چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
هنر یا سلاخی
در تاریخ هنر، از آغاز تاكنون، شاهد رویدادهای مختلفی بودهایم كه هر كدام هر از چند گاهی ظهور كرده، سپس جای خود را به رویكردی دیگر و گرایشی دیگر داده است. اما در هیچ برههای از زمان، هنر، شأن و منزلت انسان را قربانی محبوبیت خود نكرده است. زمانی كه فتوریستها در بیانیهای موجودیت خود را اعلام كردند، باعث بروز یكسری اغتشاشات و اعتراضات در ایتالیا شدند؛ هنر اندی وارهل در آمریكای دهه ۶۰ شور و هیجانی بیسابقه میان عدهای از مردم (اكثراً هنرمندان و هنردوستان جوان) و بهت و حیرت (میان هنرمندان قدیمیتر و پایبند به ارزشهای سنتی) بهوجود آورد. اما حالا كه به گذشته نگاه میكنیم، آن اغتشاشات و هیجانات روحی در برابر هنری كه از انسان، سلب انسانیت میكند، بسیار ساده و مبتذل بهنظر میرسند در دنیائی كه معیارهای ارزشی و محبوبیتها، به ایجاد جنجال و هیجان و ناآرامی وابسته است، نباید هم انتظاری بیش از این داشت كه هنرمندی (اگر بتوان به چنین كسی نام هنرمند داد) با سلاخی كردن اجساد مردگان و نمایش آنها در معرض دید عموم، بخواهد محبوبیتی به دست آورد؛ چرا كه وی به دنیای غرب تعلق دارد، به جامعهای كه محكوم به زوال است. جامعه منحطی كه از درون پوسیده و از برون، نمائی ناهنجار و زشت دارد. پوسیدگی این جامعه چنان آشكار است كه نیازی به توضیح نیست. در بیاهمیتترین حوادث تا مهمترینشان، و در ابتدائیترینشان نیز میتوان ابتذال را دید؛ جامعهای بیمار كه معیارهای اخلاقیاش، نه ارزشهای انسانی، كه ایجاد آشوب و هیجان است. جامعهای كه نمونه عصیانش، امثال «هاگنس» هستند. جامعه بیبند و بار و بیاخلاقی كه در آن، هدف، وسیله را توجیه میكند و نیازی به گفتن نیست كه این هدف، چیزی جز كسب محبوبیت و شهرت و اعتباری كذائی نیست. معرفی هاگنس و نمایشگاههایش در این مبحث، به منظور تجلیل از وی و تأئید كارهایش نیست. برای آن كه بتوانیم به ارزش آفتاب پی ببریم و نور را درك كنیم، باید كه از تاریكی و ظلمت معنائی واقعی و حقیقی ارائه دهیم؛ ترفندهای تاریكی را بشناسیم و كرمهای شبتابش را فانوس نپنداریم. شخصیت مبتذل «فن هاگنس» و بیشرمیهای افسار گسیختهاش، نمونهای روشن از انحطاط فرهنگ غرب است. وی نماینده جامعهای ابلیسزده و بیمار است، جامعهای كه از درون پوسیده و نشان بارز این پوسیدگی و انحطاط، جسدهای آویزان شده انسانها در نمایشگاه «دنیای اجساد» است. «دنیای اجساد»، عنوان نمایشگاهیست كه تاكنون در شهرهای زیادی در آلمان از جمله در مانهایم، كلن، اوبرهاوزن، برلین و همچنین در چند كشور خارجی برپا شده است.آثار ارائه شده در این نمایشگاه، از اجساد پدر ؟ ستیزه شده انسانها تشكیل شده است، اجسادی كه «گونتر فن هاگنس» (Gunter von Hagens) به روش خاص خودش و پس از سالها تحقیق به شكل كنونی آماده كرده است. برپائی این نمایشگاه تاكنون باعث شكلگیری مناقشات و درگیریهای بسیاری در كشور آلمان شده است و مهمترین مخالفان آن، حقوقدانان و مقامات روحانی كلیسا هستند.چندی پیش كه هاگنس قصد داشت نمایشگاهش را در مونیخ برپا كند، درگیری شدیدی میان حقوقدانان این شهر و وكلای فن هاگنس رخ داده حقوقدانان یاد شده از همان روزهای نخستین، این نمایشگاه را محكوم كردند و خواستار ممنوع كردن آن از سوی حراست شدند. موضع حقوقدانان واضح و شفاف بود: از نظر قواعد حقوقی و معیارهای اجتماعی ـ اخلاقی، اجساد باید دفن شوند، حتی جسدهائی كه برای تحقیق و تدریس دانشجویان به انستیتوهای كالبدشناسی سپرده میشوند، از این قانون مستثنا نیستند، زیرا اینگونه اجساد به محض پایان رسیدن تحقیقات و مد نظر نبودن اهداف علمی، باید بسرعت به خاك سپرده شوند تا شأن و منزلت انسان محفوظ بماند.رئیس پیشین دیوان عالی جمهوری فدرال آلمان نیز، چندی پیش با موضعگیری قاطع و سریع خود، وضعیت حقوقی این نمایشگاه را چنین بیان كرد: «تبدیل كردن جسد انسان به یك شیء ماندگار و قابل ارائه در نمایشگاه از نظر حقوقی ممنوع و غیرمجاز است». اما در نظر وكلای هاگنس در این دستورالعمل یك نكته غیرشفاف وجود دارد: این قانون چه قدر قابل اجراست و در چه زمینههائی عملیست؟ برای مثال، آنها میگویند آیا اجسادی كه هزاران سال قبل مومیائی شدهاند، طبق این قانون باید به خاك سپرده شوند؟ اگر پاسخ مثبت است پس چگونه در نمایشگاههای مختلف، شاهد وجود اجساد مومیائی هستیم كه براحتی در معرض دید عموم قرار گرفتهاند؟
ادبیات حقوقی در این زمینه، فقط یك پاسخ ارائه میدهد (كه شاید قدری عجیب بهنظر برسد): دفن كردن یك جسد، زمانی كه پوسیدگی و تجزیه مواد آلی در آن به حدی رسیده باشد كه فقط اسكلت یا مقداری از استخوانهایش باقی مانده باشد، ضروری نبوده، از این قاعده مستثناست. واضح است كه اجساد پلاستیزه شده بهوسیله «فن هاگنس»، مشمول این قاعده نمیشوند.مشاورین و وكلای هاگنس، سعی میكنند با بیان استدلالهایشان حقوقدانان را متقاعد كنند كه اجسادی كه به شیوه هاگنس، پلاستیزه میشوند، وجودی مستقل از شخصیت قبل از مرگشان یافتهاند و آنچه در نمایشگاه«دنیای اجساد» میبینیم موجوداتی بینام و نشان و گمنامند. موجوداتی كه دیگر ماهیت انسانی نداشته، به اثری هنری تبدیل شدهاند. اما بازدیدكنندگان نمایشگاه، وقتی جسدی را تماشا كردند كه پوست كندهشدهاش را مانند پالتوئی روی دست انداخته بود و به آنها زل زده بود، شگفتزده یا درواقع وحشتزده شده بودند. البته این صحنه از نگاه تیزبین حقوقدانان دورنماند و توانستند در محكمه، فرضیات مشاورین هاگنس را از این نظر رو كنند.
هاگنس چهگونه به این اختراع دست یافت و اصولاًپلاستینیشن(Plastination) به چه معناست؟
كنسروسازی از طریق پلاستینیشن:
از قرنها پیش، بشر در صدد یافتن راه حلی برای نگهداری اجساد و فسادناپذیر كردن آنها بوده است. ادامه این تحقیقات، تكنیكیست كه هاگنس به آن دست یافت (و البته به روشی نامشروع و غیراخلاقی از آن سوءاستفاده كرد). با كمك این تكنیك كه پلاستینیشن (Plastination) نام دارد، چنین موفقیتی به دست آمده است كه از روند تجزیه مواد آلی، جلوگیری شده، بتوان اجساد را برای مدتی طولانی درست شبیه به نوع زنده آن برای انجام تحقیقات، آموزش، و البته در نوع استفاده نابهجای آن: برای نمایش در نمایشگاه حفظ كرد. در این تكنیك، اجساد بهوسیله ماده مصنوعی واكنشپذیری (مثلاً پلیمر)، در خلاء دوجداره و نفوذناپذیر میشوند. ویژگیهای پلیمر بهكار گرفته شده، اعم از مكانیكی (سخت یا نرم بودن) و بصری (شفاف یا كدر بودن) نقشی اساسی در تهیه و آماده سازی اینگونه اجساد دارد. اندامهائی كه به این روش، پلاستیزه میشوند، خشك و عاری از بو هستند و با مشاهده سلولهای مختلف آنها زیر میكروسكوپ، ملاحظه میكنیم كه ویژگیها و خصوصیتهای سلولهای زنده را دارند. روند پلاستیزه شدن، از طریق جایگزین شدن بافتهای چربی وآبی، بهوسیله یك ماده مصنوعی انعطافپذیر (همانطور كه ذكر شد: پلیمر یا كائوچوسیلیكات) اجرا میشود. به این ترتیب كه ابتدا بافتهای آبی در نقطه انجمادی كه متغیر است و سپس بافتهای چربی در یك فضای حرارتی، بتدریج فاقد آب و چربی شده، بهوسیله یك حلال پرمیشوند. سپس جسدی را كه به این ترتیب از آب و چربی تخلیه شده، در یك حلال مصنوعی میخوابانند. آنگاه در خلاء، حلال را به نقطه جوش و تبخیر رسانده، بسرعت و لاینقطع از جسد بیرون میكشند و به وسیله مكش ایجاد شده، ماده مصنوعی ساخته شده بتدریج در بافتهای بدن جاری میشود. بعد از آن، در جریان این روندِ «دوجدارهسازی» بر اساس روشی كه ماده مصنوعی به كار گرفته شده است، با كمك گاز، نور یا گرما، جسد شكل دلخواه را به خود میگیرد.
نگاهی به فعالیتهای «فن هاگنس»
گونتر فن هاگنس، در سال ۱۹۶۵ در دانشگاه Jena شروع به تحصیل رشته پزشكی كرد. وی در ۱۹۶۸ با پخش شبنامه و اعلامیههای تبلیغاتی علیه ورود نیروهای نظامی پیمان ورشو در چكواسلواكی، فعالیتهای سیاسی خود را آغاز كرد و سپس تلاش كرد از جمهوری دموكراتیك آلمان بگریزد اما موفق نشد و به زندان افتاد. در سال ۱۹۷۰ بعد از اینكه جمهوری فدرال او را مانند بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی خرید و آزاد كرد، توانست تحصیلاتش را در دانشگاه «لوبك» ادامه دهد. هاگنس در سال بعد، حق طبابت را كسب كرد و به دانشگاه هایدلبرگ رفت. او در سال ۱۹۷۵ در همین دانشگاه در زمینه بیهوشی و حالتهای اضطراری درجه دكترا گرفت. بعد از آن در انستیتو كالبدشناسی و علوم آسیبشناسی مشغول بهكار شد. وی از سال ۱۹۷۷ تحقیقاتش را در زمینه دوجداره كردن اجساد و پلاستیزه كردن آنها آغاز كرد. در سال ۱۹۸۰ در هایدلبرگ كارخانه BLODUR را به منظور توزیع و پخش دستگاههای مناسب اینكار و پلیمر تأسیس كرد و بالاخره در سال ۱۹۹۳ بنیاد پلاستینیشن را راهاندازی كرد. هاگنس از سال ۱۹۹۶ به این سو، استاد میهمان در دانشگاه پزشكی (دالیان) چین، و رئیس مركز پلاستینیشن در آكادمی ملی پزشكی و انجمن كالبدشناسی «كرگزین» در «بیشكك» است، در همین آكادمی بود كه سال ۱۹۹۹ عنوان پرفسور افتخاری به وی اعطا شد. فن هاگنس اكنون اغلب در چین كار و زندگی میكند. در آنجا یك لابراتوار بزرگ پلاستینیشن با ۲۰۰ عضو زیر نظر وی تأسیس شده كه اكنون نیز فعال است.
ترجمه و تألیف:مهدی بدری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا دولت سیزدهم دولت رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی رافائل گروسی مجلس شورای اسلامی حجاب رهبر انقلاب انتخابات انتخابات مجلس
قتل هواشناسی تهران شهرداری تهران فضای مجازی پلیس بارش باران آموزش و پرورش وزارت بهداشت سلامت شهرداری قوه قضاییه
قیمت طلا خودرو قیمت دلار مالیات قیمت خودرو حقوق بازنشستگان مسکن بازار خودرو سایپا ایران خودرو بانک مرکزی بورس
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران امیر تتلو تلویزیون جهان محمدمهدی اسماعیلی سینمای ایران سریال دفاع مقدس تئاتر سینما موسیقی
اینوتکس دانش بنیان دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه رفح روسیه حمله به رفح چین ترکیه نوار غزه طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ قهرمانان اروپا دورتموند لیگ برتر ذوب آهن نساجی لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران بازی رئال مادرید
تبلیغات اپل عیسی زارع پور اینترنت گوگل سامسونگ ناسا مایکروسافت آیفون آب ایلان ماسک
سرطان قلب کمردرد ناباروری روغن زیتون زیبایی بیماران خاص بیمه