارد، درمعرض خطر قرارمی دهد. سوم آن که در آیه فرزندان و زنان و انفس را به شکل دسته جمعی با یک لفظ ذکر نمی کند، بلکه یکی یکی می شمرد.

به همین دلیل است که وقتی مسیحیان برای مباهله آمدند و صحنه ای که حاکی از نهایت ایمان حضرت به ادعای خود بود، مشاهده کردند، سخت به وحشت افتادند. این جا بود که اسقف نجران به پیروان خود گفت: «این گروه نصارا! من به یقین چهره هایی می بینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای بکند، می کند. مبادا مباهله کنید که هلاک می شوید و تا روز قیامت حتی یک نفر نصرانی روی زمین باقی نمی ماند. (هاشم حسینی بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۳۸)

لازم به ذکر است که مسئله مباهله اختصاص به شخص رسول خدا و در خصوص ماجرای نصارای نجران ندارد. چرا که مباهله از معجزات باقیه اسلام و قرآن است. هر فرد با ایمان می تواند در راه اثبات هر حقیقتی از حقایق ثابت دین در برابر خصم خویش از این سلاح استفاده نماید و از این طریق می توان حقانیت ادعاهای آیین اسلام و ثبوت هویت معجزه را برای دانشمندان ادیان و مذاهب دیگر روشن کرد. ائمه ( ع) هم نه تنها این عمل را مشروع دانسته اند، بلکه به آن سفارش کرده و درباره انجام آن دستوراتی داده اند. حتی درباره مباهله و قاطعیت آن نمونه هایی در طول تاریخ اسلام و تشیع و ادیان دیگر نیز واقع شده است. (ترجمه المیزان ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، ج ۳، ص ۳۷۱، ۳۷۰)

۲) شرکت در مباهله، افتخار ویژه اهل بیت(ع)

بیشتر مفسران و محدثان شیعه و حتی اهل تسنن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر(ص) نازل شده است و پیامبر تنها، فرزندانش حسن و حسین(ع) دخترش فاطمه (س) و دامادش حضرت علی(ع) را به همراه خود به میعادگاه بردند. با توجه به روایات وارد شده و اهمیت موضوع مباهله ناگفته پیداست که حضور اهل بیت در میدان مباهله، سند زنده ای بر عظمت و فضیلت آن هاست.

از امام رضا(ع) روایت شده که مراد از «ابناءنا» در آیه مباهله، حسن و حسین(ع) و منظور از «نساءنا» فاطمه(س) و منظور از «انفسنا» امیرالمؤمنین(ع) است، این، خصوصیت و امتیازی است که احدی از امت بر آن ها مقدم نیست و فضیلتی است که احدی از بشر در این فضیلت و شرف به آنها نمی رسد و کسی از مردم در آن فضیلت از آن ها سبقت نمی گیرد. (محمد بن بابویه قمی، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۸۱ ،۸۰)

زمخشری از بزرگان اهل تسنن نیز معتقد است که آیه مباهله قوی ترین دلیل بر اثبات فضیلت اهل بیت(ع) است. (محمود بن عمر زمخشری، تفسیر الکشاف، ج ۱، ص ۳۷۰)

۳) آیه مباهله، نشان دهنده نهایت قرابت امیرالمؤمنین(ع) به پیامبر(ص)

در روایات تصریح شده است که حضرت علی(ع) در این آیه به عنوان جان پیامبر معرفی شده است. این امر به شکل واضح گواه بر فضیلت امیرالمؤمنین است. چرا که وقتی انسان از کسی به عنوان جان خود یاد می کند، نشان دهنده نهایت عشق و محبت او به طرف مقابل و قرابت آن دو به یکدیگر است. هم چنین خداوند از تنها کسی که در کتاب خویش به عنوان جان پیامبر یاد کرده، امیرالمؤمنین است. این نشان می دهد که این فضیلت مخصوص ایشان است.

حضرت علی(ع) نه تنها در کلام خدا به عنوان جان پیامبر(ص) معرفی شده،بلکه در کلام پیامبر(ص) نیز با این عنوان یاد شده است. نظیر زمانی که حضرت درباره قبیله بنی ولیعه فرمودند: «بنی ولیعه دست از خلاف کاریش بردارد و اگرنه مردی را که چون نفس من است، برای سرکوبی آن ها می فرستم. و منظورش علی بن ابی طالب(ع) بود.» (محمد بن بابویه قمی، عیون اخبارالرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۱۰)

دلالت «انفسنا بر حضرت علی(ع) آن چنان واضح است که نه تنها بزرگان شیعه، حتی بزرگان اهل تسنن نیز در کتب معتبرخویش به این فضیلت حضرت علی(ع) اشاره کرده اند. در این جا برای نمونه حدیثی را ذکر می کنیم که نه تنها در منابع شیعه، بلکه در منابع اهل سنت نظیر صحیح مسلم نیز آمده است.

عامر بن سعد بن ابی وقاص از پدرش سعد روایت کرده که گفت: معاویه به سعد دستور داده بود که به حضرت علی(ع) ناسزا بگوید و او امتناع می ورزید. روزی معاویه از اوپرسید: چه چیز تو را از دشنام دادن به حضرت علی(ع) باز می دارد؟ گفت: من تا زمانی که از رسول خدا(ص) سه تا جمله را به یاد دارم، به حضرت علی(ع) دشنام نخواهم داد. سه تا کلمه است که اگر یکی از آن ها را درباره من گفته بود از هر نعمت محبوب تر می داشتم. یکی از مواردی که سعد در این روایت ذکر کرده این است که: وقتی آیه مباهله نازل شد، پیامبر تنها علی، فاطمه، حسن و حسین- علیهم السلام- را دعوت نمودند، آن گاه فرمودند: «بار الها! اینان اهل بیت من هستند.» (هاشم حسین بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۶۳۲، ۶۳۱؛ ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۵۸۵)

۴) آیه مباهله، سند معتبر بر انتساب حسنین(ع) به پیامبر(ص)

فضیلت دیگر اهل بیت که این آیه به آن اشاره دارد این است که امام حسن و امام حسین(ع) به عنوان فرزندان پیامبر(ص) معرفی شده اند. در حقیقت این آیه بر پندار باطل کسانی که ادامه نسل را تنها از طریق فرزند پسر می دانند و یا این که تنها فرزندان پسر را فرزندان خود می دانند، خط بطلان می کشد. نظیر زمانی که خداوند حضرت زهرا(س) را به رسول خدا(ص)- عنایت فرمود، عاص بن وائل حضرت را مقطوع النسل خواند و خداوند سوره کوثر را نازل کرد و این طرز تفکر را به شدت درهم کوبید.

در روایتی از موسی بن جعفر(ع) نقل شده که فردی به ایشان گفت: چگونه می گوئید ما ذریه رسول خدائیم، درحالی که ایشان پسری نداشتند و نسل هر انسانی فقط از طریق فرزند پسر باقی می ماند، حال آن که شما فرزند دخترید؟ حضرت در جواب او به آیاتی از قرآن استناد می ورزند که یکی از آن ها آیه مباهله است. ایشان می فرمایند: تأویل کلام خدای- تعالی- از «ابناءنا» در این آیه امام حسن و امام حسین(ع) است (محمدبن بابویه قمی، عیون اخبارالرضا(ع)، ج ۱، ص ۸۱، ۸۰) یعنی با وجود این که حسنین فرزندان دختر رسول خدا(ص) بودند ولی در آیه به عنوان فرزندان خود حضرت معرفی شده اند و این انتساب حتی شامل فرزندان امام حسین که امامان معصوم هستند، شده است.

با تطبیق روایات مذکور بر ظاهر آیه، این سؤال مطرح می شود که چگونه ممکن است منظور از «ابناءنا» امام حسن و امام حسین(ع) باشد، حال آن که آن ها دو نفر هستند و «أبناء« جمع است و جمع حداقل سه نفر اطلاق می گردد؟ و چگونه ممکن است «نساءنا» که جمع است تنها بر حضرت زهرا(ع) اطلاق گردد؟ و اگر مراد از «أنفسنا» حضرت علی(ع) است، چرا به صورت جمع به کار رفته است؟

در پاسخ به این سؤال ابتدا باید بگوئیم از جمله قرائنی که آیات قرآن را تفسیر می کند، روایات معتبر است. احادیث معتبر بسیاری که در منابع شیعه و سنی درباره این آیه وجود دارد (که برخی از آنها ذکر شد) به خوبی روشن می کند که پیامبر(ص) برای مباهله، کسی جز علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را همراه خود نبرد. علاوه بر این در آیات قرآن در موارد متعددی عبارت به صورت صیغه جمع آمده است ولی تنها بر یک نفر دلالت می کند. مثلا شخص واحدی گفته بود خدا فقیر و من توانگرم، خداوند در سوره آل عمران، آیه ۱۸ به صورت دسته جمعی فرمود: «لقد سمع الله قول الذین قالوا ان الله فقیر و نحن أغنیاء؛ خداوند گفتار کسانی را که می گفتند: خدا فقیر و ما بی نیازیم (و لذا از ما مطالبه زکات می کند) شنید» (ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۵۸۷)

● نتیجه گیری

مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران نتایج مهمی را در پی داشت. اول آن که برتری دین اسلام بر سایر ادیان از جمله مسیحیت ثابت شد. دوم این که بر همگان آشکار شد که مسیحیان نجران نسبت به حقانیت آئین خویش اطمینان و اعتقاد راسخ ندارند. در غیر این صورت، از حضرت نمی خواستند که آن ها را از مباهله معاف دارد. سوم آن که در این ماجرا برتری اهل بیت(ع) بر سایر افراد آشکار شد و پیامبر(ص) در آن موقعیت حساس که آبروی اسلام در خطر بود، تنها آن ها را با خود به میدان مباهله بردند. چهارم این که آیه مباهله بیانگر نهایت قرابت امیرالمؤمنین(ع) به پیامبر(ص) است؛ زیرا علاوه بر این که آن حضرت همراه با سایر نزدیکان رسول خدا به مباهله دعوت شده است، در آیه مباهله به عنوان جان پیامبر(ص) نیز معرفی شده است. پنجم آن که آیه مباهله سند معتبری است بر این که امام حسن و امام حسین(ع) فرزندان رسول گرامی اسلام هستند. زیرا آن ها در این آیه به عنوان فرزندان حضرت معرفی شده اند.

فاطمه محمدی