چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
زمان و اقتصاد در آثار هنری
علم اقتصاد را، به سادهترین صورت، «علم اصولِ روابط مالی افراد و جوامع، اصولِ كسبِ درآمدهای گوناگون و احتسابِ سود و زیان آنها و اصولِ هزینهكردنِ درست درآمدها» مینامیم ـ بدون كمترین ظرافت در ارائهی تعریف، چرا كه در این بحث، همین اندازه دقت و صحت ما را بس است. برخلاف بسیاری از شایعهها كه این روزها در زمینهی فرهنگ باب شده و برخلاف جمیع تأویلها و تفسیرهای نادرست و بیریشهای كه بر اساس این تعریفهای شایعِ شخصی ارائه میشود، تعریفِ حدورسمدار و مدلّلِ فرهنگ عبارت است از: مجموعهی دستاوردهای معنوی مثبت انسان در طول تاریخ. در اینجا دیگر به این تعریفهای نادرست، مغشوش، و در مواردی بیمعنای فرهنگ ـ كه این روزها تعریفهای نادرست، شخصی و حیرتانگیزِ تمدن را هم به دنبال آورده است ـ نمیپردازم، زیرا پیوسته دربارهی این تعریفهای مغشوش و معیوب میشنویم و به دلایل آشكار لب از لب نمیگشاییم. با توجه به اینكه هنر ـ بنا به تعریفِ بیانِ زیبا و متعالی احساس، عاطفه و اندیشهی انسانی ـ یكی از اصلیترین ستونها و اجزاء فرهنگ است، قصد دارم در این گفتار، به اقتصادِ آثارِ هنری در طول زمان بپردازم و قصد پرداختن به بحث پیرامون سرمایهگذاری جهت رشد هنر ملی یا مسائلی از این دست را ندارم، كه البته بسیار مهم است. اما به ظاهر در شرایط كنونی سخنگفتن از آنها آب در هاون كوبیدن است. اقتصاد یا ارزش مادی عملی آثار هنری را باید در سه زمان ـ كه البته پلهای ارتباطی میان این سه زمان هم وجود دارد ـ بررسی كرد:
۱ـ اقتصاد و ارزش مادی عملی اثر هنری در كوتاهمدت یا زمانِ خلقِ اثر بهوسیلهی هنرمندان جدید یا تثبیتنشده (كه به آن «ارزش عملی همزمان» میگوییم)؛
۲ـ اقتصاد و ارزش مادی (عملی و عینی) اثر هنری در میانمدت، یا زمانی معین و محدود كه طی آن جامعهی فرهیخته اثر را میپذیرد، یا دورهی تثبتِ اعتبار اثر و خالق اثر كه میتواند بعد از حیات خالق و كشف و شناخت مجدد اثر باشد؛ و
۳ـ اقتصاد و ارزش مادی (ملی و جهانی) اثر هنری در درازمدت یا بیمدت (بیزمان یا فرازمان).
این تقسیمبندی زمانی، كم و بیش، مشابه همان نوع زمانبندی است كه ما در بحث تحلیلی از كیفیت و ماندگاری معنوی اثر هنری به آن میپردازیم و اثرِ مخلوق در خطّهی هنر را به «درزمان»، «بازمان» و «فَرازمان» تفكیك میكنیم و مورد بررسی قرار میدهیم. اكنون در باب این تشابه سخنی نمیگوییم و به مسئلهی زمان و اقتصاد ارزش هنری میپردازیم.
۱ـ زمان اول یا زمانِ خلقِ اثر هنری و ارزش مادی آن: اقتصادِ همزمان با خلق و تولید
در زمان اول به فرضِ هنری بودن ـ بَدَل نبودن، جعلی، قالبی، مُتقلّبانه، فریبكارانه و شبههنری نبودنِ ـ اثر و به شرطی كه اثر و كالای هنری به ضربِ تبلیغهای وسیع ریاكارانه یا حمایت احزاب، سازمانها، دولت یا نظام حاكم بر گروههایی از مردم تحمیل نشود، در كوتاهمدت و سالهای نخستینِ آفرینش، یعنی در دورانی كه خالق اثر به همراه آن زندگی میكند یا اتصالش به اثر احساس میشود، آنچنان گرفتار سردرگمی اقتصادی و اغتشاش در امر مشتریپذیری است كه اغلب، حتی از قانون ابتدایی عرضه و تقاضا یا حدودِ تورم یا نیازهای فرهنگی در اوقات فراغت یا انباشت نقدینگی هم پیروی نمیكند و تابع هیچیك از اصول اقتصادی خرید و فروش و خرید و نگهداشت و احتكارِ به امید بالا رفتن قیمت و یا فروش به قیمت تمامشده از جهات بازاریابی نمیشود. پیكرهای خلق میشود كه مجموعهای از ارزشهای تثبیتشدهی هنری را در خود حمل میكند. هنرشناسان نیز بر اساس اصول و مبانی استوار هنرشناختی ـ كه در ظاهر به قدرِ اصول ریاضی محكم و تردیدناپذیر به نظر میرسد ـ اثر را قضاوت و تأیید میكنند؛ البته بدون اینكه بخواهند بدانند در پویش هنر، مسائل و راز و رمزهایی وجود دارد كه در مواردِ متعدد، شكلِ بهكارگیری اصول و قوانین تثبیتشده را به مخاطره میاندازد و یا دیگرگون میكند. حال كه نوعی از تبلیغهای قانونی و مطلوب به صورت نقد و تحلیل و معرفی و جایزه همراهِ اثر میشود، لازم است بازار این كالای هنری ـ آنجا كه صاحبان درآمدهای متناسب با ارزش مادی این اثر گِرد هم میآیند ـ گرم بشود تا آن را بخواهند و بخرند. به این طریق، راه برای به شوق آمدن سایر پیكرتراشان هنرمند گشوده میشود و محیط زندگی خود افراد نیز سرشار از زیبایی و آگاهی فرهنگی میشود. اما اغلب چنین حادثهای اتفاق نمیافتد و یك پیكرهی معتبر به همراه متشابههای آن روی دست هنرمند خلاّق میماند. با اینكه همگی ما با این روند برخورد با آثار هنری در كوتاهمدت آشنایی داریم، با این وجود یكی دو نمونه در اینجا ارائه میدهم. ژازه طباطبایی پیكرهساز و نقاشی معتبر در سطح جهانی است و هنوز منتقدِ هنرشناسی ظهور نكرده است كه ارزش هنری پیكرههای او را انكار كند، اما كوهی از تحسین در طول ۵۰ سال بر سر او خراب شده است. قیمت آثار او به نسبت ـ و در مقایسه ـ پایین و یا به تعبیری، زیرقیمت است. با این وجود، كمتر كسی از ایرانیها به سراغ آثار او میرود و از او خرید میكند. دولت هم در این راه قدم برنمیدارد. این در شرایطی است كه وزیر فرهنگ و هنر اسپانیا ژازه طباطبایی را نقاش و پیكرهسازی نیمهاسپانیایی معرفی میكند و مجموعهای از آثار او را جزء گنجینهی هنری اسپانیا میداند كه به دلیل داشتنِ اعتبار فرهنگی باید متعلق به دولت اسپانیا باقی بماند و به هیچ وجه به فروش نرسد؛ چرا كه دولت اسپانیا به خوبی میداند این آثار در دورهی دوم و سوم زمانبندی مورد نظر ما، جزء جاذبههای جهانگردی اسپانیا خواهد شد و منبع درآمدی برای آنها خواهد بود. ژازه طباطبایی در وطن هنرپرور ما بسیار كمتر از عباس كیارستمی ـ كه به احتمال قریب به یقین، بزرگترین كارگردان زمان ماست ـ شناخته شده است؛ و این اصلِ ضددرآمدی و ناسوددهی در مورد كیارستمی هم به عینه صادق است.در عین حال كه مسلم است مردم ما، حتی عوامشان، دارای شمِّ هنری یا احساس تاریخی هنرشناسی و زیباییشناسی هستند، میبینیم تولیدهای سینمایی بُنجل و بیاعتبار از هنر فرهنگی و بیاعتنا به اصول و مبانی هنرشناسی، و در ضمن ضدفرهنگی، بازار اقتصادی خوب و حتی در مواردی بازاری بسیار گرم و خوب دارند و سود میرسانند ـ به حتم در این گفتار، اینگونه تولیدهای غیرهنری مورد بحث ما نیستند، بلكه فقط آثارِ در اصل هنری، مسئلهی ما را میسازند. در مورد معماری، موسیقی، نقاشی، عكاسی، نمایش، ادبیات و به طور طبیعی رقصهای خالِص هنری نیز در كوتاهمدت ـ یعنی دورهی اتصال هنرمند به آفریدهی هنری ـ همین حالت وجود دارد. اما چنین نیست كه آفریدههای اصیل هنری یكسره با مقابله یا عدماستقبالِ مخاطبها روبهرو شوند و عدماستقبال مادی از این آثار صورتِ یك اصل قطعی و مسلم را پیدا نكرده است.در واقع، اصل این است كه وضعیت اقتصادی آثار هنری در این دوره نظام ندارد و آشفته، غیرمنتظره، غیرمنطقی و موردی است. قانونی وجود ندارد كه بر كل آثار یا دستكم بر اكثریت آنها حكومت كند و یا اینكه بشود با عطف به آن قانون، سوددهی یا عدم سوددهی را با قطعیت پیشبینی كرد. اما اغلب، كفهی ترازو به جانبِ رد آثار اصیل و زیاندهی آنها در كوتاهمدت سنگین میكند. در زمینهی ادبیاتِ داستانی معاصر، به طور مثال، آثار ناب و معتبر داستانی ما مانند شازده احتجابِ هوشنگ گلشیری، باغ بلورِ محسن مخملباف، عزاداران بَیلِ غلامحسین ساعدی، ملكوتِ بهرام صادقی و برخی آثارِ بینظیر محمود دولتآبادی، احمد محمود و سیمین دانشور، همگی در طول سالها، ضمن اینكه توجه و محبت اهل كتاب را با خود داشتهاند، به تعدادِ بامدادِ خمارِ فتانه حاج سید جوادی ـ كه اثر بدی هم نیست اما فاقدِ ارزشهای هنری، عمق، فلسفه و فاقد اعتباراتِ زیباییشناختی است ـ نرسیدهاند. البته شهرت مثبت خالق اثر، شهرت آثار قبلی او، تكانههای موضوعی، هماهنگی اثر با وضعیت اجتماعی و سیاسی، شدتِ انتقادیبودنِ اثر نسبت به وضعیتِ موجود و داشتنِ جذابیتهای پنهانِ جنسی، عشقی و عاطفی، به طور قطع در وضعیتِ اقتصادی كالای هنری در مرحلهی اولِ زمانبندی نقش دارد. اما این نقش آشفتگی بازار فروش را سامان نمیبخشد و به نظامی قابلپیشبینی هدایت نمیكند. دفنِ اقتصادی یك اثر هنری در زمان ظهور آن به معنی حذف یا دفنِ درازمدت یا ابدمدتِ آن اثر نیست؛ به این دلیل بدیهی كه هرگز به این معنی نبوده است، و به همین خاطر هم هست كه ما به دركِ سهمرحلهای اقتصادِ اثر هنری نایل آمدهایم. اكنون فرصتی برای ارائهی نمونههای متعدد از سراسر جهان نیست، ولی فقط به كتاب مائدههای زمینی اثر آندره ژید اشاره میكنم كه مخاطبهای آثار ادبی به هنگام چاپ اول آن، در ۵۰۰ نسخه، كمترین اعتنایی به آن نكردند. اما این كتاب كوچك در امتداد زمان و با ورود به مرحلهی دوم، آنچنان جذابیتی پیدا كرد كه منجر به بنیانگذاری مؤسسهی آندره ژید با استفاده از فروش همین كتاب شد. ترجمهی فارسی این اثر از روی چاپ پنجاه و چهارم آن انجام گرفته است. امروز، یعنی در مرحلهی سومِ اقتصادی اثری چون مائدههای زمینی ، خیلی از فرهیختگان میگویند: « فرانسه یعنی آندره ژید »؛ همانطور كه انگلستان یعنی شكسپیر، و روسیه یعنی داستایوفسكی... بعد به این مسئله خواهیم پرداخت. در مرحلهی نخستِ آفرینش و عرضه، مهم این است كه در هر صورت، چه فروش در كار باشد چه نباشد، چه توفیقی نصیب هنرمند بشود چه نشود، درآمدِ حاصل از فروش كالای هنری فقط به دو شخص میرسد: سهمی نصیب خالق اثر میشود و سهمی نصیب سرمایهگذار. در مورد كتاب، بین ۱۰ تا ۱۵ درصدِ قیمت پشت جلد اثر به نویسنده یا شاعر میرسد و باقی آن پس از حذفِ انواعِ هزینهها، به ناشر كتاب میرسد.در مورد فیلم، حدود ۶ تا ۱۰ درصدِ قیمتِ تمامشدهی اثر به نویسنده و كارگردان میرسد و باقی آن نصیب تهیهكننده میشود. در مورد موسیقی، دستمزدی معین و اغلب ناچیز به آهنگساز و رهبر گروه تعلق میگیرد و باقی آن ـ پس از حسابكردن هزینهها ـ به تهیهكننده و مباشر كار میرسد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان بابک زنجانی مجلس شورای اسلامی مجلس خلیج فارس دولت دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان لایحه بودجه 1403
سلامت شهرداری تهران تهران هواشناسی سیل پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه بارش باران دستگیری شورای شهر تهران سازمان هواشناسی
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی ایران خودرو کارگران سایپا چین دلار قیمت طلا بازار خودرو مالیات
مسعود اسکویی سریال تلویزیون فضای مجازی دفاع مقدس سعید آقاخانی سینمای ایران سینما موسیقی تئاتر کتاب نون خ
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو اوکراین
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید استقلال بایرن مونیخ سپاهان تراکتور لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی
اینستاگرام اپل ویروس تبلیغات گوگل ناسا آیفون همراه اول ماه
بارندگی دیابت کاهش وزن ویتامین قهوه مسمومیت خواب کبد چرب چاقی