چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

کودتا, کنسرسیوم, کمربند سبز


کودتا, کنسرسیوم, کمربند سبز

ایران و آمریکا از کودتای ۳۲ تا انقلاب ۵۷

حاکمیت آمریکا بر ایران با کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ آغاز شد. آمریکا پس از آنکه توانست با اقدامات مختلف تا ۱۳۳۱ تا حدودی اعتماد ملت ایران و گروهی از نخبگان سیاسی را به خود جلب کند، در مقابل حیرت عموم مردم ایران کودتای ۲۸مرداد را طراحی و اجرا کرد. طبق اسناد منتشره از سوی سازمان سیا در سال ۱۳۷۹ و در فاصله زمانی نوامبر تا دسامبر ۱۹۵۲ نمایندگان امنیتی انگلیس با نمایندگان سازمان سیا در شهر واشنگتن دیدار کردند تا درباره طرح‌های پشت پرده و مبارزه مشترک با نهضت مردمی در ایران به بحث و تبادل نظر بپردازند. در فروردین ۱۳۳۲ آمریکایی‌ها به پیشنهاد انگلیس پاسخ مثبت دادند و آمادگی خود را برای همکاری مشترک جهت انجام کودتا در ایران اعلام داشتند. در ۱۶فروردین ۱۳۳۲ دولت آمریکا بودجه‌ای کلان برای انجام کودتا در ایران تصویب کرد و مبلغ یک‌میلیون دلار به صورت علی‌الحساب در اختیار کمیته طراح کودتا قرار داد تا با توافق و رایزنی با نمایندگان انگلیس برای ایجاد یک حکومت وابسته در ایران هزینه کنند.

در ۲۸فروردین ۱۳۳۲ کمیته مشترک ایران و انگلیس، عوامل اصلی و داخلی کودتا را مشخص کرد و سرلشکر زاهدی را برای انجام ماموریت در نظر گرفت. سپس وابسته نیروی دریایی آمریکا در ایران با شخص زاهدی و پسرش اردشیر ارتباط برقرار کرد و آنان را در جریان طرح قرار داد. مسوولیت این دو وابستگان آمریکا، فعالیت در زمینه جذب قوای مسلح، نمایندگان مجلس ایران، مطبوعات، روحانی‌نماها، دستجات آشوبگر خیایانی، رجال سیاسی، روشنفکران و دیگر چهره‌های مورد نیاز بود. سرانجام کودتا در ۲۸مرداد تحقق یافت و کودتا نقطه شروع تسلط همه‌جانبه آمریکا بر ایران به شمار می‌آید.

دولت آمریکا به‌طور سریع و با برنامه‌ریزی وسیعی وارد صحنه سیاسی ایران شد و در ۱۱ شهریور یعنی ۱۳ روز پس از کودتا بود که دولت زاهدی (مهره سرسپرده آمریکا) رسما از آمریکا درخواست کمک مالی کرد و آمریکا در شهریور ۱۳۳۲ با پرداخت ۴۵‌میلیون دلار وام به ایران موافقت کرد و در ۱۸ شهریور همان سال نیکسون معاون رییس‌جمهور وقت آمریکا در رأس هیاتی ۲۳ نفره وارد ایران شد و در ۲۱مهرماه ۳۲ نمایندگان جمهوری‌خواه کنگره به همراه هندرسن سفیر آمریکا و همزمان با بازگشت محمدرضا شاه وارد ایران شدند.

● قرارداد کنسرسیوم

در ۱۳۳۲ قرارداد معروف کنسرسیوم میان علی امینی که خود پست وزارت امور اقتصادی و دارایی را در اختیار داشت، با نماینده کنسرسیوم نفت شخصی به نام پیچ منعقد شد که به موجب آن ۵۵‌درصد از نفت ایران به آمریکا و ۴۵‌درصد به انگلیس فروخته می‌شد. «باری روبین» از برجسته‌ترین کارشناسان خاورمیانه و عضو مرکز تحقیقات استراتژیک و امور بین‌المللی دانشگاه جورج تاون آمریکا در مورد تاثیر کمک‌های مالی و اقتصادی آمریکا به ایران می‌نویسد: «افشای این مطلب به هر دلیل به مصلحت آمریکا نبود، زیرا همین موضوع سال‌ها بعد موجب تقویت احساسات ضد آمریکایی در ایران شد» همچنین در جای دیگری در مورد اهداف سیاست آمریکا در ایران می‌نویسد: «در فاصله بازگشت شاه به قدرت و سال‌های اواسط دهه ۱۹۶۰ هدف اصلی سیاست آمریکا در ایران، مقابله با تهدید شوروی و تقویت موضع دفاعی ایران در برابر همسایه شمالی بود. بررسی پرونده روابط آمریکا و ایران در این فاصله نشان می‌دهد که آمریکا همواره بر لزوم اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در ایران، تاکید داشته و توسعه اقتصادی و اصلاحات اجتماعی را بهترین و موثرترین راه تامین ثبات و امنیت کشور تشخیص داده است. دکترین آیزنهاور رییس‌جمهوری آمریکا بر اصول زیر استوار بود:

- مقابله همه‌جانبه با شوروی و کمونیسم،

- ممانعت از نفوذ شوروی و محصور کردن آن در خاک روسیه از طریق ایجاد یک دیوار آهنین به دور این کشور،

- بسط نفوذ و سلطه آمریکا در کشورهای همجوار شوروی،

- استفاده از تبلیغ خطر کمونیسم برای گسترش سلطه آمریکا در جهان.

خروشچف (صدر حزب کمونیست ۱۹۶۴ – ۱۹۵۳) و نخست‌وزیر شوروی (۱۹۶۴ – ۱۹۵۸) به لحاظ پیوندهای نظامی ایران با غرب، ایران را تهدید کرد و خواست که سیاست بی‌طرفی را اتخاذ کند تا از کمک‌های آمریکا و شوروی بیشتر برخوردار شود ولی این تهدید دقیقا تاثیر معکوس داشت و در عوض آمریکا در ارتباط با هرگونه تهدید احتمالی از سوی شوروی‌ها، تصمیم به افزایش کمک‌های نظامی خود به ایران گرفت و در مارس ۱۹۵۹ قراردادی را با ایران به امضا رساند که «روبین» در مورد مفاد آن می‌نویسد: «به موجب آن آمریکا متعهد شد در صورت تجاوز خارجی به ایران از استقلال و تمامیت ارضی آن دفاع کند» و بنابراین در دسامبر همین سال در جهت تحکیم هرچه بیشتر روابط ایران و آمریکا، «آیزنهاور» رییس‌جمهور وقت آمریکا دیدار کوتاهی از ایران به عمل آورد که خود نشان‌دهنده موضع صریح آمریکایی‌ها نسبت به ایران بود.

محمود فاضلی