جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دستاوردهای درهم آمیختن موسیقی و فرهنگ ها


دستاوردهای درهم آمیختن موسیقی و فرهنگ ها

تحلیل موسیقی از وجوه مختلف در گفتگو با مصطفی رزاق کریمی در فیلم «حس پنهان»

وقتی وارد دفتر کوچک و خوش دکورش شدم، در حالی که چشمانم ناخودآگاه قفسه‌های کتاب را جستجو می‌کرد، گوش‌هایم داشت از شدت ذوق و البته کمی تعجب، سیخ می‌شد. اشتباه نمی‌کردم نوایی که بر گوشم می‌نشست یکی از والس‌های اشتراوس بود. به آرامی روی کاناپه نشستم تا «مصطفی رزاق‌کریمی» که رفته‌ بود چای بیاورد بازگردد.

مصطفی رزاق‌کریمی سال‌ها در آلمان تحصیل کرده ‌است. او ابتدا برای تحصیل در رشته معماری به آلمان سفر کرده ‌بود اما گرایشات خاص او موجب می‌شود استادش او را به تحصیل در رشته سینما ترغیب کند. وی پس از ساخت چند مستند در آلمان و اتریش به ایران باز می‌گردد و ضمن ادامه فعالیت در حیطه مستند به عنوان اولین تجربه سینمایی خود فیلم «حس پنهان» را می‌سازد که هم اکنون بر پرده سینماست.

مصطفی رزاق‌کریمی در جایی رشد و تحصیل می‌کند که مهد موسیقی است. جایی که نمی‌توان بدون متاثر شدن از جادوی موسیقی زندگی کرد. فیلم «حس پنهان» نیز متاثر از آنچه رزاق‌کریمی در طول این سال‌ها دریافت کرده از موسیقی قابل توجهی برخوردار است.

«حس پنهان» قصه‌ای تک محوری ندارد. این فیلم از داستان‌های مختلفی تشکیل شده که در مجموع فضایی ملموس را به مخاطب ارائه می‌دهد. در این فیلم ابتدا با زوجی مواجه می‌شویم که به لحاظ حرفه‌ای، اجتماعی و مالی به مراتب بالایی دست یافته‌اند. زوجی که در خانه‌ای مجلل با دکوراسیونی مدرن زندگی می‌کنند و دغدغه‌های مرسوم در قصه‌های روز را ندارند؛ جز اینکه مرد خانواده طلب فرزند می‌کند و زن به دلیل تجربه ناموفق و تلخی که داشته از این امر سر باز می‌زند. در طول قصه به طور تصادفی مرد با خواهر و برادری برخورد می‌کند که از قشر دیگری از اجتماع هستند. جوانانی که با تلاش فراوان سعی دارند دغدغه‌های مرسوم قشر ضعیف جامعه را از خود برانند. او با دیدن این خواهر و برادر چنان که گویی دنیای گمشده خود را یافته باشد به آن‌ها دل بسته و در حفظ ارتباط می‌کوشد اما برادر که از بیماری افسردگی رنج می‌برد با این موضوع مخالف است. برادر، خواهر را که با تمام وجود می‌ستاید و او را شخصیتی بسیار قوی‌تر از خود می‌پندارد از این ارتباط باز می‌دارد اما خواهر در سردرگمی عشق از تصمیم عاجز است. از سوی دیگر مرد و زندگی‌اش هم در آتش این ارتباط در حال سوختن است با این حال در نهایت این برادر بیمار دختر است که قربانی سرنوشت می‌شود!

با این مقدمه پای صحبت‌های مصطفی رزاق‌کریمی می‌نشینیم تا از موسیقی فیلم «حس پنهان» و نظراتش در این خصوص بیشتر مطلع شویم.

▪ از قرار معلوم پرورش یافتن در جایی که مهد موسیقی خوانده می‌شود کار خود را کرده و همچنان متاثر از این روحیه با موسیقی زندگی می‌کنید.

ـ زندگی کردن با موسیقی چیزی نیست که مختص جا و مکان خاصی باشد اما قرار گرفتن در شرایطی که اشاره کردید در تربیت این گرایش به شدت موثر بوده است.

▪ کاملاً هوشمندانه به زیربنای موضوع اشاره کردید. بنابراین اجازه بدهید به جزئیات بیشتری رجوع کنیم و این سوال را مطرح کنم که مفهوم تربیت موسیقیایی از نظر شما چگونه تشریح می‌شود و اصلاً جایگاه آن در زندگی چیست؟

ـ ببینید انسان فطرتاً تمایلات متعددی دارد که یکی از این تمایلات متوجه موضوعات زیبایی شناختی است. در واقع هر انسانی فطرتاً جذب زیبایی می‌شود. این زیبایی عروسک دوران کودکی را در بر می‌گیرد تا ساختمان‌ها، بنا‌ها، دکوراسیون، طبیعت و حتی لباس‌های زیبا. نوای خوش هم یکی از این زیبایی‌هاست. ما ناخود‌آگاه با شنیدن هر صدای خشنی گوش‌هایمان را می‌گیریم و به شنیدن هر نوا و صوت و صدای گوش‌نوازی جذب می‌شویم اما همین صدای زیبا هم ترکیب‌ها و شکل‌های متعددی دارد. اگر در فضایی قرار بگیریم که صداها با اصول علمی و هنری کنار هم قرار گرفته باشند به تدریج گوش‌ها به تربیت موسیقیایی مورد اشاره شما خواهد رسید و همین موضوع باعث می‌شود سطح توقع از نوای زیبا هم در نمودار ترقی یافته‌تری قرار گیرد اما اگر در فضایی قرار بگیریم که موسیقی و نوای شنیده شده در سطح پایین‌تری قرار داشته باشد یقیناً مدارج کسب شده هم به همان اندازه پایین خواهد بود. به همین دلیل، امروزه در سطح جهان اولویت قرار دادن موسیقی کلاسیک در برنامه‌های آموزشی و شنیداری مثل رادیو و صدا و سیما از برنامه‌های اصلی محسوب می‌شود.

▪ و تاکید بسیاری هم در ارتباط این موضوع با رشد فرهنگی شده است.

ـ بله! چون ارتباط زنجیره‌ای بسیار محکمی بین موضوعات هنری و فرهنگی وجود دارد.

▪ آیا موسیقی سنتی ما نیز می‌تواند نقشی که از موسیقی کلاسیک ارائه شد را در عرصه فرهنگی ایفا کند؟

ـ یقیناً! موسیقی سنتی ما نوای بسیار زیبا و گوش‌نوازی دارد. ضمن اینکه با دقت و فراست بسیار بالایی رشد و تکامل پیدا کرده است. یکی از موضوعات مهم در دنیا استوار کردن موسیقی محلی و فولکوریک است و در این راه هزینه‌ها و بودجه‌های بسیار صرف می‌شود. موسیقی سنتی خوشبختانه در حرکت خود جوش خود توانسته ضمن کسب یک جایگاه فنی و علمی موسیقی محلی را هم زیر لوای خود گرفته و از فراموشی نجات دهد. این ارزش فرهنگی موسیقی ما را می‌رساند که باید ارج نهاده شود. از سوی دیگر پیوند عظیمی که بین عقاید و باورهای ملی ـ مذهبی ما و نوع استفاده از موسیقی در جامعه و هنرمندان وجود دارد کاربردی خاص برای موسیقی ما رقم زده که باید آن را ارج نهاد. چرا که در عرصه فرهنگ بسیار کاراتر و موثرتر است. به یاد بیاوریم اساتید متعددی که پیش از دست بردن به آلات موسیقی‌شان وضو می‌گرفتند. البته این وجوه خاص و ذکر آن‌ها نباید به رد کردن انواع دیگر موسیقی شود. موسیقی کلاسیک هم از ویژگی‌های به خصوصی برخوردار است که توجه به آن موجب به دست آوردن زنجیره‌ای گسترده‌تر از هنر خواهد شد.

▪ آیا ما توانسته‌ایم در عرصه موسیقی فیلم چنان که شایسته و لازم است رشد کنیم؟ ارزیابی شما از کاربرد موسیقی در فیلم‌های تولید داخل چیست؟

ـ به دلیل مدت‌ها دوری از ایران شاید چنان که باید نتوانم به این سوال شما پاسخ قاطعی بدهم. اما آنچه به مختصر دیده‌ام هم خوب بوده و هم بد. در حقیقت بعضاً شاهد استفاده ابزاری بوده‌ایم اما در غالب موارد می‌توان گفت موسیقی بنا به دیدگاه و نگاه فنی به کار گرفته شده است.

▪ تا مدت‌ها بحث استفاده از موسیقی اصیل و موسیقی غربی یا حتی موسیقی الکترونیک بحث داغ محافل تخصصی بوده است. گاهی مطلق‌گرایی استفاده از هر یک را مطلقاً رد می‌کرده و دیگری را جایگزین می‌دانسته و یا استفاده از موسیقی اصیل را به طور کلی در سینما غیر کاربردی و یا نامناسب می‌خوانده است اما شاید بتوان موسیقی «هزار دستان» ساخته زنده یاد استاد مرتضی حنانه را نقطه پایانی بر این بحث‌ها و نقطه عطفی در عرصه موسیقی معرفی کرد. ایشان به طور شگفت‌آوری موسیقی اصیل و ارکسترال غربی را در هم آمیخته و نوایی خارق‌العاده به وجود آوردند که برای دنیای موسیقی بسیار تحسین برانگیز بوده و البته هست. برخورد دنیای موسیقی کلاسیک با چنین ابداعاتی اصولاً چگونه است؟

ـ دنیای هنر هر لحظه در حال گسترده‌تر شدن است و در این گستردگی فرهنگ‌های مختلف را نیز به یکدیگر پیوند می‌زند. امروزه برای هنر هیچ چارچوبی نمی‌توان قائل بود. موسیقی هم به عنوان یکی از هنرهای مبدا چنان در این عرصه پیشتاز می‌باشد که شگفتی را به حد اعلای خود رسانده است. بله! موضوعی که اشاره می‌کنید در دنیا شکل گرفته است و من بسیار خوشحالم که می‌شنوم در ایران هم سال‌ها پیش این حرکت شکل گرفته است. این حرکت را در حاصل امروزی موسیقی می‌توان لمس کرد و به آن مباهات ورزید.

▪ مدت‌ها به کار مستند مشغول بوده‌اید. چگونگی استفاده از موسیقی در کار مستند را برای ما تشریح کنید.

ـ در کار مستند یکی از ویژگی‌ها، بیشتر شنیده شدن موسیقی است. در یک فیلم مستند کمتر از دیالوگ استفاده می‌شود. حتی امروزه از نریشن هم کمتر استفاده می‌شود. در این راستا می‌توان به فیلم عظیم «رژه پنگون‌ها» اشاره کرد که اصلاً بار مفهومی به موسیقی فیلم بستگی کامل دارد. نکته دیگر در کار مستند تنوع موسیقی است. در این گونه آثار بنا به موقعیت‌هایی که تصویر می‌شود و جغرافیایی که ارائه می‌‌گردد اصولاً از موسیقی محلی و فولکوریک، برای احیای حس اصلی فضا سود می‌جوییم. در حقیقت یکی از اهداف فیلم مستند، ارائه اطلاعات است و به کار گرفتن موسیقی محلی نیز در همین راستا قرار می‌گیرد مثلاً وقتی فیلمی از ایل بختیاری ساخته می‌شود استفاده از هر نوع موسیقی جزء موسیقی بختیاری به کار کاملاً لطمه می‌زند. بنابراین موسیقی در فیلم‌های مستند مانند هر بحث دیگری دقیقاً باید بر موازین تحقیقی استوار باشد.

▪ و اما سینما و فیلم «حس پنهان». در این فیلم از موسیقی کاملاً استفاده مطلوب شده است. موسیقی با شخصیت‌پردازی‌ها و خط رویایی قصه در هم می‌آمیزد و می‌توان گفت تماشاگر را در تماشای فیلمی که خط روایی متغیری دارد یاری می‌دهد. نگاه خود شما به موسیقی فیلمتان بنا به چه ساختاری شکل گرفت؟

ـ برای من جای خوشحالی زیادی است که منتقدی چون شما این زاویه از ساختار فیلم را با این دقت بیان می‌کند. واقعیت این است که نوع قصه در شکل‌گیری ساختار موسیقیایی فیلم بسیار موثر بوده است و من این شانس را داشته‌ام که آهنگساز فیلم این رابطه را به دقت در‌یافت کرده است. فضا‌هایی که در فیلم تصویر می‌شود شناسنامه‌ای نزدیک به شرایط جغرافیایی در یک اثر مستند دارد. در این شرایط، موسیقی نمی‌تواند از یک ریتم بخصوص برخوردار شود. در صحبت‌هایی هم که با آهنگساز فیلم داشتیم این نکته از مهمترین موضوعات به شمار می‌رفت که ایشان با تبحر از عهده آن بر آمد. وقتی من موسیقی نهایی فیلم را بر روی تصاویر مورد بازبینی قرار دادم واقعاً خرسند بودم که آنچه از موسیقی فیلم در ذهن داشتم در آمده است.

مرتضی محمدیان