دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
مجله ویستا

نگاهی به فرایند توسعه در ۱۲ سال اخیر


نگاهی به فرایند توسعه در ۱۲ سال اخیر

توسعه صرفاً به معنای افزایش تولید ناخالص ملی GDP نیست توسعه باید پایدار باشد لذا توسعه مبتنی بر تخریب محیط زیست, مصرف مقروضانه , بهره برداری از منابع طبیعی کمیاب بدون مصرف مناسب درآمدها نمی تواند پایدار باشد

توسعه صرفاً به معنای افزایش تولید ناخالص ملی (GDP) نیست. توسعه باید پایدار باشد؛لذا توسعه مبتنی بر تخریب محیط زیست، مصرف مقروضانه ، بهره برداری از منابع طبیعی کمیاب بدون مصرف مناسب درآمدها نمی تواند پایدار باشد.

تفاوت های عمده ای در استراتژی های توسعه وجود دارد که به نوبه خود پیامدها را متفاوت می کند. اولین تفاوت به نوع برداشت از خود توسعه بازمی گردد. توسعه صرفاً به معنای افزایش تولید ناخالص ملی (GDP) نیست. توسعه باید پایدار باشد؛لذا توسعه مبتنی بر تخریب محیط زیست، مصرف مقروضانه ، بهره برداری از منابع طبیعی کمیاب بدون مصرف مناسب درآمدها نمی تواند پایدار باشد.

از سوی دیگر توسعه باید همه جانبه و فراگیر باشد؛ یعنی همه مردم را در بر بگیرد وهمه وادیهای وجودی اجتماع را شامل شود در غیر این صورت حداقل اکثریت شهروندان باید منتفع شوند وتا جائیکه ممکن است مسائل وموضوعات مختلف را شامل شود . لذا دولت ها می توانند به وسیله همه شمولی فزاینده رشد را بیشتر کنند.

باارزش ترین منابع کشور، مردم آن کشور است. بنابراین ضروری است تضمین شود که هر کس از طریق دارایی خود به حیات خود به طور مناسب ادامه دهد و اگر کسی با کمبود وفقر مواجه شد دولت به اوکمک نماید تا زیست شرافتمندانه اش دچار خدشه نشود .

با توجه به مقدمه فوق در بین هشت دولت حاکم بر سرنوشت مردم ایران بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۸ هر کدام از دولتها راه خود را طی کرده اند. چیزیکه در این بین جالب می نماید تز دولت چابک یا غیر فربه خاتمی است که متاسفانه با تعریف بسیار حقیرانه ای که از این موضوع و نهاد دولت ارائه شد دولت را تا اسفل السافلین ذلالت وبی مسئولیتی کشاند وحتی کار را به جایی رساندند که مردم را تفیلی های زاید دولت دانستند که از دوره شیرخوارگی عبور نکرده وهنوز از پستان مادر تغذیه می کند .تئورسین های این دولت راه برون رفت از این مشکل را قطع این پیوند دانسته وبه یکباره اقدام به لغو وممنوعیت هرگونه استخدام ، قطع حمایت های اصولی وزیربنایی دولت از نیازمندان ،واگذاری بهترین وسوداورترین منابع ملی از معادن گرفته تا کشاورزی وصنعت وشرکتهای تجاری به ثمن بخس به بخش خصوصی آنهم با تعریف خاص خودشان از بخش خصوصی (خواص بارگاه) ،ایجاد موج ناسزا وبدگویی از ثروت ملی "نفت " که خداوند به سبب وجود مبارک ۱۴ معصوم پاک این ثروت را در اختیار ما مسلمانان قرار داده است تا محتاج اجانب نگردیم که متاسفانه دولت خاتمی با راه انداختن حجم وسیعی از تخریب سعی در واگذاری این نعمت الهی به دولتهای غربی و اعوان وانصار خویش نمود که اگر نبود لطف خداوند وپاکدستی و رشادت دکتر احمدی نژاد ان قراردادهای وحشتناک که روی قرار دادهای گلستان وترکمن چای را سفید کرده است هنوز خون ملت ایران را می مکید.جالب اینجاست که اقایان با این دست ودلبازی منابع ملی به غرب نسبت به ملت شریف ایران نهایت خست را به خرج می دادند و صاحبان این منابع را تفیلی وسربار دولت می دانستند .

دومین تفاوت عمده بین دولت های فوق الذکر به نقش دولت در ترویج توسعه مرتبط است از نظر دکتر احمدی نژاد نقش دولت در زیرساخت ها و آموزش و فناوری نوین بسیار حیاتی است لذا دولت باید بنیان انقلاب اینترنت و بیوتکنولوژی مدرن را در اختیار بگیرد وموجبات بالندگی ان را فراهم کرده ودسترسی مردم به استفاده از تکنولوژی مدرن را تسهیل نماید .جالب اینجاست که در دوران خاتمی صف های طویل ثبت نام برای موبایل وسایر تکنولوژیهای نو نمایانگر ایجاد محدودیت در عرضه این صنعت به مردم بود اما امروزه به مدد همت ودانش اقای دکتر احمدی نژاد نه از ان صف ها خبری هست نه از لیستهای انتظار فرسایشی ودسترسی به تکنولوژی مدرن بسیار سهل واسان شده است.

چیزیکه امروزه به جد رئیس دولت پیگیری میکند پژوهشهای دانشگاه هاست تا پایه های یک انقلاب علمی را پی ریزی کرده و میلیون ها نفر را از موهبت این پیشرفت ها بهره مند سازد.یا در راستای ایجاد مشاغل جدید و صنایع نوین وام های دولت به صنایع کوچک بسیار محوری بوده اند.

تفاوت دیگر این است که دکتر احمدی نژاد به دولت قوی همراه با قدرت اجرایی بالا و نیرومند اعتقاد دارد که در راستای ارتقائ سطح رفاه جامعه وخدمت به مردم سر از پا نشناسد و خادم تمام وقت مردم ایران باشد .در حالیکه خاتمی دولت ضعیف بی مسئولیت را میپسندید ودر ۸سال حاکمیت خود دولت حداقلی را تبلیغ وتمام اهتمام خود را صرف کاستن از توان وتلاش وتکاپو ی دولت نمود .مثلا در مدت حاکمیت خاتمی استخدام مطلقا ممنوع شده بود ، وظایف حاکمیتی تعطیل ووظایف تصدی گری به شدت رواج یافته بود .

النهایه باید دانست هم اکنون ترویج وحمایت از رشد پایدار بسیار سخت تر از هر زمانی است. داشتن یک برنامه منسجم که نه تنها رشد بیشتر بلکه عدالت اجتماعی را نیز نوید دهد از ضرورت بالایی برخوردار است برنامه های توسعه ایی که تا کنون در کشور اجرا شده برنامه توسعه عدالت محور دکتر احمدی نژاد از زیربنای علمی بیشتری برخوردار بوده وبا تقاضاها وشرایط کشور ما سنخیت بیشتری دارد .

دکتر م. فتحی زاده