یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مشاركت سیاسی زنان و مسأله توكنیسم
به لحاظ تاریخی میتوان از سه دوره مشاركت سیاسی زنان در پیش از انقلاب نام برد كه اولی خصلت اشرافی داشته است. دیگری خصلت لیبرال داشته و سومی درونمایهای از رادیكالیسم را با خود حمل می كرده است...
«چرا رواست كه زنان به روی چارپایه دار بروند اما به روی چارپایه خطابه نه؟» المپ دوگوژ- حقوق زنان و شهروندی ۱۷۸۱
تجدد با غیریتتراشی و سنت با غیرتورزی دست به دست هم دادهاند تا كیش خانهنشینی را به زنان تحمیل كنند و آنان را به حوزه خصوصی بلكه اختصاصی برانند. به قول فردوسی:
زنان را بود بس همین یك هنر نشینند و زایند شیران نر
اما تاریخ مذكر لااقل از ماكیاولی به بعد سیاست را علم قدرت میداند. علم قبضه قدرت، حفظ قدرت و به كارگیری قدرت و آن را در كانون امر عمومی قرار میدهد. لذا با تفكیك و تمایز ساختاری بین امر خصوصی و امر عمومی زنان به حاشیه رانده و از عالم واقع و كشاكش قدرت در حوزه رئالپلتیكReal Politic دور شدند. به همین خاطر نسبت به قدرت و سیاست تصورات خاماندیشانهای پیدا كردهاند. اگر این تفسیر را از تاریخ مذكر بپذیریم، جز این است كه بخاطر تحمیل نقش خاصی بودهاست كه به زنان واگذار شده است؟ و از آنان خواسته شده است كه در تقسیم كار اجتماعی نقش خانهداری و پردهنشینی ایفا كنند.
البته بعضی غیر از این اعتقاد دارند و میگویند چه كسی از زنان به واقعیات روزمره و طبیعت نزدیكتر بوده، مثلاً پروین اعتصامی كه میگوید:
حدیث روشن ظلم شما و نكبت ما
حقیقت است چرا صحبت از مجاز كنیم
آیا در عالم تخیلات هورقلیایی سیر كرده یا مردانی كه به دنبال ناسیونالیسم رمانتیك رضاخانی و به دنبال مجاز رفتند و حتی جان خود را از دست دادند؟
پروین در ارتباط با واقعیات روزمره زندگی، كاملاً حقیقت را درمییابد. شعر او عینی است و ذرهای توهم در آن دیده نمیشود.
اساساً چرا سیاست را به قدرت تحویل كنیم و آن را به معنای قدمایی آن به كار نبریم كه بخشی از حكمت عملی است و هم عنان اخلاق، تدبیر منزل و زیباییشناسی است، آنگاه ولو با نگاه مردانه، سیاست مدن بسیار افیمینه میشود.
چندی پیش یكی از دولتمردان اروپایی گفته بود كه ما مردان چه گلی به سر تاریخ زدهایم جز آنكه جنگ و تجاوز و بمب وخرابی به ارمغان آوردهایم؟ بگذارید كمی هم تاریخ به دست زنان اداره شود. زنانی كه همواره منادی صلح، محیط زیست، حقوق بشر و جنبشهای آنتی سیستمیك بودهاند.
از مقدمات فوق كه بگذریم، بهتر است نگاهی به ایران خودمان داشته باشیم: در ایران مشاركت سیاسی زنان از الگوی واحدی برخوردار نیست در بعضی مناطق عشیرهسالاری (Tribalism) در آن حكمفرماست كه مردان قبیله نیز ناچارند از فرمان ریشسفیدان و كدخدایان قبیله اطاعت بكنند. در بیشتر مناطق ایران پاتریارشالیسم و مردسالاری به حدی قاهر است كه زنان به تبع پدران و شوهرانشان سیاست میورزند. همین مردسالاری عامل بازتولید سلطانیسم در سطح دولت است.
فقط در بعضی مناطق پیشرفته شهری كه زنان به واسط درآمد مستقل دارای تحرك عمودی اجتماعی هستند و نوعی تعهد تشكیلاتی نیز دارند متفرداً و بدون توكنیسم در سایه كنش های سیاسی به جایی رسیدهاند.
پس ناگزیریم برای تقویت مشاركت سیاسی زنان بر دو عامل فوق كه یكی ساختاری و دیگری فرایندی است تفوق یابیم. به لحاظ تاریخی نیز میتوان از سه دوره مشاركت سیاسی زنان در پیش از انقلاب نام برد كه اولی خصلت اشرافی داشته است. دیگری خصلت لیبرال داشته و سومی درونمایهای از رادیكالیسم را با خود حمل می كرده است.
مثلاً خانمها مریم فیروز فرمانفرما، مهناز افخمی، اشرف دهقانی میتوانند سمبل این سه دوره و نسل باشند. كه كمابیش با سرمشق اروپایی آن همخوانی دارند.
بعد از انقلاب شاهد دورهای از بسیج عمومی و مشاركت تودهای زنان، بدون هویت زنانگی آنان هستیم. اما بعد از دوم خرداد ۷۶ با تشكیل NGOهای زنانه، روزنامه و جراید زنانه، شاخههای حزبی زنانه و جنبشهای كمرمق فمنیستی شاهد تشخصیابی زنوارگی در مشاركت سیاسی هستیم.
سخن از توكنیسم شد. در سالهای اخیر این بحث در میان نخبگان به ویژه فعالان امور زنان بسیار رونق داشته است و با عباراتی نظیر فرصت ویژه، سیستم كتا و تبعیض مثبت از آن یاد میشده است. البته به دلیل سطحی كه این نوع بحثها بیشتر در آن طرح میشده است تبعیض مثبت برای خانمها بیشتر بدل به افزایش نمادهای سیاسی و نقش و سهم زنان در مناصب سیاسی و اجرایی میشده است. من در اینجا علاقهمندم اندكی در زمینه توكنیسم سخن بگویم و زنان را به بحث و گفتگو درباره توكنیسم دعوت كنم و در انتها تلاش خواهم كرد نظر خود را در این باره به اختصار بیان نمایم.
واژه توكن واژهای است آفریقایی كه وارد انگلیسی شده و معنای تحت اللفظی آن هدیه یا یادگاری است. معنای دیگرش ژتون است. مانند ژتون غذا یا كوپن بنزین كه میتواند جایگزین پول در بازار بشود. معنای جدیتر آن امتیاز یا امتیازدادن است . امتیاز چند نوع است بعضی امتیازها از پایین به بالادستیها میرسد مثل رانت، كه معمولاً آن را اشخاص بالادست میخورند. یا پاتروناژ كه مثل خون در رگهای نظام پاتریمونیال در گردش است. توكن را بالادستیها به پاییندستیها میدهند. توكنیسم هم در واقع هدیهگرایی یا امتیازگراییاست اگر قبول كنیم كه این امتیازها داده شود و به دنبال كسب آنها باشیم، توكنیست خواهیم شد. البته گاهی توكن جنبه نمایشی هم دارد و صوری است. یعنی قصدخرید و فروش ندارند، توكن میگیرند و بیشتر میخواهند مودت ایجاد كنند . به هرحال جنبه نمایشی آن غالب است مثلاً خانم چیللر را نخستوزیر میكنند اما قدرت اصلی دست ژنرالهای مرد است یا مثلاً برای جور بودن جنس در كابینه میخواهند دو نفر كرد در كابینه باشند، دو نفر بلوچ باشند، چند زن باشند، چند جوان هم باشند تا بتوانند بگویند كشور ما پیشرفته است یا دولت دموكراتی داریم.
حالا بیاییم این جنبه نمایشی توكن را كنار بگذاریم و برویم برجنبه واقعی آن بپردازیم و ببینیم توكنیسم خوب است یا بد، مثلاً سهمیهای برای مناطق محروم در دانشگاهها قرار بدهیم تا به توسعه كمك شود بیشتر این جنبه از توكنیسم مورد نظر من است نه جنبه نمایشی آن سئوال اصلی این است : آیا به زنان توكن بدهیم یا ندهیم؟
▪ چند نوع توكن داریم:
۱) توكن فیزیكی، مثلاًمسابقه دوی مختلط برگزار كنیم به زنها بگوییم در دوی دوهزارمتر ، صدمترجلوتر از مردها بایستند كه از آنها عقب نیفتند و مسابقه عادلانه باشد. این صدمتر را میگوییم توكن فیزیكی
۲) توكن ذهنی، این مربوط است به رقابت ذهنی یاحافظه برای شركت در رشتههای علمی وقتی شما گزینه جنسیت زن را علامت میزنید، خود به خود چند نمره بیشتر یا كمتر میگیرید. این امكانی كه به زنان داده میشود، یا از زنان سلب میشود، توكن ذهنی است.
▪ توكن ذهنی انواعدارد:
الف) قدرت تفكر انتقادی
ب) توانایی تحلیل
ج) قوت حافظه
۳) توكن اجتماعی كه ،مهمترین توكن است توكن اجتماعی ۴ نوع است : اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و حقوقی.
۳-۱) توكن اقتصادی ، مثل اینكه بانكها به زنانی كه میخواهند كار اقتصادی بكنند بیشتر از مردها وام بدهند و بهره كمتری از آنان بگیرند
۳-۲) توكن سیاسی، اینكه زنان توكن بگیرند و بتوانند بدون رقابت سیاسی و داشتن شرایط لازم وزیر بشوند یا در امور نظامی زنان در ارتش استخدام شوند و درجه ارشد بگیرند یا مردها چهارسال یكبار درجه بگیرند ولی زنان سه سال یكبار.
۳-۳) توكن فرهنگی، مثل اینكه به زنان اجازه داده بشود در امور فرهنگی توكن بگیرند. دولت به آنها امتیاز بدهد كه در رشته پزشكی جراح بشوند. البته ممكن است كسی پیش آنها نرود و بگوید من مغزم را دست دكتری كه از این طریق جراح شده نمیدهم این بحث دیگری است درحال حاضر هم ممكن است بعضی از زنان برای زایمان به دكتر مرد مراجعه كنند یا آشپز مرد را ترجیح بدهند.
۳-۴) توكن حقوقی مثل حق حضانت یاحق طلاق كه به زنان میدهند. البته این دیگر توكن نیست بلكه باید حق زنان بیشتر از مردان باشد یعنی زنان بتوانند مردان را طلاق بدهند. اما به فرض اینكه نام فامیل مادر روی اطفال نهاده شود (كه الان بعضی از فمنیستها روی آن اصرار دارند.)
آیا درست است كه زنان به دنبال توكن باشند؟ درچه زمینههایی توكن خوب است؟ درچه زمینهایی توكن بد؟ ممكن است كسی بگوید اساساً توكن گرفتن صحیح نیست بلكه باید زمینههای رقابت فراهم شود و باید توكنهای مردان را هم برداریم. چون توكنهای مردانه مانع فعالیت زنان است.
سعید حجاریان
- این مقاله به نشست بررسی نقش احزاب در توسعه مشاركت سیاسی زنان كه توسط كمیسیون زنان جبهه مشاركت ایران اسلامی در تاریخ ۱۲/۷/۱۳۸۵ برگزار گردید، ارائه شد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست