سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
سبکی تحمل ناپذیر هستی
"اسب حیوان نجیبی است" به پوزخندی دلهره آور بر سر تا پای زندگی می ماند. "عبدالرضا کاهانی" در اثر تازه اش باز هم تم مورد علاقه اش را که پیشتر در "هیچ" و قبل از آن در "بیست" دیده بودیم دنبال می کند; روایت روندی پوچ گرایانه و ابزورد در دل داستان زندگی گروهی از انسان های رنگ به رنگ که در عین تفاوت های ظاهری، در باطن یک خصوصیت مشترک دارند; سردرگمی و سرگشتگی در دل فضایی بی معنا و پوچ. گروه شخصیت های کاهانی این بار به واسطه شخصیتی محوری کنار هم جمع می شوند و در ادامه و در تقابل با هم، سر و شکل می گیرند و کار را پیش می برند.
افسر قلابی نیروی انتظامی به طرزی ناشیانه و مضحک و در عین حال عبث به دنبال باج گرفتن از سوژه هایی است که به نوعی، نقطه ضعف های رفتاری شان باعث می شود تشرهای پلیس را جدی بگیرند و برای رهایی هر کاری بکنند. در این میان با گروهی از تیپ - شخصیت ها روبرو می شویم که کار را به گره افکنی اصلی اثر می رسانند، شخصیت مسعود، مرد مست سردرگم (حبیب رضایی) که در ادامه داستان درگیر مشکلاتی می شود که گرفتن باج از او ایجاد می کند.
عنوان فیلم که تا دقایق پایانی سوال برانگیز می نماید نیز به شدت در رسیدن به این شرایط حایز اهمیت است. عنوانی که به وضوح چند پهلو می نماید. تمام شخصیت هایی که اطراف افسر کلاهبردار گرد آمده اند، هر یک به وضوح یا بی گناهند و یا جرمشان هزینه های مادی و معنوی به شدت کمتری از چیزی که افسر طلب می کند دارد. ولی تمام آنها در نهایت نجابت خصوصیت اصیل مورد اشاره اسبها را از خود بروز می دهند وگویی کرنش کنان آماده گناهکار خطاب شدن و البته آماده باج دادن برای رهایی از جرمی هستند که مرتکب نشده اند.
اما اشاره ای که کاهانی در خود اثر به اسم فیلم می کند در ادامه روند پوچ گرایانه و بهت آوری است که در سراسر رفتار و سکنات شخصیت ها و رخدادها قابل ردیابی است. در جایی اشاره می شود این جمله «اسب حیوان نجیبی است» برای زننده نشدن دفع باد گلو پس از مصرف مشروبات الکلی است و بس. روال وحشتناک و بی معنای حاکم در فیلم در بهانه اولیه شکل گیری داستان هم قابل ردیابی است; افسر کلاهبرداری که درچند ساعت توانسته چندین میلیون پول به جیب بزند، به طرز حماقت باری برای بدست آوردن دویست هزار تومان یک شب تا صبح را صرف سفر به نقاط مختلف شهر از یک سو به سوی دیگر می کند تا به این پول برسد و سرآخر، همه را یکجا می بخشد به همان مجرمی که باعث بروز تمام این داستانها شده است. گویی تمام این روال یک سرگرمی برای افسر کلاهبردار بوده تا مدتی که بیرون از زندان است را با هیجان بگذراند.
پوچ نمایی در کار کاهانی صرفا محدود به دیالوگ ها و رفتارهای مقطعی نمی شود و باز هم به سیاق سابق، پوچی در مناسبات فردی در فیلم نقشی کلیدی را بازی می کند. اساسا این جزئی از سبک کاری کاهانی شده که روال نابخردانه حاکم بر روابط انسانی را با تکیه بر ایجاد گره های داستانی و قرار دادن شخصیت ها در موقعیت های متناقض و متفاوت کنکاش می کند.
کافی است نوع برزو، رابطه آهنگساز سر گشته (پارسا پیروزفر) با همسرش هما، یا رابطه پیمان، مرد آموزشگاه دار (کارن همایونفر) با حکیمه، همسرسابقش (مهتاب کرامتی) و البته حضور نسرین، منشی جوان آموزشگاه در مقام معشوقه جدیدش (باران کوثری)، یا ارتباط مسعود، مرد مست بدهکار (حبیب رضایی) با رامین، دوست هم جنس گرایش (مهران احمدی) و همزمان گرفتاری هایش برای تامین معاش خانواده اش و... را در نظر داشته باشید که به طور قطع، هیچ یک اصولا نمی دانند چه می خواهند و فقط در جنگ با چیزهایی هستند که می خواهند و در این میان، تلاشی عبث در انتهای یک کوچه بن بست را تداعی می کنند.
اما نکته ای که در "اسب حیوان نجیبی است" توی ذوق می زند ضعف در پرداخت دیالوگ ها، برای نزدیکی بیشتر با شخصیت ها و البته استفاده بیش از حد از شوخی های کلامی و هنجار شکن است که بیشتر از ناحیه رامین به چشم می آید. شوخی هایی که تکرار بیش از حدشان نه تنها کمکی به بهتر شدن اوضاع نمی کند، بلکه کار را به سمت ابتذال می کشاند. نیاز به توضیح ندارد که شوخی هایی که توان هدایت کار به سمت طنز پوچ گرایانه را داشته باشند لزوما شوخی های کلامی نیست و قطعا، قائل شدن وزن بیشتر برای پرداخت شخصیت هایی که ماهیت وجودیشان کمیک است و داستانک هایی که حول حضور آنها رخ می دهد، کار را به کمدی می کشاند و غنای بیشتری به کار می بخشد تا شوخی های سطحی و کلامی. نمونه بی نظیر شوخی های موقعیتی را می توان در سکانس گفتگوی شخصیت ها با راننده تاکسی بیچاره جستجو کرد و دیالوگ ها و موقعیتی به شدت تهی که همزمان درد دارد و طرب انگیز است.اما در این میان می توان نقاط مثبتی در کار کاهانی که معرف سبک کاری اوست را جستجو کرد.
نمونه واضح موفقیت کاهانی در پرداخت شخصیتی ابزورد که ماهیتا از عمق قابل قبولی برای همراه کردن تماشاگربرخوردار است را می توان در شخصیت بهروز شکیبا یا همان کمال خسروجردی، افسر کلاهبردار (رضا عطاران) دید. به راحتی می توان با او همراهی کرد، از عمق پوچی و بی معنایی در رفتارش وحشت کرد و بیآنکه شوخی کلامی مستقیمی از او دید، همراهش شد. همین امر است که ایفای نقش رضا عطاران در "اسب حیوان نجیبی است" را به یکی از بهترین نقش آفرینی هایی که از او دیده ایم تبدیل کرده و البته جایزه معتبر جشن خانه سینما را برایش به همراه داشته است ."اسب حیوان نجیبی است" جزو کارهای قابل اعتنای کاهانی است، ولی به وضوح به نظر می رسد اصرار او به نوشتن فیلمنامه و همزمان کارگردانی کار، وزنی که در "هیچ" از او سراغ داشتیم را برایش در پی نداشته است.
به نظر می آید ادامه این روال از سوی کاهانی سرنوشتی مشابه تمام سینمای ایران را نصیبش کند. سرنوشتی که حاصل اصرار کارگردان ها برای نوشتن فیلمنامه توسط خودشان، بدون بهره گیری از توان فیلمنامه نویسی دیگر در کنار خودشان است و شاید، زاییده خصوصیت کار انفرادی ما ایرانی هاست. این فیلم نمایشگر روالی گودو گونه است از نقطه باج گیری تا نقطه ای که تهیه پول برای مسعود هدف اصلی می شود و داستان باج گیری به موضوعی فرعی تبدیل می شود. "اسب حیوان نجیبی است" تجربه نجیبی است، اما نجابتی را تداعی می کند که بیشتر متمایل به پوچی و سبکی تحمل ناپذیر سکنات هرروزه مان است و خصوصیت اصیل اسبها یعنی وفاداری و نجابت و فرمانبرداری به هر قیمتی حتی به قیمت فرو رفتن در حماقتی ازلی و ابدی را متداعی می شود.
نویسنده : محمدرضا مقدسیان
عنوان مطلب بر گرفته از رمانی با همین عنوان از میلان کوندرا می باشد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست