جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

قضاوت, کار دشواری است


قضاوت, کار دشواری است

گفت وگو با منیژه محامدی, کارگردان تئاتر «تبرئه شده»

منیژه محامدی، دانش‌آموخته تئاتر از آمریکاست و اولین نمایشی که به‌صورت حرفه‌ای اجرا کرده است، در سال ۱۹۶۵ و براساس نوشته‌ای از کریستوفر مارلو به‌نام «لوت» بوده است.

اولین اجرای نمایش محامدی بعد از انقلاب اسلامی، نمایش «کتیبه» براساس نوشته‌ای از محمد اسکندری است.

محامدی سابقه بازیگری و حضور در سینما را با بازی در فیلم «مداربسته» به کارگردانی رحمان رضایی دارد. از کارهای عمده محامدی می‌توان به «دادگاه نورنبرگ»، «دایره بسته»، «سووشون»، «دشمنان جامعه سالم» و «چشم‌اندازی در پل» اشاره کرد.

آخرین اجرای صحنه‌ای محامدی، نمایش «تبرئه‌شده» براساس متنی از اریک جنسون و جسیکا بلنک است که اینک در سالن چهارسوی تئاترشهر در حال اجرا است.

«تبرئه‌شده» اثری نقادانه و اجتماعی است که به نقد و بررسی وضعیت آدم‌های بی‌گناهی می‌پردازد که در بی‌عدالتی سیستم قضایی گرفتارشده‌اند.

▪ در اغلب اجراهای شما استفاده از متن‌های خارجی دیده می‌شود. به این نوع متن‌ها علاقه بیشتری دارید؟

ـ نه، علاقه خاصی به متن‌های خارجی ندارم. اگر نظیر «سووشون» متن‌های خوب ایرانی به‌دست بیاورم، حتما از آنها استفاده می‌کنم، البته چندین تئاتر براساس نمایش‌های ایرانی نظیر «فالگوش»، «ترانه مقاومت»، «کتیبه» و... اجرا کرده‌ام. مشکل در حال حاضر پیداکردن متن خوب ایرانی است.

▪ دو نویسنده زن و مرد نمایش جزو قشر آرمانخواه و روشنفکر جامعه آمریکا محسوب می‌شوند؟

ـ بله، به‌هرحال آدم‌های روشنفکری هستند که به‌دنبال ناهنجاری‌های سیستم قضایی کشورشان می‌روند.

▪ این کاستی‌ها در اجرای عدالت را چقدر می‌توان به کلیت سیستم قضایی کشور آمریکا تعمیم داد؟

ـ مساله‌ام طرح کشور خاصی نیست. در آمریکا به‌طور نسبی آزادی‌هایی وجود دارد و می‌توانید از نهادهای دولتی شدیدترین انتقادها را انجام دهید و قصد نداشتم حکم صادر کنم که سیستم قضایی آمریکا خوب یا بد است. خب، مردم هم حق دارند با واقعیات آشنا شوند و متن نمایش نیز براساس مستندات واقعی صورت گرفته است.

وجه انسانی نمایش بسیار مهم است و آن بدین صورت است که آدم‌های بی‌گناهی زندگی‌شان را بدون جهت و به‌طور اشتباه از دست می‌دهند. این مساله می‌تواند در هر جای دنیا اتفاق بیفتد. امیدوارم با اجرای این نوع کار، در مورد قضاوت‌کردن بیشتر فکر و اندیشه انجام دهیم. این قضاوت اشتباه حتی در کوچک‌ترین مسائل بشری هم می‌تواند رخ دهد.

▪ فکر می‌کنم موضوع نمایش به دغدغه‌های شما در حیطه تئاتردرمانی نیز مرتبط باشد.

ـ به‌هرحال می‌تواند ارتباط داشته باشد. تئاتردرمانی هم دریچه‌ای است به‌سوی درمان‌شدن و درست‌دیدن وقایع پیرامون.

▪ اغلب آدم‌های نمایش «تبرئه‌شده» جزو طبقات فرودست و به‌لحاظ نژادی، اقلیت جامعه آمریکا محسوب می‌شوند؟

ـ به متن اثر وفادار بودم. در نمایشنامه اصلی هم چنین ویژگی به چشم می‌خورد و معمولا هم آدم‌هایی که موقعیت اجتماعی بالایی ندارند، در جامعه مورد ستم قرار می‌گیرند.

▪ اقتباس شما وفادارانه بود؟

ـ به‌طور نسبی بله و جاهایی تغییراتی باتوجه به شرایط صورت گرفت. مسائلی وجود داشت که وجودش در اجرا، کارکردی نداشت. بنابراین مورد استفاده قرار نگرفت و چند مورد هم به متن اضافه کردم.

▪ چه مسائلی را به متن اضافه کردید؟

ـ در آخر نمایش، صحنه‌ای که نویسنده درباره تبرئه‌شدگان صحبت می‌کرد و به طرح معانی مختلف درباره لغت تبرئه‌شده پرداخت. این بخش در پشت جلد نمایش وجود داشت و برایم جالب بود و آن را در متن نمایشنامه مورد استفاده قرار دادم. البته در خود متن اصلی، آدم‌ها معرفی نمی‌شوند اما در نمایشنامه، ۶ شخصیت اصلی محکوم و بی‌گناه را به‌صورت کامل معرفی کردیم.

▪ چرا دو شخصیت سیاهپوست نمایش را بدون گریم در اجرا نشان دادید؟

ـ فکر کردم که مشغول روایت چند تا آدم هستیم؛ چه فرقی دارد که چهره بازیگر هم حتما سیاه باشد؟

▪ منظورم ارتباط بهتر مخاطب با اجراست که شخصیت برایش قابل باورتر بشود.

ـ نه، ربطی به باورپذیری ندارد و فکر کردم تماشاگر بهتر باور کند که یک سفید ایرونی در قالب شخصیتی سیاهپوست بازی می‌کند. نمایش جنبه واقعیت‌گرایی صرف دارد و الان هم در بیرون سالن‌ عکس‌های واقعی این محکومین وجود دارد.

▪ دلیل زدن عکس‌های آدم‌های واقعی نمایش به در ورودی سالن چه بود؟

ـ فکر کردم قبل از اینکه تماشاگر وارد سالن نمایش شود، با دیدن این عکس‌ها یک پس‌زمینه ذهنی برایش ایجاد شود. در اصل نمایشنامه به شیوه مصاحبه گونه نوشته شده است و به همین دلیل از دکور و لباس‌های عجیب و غریب پرهیز کردم.

▪ یعنی برخلاف کارهای گذشته شما که از افراد حرفه‌ای عرصه دکور نظیر ملک‌جهان خزاعی و مجید میرفخرایی با دکورهای فاخر استفاده می‌کردید، این بار از این کار پرهیز کردید؟

ـ در کار قبلی‌ام «کوری» با احمد کچه‌چیان در مورد طراحی صحنه همکاری کردم و در این کار هم از وجود او استفاده کردم. این نمایش نیازی به دکور فاخر ندارد و وسایل موجود هم برای تفکیک فضاهای موجود متن مورد استفاده قرار گرفت.

یعنی لازم بود آدم‌های قدرتمند (پلیس‌ها، وکلا و نمایندگان قانون) در بالای سر محکومین قرار بگیرند. اول نمایش آنها در زندان قرار دارند و موقعی که از زندان بیرون می‌آیند، هنوز در درونشان زندان وجود دارد، در صحنه از خطوط موازی سفید پهن در کف سالن اصلی استفاده کردیم. در خط اول به روایت داستان محکومیت پرداخته می‌شود. وقتی به خط دوم می‌رسند فشار متفاوت می‌شود و کاهش پیدا می‌کند و به زندگی امیدوار می‌شوند. در آخر خطی وجود ندارد و امیدواریشان زیادتر می‌شود.

▪ دایره سفید گوشه سالن نشانه قرار گرفتن آنها در محیطی آزاد و بدون دغدغه است؟

ـ بله و از فشارهای اولیه و ناراحتی‌های گذشته خبری نیست و به تدریج به زندگی عادیشان باز می‌گردند.

▪ اگر از میله‌های زندان به‌صورت واقعی استفاده می‌کردید ارتباط لازم با مخاطب ایجاد نمی‌شد؟

ـ نمی‌دانم، فکر کردم این شیوه بهتر است.

▪ در نوع بازی‌ها به شیوه رفتاری نژادی برخلاف رنگین‌پوستان بازیگران نمایش که همگی یکدست است پرداخته‌اید، نوع حرف زدن و حرکات تند دست‌های مرد سیاهپوست دلالت بر نوع رفتار این آدم‌ها دارد؟

ـ بله، روی این موارد تاکید داشتیم تا جنبه نمایشی هم حفظ شود و کار منطبق بر واقعیت داستان شکل بگیرد. هر کدام از آدم‌های نمایش متعلق به یک ایالت هستند و نحوه گویش آنها متفاوت است.

▪ تمام آنها متعلق به ایالت‌های جنوبی آمریکا هستند؟

ـ بله، مردم جنوب آمریکا خیلی محافظه‌کارتر هستند.

▪ خودتان هم در هنگام اجرا جزو تماشاگران و در ردیف اول نشسته بودید. دلیل خاصی داشت؟

ـ هر شب در یک جای سالن نمایش می‌نشینم. وقتی در سالن هستم دوست دارم بر همه مسائل که انجام می‌شود، نظارت داشته باشم.

▪ الکس فرگوسن، مربی منچستریونایتد هم در بعضی از بازی‌ها از بین تماشاگران بازی را نگاه می‌کند؟

ـ من همیشه در کارهایم چنین عادتی دارم و در هنگام کار مشغول نت برداشتن می‌شوم. بچه‌های گروه تا شب آخر اجرا از دستم امان ندارند و برخی از جزئیات را در کار تصحیح می‌‌کنم.

▪ اینکه برخی از بازیگران نظیر فرناز رهنما در قالب چندین نقش ظاهر شدند، دلیل خاصی داشت؟

ـ خود اصل نمایش هم چنین ویژگی دارد و البته تعداد آدم‌ها را افزایش دادم و حتی شش شخصیت اصلی گاهی مواقع نقش آدم‌های دیگر را بازی می‌کردند.

▪ گفتید می‌خواستید تماشاگر با این اثر به درونیات و خصوصیات آدم‌ها نزدیک شود؟

ـ بله، فشارهای اعمال شده روی شخصیت‌ نمایش برای این است که آدم‌ها بیشتر نگاه کنند و در مقدمه کتاب آمده که نویسندگان کتاب فکر کردند که با تبدیل آن به نمایشنامه و اجرای تئاتر مخاطب بیشتری را از این وقایع مطلع کنند.

▪ وجود بی‌عدالتی باعث ضعیف شدن باورهای مذهبی و اعتقادی شخصیت‌ها می‌شود؟

ـ وقتی که فشارها و سختی‌ها زیاد می‌شود، شخص احساس می‌کند این امر تقصیر خداست و باعث خلل در ایمان و عقیده‌اش می‌شود.

▪ به مرز میان واقعیت و دروغ و زیرسوال رفتن و تبرئه شدن آدم‌ها هم در نمایش پرداخته می‌شود؟

ـ تبرئه شدن زیر سوال نمی‌رود، اما شخصیت‌ها معتقدند همه چیز دروغ است و فاصله بین دروغ و واقعیت آنقدر نزدیک به هم است که نمی‌توان آن را از یکدیگر تمیز داد و در دنیای ترسناکی زندگی می‌کنیم و کلی اتفاقات عجیب و غریب در دنیا رخ می‌دهد.

▪ با گروه ثابت کار می‌کنید؟

ـ از سال ۵۶ گروهم شکل گرفته است و خیلی از آدم‌ها آمدند و رفته‌اند. اما من و محمد اسکندری و پسرمان ثابت بودیم. در آمریکا هم همچنان گروهمان را حفظ کردیم و در ادامه بعد از بازگشت کار را با اعضای گروه نظیر محسن زهتاب، آزیتا لاچینی، فریبرز سمندرپور و ... ادامه دادیم و محمد اسکندری و مهوش افشارپناه نیز از جمله اعضای ثابت و دائمی در اکثر کارهای گروه هستند و پسرم عرشا مودبیان با من در زمینه موسیقی و دستیاری کارگردان به‌صورت ثابت کار می‌کند.

فرناز رهنما هم از بازیگران جوانی است که در چند کار آخرم به‌عنوان بازیگر حضور داشته است. یک‌سری از بازیگران را باتوجه به نیاز کارها استفاده می‌کنیم و این اجازه را به اعضای گروه می‌دهیم که در کارهای دیگران نیز حضور داشته باشند.

▪ مثل اینکه زمان اجرا، مدتی به تعویق افتاد. آیا تغییراتی در کار صورت گرفت؟

ـ بله، مدتی اجرای نمایش به تعویق افتاد و تنها تغییر، نبودن بهرام تشکر در گروه بازیگری بود که به‌علت سفر، نتوانست در گروه حاضر باشد و سام کبودوند، جانشین او شد و عمار تفتی هم برای اولین بار با گروه ما همکاری داشت.

احمد محمداسماعیلی