چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

دفاع مقدس ادبیات ما را جهانی کرد


دفاع مقدس ادبیات ما را جهانی کرد

نگاهی گذرا به استقبال از ادبیات دفاع مقدس در خارج از ایران

روزگاری نه چندان پیش، ادبیات دفاع مقدس ما حتی برای مردم کشورمان که خالق این حماسه بزرگ بودند هم شناخته شده نبود. آن زمان سینمای دفاع مقدس اگرچه راه خود را پیدا کرده بود اما در ادبیات این حماسه هنوز استقلال مسیر دیده نمی شد. امروز اما اگرچه زمان چندان زیادی از آن روزگار نمی گذرد اما ادبیات دفاع مقدس چنان پیش رفته که نه تنها در داخل که در خارج از کشور هم شناخته شده است و چه بسا بسیار بیشتر از سینمای دفاع مقدس. این را می شود از میزان حضور این دو شاخه (سینما و ادبیات) در کشورهای دیگر و نیز میزان استقبال مردم آن کشورها از آن ها ارزیابی کرد. در حالی که حالا تعدادی از کتاب های دفاع مقدس ما به زبان های دیگر ترجمه و در کشورهای مختلف منتشر شده است اما تقریبا هنوز فیلمی از این حماسه تاریخی ما در کشورهای دیگر چنان که باید معرفی نشده است.

● آغاز نهضت ترجمه ادبیات دفاع مقدس

صدور ادبیات دفاع مقدس به کشورهای دیگر به طور برنامه ریزی شده را شاید بشود با ترجمه رمان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» به زبان انگلیسی و انتشار آن در کشور آمریکا هم زمان دانست. چنان چه همین برنامه ریزی بود که باعث شد تا مسیر ترجمه و انتشار ادبیات دفاع مقدس ادامه پیدا کرده و روز به روز بر سرعت و کیفیت آن افزوده شود. بعد از «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» احمد دهقان، ترجمه رمان «شطرنج با ماشین قیامت» حبیب احمد زاده به زبان انگلیسی و انتشار آن باز هم در کشور آمریکا راه را برای معرفی حماسه تاریخ معاصر ایرانیان هموارتر کرد. چه اینکه این دو رمان اگرچه دارای شباهت هایی بودند اما «شطرنج با ماشین قیامت» هم مولفه های ادبی یک رمان را بهتر نشان می داد و هم اینکه دارای نگاه فلسفی به دفاع مقدس بود.

«فال خون» سومین رمان دفاع مقدسی بود که در کشور آمریکا به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شد. ترجمه و انتشار این رمان اگرچه در ادامه طرح ترجمه و انتشار ادبیات دفاع مقدس در کشورهای دیگر صورت گرفت اما هرگز همچون دو کتاب قبلی به جامعه آمریکایی معرفی نشد. این موضوع از میزان استقبال از کتاب کاملا مشخص است. در حالی که «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» در سایت معروف آمازون معرفی شد و مورد استقبال مخاطبان این سایت از سراسر جهان هم قرار گرفت و «شطرنج با ماشین قیامت» همراه با رمان احمد دهقان در لیست کتاب های دانشگاهی کشور آمریکا قرار داده شد اما هیچ یک از این دو مهم برای «فال خون» اتفاق نیفتاد. میزان نقد و نظرهای نوشته شده بر دو رمان قبلی و به ویژه «شطرنج با ماشین قیامت» را هم می توان ملاکی دیگر برای این ارزیابی قرار داد.

به هر حال اما ترجمه ادبیات دفاع مقدس به همین جا ختم نشد و با ترجمه مجموعه «داستان های شهر جنگی» حبیب احمدزاده به زبان انگلیسی و ترجمه رمان «ارمیا» رضا امیرخانی به زبان ترکی و انتشار آن در کشور ترکیه ادامه پیدا کرد. در این میان اما هرگز نباید ترجمه داستان کوتاه «نامه ای به خانواده سعد» به زبان عربی و انتشار آن در سایت معروف و معتبر عرب زبان «ایلاف» و استقبال بسیار زیاد عرب زبان ها از این داستان و نیز ترجمه داستان کوتاه «پرعقاب» به زبان آمریکایی و انعکاس آن در میان مخاطبان را فراموش کرد. چرا که انتشار این دو داستان تعدادی از اندیشمندان را با داستان واقعی دفاع مقدس ما آشنا کرد که در میان آن ها می توان به «نوام چامسکی»، «صلاح حسن» و «کمال شارزین» اشاره کرد.

● دیگران درباره ادبیات دفاع مقدس چه گفتند؟

«صلاح حسن»، شاعر سرشناس عراقی درباره داستان «نامه ای به خانواده سعد» نوشت: «اهمیت زیاد این داستان در آن است که به ما این فرصت را می دهد تا جنبه های حقیقی و ناشناخته شده ای از جنگ را بشناسیم. در این داستان راوی و سعد قهرمانان واقعیت و نه تخیل هستند و می توان گفت که هر دو به نوعی قربانی جنگی هستند که رژیم بعث عراق بر هر دو ملت ایران و عراق تحمیل کرده است. داستان «نامه ای به خانواده سعد» زمینه ای را مهیا می کند تا ما با آثار فراوانی از ادبیات فارسی و عراقی آشنا شویم. فضاهایی جدید که به ما نشان می دهند در کنار واقعیت جنگ با تمام رنجها و دردها، فضاهای انسانی و محبت آمیز و برادرانه نیز وجود داشته است و این نقش برعهده ادبای دو کشور است که به این فضاهای انسانی اهمیت بدهند.»

همچنین «کمال شارزین»؛ خبرنگار عراقی مقیم کشور الجزایر درباره این داستان بعد از انتشار آن در سایت «ایلاف» نظر داد: «این بهترین داستان است. من این داستان را خوانده و بسیار تکان خوردم. این بهترین داستانی است که درباره عراق نوشته شده است. این داستان در واقع کل تاریخ ۴۰ سال گذشته عراق است. همه آنچه که برای ما اتفاق افتاد. این داستان، ادبیات واقعی است. درباره تمام آن سالهای طولانی که بر کشور عراق گذشته است. آیا یک نویسنده عراقی هم می تواند این چنین شیوا درباره جنگ های کشورش بنویسد! آیا بعد از خواندن این نامه هنوز هم خوانندگان عرب از ما عراقی ها می خواهند تا به وسیله دیکتاتورمان (منظور صدام حسین است) فلسطین را آزاد می کردیم؟»

همچنین در پی ارسال متن انگلیسی داستان دفاع مقدسی «پرعقاب» حبیب احمدزاده برای بسیاری از صلح دوستان و نظریه پردازان جهان که هم زمان با حمله اسرائیل به غزه و محاصره این شهر صورت گرفت و چندین سایت معتبر بین المللی از جمله mrzine، payvand، open democracy، iconoclast این داستان را منتشر کردند، «نوام چامسکی»؛ فیلسوف و نظریه پرداز مشهور آمریکایی، این اثر را مورد ستایش قرار داد.

این نظریه پرداز و دانشمند سیاسی مشهور آمریکایی که نظر خود درباره این داستان را از طریق ایمیل برای حبیب احمدزاده ارسال کرد، در پیام خود به این نویسنده کشورمان، ضمن تشکر فراوان از دریافت این داستان «به واسطه قدرت متقاعدکنندگی داستان، تیزهوشی نویسنده را نیز به علت ارسال به موقع آن در چنین روزهای دردناکی (وقایع غزه)» مورد ستایش قرار داد.

اما این آغاز اظهار نظر نویسندگان و صاحبنظران کشورهای دیگر درباره داستان دفاع مقدس ما نبود چرا که پیشتر از این هم، بعد از انتشار رمان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» در آمریکا، «فیبی یوحنا»؛ دانشگاه راتجرز ایالت نیوجرسی این رمان را با کتاب معروف «در جبهه غرب خبری نیست» مقایسه کرده و درباره آن نوشت: «در رمان احمد دهقان به نام سفر به گرای ۲۷۰ درجه، همان ایده ها از طریق یک سرباز جوان روایت می شود. تفاوت در سالها و فهم بی رحمی های جنگ، وجود جنگ را خنثی نکرده است بلکه به شمار کسانی که متحمل قساوت و غضب آن شده اند افزوده است.»

اما این تنها توجه جامعه دانشگاهی آمریکا به ادبیات دفاع مقدس ما نبود. یک دانشجوی آمریکایی پس از خواندن کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» نوشت: «من فکر می کنم این رمان دیدگاه پیچیده از دیگران؛ یعنی ایرانیهای غیرشیعه که گرفتار جنگ شده اند را ارائه می دهد. وقتی پرویز و موسی برای اولین بار با دو کشیش ارمنی روبه رو می شدند، پرویز در نگاه اول فکر می کند که آنها ستون پنجمی هستند که جاسوسی می کنند. بعداً موسی از کشیش درخواست می کند که از روی پشت بام ساختمان هفت طبقه نگهبانی دهد و...»

خواننده دیگری درباره این رمان این گونه نظر داد: «این کتاب ایرانی ها را بسیار خوب نشان می دهد. برخلاف اکثر سربازان جنگ، آنها عراقی ها را نفرین و یا حتی به آنها اهانت نمی کنند. با وجودیکه رهبر عراق صدام حسین جنگ را آغاز کرد. موسی، شخصیت اصلی رمان یک جهادگر خودکار نیست؛ او از نیرنگ و هوش خود برای فریب دشمن استفاده می کند. صحنه های خون در بازار ماست فروشان او را به اندازه خواننده به وحشت می اندازد. صحنه های خونین، کوسه، شهر جنگ زده در ذهن او باقی می ماند تا وقتی که به یک خواب مافوق واقعی فروروند.»

همچنین سایت آمازون Amazoncom نقدی در مورد کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» نوشت و در این نقد کتاب را بسیار تفکربرانگیز دانست و به نقد، امتیاز پنج ستاره داده شد.

ارائه نظر درباره «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» به همین جا ختم نشد، یکی از دانشجویان به نام «حامد احمد» نقد مفصلی را درباره کتاب نوشت: «وقتی برای اولین بار واحدهای درسم را مطالعه کردم متوجه شدم که یک کتاب درباره جنگ در برنامه درسی ام گنجانده شده است. علاقه ای به سفر به گرای ۲۷۰ درجه نداشتم. در واقع بعد از مطالعه کتاب «فرشتگان قاتل» در دبیرستان (علاقه ای به تاریخ آمریکا ندارم) علاقه ای به کتاب های جنگی نداشتم. نهایت تلاشم را کردم تا چنین کتاب هایی را نخوانم. اما از آنجایی که در جامعه امروز و در هر جایی که می روی مردم از جنگ سخن می گویند ناگزیر به خواندن آن شدم...

همین که شروع به مطالعه کتاب کردم با خانواده ناصر و فرهنگ آنها به دلیل تشابه با فرهنگ افغانی خانواده ام توانستم ارتباط برقرار کنم...

در ادامه داستان احساس ترحم نسبت به سربازان داشتم. تجربه جنگ و کشتار و دوری از وطن هم یک شجاعت زیادی می خواهد. با وجودی که این سربازان جوان همچون ناصر، میرزا و علی و... خشونت را در جنگ تجربه کرده اند اما هنوز حس دوستی و برادری را حفظ کرده اند... کلمات ساده اما قوی شرح ساده ای از اتفاقات جنگ را ارائه می دهند...

بعد از درک احساسات شخصیت های رمان دهقان، به غزلیات «ادوین استار» درباره جنگ علاقه مند شدم. من از جنگ متنفرم زیرا جنگ یعنی از بین رفتن زندگی مردم بی گناه... اما دست کم می توان گفت این کتاب مرا در معرض نوع جدیدی از احساس و موقعیت قرار داد. این کتاب، دیدم را نسبت به فرم جدید نگارش باز کرد و نگاه عمیقی نسبت به جنگ و خاورمیانه در من به وجود آورد...»

پال اسپراکمن؛ استاد ادبیات فارسی دانشگاه راتجرز آمریکا که تاکنون سه کتاب از ادبیات دفاع مقدس را به انگلیسی ترجمه کرده درباره رمان «سفر به گرای ۲۷۰درجه» و دلیل انتخاب آن برای ترجمه گفت: «اول اینکه در این رمان موضوع داستان بسیار جالب است. قابل انتقال بودن از طریق ترجمه هم دلیل دیگری برای انتخاب بود. اما نکته دیگری که برای من حائز اهمیت بود قهرمان این داستان است. در «سفر به گرای ۲۷۰درجه» قهرمان یک نوجوان است که در جنگ حاضر می شود و در شرایط جنگی بزرگ می شود و رشد می یابد. این نکته ای نیست که به راحتی بتوان از کنار آن عبور کرد و به آن توجهی نداشت. من معتقدم یک داستان خوبی است که قابل خواندن و مطالعه است.»

این چهره شناخته شده جامعه دانشگاهی آمریکا درباره رمان «شطرنج با ماشین قیامت» هم اینگونه اظهار نظر کرد: «به نظرم «شطرنج با ماشین قیامت» فقط درمورد جنگ نیست. در این رمان نویسنده موضوعات و مباحثی را مطرح می کند که در ذهن خود می گذارند. انسان را نه فقط در خاورمیانه که در کل جهان می بیند و نگاه کلی به انسان دارد چنانچه یک فرد آمریکایی مسیحی را هم در برمی گیرد و تا حدودی جنبه دینی به رمان می دهد. این مهم ترین تفاوت «شطرنج با ماشین قیامت» با «سفر به گرای ۲۷۰درجه» است.

از نگاه «پال اسپراکمن» این دو رمان یک ویژگی مشترک دارند و آن چیزی نیست غیر از نگاه انسانی به جنگ. مترجم آمریکایی ادبیات دفاع مقدس گفت: «خب به طور مسلم این موضوع خیلی مهم است و من هم به آن توجه داشته ام. هر دو رمان، داستان نوجوانی است که می خواهد در شرایط جنگی یک کاری بکند. این موضوعی است که برای مخاطب، به ویژه مخاطب انگلیسی زبان بسیار حائز اهمیت است. در این دو رمان مخاطب، جنگ را از نگاه یک نوجوانی که هنوز از دبیرستان هم فارغ التحصیل نشده می بیند و این مسئله برای خواننده داستانی را روایت می کند که جدید و تازه می نماید و تا به حال ندیده است.»

استاد دانشگاه راتجرز آمریکا استقبال از ادبیات دفاع مقدس را این گونه ارزیابی کرد: در آمریکا با مردم کتاب خوانی مواجه نیستیم. مردم آمریکا بیشتر تلویزیون نگاه می کنند و به بازیهای الکترونیکی علاقه دارند و به نوعی خارج از تخصصشان مطالعه می کنند. آنها به طور کلی رمان یا رمان های جنگی مثل «سفر به گرای ۲۷۰درجه» را نمی خوانند. چون وحشتناک و وحشتزا و مشمئزکننده است و حقیقت دارد. آنها عاشق خشونت غیرحقیقی هستند. به این دلیل که مردم آمریکا هیچ وقت تجربه جنگ شما را نداشته اند نمی توانند به این مفاهیم و موضوعات علاقه مند باشند. اما همانطور که می دانید این دو کتاب در سایت معروف آمازون قرار گرفته و در فروشگاه اینترنتی این سایت به فروش رفته است. باید توجه هم داشته باشید که این دو کتاب بیشتر برای جامعه دانشگاهی ترجمه شده و از آن ها به عنوان کتاب درسی استفاده می شود. اگرچه از استقبال و پذیرایی عامه مردم از کتاب ها اطلاعی ندارم ولی فکر می کنم مطالعه این کتاب ها در عصر حاضر بسیار مفید است.»

البته نظرات متفاوت دیگری نیز از دانشجویان و خوانندگان این آثار وجود دارد که از نگاه های مختلف، رمانی را که خوانده اند و نگاه رمان به جنگ را بررسی کرده اند. اما به هر جهت همین نظرات جزیی هم نشان می دهد که انتقال فرهنگ دفاع مقدس از طریق رمانهای ادبی کاری است که درحال انجام است و شاید اگر این بازخوردها و نظرات کارشناسان تا حدودی از سوی مؤلفان مورد توجه قرار گیرد با جهانی شدن فاصله زیادی نداشته باشیم.

شاید به دلیل همین اظهارنظرات است که رییس مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری معتقد است ترجمه برخی از کتاب های این حوزه، نخستین گام در برگردان آثار داستانی مربوط به جنگ تحمیلی اند که به خصوص در مجامع دانشگاهی آمریکا مورد استقبال قرار گرفته اند.

محسن مؤمنی گفت: برای مثال؛ رمان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» نوشته احمد دهقان، به عنوان منبع درسی در کلاس «ادبیات خلاق» دانشگاه رات گرز آمریکا، تدریس شده است. همچنین ترجمه و انتشار کتاب «فال خون» اثر داود غفارزادگان توسط انتشارات دانشگاه تگزاس، نشانگر اهمیت موضوع جنگ تحمیلی برای آن هاست.

● انتقال فرهنگ از مسیر رمان

با این همه اما مباحثی که همواره در ترجمه آثار به خصوص در حوزه دفاع مقدس مورد توجه بوده است و شاید یکی از عواملی که گاهی مانع پیشبرد کار و مخالفت ها می شود، مسئله فرهنگی و تفاوت های آن بین ملت ها به خصوص ایران و کشورهایی همچون آمریکا و اروپاست.

البته محسن سلیمانی، مشاور دفتر ترجمه مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری در تبیین انتخاب کتاب برای ترجمه به زبان های مختلف می گوید: به دلیل وجود پیچیدگی های زبانی و فرهنگی در ایران، تفهیم موضوع کتاب های ایرانی مهمترین معضل مابود. برهمین اساس نیز ترجمه آثار به مترجمانی سپرده می شود که با دو محیط اجتماعی ایران و کشور مخاطب ارتباط ودر جریان تغییرات ادبیات فارسی و ادبیات آن کشور قرار داشته باشد. چون ممکن است، یک داستان به دلیل عدم وجود زمینه فرهنگی برابر، برای یک ایرانی دارای معنی و به طور مثال برای یک آمریکایی نامفهوم باشد.

همین جریان نامفهوم بودن در رمان دفاع مقدس، مسئله شهادت را مطرح کرد. برخی ا زمترجمان در هنگام ترجمه آثار دفاع مقدس به زبان انگلیسی و توزیع آن در آمریکا معتقد بودند فرهنگ شهادت و ایثار که در آثار ادبی دفاع مقدس ما مطرح شده است به هیچ وجه از دید یک آمریکایی قابل پذیرش نیست و همین امر مسئله ترجمه این آثار را زیرسؤال می برد.

اینجا بود که حبیب احمدزاده سال گذشته در گفت وگویی با روزنامه کیهان درباره این انتقاد گفت: چه خوب است که در سال نوآوری و شکوفایی برخی موضوع های کلیدی را مورد بازتعریف قرار دهیم. به نظرم در این مورد دو موضوع شهادت و جهاد را باید دوباره تعریف کرد. شهید یعنی شاهد. یعنی کسی که اسوه و الگو می شود و این فقط محدود به خون دادن نیست و شامل تمام مقوله ها می شود.

البته ریختن خون رزمنده نماد بارز شهادت است. متأسفانه برخی فکر می کنند شهادت تک ماده تنبلی های ماست. یعنی یک رخوت و رکود و آخرش هم... درصورتی که این نیست. یک چیزی که خیلی آزاردهنده است و دروغ هم هست اینکه برخی می گویند رزمنده ها می رفتند روی مین. من از تیر اول تا تیر آخر در جنگ بودم، چه کسی گفته این طور بوده است. یک موردهایی بوده، خیلی خیلی استثنایی، اصلاً قاعده این نبود. این توهین به رزمندگان و فرماندهان است. ما ناآگاهانه این را مطرح کرده و فکر می کنیم خدمت است اما دشمن همین ها را برمی دارد و تبلیغ می کند و می گوید ببینید اینها به خودشان هم رحم نمی کنند چطور می خواهند به بقیه رحم کنند؟ اگر این طور بود که دیگر به فرماندهی احتیاجی نبود. شهادت هم با خودکشی فرقی نداشت. ما بنابر تعریف نامتناهی، کلماتی همچون جهاد و شهادت را آن قدر نازل جلوه می دهیم که تنها به درد یک مقطع کوتاه از زندگی بخورند. در این تعریف عمیق است که شهادت هدف ارزشمند زندگی می شود و قابل درک برای مردم در هر کشوری با هر فرهنگی.»

پال اسپراکمن هم درباره اینکه ترجمه رمان چقدر به انتقال فرهنگ کمک می کند گفت: «در دو رمان» «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» و «شطرنج با ماشین قیامت» مسائلی مطرح می شود که خارج از ایران جایی برای مطرح شدن ندارند. مثلاً موضوع ایثار و فداکاری در رمان های جنگی خارجی مثل روس و انگلیس وفرانسه دیده نمی شود اما در ادبیات دفاع مقدس ایران این مطلب خیلی پررنگ است. از این جهت برای دانشجویان و مخاطبان ادبیات در آمریکا یک توضیحاتی لازم است تا متوجه شوند ایثار و فداکاری یعنی چه، توضیح لازم است تا متوجه شوند رابطه جنگ و دین چیست؟ چرا که برای آن ها بستگی این دو فقط در قرون وسطی قابل بررسی است نه در زمان حال. در ترجمه این دو رمان هم این مسائل را در مقدمه توضیح داده ام. به همین دلیل است که از لحاظ انتقال مفاهیم و کیفیت ترجمه برای این دو ترجمه در میان سایر آثارم رتبه قابل قبولی را درنظر می گیرم.»

طه راستین