یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

شركت های چند ملیتی در آسیا


شركت های چند ملیتی در آسیا

روز ۲۶ ماه مارس شركت اینتل خبر از برنامه های خود مبنی بر ساخت یك كارخانه تولید ریز تراشه در چین داد كه ارزش آن را ۵ ۲میلیارد دلار اعلام كرد

آیا شركت‌های خارجی آنقدر كه ادعا می‌كنند به آسیا علاقه‌مندند؟

روز ۲۶ ماه مارس شركت اینتل خبر از برنامه‌های خود مبنی بر ساخت یك كارخانه تولید ریز تراشه در چین داد كه ارزش آن را ۵/۲میلیارد دلار اعلام كرد.

این به دنبال معامله‌هایی در صنایع مختلف از جمله بخش‌های دارویی و هوانوردی در چین بود. با توجه به اینكه هر ماه بالغ بر ۶میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی تنها به چین وارد می‌شود و سایر كشورهای آسیایی نیز رشد خوبی را تجربه می‌كنند، به نظر می‌رسد كه شركت‌های خارجی برای راه‌اندازی عملیاتی خود در این منطقه به رقابت نشسته‌اند.

اما آیا عناوین اخبار و ارقام منتشر شده گمراه‌كننده نیستند؟ گروه مشاوره‌ای بوستون (BCG) پس از تحلیل چندین شركت بزرگ غرب به این نتیجه رسید كه اگرچه براساس برآوردها ۳۴درصد بازار بالقوه كالاهای این شركت‌ها در آسیا است، اما این منطقه تنها ۱۴درصد فروش آنها، ۷درصد كاركنانشان، ۵درصد دارایی‌هایشان، ۳درصد تحقیق و توسعه آنها و ۲درصد از هر ۲۰۰ پرسنل عالی رتبه را به خود اختصاص داده است و این تناقض‌ها روز به روز به جای كاهش، افزایش می‌یابد. دیوید مایكل از مركز BCG می‌گوید: «وقتی اغلب گروه‌های تجاری تحلیل‌های ما را دیدند، گفتند واقعیت شركت‌‌مان همین است».

توضیحات زیادی در مورد تفاوت بین فرصت‌های موجود و آنچه در واقعیت روی می‌دهد وجود دارد. واقعیت این است كه ورود به یك بازار جدید خطرآفرین است. رونق ناگهانی آسیا هنوز نوپا است.

بنابراین شركت‌‌های بزرگ فاقد اطلاعات لازم برای دست زدن به اقدامات بزرگ هستند و البته محدودیت‌هایی نیز در مورد ارز كشورها و مالكیت خارجی وجود دارد كه ایجاد نگرانی می‌كند (این محدودیت‌ها در چین، كره‌جنوبی، تایلند، فیلیپین، اندونزی و هندوستان به چشم می‌خورد) تغییرات قانون مربوط به شركت‌های خارجی هم از دیگر مسائل این كشورها است (به خصوص در ژاپن) و فساد مالی نیز (در اغلب كشورهای منطقه) مشهود است. جمع‌آوری پرسنل مناسب نیز از دیگر مسائل است. برای مدیران ارشد نقل مكان به آسیا به منزله بدشانسی است.

یك مدیر ارشد یك شركت جهانی می‌گوید به جز استثنائاتی محدود، برای یك مدیر با سابقه در پایان دوران كاری موفقیت‌آمیزش، آسیا «كشنده» است.

از سوی دیگر گماردن مدیران داخلی كشورها در راس امور باعث خواهد شد ارتباط این شركت‌ها با دفاتر مركزیشان تضعیف شود و از سوی دیگر دفاتر مركزی نیز از دانش كافی در مورد مسائل داخلی آن شركت‌ها برخوردار نشوند.

برخی از مدیران بر این باورند كه مسافرت‌های متعدد به آسیا نشان‌دهنده اشراف آنها به منطقه است. هواپیماهایی كه این روزها به چین و هندوستان سفر می‌كنند مملو از مدیرانی هستند كه در تلاشند آنچه را كه منجر به رشد سریع شركتشان می‌شود كشف كنند.

اما مشكل این روش این است كه در مناطقی كه از مدیریت كارآمدی برخوردار نیستند، وقت زیادی صرف می‌شود تا مطمئن شوند مدیری كه از خارج می‌آید سفری خوب و موفقیت‌آمیز را تجربه خواهد كرد. از سوی دیگر مدیران داخلی هم كه برای نشان دادن موفقیتشان به خارج سفر می‌كنند، برای یافتن منابع بیشتر، ناخودآگاه موجب تضعیف عملكرد خود می‌شوند.

شاهد همه این مشكلات تابلوهای بزرگ تبلیغاتی هستند كه در فرودگاه پكن به چشم می‌خورند تا مدیرانی كه در سفرند هنگام رانندگی به سوی شهر از فرودگاه پكن این تبلیغات را ببینند. اما هر گاه مدیر شركتی تغییر می‌كند، بلافاصله پس از چند روز تابلوهای تبلیغاتی هم عوض می‌شود و این یعنی اتلاف منابع.

مترجم: آذر حمیدیان