چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

راه مذاکره ایران و امریکا هزارتوی پر پیچ و خمی است


راه مذاکره ایران و امریکا هزارتوی پر پیچ و خمی است

مذاکره تلفنی اوباما و روحانی را باید یکی از مهم ترین اتفاقات سیاسی ایران پس از پیروزی انقلاب دانست

مذاکره تلفنی اوباما و روحانی را باید یکی از مهم‌ترین اتفاقات سیاسی ایران پس از پیروزی انقلاب دانست. اگرچه این مذاکره تلفنی دو واکنش متفاوت «توهین و تشویق» را روز شنبه در فرودگاه مهرآباد به دنبال داشت اما آنچه به نظر می‌رسد از اهمیت بیشتری برخوردار است آینده مذاکرات است. محمد رضا تاجیک، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و رییس سابق مرکز استراتژیک ریاست‌جمهوری در دولت سید محمد خاتمی معتقد است که اراده‌ معطوف به تغییر مردم، بیشترین نقش را در تابوشکنی مذاکره با امریکا داشته و دولت تدبیر و امید، تجلی و تبلور یک نیاز و یک ضرورت تاریخی به‌نام «تغییر» بود که این تغییر با مذاکره دو جانبه آغاز شد. تاجیک در این گفت‌وگو راه مذاکره ایران و امریکا را به مثابه هزارتوی پر پیچ و خمی می‌داند که در هر گوشه و کنار آن دیو و ددی خفته و چاله و چاهی است.

پس از ۳۴ سال از دیدار مرحوم مهدی بازرگان و برژینسکی شاهد گفت‌وگوی تلفنی رییس‌جمهوری ایران و امریکا و همچنین مذاکره سی دقیقه‌یی و خصوصی وزرای خارجه دو کشور بودیم. ارزیابی جنابعالی از این اتفاق تاریخی چیست؟

از نظر من روابط، به طور اعم، و روابط انقلابی، به طور اخص، همچون انقلابات از مرحله ترمیدوری برخوردارند که اسم آن را «ترمیدور روابط» می‌گذارم. در پرتو این اصطلاح می‌خواهم بگویم که روابط میان کشورها نیز از یک «حرکت دوری» برخوردار است، با این تفاوت (نسبت به انقلابات) که این حرکت دوری لزوما صورت و سیرتی رادیکال، ارتجاعی، ضدانقلابی و سلطه‌پذیرانه ندارد، اما می‌توان آن را ناشی از نقاهت پس از فرونشستن تب رادیکالیسم و آنتاگونیسم و نوعی تحولِ حال و احوال‌‌ رهبران‌ و مردم‌‌ از آرمانگرایی‌ به‌ واقعگرایی تصویر و تعریف کرد. از منظر دیگر، در پس و پشت هرگونه تغییر روابطی (به‌ویژه در اشکال رادیکال آن) می‌توان جای پای نوعی «شورش موقعیت» را دید. به بیان دیگر، موقعیت‌ها (روانی، روحی، احساسی، گفتمانی، سیاسی، اقتصادی و... ) گاه با شورش خود، اراده خود را بر اربابان تصمیم و تدبیر تحمیل می‌کنند و نقشه راه آنان را تغییر می‌دهند. این «شورش موقعیت» را امروز باید در قاب و قالب انتخاب و انتظار و امید مردم به تصویر کشید.

به نظر شما چه مولفه‌ها و پارامترهایی باعث شد تا پس از ۳۴ سال روسای دو کشور، تابوشکنی کرده و تن به انجام مذاکره و گفت‌وگو دهند؟

همان‌گونه که در پاسخ به پرسش نخست گفتم اقتضای شرایط، و عقلانیت معطوف به مصلحت‌ و منفعت، عدم امکان بازی با کارت‌هایی که در دست نبودند یا از دست خارج شده بودند، و نیز، اراده معطوف به تغییر مردم، بیشترین نقش را در این تابوشکنی داشتند.

امریکا همواره در طول سه دهه گذشته خط قرمز سیاست خارجی ایران به شمار می‌آمد و هیچ دولتی اجازه برقراری رابطه با بلندپایه‌ترین مقام امریکایی را پیدا نمی‌کرد اما جناب آقای روحانی توانستند این کار را انجام دهند. تفاوت دولت روحانی و شرایط فعلی ایران با دولت‌ها و شرایط گذشته کشور در چه بوده که او مجوز برقراری دیالوگ با همتای امریکایی خود را پیدا می‌کند؟

دولت تدبیر و امید تجلی و تبلور یک نیاز و یک ضرورت تاریخی به‌نام «تغییر» بود. صدای پای این نیاز و ضرورت در شرایط کنونی، بلندتر و رساتر از آن بود که شنیده نشود. مضافا اینکه آقای روحانی به علت فضای گفتمانی و روش و منش مرامی و سیاسی‌ و عقبه حمایتی‌ای که دارند، کمترین حساسیت را در میان گروه‌های رادیکال جامعه برمی‌انگیزند، و امکان بازتولید انگاره حاکمیت دوگانه را به حداقل می‌رساند. افزون بر این، باید بپذیریم که گذشت زمان بسیاری از امور منجمد را در خود ذوب می‌کند و بسیاری از گفتمان‌ها را دستخوش دگرگونی می‌کند.

فرصت‌ها و تهدیدهای مذاکره با امریکا در داخل و خارج از ایران چه خواهد بود؟

بستگی به محتوای مذاکرات، از یک‌سو، شیوه و سطح مذاکرات، از سوی دیگر، و نتایج حاصله از آن، از جانب سوم، دارد. بی‌تردید، راه مذاکره ایران و امریکا هزارتوی پر پیچ و خمی است که در هر گوشه و کنار آن دیو و ددی خفته و چاله و چاهی است. در این مسیر، باید منتظر یک گام به پیش و دو گام به پس نهادن‌ها - یا بالعکس - باشیم، باید منتظر اشک‌ها و لبخندها باشیم، باید منتظر ترمیدور در ترمیدور روابط باشیم، باید منتظر فراز و فرودهای تند و ناامیدکننده باشیم، باید منتظر قهر و آشتی‌ها باشیم و... طبعا با گشوده شدن باب مذاکره باید منتظر ورود برخی فرصت‌ها و تهدیدات نیز باشیم. که به برخی از آنان در پاسخ به پرسش‌های قبلی، و نیز در مصاحبه‌های دیگر خود، اشاره کرده‌ام.

گفت‌وگوی روحانی و اوباما چه تغییراتی را در مناسبات جهانی و آرایش قدرت‌های جهانی به دنبال خواهد داشت؟

آغاز گفت‌وگوها اگرچه بسیار مهم است، اما ادامه و پایان آن مهم‌تر است. بی‌تردید، ادامه‌ و پایانِ موفقیت‌آمیز این مذاکرات، می‌تواند تاثیر ژرفی بر مناسبات و آرایش قدرت جهانی – و به‌ویژه منطقه‌یی – داشته باشد. در پایان این مذاکرات، فرض نخست (اگرچه بعید) این است که ایران و امریکا «دگربودگی» یکدیگر را فراموش کنند و همدیگر را عضوی از بلوک «خودی‌ها» تعریف کنند. تحقق این فرض، گسترده‌ترین و عمیق‌ترین تاثیر را در آرایش قدرت جهانی و منطقه‌یی خواهد داشت، زیرا در این حالت، روسیه و چین لاجرم از بازتعریف روابط خود با ایران هستند، و کشورهای منطقه نیز به تبع سیاست‌ها و مواضع دو ابرقدرت امریکا و روسیه، روابط خود با ایران را مورد بازنگری قرار می‌دهند. در سطح داخلی نیز، شاهد رادیکالیزه‌شدن احساسات ضدامریکایی در میان برخی گروه‌ها و عمیق‌تر شدن شکاف و فاصله آنان با دولت خواهیم

شد. در فرض دوم، باید تنها شاهد نوعی صلح مسلح (در نوع و سطحی دیگر) و یا نوعی روابط لرزان و نازک‌تر از برگ گل‌های بهاری باشیم که با وزش کمترین نسیمی و بارش کمترین بارانی و تابش کمترین آفتابی ممکن است پژمرده شود. تهدیدات چنین وضعیتی به مراتب بیش از فرصت‌های آن است. در سومین فرض، باید شاهد آب‌شدنِ آهسته و پیوسته کوه‌های یخی که میان این دو کشور حایل شده‌اند در پرتو نور و حرارت تدابیر خردمندانه و هوشیارانه و معطوف به حقوق طرفین باشیم. در این حالت، می‌توانیم با همنشین کردن تشنج‌زدایی با امریکا با همزیستی مسالمت‌آمیز و روابط متقابل دوستانه با سایر قدرت‌های جهانی و منطقه‌یی، از یک‌سو، و با سیاستِ عدم تعهد و وابستگی، مناسبات و آرایش قدرت جهانی و منطقه‌یی را به گونه‌یی (و در سطحی) تغییر دهیم که محیط خارجی امن‌تری را برای کشور ما به ارمغان بیاورد.

‌ گفت‌وگوی تلفنی روحانی با اوباما چه هزینه‌هایی را برای او در ایران به دنبال خواهد داشت؟

در شرایط کنونی هزینه چندانی دربرنخواهد داشت. احتمالا گروهی اندک شعاری خواهند داد و کفشی پرتاب خواهند کرد، اما حرکتی رادیکال و فراگیر صورت نخواهد گرفت و کسی به طور جدی متعرض آقای روحانی نخواهد شد. بعد از گذشت حدود سه دهه از قطع روابط ایران و امریکا، تقریبا همه ایرانیان به تجربه و دانش دریافته‌اند که رابطه با امریکا امری حاکمیتی است و نه حکومتی.

آیا جریان‌های سیاسی‌ای که معتقد بودند هرگز مذاکره‌یی در سطح مقامات ارشد ایران و امریکا صورت نخواهد گرفت پس از این مذاکرات و گفت‌وگوی تلفنی دچار اختلال هویتی خواهند شد و برای حل این اختلال هویتی چه واکنش‌هایی را جنابعالی برای آنها پیش‌بینی می‌کنید؟

قدرت و استعداد انطباق هویتی این گروه‌ها با شرایط بسیار بالاست. تقریبا مطمئنم که بسیاری از این گروه‌ها در شرایط کنونی همچون پرندگان گردن‌چرخان عمل خواهند کرد و زبان و قلم و رفتار و مواضع‌شان را با استلزامات شرایط جدید انطباق خواهند داد و با آغوشی باز از ایجاد این روابط استقبال خواهند کرد. بی‌تردید، گروه اندکی تلاش می‌کنند با صدای بلند مخالفت خود را با هر گونه رابطه با امریکا فریاد بزنند، اما تردیدی ندارم که اعتراض و مخالفت این عده نیز، بسیار بهداشتی‌تر از گذشته خواهد بود.

با توجه به رخداد موجود چه مشکلات و موانعی را در ادامه مذاکرات میان روحانی و اوباما متصور هستید؟

من نخستین و مشکل‌ترین مشکل را در فرآیند این مذاکره، زبانِ حاکم بر آن می‌دانم. بی‌تردید، در این مذاکره پای زبان گفتاری و نوشتاری تا حدود زیادی چوبین است و تنها زبان عمل است که می‌تواند دری را بگشاید و مصالحه و مفاهمه‌یی را به ارمغان بیاورد. اما مشکل در همین زبان مشکل‌گشا (زبان عمل) نهفته است، زیرا زبان عمل زبان تیز و گویا و انضمامی است. تردید دارم، گفت‌وگوی این دو کشور با زبان عمل گفت‌وگویی سهل و بدون چالش باشد. افزون بر این، می‌دانیم که چه در امریکا و چه در ایران گروه‌هایی وجود دارند که از ایجاد چنین رابطه‌یی تصویر و تعریفی مثبت ندارند. کاملا قابل پیش‌بینی است که هر چقدر امکان این مذاکرات جدی‌تر شود، فعالیت‌های سلبی و تخریبی این گروه‌ها نیز تشدید خواهد شد. همین‌جا باید به نقش سلبی و تخریبی برخی از کشورها – از جمله اسراییل و برخی از کشورهای عربی منطقه- نیز اشاره کرد. این کشورها - که بعضا در سیاست خارجی امریکا نقش موثری دارند - ایرانِ غیردشمن با امریکا را دشمن خود می‌پندارند، از این‌رو، تلاش خواهند کرد که در روند این عادی‌سازی روابط خلل ایجاد کنند. مشکل بعدی در تعدد و تراکم موانع این رابطه نهفته است. مشکل رابطه ایران و امریکا را نمی‌توان به سطح مساله هسته‌یی تقلیل داد. بسیاری از حصارهای تاریخی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... دیگر در مسیر این رابطه وجود دارند که تقریبا به هم گره خورده‌اند و مرتفع کردن یکی بدون مرتفع کردن دیگری ممکن نیست.

آیا روحانی بدون اجازه اقدام به گفت‌وگو با اوباما کرده است؟

نمی‌دانم، اگرچه بسیار بعید می‌دانم.

مجتبی حسینی