دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
فوتبال, هنر, اخلاق و تفکر

اگر نگاهی ارگانیسمی به اجتماع داشته باشیم و تمام اعضا و جوارج آن را همچون اعضا و جوارح موجودی زنده که با هماهنگی یکدیگر کار میکنند و نقش و از کارافتادگی یک یا بخشی از این اعضا به ناکارآمدی کل سیستم زنده منجر خواهد شد، ناکارآمدی سیستم آموزشی به عنوان مغز متفکر یک اجتماع، ناکارآمدی کل ارگانیسم اجتماعی را به همراه خواهد داشت. در این نوشتار آموزش اخلاق را نیز جزیی از سیستم آموزشی لحاظ میکنم. اخلاق به منزله چسبی، متصلکننده اجزا و ارگانهای مختلف اجتماعی است که نبود آن باعث گسستگی و از هم پاشیدگی نهادهای مختلف اجتماعی میشود و با نبود آن آیندهای را برای هیچکس و هیچ نهادی نمیتوان متصور شد. تفکر نیز به منزله پر پرواز برای اجتماعی است که قصد رفتن و رسیدن به افقهای تازه را دارد. مباد روزی که جامعهای از اخلاق و تفکر تهی شود و فرصتطلبی، ریا و لومپنیزم عادت کند.
اخلاق و تفکر با دستورالعمل و سفارش در جامعه تولید نمیشود. این دو میتوانند منشأ برکات و اثرات بسیار مبارکی شوند و جامعه را از مهلکه مشکلات رهایی بخشند. بلاشک جامعه اخلاقی و متفکر بار آوردن، مستلزم یک سیستم آموزشی بسیار پویا و قوی است که از کارشناسان و برنامهریزان خبره تشکیل شده باشند که هنر متفکرانه و مسوولانه زندگی کردن را در یک روند و رویه طولانی و پر زحمت به کودکان، نوجوانان و جوانان بیاموزانند و جامعه را به سوی توسعه پایدار و همچنین زندگی شهروندی و مدنی سوق دهند.
بر تراند راسل حدود ۶۰ سال پیش به اهمیت تفکر فلسفی در آموزش کودکان اشاره داشته است و امروزه شکلگیری این نوع آموزش در جوامع مدرن به یک سنت آموزشی تبدیل شده است.
پرسشی بار آوردن کودکان به همراه مسوول پروری در آنان نوید جامعهای روبه جلو را میدهد که نه تعمیق میشود و نه اجبار و زور در آن راهی پیدا میکند. با این مقدمه میخواهم به اینجا برسم که درجامعه ما تا چه حد به روند اخلاقی و متفکر بار آوردن دانشآموزان و دانشجویان توجه میشود؛ سیستمهای آموزشی کهنه و فرسوده که تنها از بر کردن را میآموزند و خوب تست زدن را.
نبود برنامههای منسجم آموزشی و تنها فکر ورود به عرصههای دانشگاهی برای به دست آوردن شغلی بهتر به سم مهلکی برای سیستم آموزشی بدل شده است. تبدیل شدن سیستم آموزشی به یک تجارتخانه بزرگ که تنها هدفش بیرون دادن فارغالتحصیلان بدون تحلیل و تنها همراه با یک مدرک که برای ارتزاق است، هدف عالی و مطلوب آموزشگاهها و دانشگاههای ما محسوب میشوند. نبود تجزیه و تحلیل در رشتههای مربوط و تنها داشتن محفوظات مربوط به رشتههای مورد نظر دردی را درمان نکرده است و تنها به رفع و رجوع نیازهای روزمره میپردازد، ولی فلسفه تاسیس آموزشگاهها و دانشگاهها تنها رفع نیازهای معیشتی نبوده و در کنار آن و مهمتر از آن بار آوردن جامعهای مسوول و متفکر بوده است. با این حال سیستم آموزشی ما به ماشین غولپیکر و بیدروپیکری تبدیل شده است که تنها هزینهها را میبلعد و انسانهایی ابزاری بار میآورد که تنها به فکر این هستند که با رشته تحصیلی خود ارتزاق کنند بدون این که به تعالی فکری، فلسفی و فرهنگی جامعه خود بیندیشند، چرا که اساسا برای این کار تربیت نشدهاند. (بگذریم از استثناهایی که در کشور ما همیشه جور بقیه را کشیدهاند). این همه در صورتی است که عوامل مخرب دیگری دخالت نکند و همین هدف جزیی را نیز از این مراکز نگیرد.
میگویند: «بهشت را به بها دهند و نه به بهانه» اما وضعیت کنونی، وضعیت جابهجایی و واژگونی در «بها» و ارزشهاست. بهشت زمینی که امروز در درجه اول متعلق به ورزشکاران پا به توپ یا آکتورهای آنچنانی است، به چه بهایی به دست آمده است؟ نمیگوییم فعالیت آنها ضدارزشی است، بلکه حرف این است که معیار ارزشها، مبنای اخلاقی ندارد
پدیده پرداختهای چند صدمیلیونی به بازیکنان تیمهای ورزشی بخصوص فوتبال و برخی بازیگران سینمایی به بلایی جدید برای سیستم آموزشی کشور تبدیل شده است. چگونه میشود دانشآموز و دانشجو را به خواندن درسی ترغیب کرد که هدف اصلی از انجام آن ایجاد ارتزاق و معشیت تعریف شده است؛ در حالی که همسن و سالان آنها در تیمهای فوتبال و فیلمهای سینمایی، دستمزدهای نجومی دریافت میکنند؟ این درآمدهای نجومی گاهی برای بازیکنان فوتبال و هنرپیشههایی است که در کار خود و در مقایسه با خبرگان این فنون در دنیای حرفهای در نازلترین سطح قرار دارند و حتی فن خود را نیز ناشیانه ارائه میکنند.
عدم تناسب و توازن بین درآمد فوتبالیستها و هنرپیشههای سینما از یک سو و دیگر اقشار جامعه از سوی دیگر نوعی دلزدگی را ایجاد میکند و در این وانفسای اخلاق چگونه میشود جامعه دانشآموزی و دانشجویی را ترغیب به زحمت کشیدن و دود چراغ خوردن کرد؟ حقوق یک استاد تمام وقت دانشگاه که دارای سابقه بالایی است و تالیفات و مقالات متعددی در مجلات داخلی و خارجی دارد در طول یک سال با نهایت خوشبینی به یک بیستم حقوق فوتبالیستها و هنرپیشههای سوپراستار هم نمیرسد. در حالی که تاثیرگذاری که یک معلم با یک سال تجربه درسی میتواند برانسانها بگذارد، قابل مقایسه با این افراد نیست.
نوبر آن که اغلب باشگاههای فوتبال ما دولتی هستند و در حقیقت حقوق آنها از کیسه مردم که با انواع مشکلات مالی روبه رو هستند، پرداخت میشود. درخصوص هنرپیشگان سوپراستار هم که وضع مشخص است و با توجه به زیبایی چهره و نه معیار مشخص هنری و آکادمیک، دستمزدها و وامهای آنچنانی دریافت میکنند. ضربالمثل قدیمی که میگوید: «گل بود به سبزه نیز آراسته شد» در اینجا صدق میکند.
سیکل معیوب آموزشی که فقط تکنیسنهای ابزاری تولید میکرد حالا دیگر کمکم این کارکرد ابتدایی خود را نیز از دست میدهد، چرا که برای رسیدن به ثروت فقط یک سال فوتبالیستها و سوپراستارها چند سال باید دودچراغ و خوندل خورد و آیا بهتر نیست به جای این همه زحمت کشیدن، فوتبالیست یا آکتور سینما شد؟
میگویند: «بهشت را به بها دهند و نه به بهانه»، اما وضعیت کنونی، وضعیت جابهجایی و واژگونی در «بها» و ارزشهاست. بهشت زمینی که امروز در درجه اول متعلق به ورزشکاران پا به توپ یا آکتورهای آنچنانی است، به چه بهایی به دست آمده است؟ نمیگوییم فعالیت آنها ضدارزشی است بلکه حرف این است که میزان و معیار ارزشها، مبنایی اخلاقی ندارد.
علیرضا محمدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست