چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

نه فقط گوانتانامو


نه فقط گوانتانامو

خلیج گوانتانامو در جنوب شرقی کشور کوبا در استانی به همین نام قرار دارد اولین بار این نام از طرف قبایل تائینو Taino به این محل اطلاق شد و کریستف کلمب در سفر دوم خود به قارهٔ آمریکا, زمانی که مشغول جستجو و گشت و گذار در سواحل جنوب کوبا بود, در ماه می سال ۱۴۹۴ از این منطقه گذر کرد و به جاماییکا رفت

به بهانهٔ ۲۳ فوریه، سالروز قراردادی که به موجب آن در سال ۱۹۰۳ پایگاه نظامی گوانتانامو در خاک کوبا به اجارهٔ آمریکا درآمد، تاریخچه‌ای مختصر از خلیج گوانتانامو و پایگاه نظامی آمریکا در این خلیج را تقدیم خوانندگان محترم می کنم و در دنباله می‌پردازم به موضوع بازداشتگاه گوانتانامو که روز ۲۲ ژانویه باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در دومین روز ورودش به کاخ سفید فرمان تعطیل شدن آن را صادر کرد.

● گذشته

خلیج گوانتانامو در جنوب شرقی کشور کوبا در استانی به همین نام قرار دارد. اولین بار این نام از طرف قبایل تائینو (Taino) به این محل اطلاق شد و کریستف کلمب در سفر دوم خود به قارهٔ آمریکا، زمانی که مشغول جستجو و گشت و گذار در سواحل جنوب کوبا بود، در ماه می سال ۱۴۹۴ از این منطقه گذر کرد و به جاماییکا رفت. با گسترده شدن مستعمرات جدید، خلیج گوانتانامو اهمیت خاصی در بین بندرهای جنوبی ساحل کوبا پیدا کرد. در سال ۱۷۴۱، نیروهای انگلیسی پس از اشغال این خلیج نام آن را به خلیج کامبرلند (Cumberland Bay) تغییر دادند. در جریان جنگ آمریکا – اسپانیا در سال ۱۸۹۸ آمریکایی‌ها این خلیج را به اشغال خود در آوردند و با امضای قرار داد پاریس در تاریخ ۱۰ دسامبر سال ۱۹۸۹ کنترل کوبا از دست اسپانیا خارج و به آمریکا منتقل شد.

پایگاه نظامی گوانتانامو با وسعت ۱۱۶ کیلومتر مربع در شرق و غرب این خلیج قرار گرفته است. این پایگاه نظامی در سال ۱۸۹۸، و به دنبال پیروزی آمریکا در جنگ علیه اسپانیا و اشغال نظامی خلیج، ساخته شد. در ۱۷ فوریهٔ سال ۱۹۰۳ بر طبق قراردادی میان کوبا و امریکا که توسط توماس استرادا پالما (Tomas Estrada Palma) اولین رییس جمهور کوبا امضا شد، این پایگاه برای مدت ۹۹ سال به اجارهٔ آمریکا در آمد. بر اساس این قرارداد، آمریکا به منظور عملیات سوخت‌گیری و کشتیرانی، «تسلط کامل قانونی و کنترل» بر خلیج گوانتانامو دارد، و جمهوری کوبا به عنوان کشوری شناخته می‌شود که حق حاکمیت نهایی بر این خلیج را دارد.

در سال ۱۹۳۴ قرارداد جدیدی میان دولت‌های آمریکا و کوبا امضا شد که تغییراتی را در قرارداد قبلی ایجاد کرد. به موجب این تغییرات، مبلغ اجاره بها از ۲۰۰۰ دلار (به سکهٔ طلای آمریکایی) به ۳۰۸۵ دلار افزایش یافت و دولت کوبا و طرف‌های تجاری آن حق استفاده رایگان از خلیج را به دست آوردند.

پس از پیروزی انقلاب کوبا در سال ۱۹۵۹ به رهبری فیدل کاسترو، دولت جدید کوبا خواستار الغای قرارداد فوق و بازگرداندن کنترل کامل خلیج گوانتانامو به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از خاک کوبا به دولت این کشور شد. دوایت آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا، ضمن ردّ درخواست دولت کوبا بر ادامهٔ قرارداد آمریکا - کوبا و اشغال پایگاه و خلیج گوانتانامو اصرار ورزید. از آن زمان تا کنون این اختلاف همچنان ادامه دارد و در بسیاری از مراجع بین‌المللی از جمله سازمان ملل مطرح شده است.

‌ امروز

روز پنج‌شنبه ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۰۹ باراک اوباما فقط پس از ۴۸ ساعت استقرار رسمی خود در کاخ سفید، دستور تعطیل بازداشتگاه گوانتانامو را صادر کرد. بنا به دستور او، اگر نه زودتر، این بازداشتگاه حداکثر تا تاریخ ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۰ باید تعطیل شود. این دستور در شرایطی صادر شد که هنوز حدود ۲۴۵ نفر در این بازداشتگاه زندانی هستند که مجرم بودن یا نبودن آنها، و نیز میزان مجازات آنها می‌بایست توسط مراجع صالح تعیین گردد. همچنین آمریکا در جستجوی کشوری است که ۵۵ تا ۶۰ نفر از این بازداشت‌شدگان را به آنجا منتقل کند و تحت نظر نگاه دارد. اولین گروه از بازداشت‌شدگان در تاریخ ۱۱ ژانویه سال ۲۰۰۲ از افغانستان به گوانتانامو منتقل شدند و از آن پس این بازداشتگاه در مرکز بحث‌های بسیاری قرار گرفت، از جمله در زمینه‌هایی مانند هویت قانونی بازداشت‌شدگان و چگونگی رفتار با آنها، حقوق بازداشت‌شدگان، حقوق بشر، و ماهیت سیاست‌های آمریکا به‌خصوص در چارچوب اشغال کشورهایی چون افغانستان و عراق.

حتی پیش از ورود بازداشت‌شدگان به زندان گوانتانامو و در بدو اشغال نظامی افغانستان، دولت جورج بوش اعلام کرد که زندانیان را نه به عنوان «اسیران جنگی» بلکه به عنوان «دشمن مُحارب»!! می‌شناسد و در نتیجه خود را نه تنها ملزم به رعایت کنوانسیون ژنو در مورد این اسیران نمی‌داند بلکه هیچ‌گونه حقوقی هم برای آنها قایل نیست. هر چند این موضع پس از رأی دادگاه مبنی بر شامل شدن حداقل حقوق در مورد زندانیان گوانتانامو تا حدی تعدیل شد، ولی زمان کوتاهی نگذشت که اخبار وحشتناکی از شکنجه و رفتار خشن و غیرانسانی با زندانیان به بیرون از زندان درز کرد.

در این بازداشتگاه زندان‌های انفرادی در ابعاد بسیار کوچک (دو در دو و نیم متر) ساخته شده است. زندانیان را برای مدت‌های بسیار طولانی (در بسیاری موارد بیشتر از یک سال)، بدون دسترسی به افتاب و هوای آزاد و با چراغ‌های همیشه روشن در این سلول‌های انفرادی نگه می‌دارند. محروم ساختن زندانی از خواب برای مدت طولانی، کتک زدن‌های مداوم و بسیار شدید، و در موارد بسیاری استفاده از تکنیک‌های پیشرفتهٔ شکنجه همچون «تخته آب» (water board) (که با بستن زندانی به یک تخته امکان هر گونه حرکتی را از او می‌گیرند و آب زیادی روی صورت او می‌ریزند به‌طوری که بینی و دهان زندانی را پر می‌کند و احساس خفگی شدیدی به زندانی دست می دهد)، و ضربه زدن به آلت تناسلی و ایجاد جراحت، تنها نمونه‌هایی از رفتار غیرانسانی است که شامل حال زندانیان گوانتانامو شده است. و به این فهرست باید شکنجه‌های روانی همچون تحقیر زندانیان و توهین به مذهب و کتاب مقدس آنها را اضافه کرد. شدت این شکنجه‌ها در حدی بوده است که در بسیاری از موارد زندانیان دست به خودکشی زده‌اند و مرگ را بر تحمل شکنجه‌های غیرانسانی ترجیح داده‌اند. در گزارشی که عفو بین‌الملل در تاریخ ۵ آوریل سال ۲۰۰۷ منتشر کرد، چنین آمده است: «هشتاد درصد زندانی‌ها در زندان‌های انفرادی نگه‌داری می‌شوند که عموماً شرایطی سخت و غیرانسانی دارند.»

بی دلیل نبود که وقتی آقای اوباما دستور بسته شدن زندان گوانتانامو را صادر می‌کرد گفت: «به دنیا نشان می‌دهیم که آمریکا شکنجه نمی‌کند»، که این خود به این معناست که علی‌رغم تکذیب‌های آقایان جورج بوش و دیک چنی، در این زندان شکنجه وجود داشته است.

اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که گوانتانامو تنها زندانی نبود - و نیست - که آمریکایی‌ها در آنجا دست به اعمال غیرانسانی و شکنجهٔ زندانی‌ها می‌زدند. در واقع بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و به‌خصوص بعد از اشغال افغانستان، آمریکا دست به ایجاد بازداشتگاه‌ها و شکنجه‌گاه‌های مخفی متعددی در کشورهای مختلف از جمله در آفریقا و اروپای شرقی زد تا بتواند زندانیان را بدون کوچکترین نگرانی در رابطه با قوانین صوری آمریکا و قوانین بین‌المللی مورد بازجویی و شکنجه قرار دهد. وجود این شکنجه‌گاه‌های مخفی امروز بر تمام سازمان‌های بین‌المللی و فعالان حقوق بشر روشن شده است و کتمان آن از طرف دولت آمریکا نمی تواند نقطهٔ پایانی بر پرسش‌های مطرح در این زمینه بگذارد. اخیراً دولت‌های اروپایی شرط خود را برای کمک به دولت آمریکا برای یافتن کشوری به عنوان محل زندگی برای ۵۵ تا ۶۰ نفر از زندانیان گوانتانامو، عدم ایجاد گوانتاناموهای دیگر در نقاط دیگر جهان و از جمله در پایگاه باگرام در افغانستان اعلام کردند.

هر چند که دستور آقای اوباما مبنی بر بستن زندان گوانتانامو را باید به فال نیک گرفت، ولی نباید فراموش کرد که وقتی در مورد گوانتانامو صحبت می شود صرفاً صحبت از یک مکان فیزیکی نیست. صحبت از یک جریان در حاکمیت آمریکاست که برای خود این حق را قایل است که تمام قوانین و از جمله قوانین خود آمریکا و همچنین قوانین بین‌المللی را نادیده بگیرد و در راستای اهداف خود به هرگونه عمل غیرانسانی، ازجمله شکنجهٔ زندانیان بی‌پناه دست بزند. آنچه باید مدّ نظر قرار گیرد، نابودی بنیادی شکنجه با تمام ریشه‌های آن در حاکمیت‌ها و خارج از آن است. آقای اوباما اگر واقعاً می‌خواهد سیستم انسانی‌تری ایجاد کند، باید قدم را فراتر گذارد و به جریانی بپردازد که آمران شکنجه و مجریان آن، بخشی از همان جریان هستند.

ت.سام

http://www.sedayemardom.net/maghalat/articles_detail_siasi.php?aid=۳۷۵