شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

هراس از موج جدید آسیب های اجتماعی


هراس از موج جدید آسیب های اجتماعی

رویكرد آسیب های نرم به سوی نخبگان جامعه است زیرا بیشتر با جامعه در تعامل بوده و قضاوت می كنند در حالی كه در حاشیه های شهر آسیب های سخت بیشتر دیده می شود به عقیده وی آسیب های نرم مخاطبش را انتخاب كرده است

در حالی كارشناسان از موج جدید آسیب های اجتماعی در جامعه سخن به میان می آورند و از وضعیت آنومی حاكم بر كشور می گویند كه نتایج پیمایش ملی از ۲۸ استان كشور گفته های آنان را تأیید می كند. بر اساس نتایج این نظرسنجی اكثریت پاسخ دهندگان نمی دانند آدم خوب كیست و آدم بد كیست؟ دیندار واقعی و متظاهر و ریاكار چه كسانی اند؟ پول و پارتی را مهمترین راه جلوگیری از پایمال شدن حقوقشان می دانند و...

این در حالی است كه بنابر آمار سازمان ملی جوانان، حدود ۶۸ درصد جمعیت كشور را نوجوانان و جوانان تشكیل می دهند و بیش از ۶۰ درصد جوانان (كه حتما جمعیت دختران و زنان را هم شامل می شود) امكان خطرپذیری و به عبارتی رفتن به سمت رفتارهای پرخطر همچون اعتیاد، سرقت، فرار از منزل و... را دارند و البته به عقیده كارشناسان و آسیب شناسان این بیشتر از این كه به روحیه ماجراجو، حساس و بی تجربگی این قشر از جامعه بازگردد نشان از ناتوانی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كشور و همچنین برنامه ریزان و مسئولانی دارد كه نگرش جامعی در برنامه ریزی نداشته و به مسائل به صورت گسسته و نه پیوسته نگریسته اند و حالا نظاره گر جامعه ای هستند تب دار و با آمارهای جدیدی از آسیب های اجتماعی كه اگر نه حقیقی اما آنان را هم به حركت واداشته است و صد البته اگر آن نگاه یك سو نگر كه بسیاری از مسئولان ما گرفتار آنند تغییر نكند، آسیب های جدید مثل خوره به جان جوانان خواهد افتاد و هزینه ای كه بر دوش كشور خواهد گذاشت بسیار سنگین خواهد بود.

به گفته مسئول دفتر آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی كشور هر ساله آسیب های اجتماعی مثل ایدز، طلاق، روسپی گری، دختران فراری و خودكشی رو به افزایش است. اگرچه آمار كلی آسیب ها در جامعه افزایش ۲۵ درصدی در دهه دوم بعد از انقلاب را نشان می دهد.

آمارهای ارائه شده از سوی ۲۳ نهاد و سازمان درگیر با آسیب های اجتماعی،اگر چه ضد و نقیض و مطابق سلایق راویان، حكایت از وضعیتی دارد كه در حدود یك دهه قبل جامعه شناسان و آسیب شناسان هشدار داده بودند و تداوم آن در جامعه ای كه یك سوم جمعیت آن را جوانان تشكیل می دهند به شرایطی منجر می شود كه دكتر پرویز پیران، جامعه شناس از آن به عنوان شورش سفید نام برده است.

آمارها می گویند سن بزهكاری جامعه به زیر ۱۰ سال، كف سنی فحشا به ۱۴ سال و كف سنی اعتیاد به ۱۳ سال رسیده و حدود ۱۴ میلیون نفر با مشكل روانی دست و پنجه نرم می كنند.

بنا بر همین آمارها در دهه دوم بعد از انقلاب، آسیب های اجتماعی سالانه رشدی معادل ۲۵ درصد داشته است و در مقایسه با سال قبل در خشونت های خانگی مثل شوهركشی، زن كشی، والدین كشی و فرزندكشی ۳۵ درصد رشد، اعتیاد نوین ۲۷ درصد، نوجوانان و جوانان در معرض اعتیاد ۶۰درصد، فرار دختران ۲۳ درصد و طلاق ۱۷ درصد را شاهد بوده ایم.

افزایش مواردی مثل خودكشی، عقاید شیطان پرستی،آمار۲۰ تا ۳۰ درصدی دانش آموزان سیگاری، خشونت ، بحران هویت وهویت ستیزی جوانان، توزیع مواد روانگردان توسط باندهای گسترده و مشروبات الكلی در زمانی كمتر از دو هفته بعد از تولید در حالی كه ورود رسمی كالا از طریق قانون و گمرك یك ماه طول می كشد، تغییر الگوی مصرف مواد مخدر با نام های جاذب و چهره های جدید در حالی كه گاه تا ۱۵۰ برابر هروئین قدرت تخریب دارند و افزایش خشونت های جنسی و به ویژه كودك آزاری، زنان خیابانی، فحشا و ایدز و... دلایل اثبات عدم تعادل روحی و روانی افراد جامعه است كه سلامت اجتماع را به شدت مورد تهدید قرار داده است.

دكتر مرتضی خواجوی مدیر كل پیشگیری از آسیب های سازمان بهزیستی كشور بر اساس تحلیلی كه از دو دهه بعد از انقلاب انجام داده است، مهمترین خصوصیت این دوران را تغییر و تحول ارزش ها و هنجارهای حساس جامعه می داند و می گوید: در طول این سال ها بخش بزرگی از منابع و یا افراد هنجاررسان جامعه از قبیل روحانیون ، ورزشكاران، هنرمندان ، نخبگان ، دانشمندان و عالمان ، اساتید دانشگاه و بخشی از سیاسیون كه مردم از آنها الگو می گیرند دستخوش ارزش گذاری شده اند، به طوری كه یك شخصیت سیاسی، هنری و... كه زمانی به عنوان الگو برای مردم مطرح بود به عنوان فردی هنجارشكن معرفی می شد و این كسانی را كه تا آن زمان با او همانند سازی می كردند دچار مشكل می كرد. از سوی دیگر شعارهایی مثل برابری، برادری، دوستی و تعاون كه ابتدای انقلاب سر داده می شد با خصوصی سازی تبدیل به رقابت شد. بنابراین این تغییرات و جابجایی الگوها و ارزش ها، جامعه را دچار سرگردانی، آشفتگی و بحران هویتی كرده است كه در حال حاضر از مهمترین مسائل كشور به شمار می رود.او آسیب های اجتماعی جامعه را به آسیب های سنتی یا سخت و آسیب های جامعه امروزی یا نرم تقسیم می كند و آسیب های سنتی را همان فقر و بیكاری و بزهكاری و آسیب های تعریف شده ای می داند كه مورد توافق همه هست اما برای آسیب های امروز جامعه ایران چند خصوصیت قائل است. معتقد است: كاركرد منفی این نوع آسیب ها در كوتاه مدت قابل لمس نیست و معلوم هم نیست مورد توافق همه باشد. تأثیر این گونه آسیب ها اگر چه به صورت غیر مستقیم، اما عمیق تر، ناپیدا و بیشتر تابع نقطه نظرات، عقاید و ایدئولوژی ها است.از نظر خواجوی این آسیب ها پدیده نوینی هستند، واكنش حاد اجتماعی ایجاد نمی كنند و اثرات آن در درازمدت نمودار می شود، در حالی كه تأثیر آسیب های سخت مثل طلاق آنی است. وی می گوید: یكی از مهمترین مشكلات اجتماعی امروز ما هویت های مبهم ، دو پهلو و نامنسجم است كه در رابطه مستقیم با اعتماد اجتماعی است، یعنی ابتدا اعتماد به وجود می آید و بعد هویت آن را تثبیت می كند، اما به دلیل تضادی كه در رفتار و گفتار خود داریم و همچنین تغییر و تحولات و نفی ها و ارزش گذاری های مكرر و متضاد روی پدیده های ثابت، اعتماد اجتماعی كاهش یافته كه این منجر به بیگانگی اجتماعی شده است.احساس نارضایتی و راضی نبودن از خود، ناشادمانی ، نگرانی ، تشویش و ابهام از آینده در جامعه موج می زند. حدود ۵۰ درصد از كسانی كه در طرح پیمایش ملی مورد سئوال قرار گرفته اند خود را موفق ندانسته اند. جامعه مدام در هراس از آن است كه چیزی را از دست داده و یا در حال از دست دادن است.

او عصبانی بودن مردم ، پرخاشگری، كم حوصلگی و خودگرایی را از مشكلات دیگر جامعه عنوان می كند و معتقد است عواطف و دوستی در جامعه كمتر شده و فردگرایی بیشتر، در حالی كه این فردگرایی جنبه های عینی مثل مهاجرت، عدم امنیت، بحران هویت، احساس تنهایی و... هم دارد؛ همچنان كه كل فضای روانی كشور آرام نیست و شتاب زده است.

به اعتقاد وی: بر اساس تحقیقات مستند، مشكلات روحی و افسردگی در رشته های فنی و پزشكی بیش از بقیه رشته های دانشگاهی است در حالی كه این بچه ها نسبت به هم سن و سال های خود جلو بودند. چارچوب هایی كه ذهن نوجوانان و جوانان را می سازد نامتعادل شده است.به عقیده این استاد دانشگاه در زمینه آسیب های نرم است كه آسیب های سخت بروز می كند. در میان نسل شتابزده ، ناآرام و ناراضی، اعتیاد، سرقت و انواع بزهكاری سر در می آورد. اعتیاد در بین دانشجوها زیاد و به مدارس كشیده شده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.