یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

عقلانیت جایگزین عصبیت


عقلانیت جایگزین عصبیت

نگاهی به اقدام اخیر ۲۰۰ شخصیت ترک در اعتراف به فاجعه تاریخی کشتار ارامنه

از زمانی که «اورهان پاموک» رمان‌نویس معروف ترک و برنده جایزه نوبل ادبیات، در اظهارات گاه و بیگاه خود موضوع «پان‌ترکیسم» و عقاید ملی‌گرایان متصلب ترک را به چالش کشید حتی پنج سال بیشتر نمی‌گذرد، اما در همین پنج سال «چینی» ملی‌گرایی تَرَک‌هایی عمیق برداشته‌ است. زمانی حتی دولت ترکیه اجازه نمی‌داد درباره موضوع قتل‌عام ارامنه سخن گفته شود و سخن گفتن و اظهارنظر در این باره در حکم خیانت به میهن و گناهی نابخشودنی بود، از این‌رو هنگامی که «اورهان پاموک» نویسنده بزرگ این کشور، جایزه نوبل ادبیات دریافت کرد و وقتی که دانشگاه «تیلبورگ» هلند به این نویسنده بزرگ ترک دکترای افتخاری اعطا کرد، «مصطفی ایسن» وزیر فرهنگ ترکیه، در توصیف پاموک او را نویسنده‌ای بزرگ خواند، که متاسفانه عشق و علاقه‌ای به میهنش ندارد». دولت ترکیه در نهایت در اکتبر ۲۰۰۵ اجازه داد تا در دانشگاه «بیگلی» استانبول برای نخستین‌بار کنفرانسی درباره بررسی این واقعه تاریخی در داخل ترکیه تشکیل شود.

هر چند که در زمان برگزاری کنفرانس ده‌ها نفر با اجتماع در مقابل این دانشگاه به برگزاری این کنفرانس اعتراض کردند، اما در نهایت این کنفرانس برگزار شد. اما تمامی این تابوشکنی‌ها در سال‌های اخیر قابل مقایسه با اقدام اخیر ۲۰۰ نفر از نویسندگان، مورخان، اساتید دانشگاه و هنرمندان ترک نیست. در ماه گذشته میلادی در اقدامی بدیع ۲۰۰ نفر از شخصیت‌های مطرح و برجسته ترکیه با راه‌اندازی یک سایت اینترنتی و نوشتن یک بیانیه تاریخی، شرمساری و تاسف خود را از «فاجعه» کشتار ارامنه اعلام داشته‌اند و ضرورت ایجاد فضا و زمینه‌ای سیاسی و اجتماعی برای بحث بر سر این واقعه تاریخی را مورد تاکید قرار دادند. تفاوت اقدام اخیر ۲۰۰ شخصیت ترک با اقدام‌هایی که در بخش نخست این نوشتار مورد اشاره قرار گرفت در این است که برای نخستین‌بار در تاریخ ۹۰ سال اخیر در ترکیه، عده‌ای به‌طور آشکارا و با صدور بیانیه‌ای رسمی و گذاشتن آن بر روی اینترنت، توجه افکار عمومی ترکیه به بحث درباره واقعه کشتار ارامنه را خواستار شده‌اند. واقعیت اینکه چرا در چنین مقطعی تاریخی این اقدام به وقوع پیوسته است جای تامل دارد. از جمله آنکه:

۱)‌ واقعه کشتار ارامنه دیرسالی است که یکی از موانع عمده در روابط ترکیه و جهان غرب و به‌ویژه اتحادیه اروپاست. برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا (از جمله فرانسه و بلژیک) این واقعه تاریخی را مورد شناسایی رسمی قرار داده‌اند و اعضای این اتحادیه به طور جدی از دولت ترکیه می‌خواهند تا این واقعه تاریخی را به رسمیت شناخته و بابت آن پوزش بطلبد و درصدد جبران آن برآید (موضوع غرامت) اما دولت ترکیه همواره از زیر بار شناسایی این واقعه تاریخی طفره رفته است. پرواضح است که لابی ارمنی نقش پررنگی در ایجاد این فشار در محافل اروپایی داشته است، به‌گونه‌ای که دولت ترکیه به صرافت این حقیقت پی برده است که بدون تابوشکنی از روی این موضوع و دست برداشتن از رویکرد متصلبانه از آن نمی‌تواند امیدواری چندانی به پایان دامنه مناقشات تاریخی، حقوقی سیاسی روی این موضوع داشته باشد.

۲) ضرورت‌های منطقه‌ای و باز شدن یخ روابط ترکیه و ارمنستان در ماه‌های گذشته به‌گونه‌ای بوده که برای نخستین بار در تاریخ ۹۰ سال گذشته عبدالله گل رئیس‌جمهور ترکیه در ماه سپتامبر سال جاری به بهانه دیدار دو تیم فوتبال ترکیه و ارمنستان، به ایروان سفر کرد و قرار است در سال آتی نیز «سرژ سرکیسیان» رئیس‌جمهور ارمنستان برای دیدار برگشت تیم‌ملی فوتبال دو کشور به استانبول سفر کند. از سوی دیگر دولت ترکیه در ماه‌های گذشته طرح جدیدی برای امنیت و ثبات قفقاز ارائه داده است که اجرایی شدن این طرح بدون ارمنستان و ایجاد روابط عادی با این کشور میسر نخواهد بود، به عبارت دیگر توجه به دیپلماسی منطقه‌ای ترکیه که در شش سال اخیر و همزمان با به قدرت رسیدن اسلامگرایان حزب عدالت و توسعه، افزایش قابل ملاحظه‌ای یافته است، عادی‌سازی روابط ترکیه و ارمنستان را بیش از پیش ضروری ساخته است. ترک‌ها تلاش دارند تا با توجه بیشتر به منطقه خاورمیانه و قفقاز و ایجاد رابطه گرم‌تر با روسیه، توان بازیگری خود را ارتقا دهند به‌طوری که در مواجهه با اتحادیه اروپا و هنگامی که بحث عضویت آنکارا در این اتحادیه مطرح می‌شود، دولتمردان و نخبگان قاره سبز، ترکیه‌ای را در مقابل خود ببینند که دارای یک نقش بی‌بدیل در منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز است و پر واضح است که عضویت چنین ترکیه‌ای در اتحادیه اروپا در حکم ایجاد صلح و ثبات در این مناطق به نظر خواهد آمد.

۳) قدرت جامعه مدنی ترکیه در سال‌های اخیر رشد قابل ملاحظه‌ای یافته است. این رشد که همزمان در بخش اقتصادی – صنعتی و اجتماعی – فرهنگی بوده است بستر مناسبی را برای ابتکارهای غیردولتی و نهادهای مدنی و اعمال سیاست‌های مستقلانه از سوی آنها ایجاد کرده است. اقدام اخیر ۲۰۰ شخصیت مشهور و معروف ترکیه، به‌رغم اینکه با مخالفت رجب طیب‌اردوغان نخست‌وزیر ترکیه و بخشی از احزاب ملی‌گرا (از جمله حزب حرکت ملی (MHP) مواجه شد، باری بود که جامعه مدنی و بخش غیردولتی این کشور را از دوش دولت این کشور برداشت. به عبارت بهتر یکی از کارکردهای مهم نهادهای مدنی ورود و دخول به حوزه مباحثی است که امکان ورود دولت در آن حوزه‌ها با موانع، حساسیت‌ها و چالش‌های خاص روبه‌رو است. البته این بدان معنا نیست که این اقدام ۲۰۰ شخصیت ترکیه با هماهنگی پشت‌پرده با دولت ترکیه بوده است.، بلکه کارکرد نهادهای مدنی ایجاب می‌کند که این نهادها نیز به طور نانوشته و غیردستوری نقش خود را در گذر از پیچ‌های صعب تاریخی ایفا کنند. از این منظر اقدام ۲۰۰ شخصیت ترکیه نه تنها چالشی علیه دولت آنکارا نیست بلکه به‌نظر می‌رسد این اقدام با برداشتن تابوی این موضوع از سطح اجتماع ترکیه و کاستن از دامنه حساسیت‌های روی این موضوع می‌تواند در نهایت زمینه پذیرش این موضوع از سوی دولت ترکیه را هموارتر کند، به‌گونه‌ای که با این زمینه‌سازی، اعتراف یا پذیرش به این واقعه از سوی دولت ترکیه نه در حکم یک عقب‌نشینی فضاحت‌بار بلکه به شکل یک اقدام معقول و معمول به‌نظر آید.

از سوی دیگر این اقدام شخصیت‌های ترکیه می‌تواند تا حدودی با تلطیف فضای بین‌المللی به نفع ترکیه امکان قضاوت بهتر وجدان جامعه جهانی را میسرتر کند. به عبارت بهتر هنگامی که افکار عمومی جهانی (به‌ویژه افکار عمومی ارامنه) با این واقعیت روبه‌رو می‌شوند که در داخل ترکیه عده‌ای با پذیرش این موضوع و فاجعه خواندن آن به بخشی از مسوولیت تاریخی و بین‌المللی خود به‌عنوان نخبگان آن جامعه، پی برده و درصدد جبران آن هستند، قطعا این امر می‌تواند در کاهش عکس‌العمل‌های دفعی و ضد ترک در بخشی از بدنه جامعه ارامنه نیز موثر باشد و زمینه نزدیکی دو بخش میانه‌رو و واقع‌گرای دو جامعه ترک و ارمنی را به یکدیگر مهیاتر کند.

یکی از موانعی که به‌طور تاریخی در بالا بردن دیوار بی‌اعتمادی بین دو ملت ترک و ارمنی موثر بوده است تابو بودن بحث بر سر این موضوع در هر دو جامعه بوده است به‌گونه‌ای که در ترکیه بحث بر سر این موضوع تابو بوده و دولت آنکارا سیاست انکار یا لااقل سکوت را درباره این واقعه در پیش گرفته است و از سوی دیگر در جامعه ارامنه نیز قرائت رسمی از این واقعه تاریخی تقدس یافته است به گونه‌ای که هر نوع برداشت یا تفسیر غیر از آنچه که در آمارهای رسمی و دولتی از این موضوع وجود داشته است (از جمله میزان کشتگان این حادثه، انکار خشونت‌های متقابل ارامنه علیه ترک‌ها و آذری‌ها و...) مشمول طرد و نفی قرار گرفته است. بنابراین اقدام این دسته از نخبگان ترک در جامعه ترکیه به سهم خود قدمی است که می‌تواند از هر دو سو موضوع کشتار ارامنه به دست امپراتوری عثمانی را از حالت احساسی (در بین جامعه ارامنه) و حیثیتی (در درون جامعه ترکیه) خارج کرده و عقلانیتی تاریخی را جایگزین برداشت‌های متصلبانه درباره این موضوع کند و در نهایت آنکه واقعه کشتار ارامنه برگ سیاهی از تاریخ است که باید آن را خواند و در عین حال بدون اینکه آن را هیزم شعله‌ور ساختن احساسات انتقام‌جویانه یا نژادی کرد، آن را مهملی برای ایجاد عقلانیت در میان جوامع بشری، ضرورت احترام به حقوق‌بشر، مبارزه با پدیده نژاد‌پرستی و بیگانه هراسی و از همه مهمتر عبرت تاریخی برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه در حال و یا آینده کرد.

مازیار آقازاده



همچنین مشاهده کنید