جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
حرف زیبا کافی نیست
محمود احمدینژاد حرفهای زیبا زیاد میزند ولی انتقاد اصلی به ایشان این است که برای رسیدن به این اهداف «زیبا» سیاستهای مشخص و موثر ندارد. حرفهایشان در حوزه اقتصاد، بسیار زیباست، یا به نظرمن، حداقل زیبا میآید، ولی همچنان، درآنها اثر و نشانهای از سیاستهای مشخص نیست. اما ناگفته روشن است که وضعیت در ایران به گونهای است که حرفهای زیبا گفتن کافی نیست. برای رسیدن به این اهداف زیبا هم « کارهای» زیبا لازم است. رئیسجمهور در چند مصاحبه و اظهارنظر کوشیده است به منتقدان خویش پاسخ بدهد. آقای احمدینژاد میگوید « فساد اقتصادی بزرگترین عامل فرارسرمایههاست». به گمان من هم درست میگوید و حق به جانب ایشان است. ولی پرسش این است که برای مقابله با فساد و برای کاستن از آنچه برنامهای دارد؟ در همین حوزه سوال من از ایشان این است که وقتی کم کاری دستگاهی را در برخورد با «مفاسد اقتصادی» میبیند، چرا در این رابطه دست به افشاگری نمیزند؟ درموارد مکرر از «قدرتهایی که نمیگذارند دولت ایشان کارش را بکند» سخن گفتهاند، ولی، پرسش این است که چرا برای مردم روشن نمیکنند که چه قدرتهایی پشت سر این «مافیای اقتصادی» هستند که اولا، مانع برخورد جدی با مفاسد اقتصادی هستند و از سوی دیگر، این مفاسد اقتصادی همچنان کارشان را ادامه میدهند؟
نمونههایی از این دست بسیار زیاد است. اما جزئیاتی از آن نداریم فقط میدانیم که این موارد گسترده است و متاسفانه فراگیر. آقای احمدینژاد میگوید «باید کوشید تا چرخش «ثروت» را از تمرکز در برخی شهرها و از حوزه دلالی و واردات به مناطق محروم یا به حوزه کارهای تولید کشاورزی و صنعتی و صادراتی کشاند». به گمان من هم درست میگوید و حق به جانب ایشان است. ولی باید دید چه سیاستهایی برای رسیدن به این اهداف در پیش میگیرد؟ درهمین جا، باید بگوییم و بگذریم که چنین تغییر چرخشی برنامهریزی میخواهد و بهعلاوه، لازم است تا با جهان بیرونی تعامل بیشتری صورت بگیرد. اما پرسش این است که حتی اگر ثروت به تولید کشاورزی و صنعتی و صادراتی کشانده شود، با موضعگیریهای سیاسی و سخنرانیهای غیرهوشمندانهای که صورت گرفته و باعث انزوای بیشتر ایران شده است، این صادرات به کدام کشورها باید صورت بگیرد؟ از آن گذشته، کدام بخش صنعتی مدنظر دولت است و برای گسترش تولید، چه برنامههای مشخصی دارند؟ از سوی دیگر همچنین خبر میرسد که مقامات دولتی ایران با هیاتی از صندوق بینالمللی پول در تهران دیدار و گفتوگو کردهاند. از خلاصه مذاکرات آنها با مقامات اقتصادی ایران همچون رئیس وقت اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران چنین برمیآید که آنها به اطلاع هیات رسانیدهاند که با بازنگری اصل ۴۴ قانون اساسی، راه برای واگذاری «دانه درشتها» به بخش خصوصی هموار شده است. از آن سوی، محمود احمدینژاد در همان ایام در یکی از مصاحبههای خود میگوید که «در منطق بعضیها، تنها هرچه که نهادهای پولی و مالی بینالمللی و وابسته به نظام سلطه دستور بدهند علمی است. شما میدانید که با همین روشهای ظاهرا علمی!! بود که بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی و آفریقا و آسیا، ورشکسته و مفلس شدند و زیر بار صدها میلیارد دلار بدهی و ربا دادن به بانکهای غربی و سرمایهداران بزرگ نظام سلطه له شدند و از تار عنکبوت وابستگی، راه خروجی هم ندارند و به سوی وابستگی و فقر مطلق پیش رفتند. آیا جالب نیست که رییس یکی از نهادهای پولی جهانی، معاون اول سابق وزیر جنگ استکبار جهانی و از طراحان حمله به جهان اسلام است و این پیام جالبی برای دنیا دارد». اینجا هم با عمده حرفهای آقای رئیسجمهور موافقم و حداقل در ده سال گذشته در موارد مکرر دراین باره قلم زده ام. اما جالب اینجاست که یکباره برنامههای اقتصادی همینها که رئیس دولت نهم بر آنها تاخته است در دستور کار دولت قرار میگیرد. حال سوال این است که چه کسی در ایران سیاستهای اقتصادی دولت را بیان میکند؟ آنهاییکه وعده واگذاری دانهدرشتها را میدهند یا احمدینژاد سالهای اول روی کارآمدن دولت که صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را مسبب ورشکستگی و مفلس شدن بخشهای عمدهای از جهان میداند یا احمدینژاد این روزها که توصیه بانکجهانی را به اجرا گذاشته است؟ محمود احمدینژاد میگوید « اگر صحبت از نفی فساد اداری باشد و واقعا به این شعار، عمل کنیم، این باعث جذب سرمایههای داخلی و خارجی میشود چرا که سرمایهگذار اگر احساس کند که باید به ده جا رشوه بدهد و یا هفت خوان غیرقانونی بر سر راه اوست اموالش در چاه و چالههای مفاسد و انواع کمینهای مافیاهای فساد میافتد و اگر احساس کند که مدیریتها سالم نیست و آلودهاند و باید باجهای غیرقانونی بدهند، آنگاه هیچ سرمایهگذار و کارآفرینی، انگیزهای برای سرمایهگذاری و کارآفرینی در اقتصاد کشور نخواهد داشت.
سرمایهها، وقتی فعال میشوند که دولت را سالمتر ببینند.» حرفشان در این جا هم درست است. ولی بر اساس گزارشهای منتشرشده در رسانهها، دولت نهم حداقل در عرصه مبارزه با فساد و ایجاد شفافیت اداری، «پرونده» درخشانی ندارد. و بازهم سوال این است که در برخورد با این «مفاسد» گزارش شده چه برنامهای دارند؟ با آقای احمدینژاد موافقم وقتی میگوید که «مبارزه با مفاسد، مبارزه با موانع سرمایهگذاری سالم و باعث امنیت اقتصادی و شفافیت و اعتمادسازی و سالمسازی دولت میشود و عامل جذب سرمایه است و رواج فساد، اتفاقا باعث سلب اعتماد و سلب امنیت اقتصادی و عامل رفع سرمایه و کار میشود. ثانیا هدف اصلی در مبارزه با مفاسد، اصلاح خود دولت است نه برخورد با بازار کار یا سرمایه. نباید آقایان مغالطه کنند.» اولین سوال در اینجا این است که منظورآقای احمدینژاد از «اصلاح خود دولت» به واقع چیست؟ از سوی دیگر، در برخورد به نهادهای غیردولتی ولی قدرتمند و غیرانتخابی چه برنامهای دارند؟ اگربراین گماناند که تنها و تنها دولت- به معنای قوه مجریه- نیاز به اصلاح دارد که خب، اشتباه میکنند. ولی اگر منظورشان از «دولت» در اینجا، ساختاری فراتر از دولت است که آن داستان دیگری دارد و باید اجزایش روشن شود. عرصه سیاستگذاری و برنامهریزی در ایران عرصه کشمکش و خنثی کردن نیروهاست، یکی خواهان « تصفیه» دانشگاههاست و آن دیگری از کیفیت کتابهای درسی مینالد. در این صورت، پرسش این است که به عنوان مثال، بر سر سیاستهای آموزشی دولت در سطوح مختلف چه میآید؟ چه نهادی این سیاستها را تعیین میکند و چه نهادی دربارهشان به مردم ایران پاسخگوست؟ در دیگر حوزهها نیز مواردی از این دست بسیار است. در مصاحبه دیگری، احمدینژاد حرفهای بسیار زیباتری میزند. رئیسجمهور در پاسخ انتقادی که از شعار ایشان شده است پاسخ میدهد. در اینجا، به « عدالت نفتی» اشاره میکند که نمیدانم منظورشان چیست؟ ولی این سخن درست را دارد که (ما با «اقتصاد نفتی وارداتی»، مخالفیم). آقای رئیسجمهور، من هم به دنبال شما هستم ولی تنها گفتن این که مخالفم کافی نیست. برای اینکه اقتصاد به نفت و به واردات وابسته نباشد، چه برنامههایی دارید؟ براساس آمارها کسری تراز پرداختهای اقتصاد غیرنفتی ایران بیش از ۳۵ میلیارد دلار است، و رشد واردات بیش از پیش ادامه دارد. یعنی این مقدار کالا و خدمات که درایران تولید نمیشود ولی در ایران مصرف میشود. برای جایگزینی آنچه برنامهای دارید؟ به سخن دیگر، پرسش این است که از کجا قرار است آغاز کنید. به عبارت دیگر، وقتی با اقتصاد نفتی وارداتی مخالفاید- که اتفاقا خیلی هم خوب است- ولی به جایش چه اقتصادی قرار است ایجاد شود و چگونه؟
البته در همان جا، روشن میشود که بعید نیست آقای احمدینژاد به درستی نداند و یا حداقل ابعاد آنچه که ادعا میکند را به درستی در نظر نگرفته باشد. چون میگوید، «اگر هم قرار است بر سر سفره مردم باشد، چرا تبعیض؟ چرا ولخرجی در مواردی و محرومیت در مواردی؟» در اینجا، به طور مشخص نظرشان توزیع اندکی برابرتر درآمدهای نفتی است البته بلافاصله، به همان شعار جذاب پیشین خویش برمیگردند که «اولا ما معتقد به نفت در خدمت تولید و کار و اشتغال هستیم». با این نظر، آقای احمدی نژاد هم موافقم که «ما اتفاقا مدتی باید نوعی تبعیض معکوس را پیگیری کنیم تا به عدالت (نفتی)، نزدیکتر شویم. یعنی باید مدتی این دلارهای نفتی را بیشتر در شهرهای محروم و روستاها و استانهای فقیرتر سرمایهگذاری کنیم تا فاصلههای طبقاتی را کمی مهار کنیم.» آنچه که در این اظهارنظر، بسیار جذاب و قابل توجه است و همگان منتظرند تا ببینند که برای تحقق بخشیدن به آن چه کارهایی صورت میگیرد این است که «باید مسیر و نحوه هزینه و بودجه نفتی کاملا قانونی، شفاف و تحت حسابرسی باشد، یعنی متصدیان نفت و دلارهای نفتی کاملا پاسخگو باشند و بعضی سوءاستفادههای حزبی یا شخصی در گوشه و کنار هم نباید باشد و هیچ اتفاقی در تاریکی نیفتد.» آقای رئیسجمهور، شما رسیدن به این اهداف را وظیفه «شرعی» خود دانستهاید، ولی یادتان باشد، جامعه از شما در همین دنیا هم حساب خواهد خواست.
احمد سیف
دکترای اقتصاد ـ استاد دانشگاه Staffordshire انگلستان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست