دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

تناقض های رفتاری دولت در ارتباط با برنامه چهارم


تناقض های رفتاری دولت در ارتباط با برنامه چهارم

یکی از شیوه های کارآمدسازی برنامه های توسعه ای استفاده از قابلیت های برنامه ریزی غلتان است که به برنامه ریزان این امکان را می دهد تا پس از سپری شدن مدت زمان مشخصی از برنامه با بررسی شراطی اقتصادی میزان انطباق پیش بینی های صورت گرفته

اقتصاد ایران به عقیده بسیاری از کارشناسان از قواعد کلی و پذیرفته شده علم اقتصاد چندان پیروی نمی کند و همین نکته اقتصاد کشورمان را به نمونه درخور تاملی برای بررسی های تئوریک تبدیل کرده است .

واقعیت آن است که پیچیدگیهای فراوان و تاثیرپذیری اقتصاد ایران از عوامل پیدا و پنهان و بی شمار به حدی است که آن را به یکی از غیرقابل پیش بینی ترین سیستمهای اقتصاد جهان مبدل کرده است .

چنین ساختاری آکنده است از پارادوکسها و سئوالات بی پاسخی که شاید فقط در برابر آن بتوان گفت : « اینجا ایران است با همه اقتضائات و استلزاماتش » .

در این نوشتار اشاره ای گذرا خواهیم داشت به ۴ مورد از این نمونه ها با این توضیح که ارائه گزارش عملکرد دولت در سال نخست برنامه چهارم توسعه بهانه ای شده است برای طرح پرسشهای چهارگانه در مورد این برنامه .

● شرایط متغیر اهداف ثابت

یکی از شیوه های کارآمدسازی برنامه های توسعه ای استفاده از قابلیت های برنامه ریزی غلتان است که به برنامه ریزان این امکان را می دهد تا پس از سپری شدن مدت زمان مشخصی از برنامه با بررسی شراطی اقتصادی میزان انطباق پیش بینی های صورت گرفته در زمان تدوین برنامه با واقعیتهای روز و درصد موفقیت مجریان در تحقق اهداف برنامه تغییرات لازم را دراهداف تاکتیکها و راهبردهای برنامه ایجاد کنند تا در زمان باقیمانده برنامه با واقعگرایی بیشتری اجرا شود.

حال با درنظرگرفتن امکان استفاده از چنین روشهایی و بررسی شرایط اقتصادی امروز کشور این سئوال پیش می آید که باوجود تحولات و تغییرات گسترده ای که در وضعیت اقتصادی ایران چه در زمینه شاخصهای کمی مانند درآمد حاصل از نفت و چه در حوزه زیرساختهای قانونی مانند ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ بوجود آمده است چرا دردولت حتی صحبت و نشانه ای از تصمیم برای ایجاد تغییراتی در برنامه چهارم توسعه به چشم نمی خورد به عبارت دیگر چرا در اهداف و شاخصهای مهم برنامه مانند رشد اقتصادی رشد ارزش افزوده بخش صنعت کنترل تورم و رشد نقدینگی که در برنامه چهارم با استناد به قیمت ۲۸ دلاری برای هر بشکه نفت تعیین شده بودند هیچ تغییری حاصل نمی شود.

در برنامه چهارم قیمت توسعه قیمت متوسط هر بشکه نفت ۲۸ دلار پیش بینی شده و بااین قیمت رسیدن به رشد اقتصادی ۸ درصدی به عنوان هدف تعیین شده است ولی بنا بر آمارهای موجود متوسط قیمت نفت در سالهای برنامه چهارم حدود ۷۰ دلار است . بنابر این دوباره باید بر این سئوال تاکید کرد که چرا تغییری در شاخصها و اهداف برنامه ایجاد نمی شود

● چالش در تحقق اهداف فعلی

با درنظر گرفتن تمامی توضیحات ارائه شده در پرسش پیشین برخی منتقدان سختگیر و بدبین معتقدند باید پیش از طرح چنین سئوالی پرسید : اساسا دولت باید توضیح دهد که با وجودرشد بی سابقه و چشمگیر شاخصهای درآمدی مانند قیمت نفت چرا همان اهداف قبلی برنامه هم محقق نشده است به دیگر سخن این سئوال خود را به ما تحمیل می کند که باوجود ناکامی اقتصاد ایران درتحقق اهداف فعلی برنامه چهارم چه مجالی برای تغییر و ارتقا این اهداف باقی می ماند

● برنامه چهارم با اهدافی بلندپروازانه !

رئیس جمهور در حاشیه ارائه گزارش عملکرد اولین سال اجرای برنامه چهارم اهداف این برنامه را بسیاربلندپروازانه و نشانه بیگانگی تدوین کنندگان آن با ظرفیتهای اقتصادی دانست . وی همچنین تصریح کرده است که تحقق این اهداف با منابعی که دراختیار دولت قرار می گیرد میسر نیست و برای نیل به این شاخصها باید اعتباراتی بسیار کلانتر دراختیار مجریان قرار داده شود.

حال این سئوال مطرح می شود که اگر دولت برنامه چهارم را غیرواقع بینانه و دوراز واقعیتهای اقتصاد کشور برآورد می کند چرا تا به حال اقدامی برای تغییر و یا دست کم تصحیح آن انجام نداده است برنامه چهارم در درون خود مکانیزمهای روشنی برای تصحیح برنامه تعبیه کرده است و دولت می تواند بااستفاده از همین روشها برنامه ای را که به زعم خود غیرعملی می داند به حیطه اجرا و عمل نزدیک کند.

● طی مسیر ۲۰ ساله در ۱۰ سال

پاسخ به پرسش گذشته زمانی دشوارتر می شود که در جایی دیگر و زمانی دیگر از زبان رئیس دولت شنیده می شود که اهداف سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور بسیار پایین تر از سطح توانمندیهای دولت است . به اعتقاد رئیس جمهور تنظیم کنندگان این سند بر اساس توانائیهای خود و برخی ارتباطات مادی اطراف خودشان سند چشم انداز را تنظیم کرده اند و دولت نهم می تواند در زمان کمتر از ۲۰ سال به اهداف آن برسد . در تقابل این ۲ اظهار نظر این پرسش پیش می آید که دولتی که توانایی پیمودن راهی ۲۰ ساله را در زمانی کمتر از آن دارد چرا و چگونه دستیابی به اهداف برنامه چهارم را خارج از حد توان خود می داند یکی از دلایل ترسیم افقهای نه چندان عالی در سند چشم انداز اتکا تدوین کنندگان بر ارتباطات و محاسبات صرفا مادی دانسته شده است بنابر این نقیض این گزاره به این شکل است که با تکیه بر ارتباطاتی فرامادی می توان بر محدودیتهای مادی و مالی غلبه کرد پس چگونه است که تحقق اهداف برنامه ناممکن می نماید .

سپهر عابدی