شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
کمدی به سبک چراغ خاموش
رامبد جوان پیش از آنکه بهعنوان کارگردان شناخته شود، برای همگی ما چهرهای آشنا بهعنوان بازیگری کمدی بود. بازیگری که سبک کاری و از همه مهمتر میمیک و حرکات مخصوصش، موجب شهرتش در طنزهای تلویزیونی در برهه خاصی شده بود. جوان در همان زمان درخشش در تلویزیون، ثابت کرد که قصد ندارد تماشاگر را با حرکات عجیب و غریب و لودگی به خنده وادارد بلکه طنز مورد علاقه وی، نوعی طنز کلاسیک محسوب میشد که گاها به فضای فانتزی کمدیهای دهه ۵۰ و ۶۰ سینمای جهان تنه میزد. جوان اما در کسوت کارگردانی،کارش را با مجموعه مناسبتی و برخلاف چیزی که از وی دیده بودیم،کاملا ملودرام به نام «گمگشته» آغاز کرد که چندان هم موفق نبود.
پس از آن وی اولین فیلم سینمایی خود را با عنوان «اسپاگتی در هشت دقیقه» ساخت که با وجود ساختار فانتزی گاها جالبش اثر چندان موفقی نبود و فضای بسیار شلوغ و سردرگمش، داستان اصلی را محو ساخته بود. در سال گذشته اما مجموعهای تلویزیونی با همه المانهای مورد علاقهاش ساخت-البته این مجموعه پس از ساخت فیلم مورد بحث ساخته شد اما زودتر از آن به پخش رسید-که اینبار و بر خلاف آثار پیشینش به دلیل فیلمنامه منسجم و ساختار به جا، چه در میان صاحبنظران و چه مخاطبان تلویزیون، اثری قابل اعتنا محسوب میشد.
آن هم با داستانی کاملا فانتزی:گروهی فضایی وارد زمین میشوند و ماموریت دارند که زمینیها را از آلودگی زمین منع کنند اما ناخواسته خود درگیر مناسبات انسانهای پیرامونشان قرار میشوند. «پسر آدم،دختر حوا» دومین تجربه جوان در عرصه سینماست. فیلمی باز هم کمدی که البته برخلاف اغلب کمدیهای سینمای ایران اثری قابل قبول و برتر محسوب میشود.
فیلم داستان دو وکیل تازهکار را بیان میکند به نامهای مینا بزرگمهر(مهناز افشار) و فرهود زندی(حامد کمیلی) که به دنبال اجاره دفتری هستند تا بهعنوان محل کار خود از آن استفاده کنند و باز هم برحسب اتفاق هر دوی اینها مشترکا دفتری را اجاره میکنند در حالیکه هیچیک از وکیل بودن دیگری خبر ندارند و تا پیش از درک ماجرا رفتار محترمانهای دارند اما به محض فهمیدن قضیه شروع میکنند به لجبازی با یکدیگر و شرط میگذارند که کسی که زودتر مسئول رسیدگی به پروندهای شود، میماند و دیگری رفتنی میشود.از همین خلاصه داستان متوجه دو نکته میشویم.
یکی اینکه مطابق الگوی چنین فیلمهایی در «پسر آدم،دختر حوا» نیز سیر وقایع بر مبنای اتفاق پیریزی شده و همه چیز اتفاقی صورت میگیرد. دومین نکته ایناست که فیلمنامه و فضاسازی اثر شباهت بسیاری به «آتش بس» تهمینه میلانی دارد که قابل انکار نیست. اما رامبد جوان بهدلیل سابقه بیشترش
در کمدی و شناخت بهترش از این نوع سینما از کلیشهها به سود خود استفاده کرده و در نهایت فیلمش را چند پلهای بالاتر از ساخته میلانی قرار میدهد.
بزرگترین امتیازی که «پسر آدم،دختر حوا» نسبت به «آتش بس» و سایر کمدیهای این روزهای سینما ما دارد، ساختار بصری کاملا متناسب و اتفاقا خوش ساختش نسبت به ساخت کمدی اثر است. در اکثر کمدیهای سینمای ما، کارگردانی مناسب، عنصر کاملا فراموش شدهای است که استفاده از آن گویا گناه کبیرهای به حساب میآید.
حتی در «آتش بس» که اثر موفقی هم محسوب میشود، کارگردانی میلانی به هر نوع فیلمی شباهت داشت بهجز کمدی. اما جوان در فیلم خود، ساختاری کاملا هماهنگ با ماهیت کمدیاش را حفظ کرده. این موفقیت در درجه اول مربوط میشود به فیلمبرداری بسیار خوب فرج حیدری که تقریبا در کمدیهای سینمای ایران اتفاق نادری محسوب میشود. دکوپاژ تمامی صحنهها به شدت استادانه است و البته ادای دینی به سینمای وایلدر بزرگ نیز محسوب میشود.
از سوی دیگر فضاسازی و طراحی صحنه روشن و دلانگیز آتوسا قلمفرسایی بهخصوص در فضاهای داخل دفتر است که حس کمیک سکانسها را به خوبی به مخاطب منتقل میکند. این عاملی بود که سالها در کمدیهای سینمای ایران به فراموشی سپرده شده بود حتی در آثار خوبی چون «مارمولک» و «بی پولی». اما امتیاز دیگر فیلم جوان نسبت به سایر کمدیهای سینمای این روزها، نوع طنز بهکار برده شده در بطن اثر و لحن جسورانه اکثر شوخیهای فیلم است. آن هم بدون اندکی ورود به شاخههای دیگر.
در کمدیهای این روزهای ما، کمدی موقعیت به گونه دیگری تعریف شده، بهطور مثال هرگاه فردی در برهه زمانی از فیلم،بدون مقدمه مزهپرانی کند یا احیانا شوخیهای کلامی نیز از خود بروز دهد،کارش جسورانه محسوب میشود. در فیلم رامبد جوان، فیلمنامهنویس بدون اندکی ابتذال و تکرارهای همیشگی چند تکیه کلام آزمون پس داده، شوخیهای خود را معطوف بر روابط و مشاغل اجتماعی پیرامونش میکند و آنها را به شکلی کاملا در لفافه اما گزنده، جسورانه و به شدت بامزه مطرح میکند.
کافی است تنها دقت کنید در شغل ناصر بهعنوان معاون خدمات فروش و پس از فروش یکی از کمپانیهای خودروسازی یا کارکرد گشت نیروی انتظامی در سکانس پایانی اثر! تمامی این شوخیهای به شدت مبدعانه، در مقاطعی کاملا بهجا و به شکلی کارآمد استفاده شدهاند و در ساختار اثر جان گرفتهاند. گفتم که «پسر آدم،دختر حوا» از کلیشهها به سود خود بهره جسته. با اندکی تامل در مییابید که فیلمنامه اثر، موضوعی به شدت تکراری دارد که بارها و در آثار مختلف و تنها با تغییر بازیگر ساخته شده.
اما هنر رامبد جوان در همین است که از دقیقه ۱۵ به بعد فیلمش، در مسیر این کلیشهها کمدیهای کلامی و موقعیت بعضا تابوشکنانه بهکار برده.همگی ما با دیدن چند سکانس آغازین تا آخرین سکانس فیلم را بدون اندکی زحمت و به شکلی تمام و کمال حدس خواهیم زد اما جوان با قرار دادن این موقعیتها، به فیلمش جان تازهای بخشیده. این بخش بخصوص در نیمساعت پایانی فیلم نمود بیشتری پیدا میکند.اینجاست که جوان آس تازهای رو میکند و به همان پایان کلیشهای شاخ و برگی اضافه میدهد تا تماشاگر غافلگیر شود.
بهطور مثال دقت کنید در سکانس دزدی دوجانبه ناصر و محبوبه از خانه یکدیگر و با همراهی مینا و فرهود یا سکانس فوقالعاده فالگوش ایستادن فرهود و رو شدن دستش که منجر میشود به گفتن سخنان جسته گریخته و مغشوشی از دهان وی که با یک ادای بسیار خوب از حامد کمیلی بیان میشود. دیالوگها و موقعیتهایی که در این سکانسها ایجاد و بیان میشوند، ایدهای به شدت نبوغآمیز و بامزه دارند که با وجود تلفیقشان با کلیشههای کسلکننده برای مخاطب ایرانی از سروشکل قانع کنندهای بهره میجویند و همین یک امتیاز بزرگ محسوب میشود، برای یک کمدی کم مدعا و سرگرمکننده. در کنار همه اینها باید اشاره کرد به هنرنمایی بازیگران محوری فیلم. در این فیلم پس از مدتها شاهد یک بازی بسیار خوب و راضیکننده هستیم از مهناز افشار که در این چند سال ثابت کرده اگر کارگردان هدایت درستی داشته باشد، میتواند بدرخشد.
از سوی دیگر یکی از بزرگترین امتیازات فیلم بازی واقعا بامزه و دیدنی حامد کمیلی است که یکی از بزرگترین امتیازات فیلم محسوب میشود و قطعا جزو بهترین نقشآفرینیهای کمدیهای سالیان اخیر سینمای ایران نیز محسوب میشود. در کنار بازی خود رامبد جوان که برعکس بازیهای سالیان اخیرش، بار کمدی قصه را بر دوش حامد کمیلی گذاشته و خود در نقشی نسبتا جدی اما در عین حال کمیک بازی جالبی دارد.
فیلم اما متاسفانه مشکلات بعضا درشتی نیز دارد که موجب شده فاصلهاش تا فیلم ایدهآل همچنان حفظ شود. بزرگترین این مشکلات ریتم بسیار کند روایی داستان است که در نیمساعت پایانی و با وجود ایدههای درخشان این بخش به شدت آزاردهنده است و میتوانست کوتاهتر باشد. فیلم سکانسهای اضافه بسیاری دارد بهخصوص آن بخش کاملا نامربوط و وصله شده مربوط به مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی که مشخص نیست چه کارکردی در پیشبرد داستان دارد؟!
مشکل دیگر همان ایده تکراری طرح اصلی داستان است که میتوانست با اندکی تغییر، فیلم بسیار بهتری را تحویلمان دهد. در کنار اینها باید از بازی نامناسب و انتخاب اشتباه فرامرز صدیقی برای نقش پدر مینا یاد کرد که اصلا کاراکتری اضافه هم هست. فیلم را یکبار بدون این شخصیت مرور کنید و ببینید تغییری در روند اصلی داستان-البته بهجز موعظه اخلاقی!- احساس میکنید یا خیر؟یا بازیهای کاملا تکراری و بدون اندکی تغییر از شیلا خداداد و لیلا اوتادی.
رامبد جوان با این فیلم ثابت کرد که کمدی را برعکس بسیاری از کارگردانان پر مدعا که با اثری شبه کمدی حیثیت چندین ساله خود را بر باد میدهند، بسیار خوب میشناسد و پتانسیل کشاندن مخاطب به سینما برای مشاهده اثری مفرح و اقناع کننده را دارد. «پسر آدم،دختر حوا» هر چند فیلم ایده آلی نیست و میتوانست خیلی بهتر باشد، اما در این وانفسای کمدیهای وحشتناکی چون« افراطیها» و «شیر و عسل» اثری قابل اعتنا و محترم از کارگردانی است که ادعایی ندارد و پس از مدتها کمدی ساخته که هم میتوان دوستش داشت و هم پس از خروج از سالن سینما حسرت پول بربادرفته را نخورد!
امیررضا تجویدی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس دولت حجاب رئیس جمهور نماز جمعه رئیسی گشت ارشاد دولت سیزدهم کارگران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی
سیل هواشناسی تهران کنکور شهرداری تهران سیستان و بلوچستان فضای مجازی سازمان سنجش قتل سلامت پلیس زنان
قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو خودرو قیمت خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ارز مسکن ایران خودرو تورم
کیومرث پوراحمد پایتخت تلویزیون خانواده سینمای ایران سریال ترانه علیدوستی فیلم کتاب مهران مدیری موسیقی سینما
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی تراکتور تیم ملی فوتسال ایران باشگاه پرسپولیس بارسلونا باشگاه استقلال
هوش مصنوعی گوگل سامسونگ اپل فناوری ربات نخبگان همراه اول ناسا فیلترینگ
سازمان غذا و دارو کاهش وزن مالاریا آلزایمر زوال عقل