جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فلسفه گزارش ورزشی


فلسفه گزارش ورزشی

از آنجایی که بسیاری از گزارشگران علاقه فراوانی به گفتگوهای روانشناسانه دارند, تصور میکنند که وظیفه خود را به عنوان یک گزارشگر چند وجهی به خوبی انجام داده اند, درحالی که گفتگو از وضعیت استادیومها, زد و بندهای پشت پرده و تربیت نسل جدید تماشاگران ورزشی, از موضوعات مهمی است که باید به آنها پرداخته شود

نوشته کیت اولبرمن (Keith Olbermann)، گزارشگر ورزشی مشهور و محبوب شبکه های مشهور تلویزیونی چون Fox و CNN و برنده جایزه بهترین گزارش ورزشی.

در بهار سال ۲۰۰۰، دکتر کوئنتین شولتز (Quentin Schultze) مربی و راهنمای من در کالج کالوین، بر کارآموزی من در بخش ورزش شبکه داخلی NBC نظارت میکرد و همواره اصرار داشت که من از حد کارآموزی که تمام نگرانی اش یک فنجان قهوه و فشردن دگمه های میز فرمان است، بالاتر بروم و تمام مدت با دقت موضوعات حاکم بر این شبکه ورزشی را مورد بررسی قرار دهم.

هنگامی که او مرا به انجام کارهای تحقیقاتی فوق برنامه وادار کرد، تازه متوجه شدم که مطالب موجود درباره اجرای گزارش ورزشی-این بخش مهم ورزش- اندک هستند. کوششهای نافرجام من موجب شد تا ایده ها و موضوعاتی که در طی دوره کارآموزی برایم جالب و قابل توجه آمده بودند را بنویسم و درواقع کمکی به رفع کمبود منابع نوشتاری کرده باشم.

هرچند باید یادآوری کنم که کار گزارش ورزشی، کاری است که روز به روز تغییر میکند و گزارشگر، هربار با تجربه ای جدید در پایان کار روبرو میشود. میتوان گفت که این کار، مدام در حال پیشرفت است.

● مشکلات عمده در کار گزارش ورزشی

• قهرمان پرستی : گزارشگران ورزشی(که در ادامه مطلب تنها گزارشگر نامیده میشوند)، اولین افرادی هستند که شاهکارهای ورزشی نوع بشر را با چنان گزافه گویی و آراستن کلام مورد توجه قرار میدهند که تا حد یک بت بزرگ مورد پرستش هوادارانشان قرار گیرند.

وسایل ارتباطی نیز در فوق انسانی کردن این ابر قهرمانها نقش فوق العاده ای دارد. شاید وضعیت قهرمانان ورزشی امروز بهتر به نظر برسد، اما بیش از حد بزرگ کردن یک انسان هم مشکلاتی به دنبال خواهد داشت.

در کمترین حد، گزارشگران علاقه دارند از اشخاص معمولی قهرمانهایی بسازند. بازیکنانی که کمی بالاتر از سطح معمول بازی میکنند، علی رغم اینکه تواناییهایشان چندان از دیگران بالاتر نیست، با صفات مبالغه آمیز توصیف میشوند.

همین اتفاق در توجیه خلافهای ورزشکاران پیش می آید و یا به خاطر موقعیت ورزشی آنها، زندگی خصوصیشان چندین برابر بیش از دیگران در معرض قضاوت قرار میگیرد. این روش گزارشگری سه مشکل مهم در پی دارد:

▪ یک: این شرح و تفصیل، معمولا جایگزین حرف اصلی و گزارش واقعیتها درباره ورزشکار یا بازی مورد نظر میشود.

▪ دو: چنین کاری درواقع نان قرض دادن به سازمانهای عظیم بازاریابی ورزشی است که هدف اصلی وجود آنها فروختن تی-شرت، پوستر و مانند آنها است.

▪ سه: این کار کمک به ایجاد پدیده رسانه ای مدرن است که مدام برای زندگی ایده آل آمریکایی تبلیغ میکند. در حالی که این زندگی فوق ستاره ای تنها نقابی است که چهره اشخاص واقعی را پوشانده است.

خرد کردن شخصیت ورزشکاران. این ماجرا درست عکس مورد قبل است. در این حالت رسانه ها یک ورزشکار را به مهاجمی مبدل میکنند که هیچ راهی برای شرور نبودنش وجود ندارد( این دنباله یکی از باورهای هالیوودی است که میگوید تمام بدیهای جهان تنها از طرف تعداد محدودی افراد شرور ایجاد شده و باقی همه انسانهایی خوب هستند.)

این اتفاق بیشتر در مواقعی رخ میدهد که یک ورزشکار قانون شکنی کرده و هدف خشم هواداران شود. تدبیر گزارشگر برای گرفتن بیشترین توجه در این مواقع، همسو شدن با اکثریت است. در تاریخ ورزش بازیکنان بسیاری وجود داشته اند که در طی یک بازی به یک مهجم شرور بالفطره مبدل شده اند. خطر چنین موضع گیری در اینجا هم، فقدان یک تحلیل واقعی است که به خاطر همراهی با جمعیت به باد رفته است.

دو مشکل یاد شده در میان گزارشگران آنقدر که در میان طرفداران ورزشکاران وجود دارد جدی نیست. با این وجود، گزارشگران حرفه ای ورزش باید برای خود استانداردهای بالایی در نظر داشته باشند زیرا وظیفه اصلی آنها انتقال اهمیت ورزش و بازی در حال انجام شدن است.

• وحشت از داستانهای پیچیده و بحث انگیز : بسیاری از رسانه های ورزشی، به خاطر اجتناب از اسطوره پروری، گستاخ شدن افراد و جدالهای ساختگی، از پیچیده کردن و به میان کشیدن موضوعات بحث برانگیز خودداری میکنند. هنگامی که گزارشگران مشغول حکایت داستانهایی از ورزشکاران ابر قهرمان، ماجراهای بازگشت یک قهرمان و افسانه های مبالغه آمیز از موقیت دربرابر مشکلات شخصی آنها هستند، ماجراهای مهم و بسیار پرمعنایی ناگفته باقی میمانند و جوامع از این گزارش هیچ تاثیر عمیقی نمیگیرند.

مسائل و ماجراهای بسیار مهمی وجود دارند که از دسترس عموم دور میمانند و شاید گزارشگران خود را موظف به حکایت آن نمیبینند.اما این نوع موضوعات برای تماشاگران مفهوم عمیقتری دربر دارد و حتا از ریزه کاریهای نمایشی فراوانی چون برخوردها، ارتباطات و درگیریها برخوردار است.

از آنجایی که بسیاری از گزارشگران علاقه فراوانی به گفتگوهای روانشناسانه دارند، تصور میکنند که وظیفه خود را به عنوان یک گزارشگر چند وجهی به خوبی انجام داده اند، درحالی که گفتگو از وضعیت استادیومها، زد و بندهای پشت پرده و تربیت نسل جدید تماشاگران ورزشی، از موضوعات مهمی است که باید به آنها پرداخته شود.

• بازیگران کمدی : موفقیت گزارشگران شوخ، حاضرجواب و عیبجو در بعضی شبکه های ورزشی، موجب تقلید حساب نشده، ضعیف و نادرست گزارشگران دیگر شد. عده ای تقصیر اصلی را متوجه گروه اول میدانند اما باید توجه کرد که مشکل در اجرای نادرست این تقلید است.

گروه دوم (مقلدها) اول به بذله گویی و بعد به گزارشگری اهمیت میدهند که درواقع اشتباه مهم آنها به شمار میرود. بسیاری از گزارشگران موفق و متفاوت، افرادی با طبع نگارش قوی و هوش فراوان هستند و شوخ طبعی آنها در واقع زیرمجموعه ای از تواناییهای آنها است، درحالی که گروه ظاهرا بانمک دوم، فاقد ظرافت، وقت شناسی، خلاقیت و شخصیت هستند.

گزارشگران باید بیشتر بر روی قابلیتهای خبرنگاری و نگارش خود کار کنند زیرا بر خلاف آنچه تصور میکنند، تکه ها و کنایات آنها به زودی کهنه خواهد شد.

• گفتگوهای قلدرمنشانه : ورزش یکی از آخرین عرصه های اجتماع است که تصورات منسوخ درباره مردانگی، فرمانبرداری زنان و تمایل به داشتن صفات حیوانی در آن مورد تشویق قرار میگیرد. یک لحظه به گزارشاتی که درآن به جای گفتگو از بازی در جریان، جملاتی کلیشه ای در وصف خشونت، بی رحمی، زورمندی و "له کردن" تیم یا فرد مقابل ردو بدل میشوند فکر کنید.

استانداردهای خشن بودن و قلدر بودن در میان ورزشکاران (به خصوص در بازیهایی چون راگبی و بیس بال) چنان بالا رفته است که رانی لوت Ronnie Lott، بازیکن راگبی ترجیح داد به جای انتظار بر روی نیمکت و ترمیم انگشت آسیب دیده اش، انگشت مضروبش را قطع کنند تا به بازی برسد.

جالب اینجا است که در بازیهای زنان نیز استفاده از زبان قلدر منشانه باب شده است زیرا هنوز زبان مناسبی برای گزارش این بازیها پیدا نشده است. البته بسیاری از ورزشکاران زن، خودشان هم تمایل دارند با صفاتی مردانه توصیف شوند که شاید دلیل آن رشد در جامعه ای باشد که رقیب ورزشی از کودکی، برادر، همبازیهای پسر و در نهایت هم مردان ورزشکار بوده اند.

موارد مذکور تنها اندکی از مشکلاتی است که در حین گزارش ورزشی رخ میدهد. در ضمن معمولا افراد مسئول، بیشترین انرژی خود را صرف یافتن مشکلات در رسانه های خبری میکنند زیرا به عقیده آنها رسانه های خبری کار مهمتری انجام میدهد، هرچند که برقراری ارتباط در زمینه یک اتفاق یا شخصیت تاثیر گذار در جامعه، کار کوچکی نیست و یک گزارشگر خوب کسی است که بداند بار فرهنگی بزرگی بر دوش دارد و باید آنرا به خوبی به منزل برساند.

● گزارش ورزشی چه باید باشد

خبرنگاری پرمعنای ورزشی باید شامل حساسیت و آگاهی نسبت به موضوعات زیر باشد :

• هنر روایت گری : گزارشگری در نهایت درباره حکایت کردن یک داستان است. تلویزیون یک رسانه تمام و کمال قصه گویی است که ورزش تعدادی از نمایشی ترین، پر تعلیق ترین، پر کشش ترین و جالبترین داستانهای ممکن را برای این رسانه به وجود می آورد. آن گروه گزارشگران بذله گو باید به یاد داشته باشند که برای روایت داستان در آنجا نشسته اند و شیوه بیان آنها میتواند شکل دهنده فرهنگ باشد.

• دروازه بانی برای فرهنگ : از آنجایی که فرهنگ مجموعه ای از مفاهیم مشترک است و ارتباطات، به اشتراک گذاشتن این مفاهیم محسوب میشوند، پس نسبت ارتباطات و فرهنگ، مانند نسبت هوا به تنفس است. گزارشگران بخشهای جدایی ناپذیر روان سازی فرهنگ هستند. اسطوره های اجتماعی (خوشبختی مالی، خودشکوفایی، ایده آلهای مردانه و مانند آنها) در خلال حکایت داستان جاری میشوند، اما عده بسیار کمی از گزارشگران از تاثیر بزرگ این مفاهیم بی خبرند.

• جامعه : تیمهای ورزشی حرفه ای یا آماتور، هردو نماینده یک اجتماع هستند- این اجتماع میتواند در یک مدرسه، مکان مذهبی یا یک شهر ایجاد شود. ماموریت اصلی تجهیز موارد افتخار آمیز این اجتماع و روبرو کردن اعضای آن با یکدیگر است. حتا ورزشکاران انفرادی هم حامل پرچم شهر، کشور یا نژاد خود هستند و سبب ایجاد غرور و همبستگی در جامعه خود هستند. درحالی که بیشتر باشگاههای ورزشی به دنبال "بازار" هستند، وظیفه گزارشگر، یافتن نکات اجتماعی برای گنجاندن در داستان خود است.

• تاریخ : وقایع ورزشی میتوانند در تاریخ شخصی ما بسیار مهم باشند. افراد میتوانند روزی را که مصادف با یک واقعه مهم ورزشی بوده همانقدر خوب و با جزئیات به یاد داشته باشند که یک روز مهم سیاسی را به یاد میسپارند. ورزش در قرن گذشته بخشی از تاریخ شده است و به نگارش تاریخ معاصر بسیار کمک کرده است.

• نژاد : ورزش اولین کاری است که افراد سیاه و سفید در شرایط برابر در کنار هم انجام داده و یا به تماشای آن نشسته اند. فلسفه ورزش هم، دور هم جمع کردن مردم است، حتا امروز که همچنان در بسیاری جوامع در میان نژاد سیاه و سفید مرزهایی وجود دارد، اما همه با شور و شمقی یکسان درباره مایکل جوردن Michael Jordan صحبت میکنند. فقیرترین افراد تا ثروتمندترین آنها در مواجهه با ورزش برابرند.

• جنسیت : نکته ای که باید درباره زنان ورزشکار به آن اشاره نمود، پذیرفته شدن زنان ورزشکار در جریان اصلی ورزش است. تعداد ورزشکاران زن و تماشاگران مسابقات زنان دوبرابر شده است، رشدی که در عرصه های دیگر اجتماع کمتر دیده میشود.

• همبستگی : اگر مناسبات انسانی در جهانی که به طور فزاینده ای صنعتی و مدرن شده است، روز به روز دورتر و کمتر انسانی میشود، ورزش یک خیز به عقب است. ورزش موجب میشود که ارزشهای زندگی مدرن در خدمت هم بستگی افراد قرار گیرند. در حقیقت ورزش تقریبا تنها بهانه ای است که میتواند بیش از ۱۰.۰۰۰ نفر را به دور هم جمع کند. ورزش مردم را به هم نزدیک میکند و در جوامعی که مردم آن روز به روز بیشتر منزوی میشوند، زمانی برای تجدید قوا و تحل بار زندگی ماشینی به دست میدهد.

nbierma.freeservers.com/sportscasting