دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
پرستاران, داستان عشق و امیـد
![پرستاران, داستان عشق و امیـد](/web/imgs/16/149/3kj3w1.jpeg)
سریال پرستاران با نام اصلی «آل سنتز»، درامی در درون یك بیمارستان دولتی شلوغ است. این سریال دو جنبه دارد: هم به وضعیت بیمارستانها در استرالیا میپردازد و هم نحوه زندگی و كار پرستاران را زیرذرهبین قرار میدهد. پرستاران، یك سریال اپیزودی است كه هر قسمت به یك داستان مجزا میپردازد ولی در كنار آن داستان دنبالهدار زندگی پرستاران و پزشكان آن بیمارستان را نیز به تصویر میكشد. این سریال یكی از پرطرفدارترین سریالهای سالهای اخیر تلویزیون ما و دنیاست كه در استرالیا ساخته شده است. فیلمبرداری پرستاران از سال ۱۹۹۸ در «سیدنی» آغاز شده و ساخت آن به علت استقبال شدید مردم تا به حال ادامه دارد. در این شماره قصد داریم به برخی از جوانب داستان و هنرپیشههای آن بپردازیم.
● عمر كوتاه زندگی مشترك
پس از گذشت چند سال از شروع داستان پرستاران و آشنایی بینندگان با عشق قدیمی و سركوب شده دو شخصیت دائمی فیلم یعنی دكتر «میچ استیونس» و سرپرستار «تری سالیوان»، سرانجام آنها با یكدیگر ازدواج كردند. ازدواجی كه پس از یك وقفه طولانی به خاطر تعصب تری به كلیسا و «خواهر» بودنش و ازدواج كوتاهمدت میچ با مادر فرزندش، «رز»، صورت گرفت. ولی وقتی حرف از شادیهای عمیق پیوند این دو عاشق بود، میچ رازی مخوف را در سینه پنهان كرده بود.
اریك تامسون بازیگر نقش میچ میگوید: «مجبور بودم این حقیقت را كه قرار است بروم از همه مخفی كنم.» او یك سال تمام درباره شخصیت دكتر میچ استیونس و داستان زندگی او نوشت و در آخر تصمیم گرفت موضوع تومور مغزی بدخیم او را پنهان نگه دارد. او میگوید: «نمیشد هر هفته داستان درباره شخصیت من باشد. بعد از این همه مدت بالاخره آن دو تا (میچ و تری) به یكدیگر رسیده بودند و به همین خاطر تصمیمگیری برای او خیلی سخت بود. ولی دلیل اصلی كه قرار شد بمیرم این بود كه بعد از چهار سال و ۱۷۵ اپیزود دیگر موضوعی در وجود میچ پیدا نمیشد كه داستانساز باشد و در عین حال نمیخواستم خستهكننده شوم. فكر میكنم وقتی یك هنرپیشه ۴۲ هفته از سال را روی صفحه تلویزیون باشد تكراری میشود و این برای حرفه ما «سم» است. البته اینها دلایل منطقی هستند، من با قلبم تصمیم گرفتم. اما بقیه دستاندركاران «پرستاران» با این عقیده موافق نبودند. بعضی از دوستداران او به سایت اختصاصیاش جعبههایی از سربازان سبز پلاستیكی فرستادند (به نشانه ارتش سبزی كه برای نگهداری او میجنگد) و بعضیها به شوخی حرف ربودن او را میزدند ولی «تامسون» تصمیم خودش را گرفته بود. در آخرین اپیزود «دكتر میچ استیونس» (كه چهار ماه قبل از پخش، فیلمبرداری شد) میچ آخرین تلاش خود را برای زنده ماندن كرد و تحت عمل جراحی پرمخاطرهای قرار گرفت ولی از آن جان سالم به در نبرد. تامسون میگوید: آن اپیزود خیلی سخت بود. من چند سال هر روز با بچهها بودم و حالا باید كنار میرفتم فكر میكنم آن قسمت غمانگیزترین قسمت سریال پرستاران هم بود و اشك همه را در آورد.
● تری سالیوان هم میرود
ظاهرا جورجی پاركر (تری سالیوان) هم به اندازه كافی در این سریال دیده شده است. تری سالیوان یك شخصیت برجسته است. شخصیتی كه زمانی یك راهبه متدین و زمانی دیگر یك پرستار كاردان تمام وقت میشود كه همه انرژی خود را وقف بیماران بیمارستان ساختگی سیدنی میكند. ولی او هم پس از سالها بازی در این نقش و تصاحب دو جایزه طلایی بهترین هنرپیشه زن استرالیا قصد دارد به زودی از این صحنه خارج شود. او از یك سال پیش به این نتیجه رسیده بود ولی در طول این مدت به خاطر اصرار اطرافیان و هوادارانش به كار ادامه داد. این هنرپیشه چهل ساله میگوید: «تری انسان آرام و كاملی است و فكر میكنم خیلی با شخصیت اصلی من تفاوت دارد.
● وان یك پرستار پخته
«جودیت مك گراث» بازیگر نقش «وان» میگوید بیشتر دوستان دوران كودكیاش دوست داشتند پرستار شوند. خیلی از دخترها این شغل را دوست دارند چون پرستاری در خونشان است. او درباره شخصیت پرستار وان میگوید: «وقتی اولین بار فیلمنامه را خواندم از وان خیلی خوشم آمد. دوستش داشتم. او آدم رك اما بسیار دل رحم است.» جودیت هنرپیشه پرسابقهای است و تاكنون نقشهای مختلفی را در تلویزیون و تئاتر بازی كرده است. او از هفت سالگی به كلاس بازیگری میرفت و به این حرفه خیلی علاقه داشت. در بیست سالگی به انگلیس رفت و در شبكه بی.بی.سی مشغول به كار شد. وقتی به استرالیا برگشت در «ملبورن» مستقر شد و شروع به بازی در فیلمها و نمایشنامههای مختلفی كرد.
● «بران» یك شخصیت دوستداشتنی
«لیبی تنر» بازیگر نقش «بران» شخصیتی دوستداشتنی دارد. او دختری پرجنب و جوش است كه انرژی خود را به نقشش نیز منتقل میكند و به آن زندگی میبخشد. او میگوید: مردم اغلب از من میپرسند آیا من هم مثل «بران» هستم؟ راستش را بخواهید همیشه دوست داشتم فكر كنم ما با هم فرق داریم ولی حقیقت این است كه وقتی آدم روزی دوازده ساعت در قالب یك شخصیت برود حتما خصوصیات خودش را هم در آن وارد میكند. فكر میكنم بران عالی است. او خیلی صادق، خیلی آسیبپذیر و در عین حال خیلی قوی است. هیچ چیزی در او نیست كه من دوست نداشته باشم ولی راستش را بخواهید خیلی چیزها در خصوصیات خودم هست كه اصلا از آن خوشم نمیآید.
● اسكات و یك خانواده هنرمند
«اسكات زنینكو» عضو جدید دیگری از پرستاران است كه خود فرزند یك خانواده هنرمند میباشد. پدر «كنراد كلبی» ۲۲ ساله، «رابرت كلبی» نام دارد كه خود از هنرپیشگان قدیمی و پرطرفدار استرالیاست. مادرش طراح لباس و مد و خواهرش «آنیا» هنرپیشه سی سالهای است كه در یك اپیزود به عنوان بیمار در پرستاران حضور داشت. پدرش رابرت نیز نقش «پروفسور كریگ» پدر «بران» را بازی میكند. البته این نقش ابتدا توسط هنرپیشه دیگری به نام «راد مولینار» بازی میشد ولی از دو سال پیش جای او را پدر كنراد گرفت. لیبی تنر در این رابطه میگوید: «یك روز كه دور میز جمع شده بودیم من گفتم نمیدانم كی میخواهد نقش بابای مرا بازی كند چون «راد مولینار» دیگر نمیآید. كنراد خیلی ساده گفت: راستش قرار است بابای من بازی كند. من تا آن موقع نمیدانستم رابرت كلبی پدر كنراد كلبی است.»
كنراد یك جوان ۲۲ ساله است ولی خیلی بیشتر از سنش میفهمد. او درباره اسكات كه راننده آمبولانس است، میگوید: «اسكات در ابتدا جوان بیتجربه و خامی است. با زی در نقش او برایم خیلی جذاب است زیرا اسكات با هر اتفاقی كه دور و برش میافتد پختهتر و باتجربهتر میشود و شخصیتش تغییر میكند.»
● نلسون یك آدم جدی
بازیگر نقش نلسون «پل تاسون» میباشد. مسیر پل برای بازیگر شدن مسیر مستقیمی نبود. او ابتدا زیستشناس دریایی بود. مدتی بعد برای معلم شدن ثبتنام كرد ولی پس از مدتی پشیمان شد و به ارتش پیوست. او مدرك آموزشی دارد ولی بعد از آن كار خود را در رشته حقوق آغاز كرد اما كسی كه باعث شد به بازیگری روی آورد «آل پاچینو» بود. وقتی كه برای نخستین بار «آل پاچینو» را در فیلم «عدالت برای همه» دید به ندای قلبش گوش فرا داد و به بازیگری روی آورد و حالا میگوید نمیتواند به شغل دیگری فكر كند. پل نام «نلسون» را از «لرد نلسون» یكی از شخصیتهای مورد احترام پدرش گرفته است. پدر پل مردی هوشیار، محتاط و در صورت لزوم پركار است. نلسون هم خیلی شبیه به پدر پل میباشد و در حقیقت پل برای ایفای این نقش از شخصیت و حالات پدرش كمك میگیرد. نلسون پرستاری جدی و دقیق است و انتظار دارد همه از استانداردهای او تبعیت كنند و از آنها تخطی ننمایند. رقابت در خون اوست. نلسون نه تنها میخواهد پیروز باشد بلكه میل دارد همه این موضوع را بفهمند. ولی در عین حال پرستار بسیار كاردان و دلسوزی است كه از هیچ كاری برای راحتی بیمارانش فروگذار نیست. پرستاران داستان عشق و امید است. عشق به بیماران و امید به بهبود آنها و لطف پروردگار. داستانی پرجذبه با كارگردانی توانا كه توانسته است از سال ۱۹۹۸ تاكنون بینندگان خود را حفظ كند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست