چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

ما نمی توانیم


ما نمی توانیم

راهیابی موج تبلیغات رسانه ای ضد اوباما به محصولات رسانه ای ویژه کودکان

عده‌ای این انیمیشن را به وضوح مخالف سیاست‌های رئیس‌جمهور فعلی آمریکا می‌دانند و عده‌ای دیگر نیز بر این باورند که مگامایند سعی در استحاله ذهنی مردم اقصی نقاط جهان و تاکید بر مقدر بودن سلطه آمریکا بر دنیا دارد. این دسته از افراد معتقدند که این فیلم در پی آن است تا به مخاطبین خود بقبولاند که حتی اگر این سلطه توسط شخصیت منفی و ضدقهرمان داستان انجام بشود، باز هم نتیجه آن در نهایت مثبت است

انیمیشن سینمایی «مگامایند» یا «فراذهن» به کارگردانی تام مک گرث چندی پیش به اکران سینماهای آمریکا درآمد. این انیمیشن با استفاده از به‌کارگیری الگوی موفق شخصیت ضدقهرمان- قهرمان که سال گذشته در انیمیشن پرفروش «من نفرت‌انگیز» مورد پسند مخاطبین واقع شد، توانست محصولی قابل قبول را به بازار ارائه نماید و واکنش‌های رسانه‌ای متفاوتی را به خود اختصاص بدهد.

داستان فیلم از این قرار است که دو کودک متعلق به سیاره‌ای دور، پس از این که سیاره محل سکونت-شان در معرض نابودی قرار می‌گیرد، در سفینه‌هایی مجزا به زمین فرستاده می‌شوند اما هر کدام از آنها پس از رسیدن به زمین مسیری کاملا متفاوت را برای زندگی خود در پیش می‌گیرند. یکی از نوزادها که در آینده به یک ابرقهرمان تبدیل شده و لقب مترومن را به خود اختصاص می‌دهد، در خانه‌ای مجلل متعلق به یک خانواده ثروتمند فرود می‌آید اما نوزاد دیگر به نام مگامایند که سری بزرگ به رنگ آبی و چشمان درشت سبزرنگ دارد، در یک زندان به زمین می‌نشیند. با گذشت سال‌ها مترومن به شخصیت محبوب و قهرمان شهر متروسیتی تبدیل می‌شود اما مگامایند که به‌رغم هوش سرشارش همواره در موقعیت انسان‌های شرور قرار گرفته است، به شخصیت شرور شهر بدل می‌شود و در مقابل مترومن می‌ایستد و با او به رقابت برمی‌خیزد. او به کمک دستیار خود که یک ماهی بدترکیب به نام مینیون است که به همراه او از فضا به زمین آمده است، برای نابودی مترومن تلاش می‌کند. سرانجام نیز موفق به شکست دادن رقیب دیرینه خود می‌شود اما از آنجا که در غیاب مترومن برنامه‌ای برای اداره شهر در دست ندارد، تصمیم می‌گیرد تا با استفاده از DNA مترومن، شخصیتی به نام هال را که تصویربردار و گزارشگر یک شبکه خبری تلویزیونی است، به رقیب جدیدی برای خود تبدیل کند اما در این کار با شکست مواجه شده و او به جای منجی شهر، به نابودگر شهر تبدیل می‌شود. در ادامه ماجرا جای خیر و شر با هم عوض شده و مگامایند به عنوان قهرمان و منجی شهر تلاش می‌کند تا با ضدقهرمان ساخته دست خود مبارزه کند.

در این انیمیشن، براد پیت بازیگر سرشناس هالیوود صداپیشگی شخصیت مترومن را بر عهده دارد و ویل فرل به جای شخصیت مگامایند سخن می‌گوید.

انیمیشن «مگامایند» سعی دارد تا بر تاثیر محیط زندگی و شرایط اجتماعی بر مسیری که هر فرد برای زندگی خود انتخاب می‌کند، تاکید نماید. کودک سفیدپوست و خوش‌چهره یعنی مترومن که توسط یک خانواده ثروتمند به فرزندی پذیرفته شده است، هر ساله زیر درخت کریسمس هدایای بی‌شماری را دریافت می‌کند و یک زندگی سرشار از شادی دارد اما کودک آبی‌رنگ یعنی مگامایند با مشکلات ریز و درشتی مثل رهایی از زندان دست و پنجه نرم کرده و می‌کوشد تا خود را از بند آنها رها کند.

محرومیت‌ها و عدم تجانس مگامایند با محیط پیرامون خود می‌تواند به منزله شرایط و معضلاتی در نظر گرفته شود که مهاجرین غیرقانونی یا آمریکایی‌های سیاه‌پوست در خاک این کشور با آن روبه‌رو هستند. سازندگان این انیمیشن کوشیده‌اند تا با استفاده از ابزاری که این رسانه در اختیار آنها قرار می‌دهد و با به‌کارگیری استراتژیک برخی از شگردهای سینمایی به القای مفاهیم ذهنی مورد نظر خود بپردازند. شخصیت مگامایند که با توجه به نشانه‌های موجود در فیلم به گونه‌ای می‌توان گفت که نماد شیطان است، برای حکمرانی بر متروسیتی که نمادی از رهبری آمریکا بر کل دنیاست، برگزیده شده است. ورود مگامایند و مترومن به زمین را می‌توان به شکلی تلویحی مشابه با فرود آمدن شیطان و انسان به طور همزمان به زمین دانست. متروسیتی کلانشهری در ابعاد نیویورک است که جمعیت میلیونی آن به راحتی اجازه می‌دهند که شخصیت ضدقهرمان هر بلایی را که می‌خواهد، بر سر آنها بیاورد و در مقابل تنها کاری که مردم این شهر انجام می‌دهند، این است که منتظر بمانند تا شخصیت قهرمان شهر به یاری آنها بشتابد.

سازندگان انیمیشن «مگامایند» ارتباط بصری واضح و مشهودی را میان شخصیت مگامایند و باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به تصویر کشیده‌اند. پوستر تبلیغاتی فیلم با شعار «نه، شما نمی‌توانید» برگرفته از پوستر تبلیغاتی مشهور اوباما و شعار منتخب اوست و حتی ژست مگامایند در این پوستر بسیار با ژست اوباما در پوستر تبلیغاتی خود شباهت دارد؛ با این تفاوت‌ که در آن به جای شعار تبلیغاتی مشهور اوباما یعنی «بله، ما می‌توانیم»، شعار «نه، شما نمی‌توانید» حک شده است. این تبلیغات پنهانی و غوغاسالاری رسانه‌ای می‌تواند به این معنا تلقی شود که ما در عصری زندگی می‌کنیم که در آن اطلاع‌رسانی، آگاهی‌بخشی و ارائه مفاهیم به منظور القای مقصودی خاص صورت می‌گیرد و علم لفاظی و بیان معانی بیش از هر زمان دیگری به کار گرفته می‌شود.

یکی دیگر از شعارهای تبلیغاتی «مگامایند» که مفهوم اصلی فیلم در آن نهفته شده است، این است: «اگر آدم بد برنده شود، چه اتفاقی می‌افتد؟» این شعار به گونه‌ای تلویحی به آخرین انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا اشاره دارد. شخصیت مگامایند پس از به دست گرفتن قدرت، برنامه‌ای برای اداره شهر ندارد و تنها به دنبال این است که دشمن دیرینه خود را بازسازی نماید تا از این طریق بتواند مسئولیتی برای خود دست و پا کند. این مسئله به درستی یادآور وضعیت اوباما پس از پیروزی در انتخابات است. او بر خلاف وعده‌های انتخاباتی‌اش، هیچ برنامه مدون و ویژه‌ای را در دستور کار خود نداشت تا بتواند بر مبنای آن جامعه‌ای سرشار از آرامش و صلح را برای مردم آمریکا به ارمغان بیاورد.

حتی اگر گروه فیلمنامه‌نویسان، کارگردانان و عوامل این فیلم از اهداف پشت پرده ساخت چنین فیلمی آگاه نبوده باشند، تردیدی نیست که ساخت چنین انیمیشن پرهزینه و زمان‌بری قطعا به منظور القای مفهومی خاص به مخاطبین صورت گرفته است. حرف و حدیث‌ها در خصوص این فیلم بسیار است و برداشت‌های متفاوتی از مفاهیم و نشانه‌های گنجانده شده در آن صورت گرفته است. عده‌ای آن را به وضوح مخالف سیاست‌های رئیس‌جمهور فعلی آمریکا می‌دانند و عده‌ای دیگر نیز بر این باورند که مگامایند سعی در استحاله ذهنی مردم اقصی نقاط جهان و تاکید بر مقدر بودن سلطه آمریکا بر دنیا دارد. این دسته از افراد معتقدند که این فیلم در پی آن است تا به مخاطبین خود بقبولاند که حتی اگر این سلطه توسط شخصیت منفی و ضدقهرمان داستان انجام بشود، باز هم نتیجه آن در نهایت مثبت است. آنچه مسلم است، ابعاد گسترده تاثیری است که چنین رسانه‌ای به صورت غیرمستقیم بر ذهنیت مخاطبین خود بر جای می‌گذارد؛ به حدی که آن را به یک ابزار استراتژیک برای ترویج عقاید سازندگان آن تبدیل می‌کند؛ سازندگانی که این بار به جای مخاطبین بزرگسال خود، به صورت خاص کودکان را نشانه رفته‌اند.

شاید «مگامایند» فیلم خطرناکی نباشد اما قطعا توطئه‌ای در جریان ساخت آن در میان بوده است.

مترجم: مریم عربی