چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

راه ایرانی


راه ایرانی

براساس تجربیات ۵ سال اخیر حداقل دو الگوی اجرا شده پیش روی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد یك الگو از سوی لیبی در پیش گرفته شد و الگوی دیگر را كره شمالی به مرحله اجرا درآورد آیا ایران الگوی لیبی را تكرار خواهد كرد یا الگوی كره شمالی را می توان میان راه لیبی و راه كره شمالی پلی زد و راه جدیدی را به نام «راه ایران» آزمود

تصویب قطعنامه شورای حكام آژانس بین المللی انرژی اتمی در اجلاس ماه سپتامبر، روند دیپلماتیك مذاكرات هسته ای ایران را وارد مرحله جدیدی كرد. تا پیش از این چنین به نظر می رسید كه اروپا به تعهد خود مبنی بر ارجاع ندادن پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد پایبند است و در مقابل ایران نیز به تعلیق داوطلبانه و موقتی تأسیسات چرخه سوخت هسته ای خود ادامه خواهد داد. اما هنگامی كه مشخص شد كه سه كشور اروپایی طرف مذاكره با ایران حاضر به ارائه پیشنهادات قابل قبول از جمله به رسمیت شناختن حق تهران برای تولید سوخت هسته ای نیستند، تهران در یك تغییر روش آشكار، تأسیسات فرآوری اورانیوم اصفهان موسوم به UCF را مجدداً در مدار تولید قرار داد. این اقدام تهران با قطع مذاكرات هسته ای از جانب اروپایی ها پاسخ داده شد و نهایتاً به صدور قطعنامه شورای حكام آژانس در اجلاس ماه سپتامبر منجر شد. براساس این قطعنامه، ایران باید تأسیسات اصفهان را مجدداً تعطیل كند، با ادامه بازرسی های سرزده آژانس موافقت كند، اجازه دسترسی به كلیه مكان ها و افراد را برای بازرسان مهیا كند و نهایتاً پروتكل الحاقی را به سرعت در مجلس به تصویب برساند. در مقابل این درخواست ها، تهران اعلام داشته است كه اجرای قطعنامه را صرفا در چارچوب تعهدات مندرج در ابزارهای سه گانه حقوقی NPT، اساسنامه آژانس و پادمان هسته ای از یك طرف و موافق با پذیرش داوطلبانه پروتكل الحاقی می پذیردو برای حل بن بست كنونی خواهان مشاركت بخش های دولتی و خصوصی دیگر كشورها در برنامه هسته ای خود است. اما سئوالی كه این روزها ذهن افكار عمومی و همچنین نخبگان ایران و جهان را به خود مشغول كرده، چگونگی خروج از بن بست كنونی است؟ به عبارت دیگر همگان تا اجلاس بعدی آژانس در ماه نوامبر منتظر هستند كه ببینند ایران و غرب چه بازی دیپلماتیكی را در پیش خواهند گرفت.

براساس تجربیات ۵ سال اخیر حداقل دو الگوی اجرا شده پیش روی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد. یك الگو از سوی لیبی در پیش گرفته شد و الگوی دیگر را كره شمالی به مرحله اجرا درآورد. آیا ایران الگوی لیبی را تكرار خواهد كرد یا الگوی كره شمالی را؟

راه لیبی

چند هفته پس از سقوط بغداد و به زیر كشیدن صدام از قدرت، معمر قذافی رهبر لیبی دست به یكی دیگر از اقدامات سیاسی غیرمنتظره خود زد. وی پیش از آن كه دولتمردان آمریكایی فرصت پیش كشیدن پرونده دیگری را بعد از اشغال عراق به دست آورند، اعلام كرد لیبی به مدت چند سال برنامه مخفی تولید بمب هسته ای را در دست اجرا داشته و به موفقیت هایی نیز دست یافته است. در پی این اعتراف، قذافی برنامه های هسته ای لیبی را متوقف و سپس كلیه اسناد و مدارك و تجهیزات هسته ای كشورش را برای آمریكا ارسال كرد. بدین ترتیب لیبی پیش از آن كه موضوع برنامه های هسته ای اش در آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح شود یا با تهدید ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل مواجه شود، دستان خود را بالا برد و تسلیم شد. تحولات سریع سرنگونی صدام حسین و احتمال كشیده شدن موضوع مقابله با سلاح های كشتار جمعی به سمت لیبی كه از سوی آمریكا تبلیغ می شد، قذافی را واداشت كه از حساس ترین موضوعات امنیت ملی كشورش چشم پوشی كند. وی نه تنها تجهیزات هسته ای لیبی را تقدیم غرب كرد، بلكه پرده از شبكه ای برداشت كه به مدت ۲ دهه به انتقال و فروش تكنولوژی هسته ای به دیگر كشورهای جهان مشغول بودند. از آن زمان به بعد نام عبدالقدیرخان پاكستانی به عنوان رهبر این شبكه سر زبان ها افتاد. اكنون با چنین سابقه ای از معمر قذافی رهبر لیبی، آیا تكرار ماجرا از سوی ایران امكان پذیر است؟ به عبارت دیگر آیا اروپایی ها انتظار دارند كه ایران نیز راه رهبر لیبی را در پیش بگیرد و خود را به طور كامل تسلیم غرب كند؟ انتظار چنین خواسته ای از ایران تقریباً محال است. در ایران، دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای حق ملی و غیرقابل معامله تلقی می شود. همانگونه كه ملت ایران نیم قرن پیش با به راه انداختن یك جنبش ملی، صنعت نفت خود را ملی اعلام كرد، اكنون نیز قصد دارد با چنگ و دندان از حقوق خود دفاع كند. برخلاف لیبی كه افكار عمومی در آن كشور جایگاه چندانی ندارد، در ایران دولتمردان نه می خواهند و نه می توانند، برنامه های هسته ای را برای همیشه كنار بگذارند. ایران دارای یك نیروگاه اتمی در حال تكمیل است كه به سوخت هسته ای نیازمند است. همچنین ایران از پتانسیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قوی تر نسبت به لیبی برخوردار است كه می تواند آسیب پذیری این كشور در مقابل فشارهای خارجی را كاهش دهد. لیبی ۱۵ سال از سوی غرب نادیده گرفته شد، اما نادیده گرفتن ایران در منطقه حساس و استراتژیك خلیج فارس و خاورمیانه از جانب غرب امكان پذیر نیست. از این رو ایران می تواند به راحتی از كارت های خود در عراق، فلسطین، افغانستان و بازار حساس نفت استفاده كند، در حالی كه قدرت مانور قذافی در سال های گذشته بسیار اندك بوده است. در عین حال دستاوردهای اندك لیبی در معامله هسته ای با غرب به خوبی نشان داد كه تسلیم محض نتیجه ملموس به همراه نخواهد آورد. قذافی به تصور این كه خلع سلاح هسته ای با آغوش باز اروپا و آمریكا همراه خواهد شد، دست به چنین تصمیم سرنوشت سازی زد. اما اكنون ثابت شده كه این كشور در ازای این ازخودگذشتگی، امتیاز چندانی به دست نیاورده است. از این رو شاید تا سال ها بعد كمتر رهبری در جهان بخواهد راه پرخطر لیبی را در پیش گیرد.

راه كره شمالی

برخلاف لیبی، كره شمالی راه ایستادگی تا پای جان را در پیش گرفته است. این كشور كه نیم قرن پیش جنگ خونین با آمریكا را پشت سر گذاشت، با كمك روسیه و چین به سوی دستیابی به سلاح های هسته ای گام برداشت. در حقیقت پیونگ یانگ با استفاده از فرصت بدست آمده از رقابت های ایدئولوژیك میان آمریكا، روسیه و چین در جمع قدرت های هسته ای قرار گرفت. هنگامی كه كره شمالی هسته ای به عنوان یك واقعیت غیرقابل كتمان از سوی دولتمردان آمریكایی به رسمیت شناخته شد، بیل كلینتون رئیس جمهور وقت آمریكا پا پیش گذاشت و یك قرارداد وسوسه انگیز را به پیونگ یانگ ارائه كرد. این قرارداد كه در سال ۱۹۹۴میان دو كشور آمریكا و كره شمالی به امضا رسید، اجازه داد كه در ازای برچیده شدن تأسیسات آب سنگین كره شمالی، واشنگتن نیروگاه آب سبك برای این كشور احداث كند. همین به دولت پیونگ یانگ تضمین داده شد كه كشورهای ژاپن و كره جنوبی مواد غذایی و سوخت موردنیاز مردم كره شمالی را تأمین كند. مفاد قرارداد ۱۹۹۴ آمریكا و كره شمالی تا پایان عمر حكومت دموكرات ها در كاخ سفید معتبر بود اما با به قدرت رسیدن جمهوریخواهان دست راستی در آمریكا، مناسبات دو كشور بار دیگر رو به تیرگی گذاشت. جورج بوش تهدیدات نظامی برضد پیونگ یانگ را از سر گرفت. در پاسخ به جنگ تبلیغاتی واشنگتن، كیم جونگ ایل خروج كشورش را از پیمان NPT اعلام كرد و سپس خبر ساخت حداقل ۴ بمب هسته ای توسط كره شمالی، جهانیان را شوك زده كرد. كره شمالی با خروج از NPT نشان داد كه برای دستیابی به توان هسته ای به هیچ عنوان عقب نشینی نمی كند و تحت تأثیر جوسازی های آمریكایی ها قرار نمی گیرد. البته پس از فروكش كردن گرد و غبار ناشی از خبر تولید بمب هسته ای از جانب كره شمالی، طرفین با ابتكار چین، مذاكرات ۶ جانبه ای را آغاز كردند كه در یك سوی میز كشورهای غربی آمریكا، ژاپن و كره جنوبی می نشینند و در سوی دیگر كره شمالی با دو متحد سنتی خود یعنی چین و روسیه قرار دارد. تاكنون ۴ دور مذاكره ۶ جانبه برگزار شده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.