یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
خیرخواه ترین مردم در حق خود کیست
تعبیر تقوای قلوب، در آیه شریفه «فَاِنَّها مِن تَقوَی القُلوب» میرساند که تقوا، امری معنوی و مرتبط با روح و نفس انسان است و همچون اعمال نیست و همچنین از عناوینی نیست که بتوان آن را قطعا از افعالی چون احسان، طاعت و امثال اینها انتزاع کرد.امام علی(ع) در خطبه هشتاد و شش نهج البلاغه میفرماید: آنان که اهل عملند پیش از آنکه اجلشان فرارسد در ایام مهلت باید به عمل بپردازند و در ایام فراغت پیش از آنکه گرفتار شوند تلاش کنند و قبل از آنکه راه گلو بسته شود نفس بکشند! برای خود و جایی که میروند توشه آماده کنند. از این سرا که سرانجام باید کوچ کرد برای منزلگاه ابدی تدارک بینند. ای مردم! شما را به خدا، خدا را در نظر آورید و برای آنچه از شما حفظ آن را خواستهاند یعنی قرآن مجید بکوشید و در آنچه نزد شما ودیعه گذاشته که همان حقوق خداست کوتاهی نکنید! زیرا خداوند شما را عبث نیافریده و مهمل وانگذاشته و شما را در جهالت و نابینایی سرگردان رها نکرده است.
کردارتان را بیان کرده و وظائفتان را به شما یاد داده و سرآمد زندگی شما را مشخص ساخته، کتابی بر شما نازل کرده که روشنگر همه چیز است، پیامبرش را مدتی در میان شما گذارد تا برای او و شما آئینی که مورد رضای اوست و کتاب آسمانیش بازگو میکند، تکمیل کند. اوامر و نواهی خدا و آنچه مورد رضایت و نارضایی او بود با زبان وی بیان فرمود، راه عذر را بر شما بر بست و حجت را بر شما تمام کرد، اعلام خطر نموده و از عذاب شدید شما را بیم داد، پس باقیمانده عمر خویش را دریابید و استقامت و صبر را پیشه کنید چه اینکه باقیمانده در برابر ایام زیادی که به غفلت گذشته است بسیار کم است. به خود بیش از حد آزادی مدهید که این شما را به ستمگری میکشاند و آنقدر هم مداهنه و سستی نورزید که سستی شما را به معصیت(مصیبت) میکشاند. ای بندگان خدا آن کس که نسبت به خود از همه خیرخواه تر است در برابر خداوند از همه مطیع تر خواهد بود و آن کس که خویشتن را بیشتر میفریبد گناهکارترین مردم در برابر خداست. مغبون واقعی کسی است که خود را مغبون سازد و آن کس مورد غبطه خواهد بود که دینش سالم بماند. سعادتمند آن است که از وضع دیگران عبرت گیرد و شقاوتمند آنکه فریب هوا و هوسها بخورد. ریاکاری و تظاهر هرچند هم کم باشد شرک است، همنشینی با هواپرستان ایمان را به دست فراموشی میسپارد و شیطان را به حضور میکشاند.
از دروغ برکنار باشید که از ایمان فاصله دارد، راستگو در مسیر نجات و بزرگواری است اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاکت و پستی قرار گرفته است. حسد نورزید که حسد ایمان را به باد میدهد آنچنان که آتش هیزم را خاکستر میکند، کینه یکدیگر را در دل راه مدهید که هر گونه خیر و برکت را نابود میسازد. بدانید! آرزوهای دور و دراز، عقل را گمراه میکند و یاد خدا را به دست فراموشی میسپارد، بنابراین به آرزوها اعتنا نکنید که فریبنده است و صاحبش را فریب میدهد. در خطبه هشتاد و پنج امام علی(ع) به صفاتی از خداوند اشاره کرده بود که ابن ابی الحدید معتقد است توحید و عدل و مباحث دقیق و باریک مربوط به خداشناسی به جز از گفته های امام علی(ع) از دیگر صحابه شنیده نشده و سخن بزرگان صحابه هیچ کدام از این مباحث را در بر ندارد. آنها حتی تصور این مباحث را نمیکردند و اگر آن را تصور کرده بودند ذکر میشد و به ما میرسید و این یکی از بزرگترین فضائل امام علی(ع) است. یکی از بیپاسخ ترین پرسش هایی که از دیرباز، ذهن پرسشگر بشر را به خود مشغول کرده این است که چگونه میتوان به ذات بیآغاز و بیپایان الهی پی برد. امام علی(ع) در این باره میفرمایند: «سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند و حسابگران از شمارش نعمتهای او ناتوانند و تلاشگران از ادای حق او درمانده. خدایی که افکار ژرف اندیش، ذات او را درک نمیکنند و دست غوّاصان دریای علوم به او نمیرسد؛ پروردگاری که صفات او بیحد و مرز است و در چارچوب تعریف نمیگنجد برای خداوند زمانی معیّن و سرآمدی مشخص نمیتوان تعیین کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفرید و بادها را با رحمت خود به حرکت درآورد و به وسیله کوهها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل کرد».
امیرمؤمنان در فرازی دیگر میفرمایند: «.. و کسی که خدا را نمیشناسد، به سوی او اشاره میکند و هرکس چنین کند، او را محدود کرده و (در قالب تنگ) شمارش درآورده است. آن کس که بگوید «خدا در چیست؟» او را در چیز دیگری پنداشته و کسی که بپرسد «خدا بر روی چه چیزی قرار دارد؟» به تحقیق جایی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی که خدا همواره بوده و از چیزی به وجود نیامده است. با همه چیز هست، نه این که همنشین آنان باشد؛ و با همه چیز فرق دارد، نه این که از آنان جدا و بیگانه باشد.انجام دهنده همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسیله؛ بیناست حتّی در آن هنگام که پدیده ای وجود نداشت، یگانه و تنهاست، زیرا کسی نبوده تا با او انس بگیرد، یا از فقدانش وحشت کند». از تعمّق در مفاهیم آسمانی کلام آن بزرگوار، چنین برمی آید که هر جوینده حقیقتی و هر سالک طریقتی که ذات بیهمتای الهی را وصفنشدنیتر بداند، او را بهتر وصف کرده و هر خام ناآزموده ای که ذات اقدسش را وصفپذیر پندارد، بیش از همگان سرگردانِ ناکجاآباد حیرت شده است.
تقوا
بحث دیگری از این خطبه در مورد تقواست. واژه تقوا و دیگر مشتقات آن، ۲۵۸ بار در قرآن کریم آمدهاند و مباحثی گوناگون را دربر دارند.الف) از جمله مباحث مربوط به تقوا در قرآن، عبارتند از؛۱) معنوی بودن تقوا۲) تقوا بهترین پوشش معنوی۳) تقوا ملاک برتری انسانها۴) تقوا بهترین توشه ۵) علل تقوا۶) آثار تقوا۷) ویژگیهای متقیان.ب) برخی مشتقات تقوا در قرآن، تنها در معنای لغوی آن به کار رفتهاند. ج) در آیهای نیز تقوا مضاف الیه واژه «کلمه» است: «اِذ جَعَلَ الَّذینَ کَفَروا فی قُلوبِهِمُ الحَمیَّةَ حَمیَّةَ الجـهِلیَّةِ فَاَنزَلَ اللّهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسولِهِ و عَلَی المُؤمِنینَ و اَلزَمَهُم کَلِمَةَ التَّقوی وکانوا اَحَقَّ بِها و اَهلَها و کانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیء عَلیمـا» بیشتر مفسران گفتهاند: مراد از «کلمة التقوی» کلمه توحید یعنی قول لا اله إلاّ الله است. اطلاق کلمه تقوا بر امامان معصوم علیهم السلام، یا از این روست که آنها کلمات الهیاند و همان طور که کلمات، از ضمیر خبر میدهند، آنان مراد خداوند را بیان میکنند یا بدان جهت است که ولایت ایشان و پذیرفتن امامت آنان، انسان را از آتش جهنم نگه میدارد.
تقوا امری قلبی
تعبیر تقوای قلوب، در آیه شریفه «فَاِنَّها مِن تَقوَی القُلوب» میرساند که تقوا، امری معنوی و مرتبط با روح و نفس انسان است و همچون اعمال نیست که متشکل از حرکات و سکنات و از نظر ظاهری، مشترک بین طاعت و معصیت باشد و همچنین از عناوینی نیست که بتوان آن را قطعا از افعالی چون احسان، طاعت و امثال اینها انتزاع کرد و به شکلی حتمی به عامل آن پی برد و آیه شریفه دیگری از قرآن نیز میرساند که تقوا با قلب، پیوند دارد: «اِنَّ الَّذینَ یَغُضّونَ اَصوتَهُم عِندَ رَسولِ اللّهِ اُولـئِکَ الَّذینَ امتَحَنَ اللّهُ قُلوبَهُم لِلتَّقوی لَهُم مَغفِرَةٌ واَجرٌ عَظیم».برپایه روایات معصومان علیهمالسلام هم، تقوا امری قلبی و نفسی است، چنانکه به فرموده رسول اکرم صلوات الله علیه هر چیزی معدنی دارد و معدن تقوا قلوب عاقلان است یا این حدیث که تقوا ریشه ایمان است.
وسعت حوزههای تقوا
تقوا دارای حوزههای گوناگونی است و امور اعتقادی، اخلاقی و رفتاری را دربر میگیرد، از این رو برخی به استناد نخستین آیات سوره بقره، گفتهاند که خداوند در آیات یاد شده، اوصافی را برای متقیان ذکر میکند که هریک بیانگر شعبهای از تقواست؛ از «یُؤمِنونَ بِالغَیب»، تقوای اعتقادی و از «یُقیمونَ الصَّلوة» تقوای عبادی و از«مِمّا رَزَقنـهُم یُنفِقون»، تقوای مالی و غیر مالی (همچون مقام و موقعیت) مراد است.
بهترین توشه معنوی
قرآن ضمن بیان بعضی احکام حج به برگرفتن توشه از اعمال نیک فرمان داده و از تقوا به عنوان بهترین توشه یاد میکند: «تَزَوَّدوا فَاِنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوی واتَّقونِ یـأولِی الاَلبـب» ذکر این مطلب در ضمن بیان اعمال حج، یا برای آن است که حج، سزاوارترین عملی است که انسان باید در آن در پی انجام دادن هرچه بیشتر کارهای نیک باشد یا از آنروست که همان گونه که انسان در سفر حج نیازمند توشه مادی کافی و مناسب است، در عزیمت به آخرت نیز محتاج اندوخته معنوی تقواست و چون انسان در سفر حج به ضرورت زاد و نیاز مبرم به آن پی میبرد، به خوبی میتواند دریابد سفر آخرت نیز بیتوشه تقوا میسّر نیست و از آنجا که حرکت به سوی آخرت بسی پرمخاطره تر از سفرهای دنیایی و رحلتی جاودانه است، نیاز انسان به توشه آخرت بسیار بیشتر و اساسیتر است و این از لطافت، ظرافت و حکمت کلام الهی و مصداق تشبیه معقول به محسوس است که موضوع توشه تقوا و نیز لباس تقوا را همراه مناسبترین موضوع مرتبط با آن دو بیان کرده است؛ به گونه ای که مطلب کاملا حسّی میشود و اثر شگرفی از خود به جا میگذارد. در روایات نیز به فراهم آوردن توشه آخرت سفارش شده است، چنانکه امام حسن مجتبی(ع) ضمن استشهاد به آیه یاد شده فرموده است: «ای فرزند آدم! همانا تو از زمانی که از مادر زاییده شدی یکسره در نابودی عمرت به سر میبری، پس از آنچه در اختیار داری برای روزی که در پیش داری (آخرت) چیزی کسب و ذخیره کن.
همانا مؤمن (برای آخرت) توشه برمی گیرد و کافر فقط مشغول لذت بردن و بهرهوری از دنیاست و به فکر آخرت نیست. میان مرد و زن، عرب و عجم و گروهها، قبائل مختلف و نژادهای گوناگون انسان فرقی نیست و همه از یک پدر و مادرند، پس از این جهت بر یکدیگر برتری ندارند و برتری فقط در رعایت تقواست و با تقواتر در پیشگاه خداوند گرامی تر است: «یـاَیُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقنـکُم مِن ذَکَر واُنثی و جَعَلنـکُم شُعوبـًا و قَبائِلَ لِتَعارَفوا اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّهِ اَتقـکُم اِنَّ اللّهَ عَلیمٌ خَبیر. پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرموده است: «خداوند در قیامت به همه انسانها خطاب میکند که من شما را به اموری فرمان دادم؛ ولی آنها را ضایع ساختید و در مقابل، انساب خود را بالا بردید و امروز من منسوبان به خود را بالا میبرم و نسبهای شما را فرو مینهم. کجایند متقیان؟» بر پایه این روایت پرهیزگاران به خدا منسوباند. حضرت عیسی علیهالسلام در پاسخ کسی که پرسید: کدامین مردم برترند، دو مشت خاک برداشت و گفت که کدام یک از این دو برتر است؛ آن گاه فرمود که مردم همه از خاک آفریده شدهاند و گرامی ترین آنها نزد خدا پرهیزگارترین ایشان است. آیه شریفه دیگری نیز میرساند زنان پیامبر در صورتی مقام و جایگاهشان از دیگر زنان بالاتر است که بیشتر از دیگران تقوا را رعایت کنند و درباره دین خداوند با احتیاط تر باشند: «یـانِساءَ النَّبیِّ لَستُنَّ کَاَحَد مِنَ النِّساءِ اِنِ اتَّقَیتُنَّ».
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست