چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

بازیگران پیدا بازیگردان پنهان


بازیگران پیدا بازیگردان پنهان

مکانیزم ایجاد حکومت مردم سالار، انتخابات است و هر حکومت مردم سالاری بر مبنای باورها و مبانی خویش شکل گرفته و انتخابات هم بر اساس همان باورها و مبانی انجام می شود.
در حکومت اسلامی …

مکانیزم ایجاد حکومت مردم سالار، انتخابات است و هر حکومت مردم سالاری بر مبنای باورها و مبانی خویش شکل گرفته و انتخابات هم بر اساس همان باورها و مبانی انجام می شود.

در حکومت اسلامی و نظام ولایی که در قالب نظام جمهوری اسلامی در ایران متبلور شده و دوام و قوام یافته است، انتخابات از منظر ایجاد مقبولیت نظام نگریسته می شود.

در این منظر، انتخابات از حالت سمبلیک خارج شده و واقعیتی عینی و واقعی به خود می گیرد؛ در این میان، انتخابات ریاست جمهوری، اوج فرآیند مردم سالاری است که به تناسب آن، اهمیت ویژه و فوق العاده ای دارد.

در این انتخابات آنچه که اهمیتی مضاعف دارد، جدی تر شدن و پرشورتر شدن و به تبع آن با نشاط تر شدن انتخابات است و این مهم زمانی دست یافتنی است که افرادی با سلایق مختلف (در عین وحدت در مبانی) به صحنه آمده و به عنوان کاندید خود را به مردم عرضه نمایند تا مردم قدرت انتخاب داشته باشند.

انتخابات دهم ریاست جمهوری که پیش روست، فضای جامعه را در جهت شور و نشاط سیاسی و حضور همه جانبه آحاد مردم در این عرصه فراهم نموده و می رود که حماسه ای دیگر خلق شود. در این میان عنایت به برخی ظرافت ها و دقت در مشوّش نمودن اذهان در آمدن و نیامدن ها لازم به نظر می رسد:

- نوع آرایش جریانات و طیف های سیاسی، نوع ورود رقبا به صحنه، شکل گیری اراده ای کانونی در هدایت و مدیریت متمرکز جریانات و طیف های سیاسی ناخرسند از جریان پیروز انتخابات نهم، عرصه انتخابات دهم ریاست جمهوری را متمایز نموده است.

اگر بر این پیچیدگی، طرح موضوعات مجهول و بی شناسنامه ای مثل طرح تشکیل «شورای افتاء»، «طرح دولت وحدت ملّی»، «طرح دولت ائتلافی»، و ... بیافزائیم، عرصه انتخابات دهم را در عین تمایز با دیگر انتخابات گذشته، پیچیده تر می نماید.

عرصه انتخابات دهم یک هماورد و وزن کشی سیاسی - اجتماعی است. در این هماورد، موازنه سیاسی- اجتماعی در کفه جریان پیروز انتخابات نهم آنقدر سنگین است که آن اراده کانونی برای موازنه ناچار است همه جریانات و طیف های سیاسی با هر نوع گرایشی را موقتاً هم که شده دور هم جمع کند تا بلکه بتواند کفه مقابل ترازو را مقداری حرکت دهد.

آن «اراده کانونی» این «آمدن و نیامدن ها» را هدایت نموده و همه جریانات و طیف های سیاسی ناخشنود از «جریان پیروز انتخابات نهم» را به اقتضاء شرایط خودشان، مدیریت

می نماید. در پروسه این هدایت و مدیریت ، برای آن اراده فرقی ندارد که جریانات و طیفهای سیاسی - اجتماعی ناخرسند از انتخابات نهم از چپ و راست و اصول گرا و تجدید نظر طلب و ... باشد؛ آنچه که برای این اراده کانونی مهم و حیاتی است اینکه نتیجه انتخابات نهم تکرار نشود.

برای این منظور تاکنون در قالب های مختلف پیاده نظامهای این اراده به لحاظ تئوری و عملی وارد میدان شده اند. این پیاده نظامها وظیفه دارند با ابزارها و شعارهایی همچون «مظلوم نمایی» ، «مقاومت در مقابل فشارها » «دولت وحدت ملّی» «دولت ائتلافی» ، «احساس خطر نسبت به آینده کشور!» و...، پروژه «تخریب و تشکیک» را پیش برده و جاده را برای سواره نظامی که از سوی آن اراده کانونی تعیین می شود هموار نمایند. این پیاده نظامها تاریخ مصرف دارند و چیزی تا پایان تاریخ مصرف این پیاده نظامها نمانده است.

اینکه «سواره نظام» مورد نظر این اراده کانونی چه کسی می تواند باشد، در آینده نزدیک مشخص خواهد شد.

اینکه این اراده کانونی چرا و چگونه جریانات و طیف های مختلف سیاسی - اجتماعی و فرهنگی با رویکردهای متناقض و گاهاً متضاد را در یک «کمپینگ سیاسی» برای انتخابات دهم جمع می کند، خود تحلیل جداگانه و مفصلی می طلبد که در صورت لزوم بعداً به آن خواهم پرداخت.

در این کمپینگ سیاسی - انتخاباتی، جریانات و طیفهایی در حوزه اقتصاد با رویکرد متناقض «اقتصاد باز بازار» و« اقتصاد بسته دولتی شبه سوسیالیستی »و در حوزه سیاسی با رویکرد متناقض« درون نظام» و« خروج از نظام» و در حوزه فرهنگی با رویکرد« سیاست سکوت» و« طفره رفتن نسبت به مبانی انقلاب و نظام» و... جمع شده اند و معجونی نامتعادل سیاسی - انتخاباتی ساخته و پرداخته شده است. اگر چه از همین حالا مشخص است که خاصیت و عاقبت این معجون آن خواهد بود که «از قضا سرکنگبین صفرا فزود».

برای این اراده کانونی مسئله این نیست که کی بیاید یا کی نیاید، چرا که هر کس در محدوده اهداف سیاسی این اراده بیاید، چه با عنوان «اصولگرا» و چه با عنوان «اصلاح طلب» و چه با عناوین «ملتقط اصلاح طلب اصولگرا» و یا «اصولگرای اصلاح طلب»، از سوی آن اراده مدیریت خواهد شد. مهّم این است که چهره پیروز انتخابات نهم که مستقل و غیر وابسته است و جز به ولایت، عدالت، کار برای مردم و ادای تکلیف، به چیز دیگری نمی اندیشد و به دیگران تمکین نمی کند، دوباره انتخاب نشود و نتیجه انتخابات نهم تکرار نگردد. مسئله این است.

مدتی است حرکت های موازی و «شباهت سازی»های رفتاری، گفتاری و شعاری در دادن «آدرس غلط» به اصولگرایان به راه افتاده است.

دوستان اصولگرا می بایست هوشمندی خود را حفظ نموده و مراقبت نمایند تا در چنبره سناریوی این «آدرس غلط» گرفتار نشوند؛ در این مراقبت، متنفّذین و معتمدین و بزرگان اردوگاه اصولگرایی مسئولیت بیشتری دارند.

حفظ هوشمندی و مراقبت از به دام نیافتادن ها و رعایت دقت ها و ظرایف در این فضای پیچیده سیاسی، ضرورتی حتمی است که هر عقل سیاسی بر آن صحّه می گذارد.

حالی درون پرده بسی فتنه می رود

تا آن زمان که پرده برافتد، چه ها کنند

علی زارعی نجفدری