یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مثل فرق میان دلسوزی و تخریب و توطئه


مثل فرق میان دلسوزی و تخریب و توطئه

اشاره ای برموضوع سینما نقد سازنده و سیاه نمایی

سینما هنر تاثیرگذاری است و همه چیز هم در آن از این اثر بخشی ویژه آغاز می شود. سینما، مدیوم مسلط و فراگیر و پرمخاطب قرن حاضر است و همین خصوصیات، برایش یک موقعیت بی بدیل فراهم آورده و آن را برای همگان، خاص و جدی و مطمح نظر قرارداده است.

بنابراین و بدون تردید، هنر سینما به عنوان یکی از جدی ترین و پرمخاطب ترین رسانه های جمعی درعصر کنونی می تواند نقش موثری دراصلاح کارکردهای اجتماعی داشته باشد و به مثابه دیده بانی برای ردیابی و پی گیری و رصد مسائل مختلف اجتماعی عمل کند و نقشی اصلاح گرانه برای خود تعریف نماید.

سینما می تواند با استعانت از ابزارهنر و کارکرد حداکثری آن در جذب مخاطب و سیطره بر ذهن و دیده و دل او به عنوان یک مصلح اجتماعی که با عبور از سطح به لایه های عمیق تر مسائل جامعه نفوذ و رسوخ می کند فرصتی را فراهم آورد تا زشتی ها و پلیدی ها و کم و کاستی های جامعه به طور دقیق تر و عمیق تر وجدی دیده شود و این خود اولین گام برای رفع نابسامانی های جامعه است.

اما شرط اینکه سینما بتواند به چنین موقعیتی نائل آید این است که برای خود نقشی اصلاح گرانه تعریف کند و نه حالتی مخرب و نابودکننده. که نتیجه موقعیت اول، بهبود و پیشرفت امور و محصول حالت دوم، سیاه نمایی و پسرفت است؛ هم برای سینما هم برای مخاطبان و جامعه.

چرا که سینما نقش غیر قابل انکار و مهمی درحفظ و ارتقای روحیه جمعی و شادابی و نشاط اجتماعی دارد و می تواند این نقش را با بی مسئولیتی، به عاملی برای کاهش پویایی جامعه و سیطره روح یأس و ناامیدی درمیان مخاطبانش تبدیل کند.

مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با جمعی از کارگردانان سینما در ۲۳خرداد سا ل۱۳۸۵ با بیانی دقیق و موشکافانه به این موضع اشاره می فرمایند و آن را تبیین می نمایند:

مضمون سینما باید درجهت اصلاح کشور و جامعه باشد؛ اگر انتقاد هم انجام می گیرد، این انتقاد با این نگاه باشد و آن وقت من تصور می کنم اختلافات برسر اینکه «آیا انتقاد بکنیم؟ اسم این انتقاد، سیاه نمایی یا نق نقوگری است یا نیست؟» کم خواهد شد؛ به خاطر اینکه وقتی نیت، نیت اصلاح و پیشرفت بود، این نیت خودش را در اثر نشان خواهد داد.

اما باید گفت بی تردید یکی از مواردی که باعث می شود سینما و سینماگر به این کارکرد اصلاح گرانه اجتماعی و رسالت مصلحانه عمومی خود واقف گردد و بدان نزدیک، این است که با مردم زمان و زمانه خودش مماس باشد و بتواند با آنها و برای آنها زندگی کند و به عبارت دیگر جامعه و مردم خودش را بشناسد و دوست داشته باشد.

اگر یک سینماگر مردم جامعه اش را نشناسد و یا آنها را دوست نداشته باشد این مسئله حتما در فیلمش نمود خواهد داشت و رخ عیان خواهد کرد. حتی در ناخودآگاه کارگردان و فیلم و مخاطب هم اثرگذار خواهد بود و اگر چنین موقعیتی پیش آید دیگر نمی توان از آن فیلمساز و فیلمش توقعاتی را داشت که ذیل عنوان نقد مصلحانه و خیرخواهانه و دلسوزانه بیان کردیم و نتیجه کار آن کارگردان همین چیزهایی خواهد شد که طی این سالها در نمونه های بیشمار از به اصطلاح سینماگران مردم گریز در فیلم های سیاه نمایانه شان شاهد بوده ایم.

بی شک، لازمه سینما و سینماگر مصلح این است که بیش و پیش از هرچیزی، جامعه و مردمش را بشناسد و دوست داشته باشد تا بتواند و بخواهد برای سلامت و سعادت بیشتر او،به اصلاحش مبادرت ورزد و الا تنها به پراکنش روح یأس و سیاه نمایی مفرط و مغرضانه روی خواهد آورد و دیگر...هیچ!

محمد قمی



همچنین مشاهده کنید