شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
دشواری های شکستن سقف های شیشه ای
«سقف شیشهای»(Glass ceiling) اصطلاحی است که در اقتصاد برای اشاره به محدودیتهایی به کار میرود که وجودشان چندان واضح نیست. محدودیتهایی که عموما به هنجارها و ارزشهای عرفی هر جامعه برمیگردد و آزادی برخی از کنشگران را در آن جامعه محدود میکند.
عموما اصطلاح سقف شیشهای را در مورد برخی موانع غیرواضح به کار میبرند که بر سر راه زنان و برخی اقلیتهای نژادی، فرهنگی و غیره وجود دارد. موانعی که ریشه در باورهای استقراریافته جامعه دارد و تغییر آنها نیازمند کوشش بسیار است. مثالی از سقف شیشهای در کشوری چون آمریکا که هم امکان تحقیقات آماری و علمی در آن وجود دارد و هم بازار چنین تحقیقاتی در آنجا گرم است، دستمزد یا درآمد زنان متاهل است. دستمزد یا درآمد زنان متاهل در آمریکا طبق تحقیقات صورت گرفته، گرفتار سقفی شیشهای است. این ادعا نیازمند توضیح بیشتر است. زنان متاهل در آمریکا درآمد کمتری دارند و حتی درآمد کمتری طلب میکنند. چرا؟ خیلی ساده چون عرف جامعه آمریکا(مثل ایران و بسیاری دیگر از نقاط جهان) مرد را نانآور خانواده میداند و این یعنی یک قانون نانوشته و یک حس تلویحی در میان مردان وجود دارد که چندان از بیشتر بودن درآمد همسرانشان راضی نیستند. این البته تنها حس مردان نیست. خود زنان متاهل نیز حس خوبی نسبت به درآمدهای بیشتر ندارند، نه چون درآمد بیشتر خوب نیست، بلکه چون فشار این سقف شیشهای را بر زندگی خویش حس میکنند.
آمار نشان میدهد، تعداد زیادی از زنان متاهلی که این امکان بالقوه برایشان وجود دارد که به زودی درآمد بیشتری کسب کنند(به نحوی که از درآمد شوهرشان بیشتر شود) در اولین فرصت شغلشان را ترک میکنند! یا برخلاف انتظار ما، زنان متاهلی که درآمد بیشتری از شوهرشان دارند، نه تنها مشارکت بیشتر شوهرانشان را در کارهای خانه طلب نمیکنند، بلکه خود در امور خانهداری، مسوولیت بیشتری نسبت به زنان متاهل با درآمد کمتر میپذیرند؛ چرا؟ برای آنکه ایجاد آن حس منفی در شوهرانشان به خاطر درآمد بیشترشان را به نحوی جبران کنند. تو گویی داشتن درآمد بیشتر گناهی است که باید کفارهاش را بپردازند. دیگر اینکه اثر درآمد بیشتر زنان متاهل نسبت به شوهرانشان، ربطی به میزان بیشتر بودن این درآمد ندارد؛ یعنی تحقیقات میگوید نوع اثراتی که ناشی از درآمد بیشتر است، فارغ از میزان بیشتر بودن یکسان است؛ محققان این مشاهده را اینطور تبیین میکنند که صرف بیشتر بودن درآمد است که منفی شمرده میشود و نه زنانه بودن درآمد!
یک سوال جذاب میتواند این باشد که اگر کنشگران اقتصادی(در اینجا زنان) عقلانی عمل میکنند، چرا در چنین شرایطی ازدواج میکنند؟ پاسخ آمار این است که چنین نمیکنند! در واقع در جاهایی و در میان زنانی که به صورت بالقوه امکان داشتن درآمد بیشتری دارند، ازدواج نرخهای کمتری دارد. این یعنی ازدواج برای چنین زنانی گاه هزینههایی دارد که به منافعش نمیارزد، اما فارغ از توصیف وضع واقع، موضوعی که باید در نظر داشت، حجم استعدادها و تواناییهایی است که به خاطر این ارزشهای عرفی و سقفهای شیشهای در جامعه از بین میرود و به زبان اقتصادی جلوی تولید بیشتر را میگیرد. سوال این است که چطور میتوان اندک اندک بر این سقفها ترک انداخت؟ اقتصاددانان به جای حرکات انقلابی و شورشی به تبعیضهای مثبت برای تغییر عرف در میان مردان میاندیشند. نمونهای از این تبعیضها مثلا مرخصی دادن به مردان متاهل در هنگام تولد نوزاد است. استدلال این است که چنین مرخصیهایی حس مشارکت مردان را در امور خانهداری افزایش میدهد و کمکم ارزشهایی عرفی چون «مردان نانآور خانهاند» و «کار اصلی زنان خانهداری است» را تغییر خواهد داد. صد البته در جاهایی که این سیاستها پیاده شده است، میزان پیشرفت آنقدر کم است که قدرتمند بودن عرف را بیش از پیش به ما گوشزد میکند.
یاسر میرزایی
منبع: اکونومیست
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست