سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
یک اثر تربیتی آموزشی
"پسرک و وروجک خیالی" نمایشی است براساس نمایشنامه "دوگ برین" اثر میشل ولر، که با یک بازنویسی مجدد و دراماتورژی حمید کرمی بروجنی و با کارگردانی حامد اویسی در تالار هنر، روی صحنه است.
نمایشنامه این اثر درباره یک خانواده چهار نفره جامعه امروز است که پدر و مادر هر دو شاغل و به شدت درگیر کار و حرفه خود هستند. دو پسراین خانواده، نیک و تام مانند همه کودکان امروز در تنهایی خود و تحت تأثیر قوانین سختگیرانه و متداول آموزشی و تربیتی اعمال شده از سوی خانواده و مدرسه با مشکلات خاصی مواجه میشوند. قوانین سختگیرانهای که از یک سو با خطکشیها و مرزبندیهای محدود، مرتب از الگوی ثابتی صحبت میکند که القاکننده روشها و الگوهای زندگی منظم در دنیای واقعیت هستند، اما بالهای پرواز در دنیای تخیل چیزی که خلاقیت و شوق کودکانه از آن ریشه میگیرد، را میبندند.
در اصل نمایشنامه "دوگ برین"، تمام قوانین تربیتی و آموزشی برآمده از سیستمهای متداول تربیتی را به نوعی زیر سوال میبرد و با نگاهی روانشناسانه به تحلیل مشکلات کودکان در خانوادههای امروز میپردازد که چگونه شیوه منسوخ یک روش کلیشهای نظم محور تربیتی و رفتارهای نا آگاهانه و نادرست والدین و مربیان در جامعه به اصطلاح مدرن و امروزی میتواند ریشه بسیاری از مشکلات جزئی کودکان شود و نشان میدهد که بیاطلاعی و بیتوجهی والدین به کوچکترین مسایل کودکان و نداشتن شناخت صحیح از اصول روانشناسی کودکان میتوانند چگونه موجب ایجاد حس حسادت، رقابت، تنفر، تبعیض و در نهایت خشنونت و زد و خورد فیزیکی کودکان با یکدیگر شود.
این نمایشنامه هرچند درباره کودکان و مسایل آنهاست اما به نظر من، بیشتر از آن که مخاطبانش رده سنی کودکان و نوجوانان باشند، والدین هستند.
در این نمایش با اشاره به رفتارهای هیستیریک مادر و اختلاف نظرهای پدر و مادر نشان داده میشود چطور کودکان در چنین شرایطی به دلیل نداشتن احساس امنیت و آرامش به سمت خیال بافیهای بیش از حد و ساختن دنیای وهم آلود و ترسناک از اطراف خود میروند و دست به رفتاری دور از تصور و تعقل میزنند و موجودات خیالی که نقش حامیان و برآورده کننده آرزوهای و امیال درونی آنان هستند را، شکل میدهند.
در این نمایشنامه به خوبی نشان داده میشود رفتار ناآگاهانه و تبعیضآمیز پدر و مادر با فرزندان و تشویق و تنبیههای نادرست و بیموقع که سادهترین راه حل برای برخورد با مشکلات و مسایل کودکان است، میتواند در ابتدا موجب ظهور حس رقابت و حسادت در بین فرزندان و در نهایت منجر به اختلاف و درگیری میان آنان و ایجاد کینه و دشمنی شود.
در این اثر نیک و تام دو برادری هستند که حدود دو سال اختلاف سنی دارند، نیک که به واسطه بزرگتر بودنش همواره از سوی والدین، مسوولیت بیشتری در قبال انجام کارها و امور به عهدهاش گذاشته میشود، حس میکند حضور تام برادر کوچک موجب همه این دردسرها و محرومیت از احساسات پدر و مادرش شده و آنان تام را بیش از او دوست دارند. بنابراین او با کمک یک موجود خیالی در صدد آزار برادر کوچکتر و خراب کردن او در چشم پدر، مادر و مربیهایش بر میآید. تام هم به خاطر کوچکتر بودن و ضعفهایش ناخواسته باید مطیع برادر بزرگتر و گوش به امر او باشد.
نیک که در جایی از نمایشنامه هم مادر به آن اشاره میکند، پسرکی خیالباف است و در دنیای ذهنی خود دست به خلق موجودی به نام «دوگ برین» میزند که برای او همه خواستهها و آرزوهای برآمده از کمبودهایش را برآورده میکند. این موجود در نمایشنامه ولر به نام "دوگ برین" معرفی میشود؛ موجودی که نیک را تشویق به انجام کارهای بد و انتقامگیری از برادرش میکند.
نکته جالب، برخورد نمادین و روانشناسانه نویسنده در ارائه این موجود خیالی است. دوگ برین که تا پیش از این در ذهن یا ناخودآگاه نیک است، با تقویت حس رقابت و حسادت نیک، به بیرون یا به تعبیری به خودآگاه میآید، زمانی که نیک در برابر رفتار تحریکآمیزی از سوی پدر، مادر و معلم به طور علنی به برادر کوچکتر خود حسادت میکند و واکنش نشان میدهد.
در بخشی از نمایشنامه هم به این موضوع اشاره میشود که دوگ برین به نیک میگوید: تو خودت خواستی من از درونت بیام بیرون.
نقطه مقابل این شخصیت که موجب واکنشهای منفی و مختلف نیک به تام شده و در نهایت او را به سوی فرار از خانه تشویق میکند، وجود یک شخصیت مثبت به نام گودی باگز است که او هم از درون نیک میآید؛ درست وقتی که حس دوست داشتن و مسوولیت پذیریش نسبت به تام برادر کوچکتر باز میگردد و دیگر به دوگ برین (شخصیت منفی ) پاسخ نمیدهد و میخواهد او را از خود برای همیشه دور کند.
در اینجا نویسنده با یک حرکت سمبولیک نشان میدهد چگونه این حس یا در واقع شخصیت جایگرین حس یا شخصیت قبلی میشود؛ زمانی که نیک و تامی از خانه فرار میکنند و شرایط خاص، نیاز آن دو را به هم نشان میدهد و نیک در این شرایط مجبور میشود نقش حمایتگر را به خوبی برای برادر کوچکش ایفا کند و متوجه علاقه و اهمیت حضور تام در کنار خودش شود، در این صحنه است که گودی باگز ظاهر میشود و نکته جالب دیگر این است که نیک، هرگز مایل نیست شخصیت دوگ برین که نماد حس پنهان و نهفته درونش است، به تام نشان داده شود، اما در پایان گودی باگز شخصیتی که برآمده ازحس خوب نیک به برادرش است بروز میکند و تامی هم میتواند او را ببیند و گودی باگز در جواب نیک که میپرسد آیا تام هم تو را میبیند، میگوید: «بستگی به تو داره ... جالبه نه؟ تو اصلاً نذاشتی که اون چیزهای بد رو ببینه. ازت خوشم اومد. اما چرا نمیخوای خوبی درون تو رو ببینه؟»
در اجرای اویسی، تنها نام نمایش از دوگ برین به «پسرک و وروجک خیالی» تغییر نمیکند، بلکه نمایشنامه با تغییرات زیادی مواجه میشود که بخش عمدهای از این تغییرات به طور طبیعی تحت تأثیر محدودیتهایی بوده که گروه برحسب قوانین نظارتی اجرای تئاتر برای مخاطبان کودک در ایران با آن مواجه بوده است.
شخصیتهای دوگ برین و گودی باگز در این اجرا به وروجک خیالی و پاپا نوئل تبدیل شدهاند. همچنین در بازخوانی که از این متن ولر شده ما در پایان نمایش میبینیم شخصیت پاپانوئل (گودی باگز) همان پدر بچههاست که در قسمت پایانی نمایش برای انجام آزمایش و درمان به بیمارستان رفته بود و دراماتورژ یا کارگردان بدون دلیل مشخص و قابل قبولی تنها به منظور پیدا کردن راه حل منطقی برای بازگشت دوباره او به خانواده و به دلیل حذف صحنه آخر و کوتاه کردن نمایش، او را در قالب پاپانوئل به صحنه باز میگرداند.
متن ولر متنی متناسب اجرا برای مخاطبان کودک تالار هنر نیست و بیشتر یک نمایشنامه تربیتی آموزشی است که میتواند برای مخاطبان بزرگسال، والدین و مربیان مناسب باشد و نکات بارزی در شکل شخصیتپردازیها و نحوه روایت داستان وجود دارد که نشان دادن آن برای مخاطب کودک و نوجوان نه تنها مفید نیست بلکه بدآموزی هم میتواند داشته باشد.
از سوی دیگر وقتی گروه اجرایی در این متن تغییراتی را اعمال کردهاند، این نمایش با دوگانگیهای غیرمتعارفی مواجه شده است. از سویی نمایش تا صحنههای آخر کاملاً منطبق با نمایشنامه خارجی خود پیش میرود و از سوی دیگر با حذف، تغییرات اساسی و فشرده کردن روایت اتفاقات در صحنههای آخر و تأکید بر پایان بندی و نتیجهگیری اخلاقی، نمایش تازهای با کلیشههای رایج تئاتر کودک در ایران خلق شده است.
همچنین تغییر نام این نمایش به «وروجک خیالی» از همان ابتدا ذهن مخاطب را به سمت گونه مشخصی از نمایشهای متداول برای کودک و نوجوان هدایت میکند که میتوان با مطالعه نمایشنامه ولر با قاطعیت گفت اصلاً این نوع نمایشنامه به دنبال آن اهداف مشخص در آثار متداول نیست.
در بخش اجرایی از بازیهای ژستیک و غیرقابل باور برخی بازیگران نمایش که کاملاً بیانگر نبود شناخت از دنیای فانتزی بازیگری تئاتر کودکان است و تحت تأثیر بازیهای تیپیکال تلهتئاترها و مجموعههای تلویزیونی خارجی است، هم که بگذریم، نمیتوانیم از طراحی صحنه، نور و فضای اجرا بگذریم. چیزی که بازهم مانند بازخوانی متن موجب نوعی دوگانگی ناهمگون در کل اجرا شده است. نمایش از نظر ساختار اجرایی و فضاسازی به دلیل نداشتن طراحی صحنه متناسب با اجرا در یک بلاتکلیفی به سر میبرد و بر همین مبنا نمیتواند مخاطب خود را به باورپذیری برساند. از سویی کارگردان با بهرهگیری از پاساژهای موسیقیایی و صحنهسازیهای شاد سعی کرده به اجرایش یک حال و هوای دلچسب کودکانه و متناسب با سلیقه عادت داده شده مخاطب را بدهد و از سویی با ارائه بازیها و پایانبندی بسیار رئالیستی، ذهن مخاطبش را از فانتزی و جهان تخیلآور کودکانه دور میکند و به نظر میرسد این اجرا کاملاً با اشل مشخص و از پیش تعیین شدهای از برنامههای کودک و نوجوان تلویزیون ساخته شده و گروه اجرایی برای کودکانه کردن متنی که شاید اصلا مخاطبش کودکان نیستند، همه تلاش خود را کرده است و در این میان بازی بازیگر نقش تام که بیانگر شناخت بازیگرش از دنیای پیچیده کودکان و بازیگری در تئاتر کودک است، قابل توجه است.
فروغ سجادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست