پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نزدیكی نا ممكن


نزدیكی نا ممكن

محاسبات استراتژیكی و همچنین روش های پیگیری و مكانیسم تحقق هدف های سیاست خارجی آمریكا و ایران طی چند دهه گذشته, در ارتباط با «قطاع انرژی» Energy Ellipse كه بنابر بعضی از تعاریف جغرافیایی از آسیای مركزی و حوزه خزر در شمال تا آسیای جنوب غربی, در شرق و حوزه خلیج فارس و شمال آفریقا در جنوب گسترده است, علاوه بر مجموعه ای از عوامل متفاوت همواره تحت تاثیر مستقیم مناسبات متقابل و طبیعت این مناسبات قرار داشته است

این تاثیرپذیری متقابل، اهمیت روابط دو كشور و یا فقدان آن را در تدوین سیاست خارجی هر یك به نحو محسوسی ارتقا داده است. به عنوان مثال ایران و موضوع ایران طی ۴ دهه گذشته از جمله مسائل جدی مطرح شده در انتخابات ریاست جمهوری آمریكا بوده است.بررسی تطبیقی این روابط و ترسیم خطوط فرضی موازی و نقاط مقابله ای كه دو كشور در گذشته به آن رسیده اند می تواند تا حدودی مسیر تحولات آینده و تغییرات محتمل در روند مناسبات دو كشور را روشن سازد. با توجه به اندازه های دو كشور طبیعتاً تاثیرگذاری آمریكا بر خط مشی و یا روند تغییرات سیاسی ایران بیشتر بوده است تا تاثیر متقابل ایران بر آمریكا. از این لحاظ، تحلیل تطبیقی سیاست خارجی و روش های تعقیب هدف های سیاسی این كشور را با ذكر جزئیات بیشتر دنبال می كنیم.از دیدگاه منافع ملی آمریكا، منابع انرژی این منطقه عامل درجه یك در تدوین هدف ها و اتخاذ سیاست هایی بوده است كه این كشور از زمان جنگ دوم جهانی به این سو در پیش گرفته است. هدف نهایی آمریكا در این ارتباط، اعمال كنترل مستمر بر منابع نفت و گاز منطقه، تضمین امنیت مسیرهای انتقال نفت و گاز به بازارهای مصرف و همچنین پیشگیری از افزایش نفوذ هر كشوری بوده است كه می توانسته در نهایت تحقق دو هدف برشمرده در بالا را با مخاطره جدی روبه رو سازد. اهمیت تامین این هدف ها در معادلات استراتژیكی آمریكا هزینه های تامین آن را به هر میزان تاكنون توجیه كرده است. چنانكه در فاصله كوتاهی پس از خاتمه جنگ دوم جهانی، هاری ترومن رئیس جمهوری (دموكرات) وقت آمریكا دستور داد به منظور مقابله با تهدیدهای ناشی از گسترش نفوذ اتحاد جماهیر شوروی سابق و حركت نظامی این كشور به سوی شرق و مناطق نفت خیز خلیج فارس طی عملیات محرمانه ای كه جزئیات آن پس از گذشت بیش از ۴۰ سال چندی پیش از سوی كنگره آمریكا منتشر شد، سلاح های انفجاری هسته ای و مواد رادیواكتیودار در این مناطق مستقر شوند.نگرانی عمده آمریكا در آن زمان متوجه افزایش خطر شوروی و احتمال اخلال این كشور در كنترل آمریكا و هم پیمانان غربی واشینگتن بر منابع نفت خلیج فارس بود.ترومن قبل از مبادرت به صدور دستورالعمل مزبور به استالین رسماً اخطار كرده بود كه ارتش سرخ را از مناطق شمال غربی و آذربایجان ایران فرابخواند. بسیاری از كارشناسان سیاسی اعتقاد دارند كه ایستادگی ترومن عامل عمده در رفع اشغال ایران به وسیله ارتش سرخ بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم بوده است.افزایش حضور آمریكا در خاورمیانه طی دو دهه پنجاه و شصت همچنان ادامه یافت. افزایش بنیه نظامی و قدرت اقتصادی ایران طی دهه هفتاد میلادی و توسعه همكاری های تهران _ واشینگتن از یك سو و از سوی دیگر كاهش نسبی نفوذ سیاسی _ نظامی شوروی در جنوب آسیا و منطقه خلیج فارس موجب شد كه آمریكا مسئولیت تامین بخشی از هدف های سیاسی خارجی خود را در منطقه به ایران واگذار كند.منجمله تامین راه آبی خلیج فارس و گشوده نگاه داشتن تنگه هرمز كه هدف درجه یك امنیت ملی ایران محسوب می شد. در آن تاریخ ایران با تولید متوسط روزانه ۶ میلیون بشكه نفت با فاصله كمی پس از عربستان، دومین صادركننده بزرگ نفت اوپك بود و درآمدهای رو به افزایش نفتی كشور عامل اصلی تامین هزینه های برنامه های توسعه اقتصادی و افزایش بنیه نظامی محسوب می شود. ایران در آن زمان متحد عمده منطقه ای آمریكا به شمار می رفت و در بسیاری از جهات هدف های استراتژیكی دو كشور در مسیرهای موازی قرار داشت. با پشت سر گذاشتن یك دوره بحران در روابط ایران و آمریكا كه با روی كار آمدن كندی اتخاذ و به نخست وزیری علی امینی در ایران انجامید و تا حدودی در دوران كوتاه رئیس جمهوری لیندون جانسون ترمیم شده بود، روابط تهران _ واشینگتن در دوران رئیس جمهوری ریچارد نیكسون به نزدیكی سنتی سابق برگشت و طبیعت آن به همكاری های استراتژیكی مابین دو هم پیمان عمده ارتقا یافت. به دستور نیكسون رئیس جمهوری (جمهوریخواه) آمریكا، دست های ایران برای انجام خریدهای تسلیحاتی از آمریكا بدون اعمال هر محدودیتی باز گذاشته شد. از این لحاظ تامین نیازهای نیروهای مسلح ایران، معادل تامین نیازهای ارتش آمریكا تلقی شده و تولیدكنندگان آمریكایی سفارشات دریافتی از جانب ایران را سفارشات «خودی» قلمداد می كردند.تحویل یكصد فروند هواپیمای جنگنده فوق پیشرفته موسوم به تام كت مجهز به موشك های فوق العاده فونیكس كه بازمانده آنها در جنگ با عراق به نحو موثری به كار گرفته شد، همچنین امضای قرارداد خرید ۲ فروند ناو جنگی موسوم به اسپرانس (یكی از دو ناو سفارش شده از جانب ایران پس از لغو قراردادهای خریدهای نظامی ایران از آمریكا، از جانب دولت موقت بازرگان پس از تكمیل به ارتش آمریكا فروخته شد و در سال ۱۹۸۸ میلادی شلیك یك موشك ضدهوایی از عرشه این ناو به سقوط یك فروند هواپیمای مسافری ایران بر فراز آب های خلیج فارس انجامید. حادثه ای كه به سهم خود پایان سریع تر جنگ ایران و عراق را نزدیك تر كرد.) در كنار اجازه دریافت سایر تجهیزاتی كه حتی كشورهای عضو پیمان آتلانتیك شمالی (NATO) نیز هنوز در اختیار نداشتند، نشانه اهمیت همكاری های امنیتی ایران و آمریكا در منطقه در آن دوران است.در این زمان نیروهای ایران و آمریكا به عنوان قدرت های مكمل یكدیگر عمل می كردند. نقش آمریكا تامین بخش عمده ای از تجهیزات نظامی مورد نیاز ارتش ایران و آموزش پرسنل آن بود و مسئولیت متقابل ایران كنترل امنیت منطقه با تكیه بر نیروهای نظامی بود. معادلات امنیتی _ سیاسی آمریكا در منطقه در آغاز نیمه دوم دهه هفتاد در نتیجه دو تحول عمده كه جداگانه در ایران و آمریكا شكل گرفت تغییر یافت و ادامه همكاری های واشینگتن _ تهران كه تدریجاً با بروز تردیدهایی در مراكز نظامی و سیاسی آمریكا نسبت به تغییرات سیاست خارجی ایران، به خصوص هدف های امنیتی آن از مسیر متعارف خارج می شد در یك روند محسوس و متوالی رو به سردی گذاشت.تحول اول، حركت ایران برای دست یافتن به قدرت نظامی فوق العاده ای بود كه ظرفیت های آن از تامین نیازهای امنیتی منطقه فراتر می رفت و در نتیجه مطابق تحلیل های پاره ای مراكز آمریكایی می توانست به جای همكاری با واشینگتن در حفظ امنیت متعارف منطقه، به تحمیل شرایط امنیتی تازه از جانب ایران بینجامد. در شكل تازه، ایران تدریجاً از ایفای نقش هم پیمان و حافظ محلی امنیت منطقه فاصله می گرفت و در كنار طرح حقوق مستقل از منافع و یا دیدگاه های استراتژیكی آمریكا، پی جوی هدف هایی می شد كه الزاماً اولویت های سیاست خارجی آمریكا نمی توانست باشد.در كنار افزایش چشمگیر قدرت نظامی، رشد اقتصادی ایران نیز سرعت گرفته بود و با دست یافتن ایران به ارقام ۱۲ تا ۱۴ درصد رشد سالانه، در فاصله سال های ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ قدرت اقتصادی و پولی ایران مسیر ظهور قدرت منطقه ای تازه ای را هموار می سازد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.