چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

وظیفه دشوارتر نویسندگان


وظیفه دشوارتر نویسندگان

نویسندگان عرب از موج تغییر می گویند

این روزها همه جا صحبت از تحولات جهان عرب است. برخی این خیزش‌های تازه را انقلاب می‌نامند و برخی از تفسیرهایی تا این حد کلاسیک می‌پرهیزند. در این میان مصر بیش از همه مورد توجه دنیا بوده است. نویسندگان و شاعران عرب نیز از جمله این گروه هستند که نمی‌توانند نسبت به تحولات سیاسی پیرامونشان بی‌تفاوت باشند؛ به ویژه نویسندگان مصر که سالهاست با اندیشه و قلم به مبارزه با دیکتاتوری مصری رفته و بسیاری از آنها نزدیک به ۳۰ سال در زندان یا تبعید به سر برده‌اند اما هرگز از نوشتن دست نکشیده‌اند. آنچه در پی می‌آید گزیده مطالبی است که از روزنامه‌های معتبری چون ایندیپندنت، فیگارو، الاهرام و گاردین گزینش شده است. بیشتر این مطالب از زبان نویسندگان عرب به خصوص نویسندگان مصری بازگو شده است. در پایان نیز فهرستی از رمان‌های معروف مصر که بن مایه سیاسی و مبارزاتی دارند معرفی می‌شود. «میدان مملو از جمعیت است. خیابانهای منتهی به آن هم پر است. تا حالا چنین تظاهراتی برگزار نشده بود. به نظر می‌رسد در مصر یک تظاهرات بزرگ با شعاری واحد شکل گرفته است» از کتاب «قصر الشوق» نوشته نجیب محفوظ

ادبیات عرب در آینده

سالها بود نویسندگان و شاعران عرب از وضعیت حاکم بر کشورشان بیزار بودند و این بیزاری را در آثار خود یا در مقاله‌ها و مصاحبه‌هایشان ابراز می‌کردند. اکنون با پیروزی انقلاب‌ها در مصر و تونس و همچنین آغاز خیزشهای انقلابی در جهان عرب، نویسندگان عرب رویاهای جدیدی در سر می‌پرورانند. آنها تصمیم دارند از آزادی و قلم دفاع کرده و موضوعات مهمتری را در بن مایه آثار آتی خود بگنجانند. از تظاهرات دانشجویان ضد انگلیسی در سال ۱۹۶۴ که با خشونتی بسیار سرکوب شد و شورش‌های وسیع سال ۱۹۷۷ علیه انور سادات تا تنشهای اخیر، نویسندگانی چون لطیف الزیات، ابراهیم اصلان و ردوا آشور از جمله مسببان و هدایت‌کنندگان شورشهای قاهره بوده‌اند. و اینها اکنون شاهد تغییر دلخواهشان هستند.

احمد العیدی، رمان نویس جوان مصری بعد از پیروزی جنبش مردم مصر در گفت‌وگو با ایندیپندنت می‌گوید:«تمام برنامه‌های ادبی من تغییر کرده است. من اخیرا روی رمانی کار می‌کردم که بیشتر به انقلابی در مصر اختصاص داشت. جمعیتی را ترسیم کرده بودم که رژیم آنها را سرکوب می‌کند. الان با اتفاقاتی که افتاده مجبورم رمانم را بازنگری و بازنویسی کنم.» نویسندگان عرب به خاطر دفاع از آزادی چیزی جز سانسور، شکنجه، زندان و تبعید نصیبشان نشده است. همان طور که الیاس خوری، نویسنده مطرح و تبعیدی لبنانی می‌گوید: «مشکل کتاب عربی مشکل جامعه عربی است: یعنی حاکمیت دیکتاتوری و سانسور. این سانسور تنها شامل نویسنده و کتاب نمی‌شود بلکه علیه جامعه است.» اما نگاهی دیگر به جهان ادبیات عرب در سالهای اخیر ما را متوجه شجاعت تحسین برانگیز یک نویسنده عراقی تبار در مراکش می‌کند. ساموئل شیمون، سردبیر و نویسنده جسور عراقی مساله اصلی حاکم بر ادبیات عرب را در برخورد حکومت‌ها با نویسندگان می‌داند: «مساله این است که دولتهای عربی از نویسندگان متنفرند.» سال گذشته عبدو خال، نویسنده عربستانی برنده بوکر عربی شد. رمان او بیشتر به خاطر نگاه طنز آمیزی که به جنگ داشت، برنده این جایزه شد. اما کسی صدایش درنیامد که این رمان در سرزمین مادری نویسنده‌اش اجازه چاپ ندارد. جالبتر اینکه وزیر فرهنگ عربستان به نویسنده تبریک هم نگفت. فائزه فقیر، نویسنده اردنی می‌گوید: «موج انقلاب لحظه‌های بسیار زیبا و امیدبخشی برای ما ایجاد کرده است که هرگز تصورش را هم نمی‌کردم.» او معتقد است این آزادی‌ها به نویسندگان اجازه می‌دهد تا بیشتر با مسائل سیاسی درگیر شوند. فقیر می‌گوید:«من وقتی به ادبیات عرب نگاه می‌کنم، فقط امیل حبیبی در ذهنم نقش می‌بندد. این نویسنده فلسطینی روزی به من گفت به خاطر نوشتن درباره سیاست نفرین شده است. خیلی از نویسندگان عرب سیاسی هستند، چون مساله‌ای که با آن درگیری دارند سیاست است. بنابراین ما نباید هنر را به خاطر هنر بخواهیم.» هشام مطر یک نویسنده تبعیدی لیبیایی است که در قاهره از نزدیک شاهد حوادث اخیر بوده است. سرهنگ قذافی پدر او را سر به نیست کرده و خودش را تبعید کرد. با نگاهی به سرنوشت او می‌توان متوجه می‌شد که مردم عرب تا چه اندازه قربانی خشونت و دیکتاتوری حکومتها بوده‌اند. او می‌گوید: «حالا نقاب‌ها به‌طور کامل برداشته شده و تونس و مصر به پا خاسته و جوامع عربی با جنبش‌های

صلح آمیز و عاقلانه دست به اعتراض زده‌اند. این نشان می‌دهد که جامعه عرب به خودباوری و اعتماد به نفس و غرور رسیده است. این جاه طلبی رویایی و بزرگ باید در هنر و ادبیات هم تبلور پیدا کند. ما نباید فریب بخوریم که چون دیکتاتورهای تونس و مصر سقوط کرده‌اند، این کشورها به مدینه فاضله تبدیل شده‌اند. کار ادبی و هنری در چنین شرایطی نیازمند خلاقیت و خلق آثار بزرگ است.» این نویسنده درباره کنترل نویسندگان از سوی دولت می‌گوید: «هیچ سندی نیست که نشان دهد سانسور آثار از سوی دولت به نفع ادبیات باشد. ادبیات دچار خسران‌های زیادی شده است. نویسندگان را زندانی کرده‌اند، روزنامه‌ها را بسته‌اند و ناشران را خفه کرده‌اند. نویسندگان وظیفه دارند در دوران استبداد بیشتر رشد کنند.» در مصر دولت نظامی‌ مبارک برای توقیف کتابهای وارده به این کشور دست به هر کاری می‌زد. این دولت حتی به وبلاگ‌نویسان هم رحم نمی‌کرد و آنها را زندانی و شکنجه می‌کرد. سانسور و اقدامات خشونت آمیز علیه روزنامه‌نگاران و نویسندگان با حمایت کاذب و دروغین از ادبیات و هنر صورت می‌گرفت. اینها همه در دوران سیاه فاروغ الحسنی، وزیر فرهنگ حسنی مبارک انجام گرفت. وزیری که در نمایشگاه کتاب قاهره جز دروغ چیزی بر زبان نیاورد و با وقاحت گفت: «اکنون عصر آزادی است.» در چنین خفقانی رمان نویسان مصری از انعکاس فضای حاکم بر کشور در آثار خود غفلت نکردند. خالد البری رمان نویس مصری با نوشتن «زندگی زیباتر از بهشت است» داستان جوانی را روایت کرد که به گروه افراط گرایان می‌پیوندد و در نهایت پشیمان می‌شود و راه خود را از آنها جدا می‌کند. رمان «رقص شرقی» او زندگی یک تبعیدی در لندن را روایت می‌کند و این کتاب به نامزدهای بوکر عربی پیوست. خالد البری معتقد است: «در دوران مبارک پسرفت و نزول بسیاری داشتیم. هر چه جلوتر می‌رفتیم، کتابهای بیشتری ممنوع می‌شد. دولت با تخریب چهره ادبیات مردم را از کتابخوانی بیزار کرده بود. مردم دیگر چندان کتاب نمی‌خرند. امیدوارم این وضع تغییر کند. دموکراسی موجب می‌شود تا مردم بیشتر به آگاهی و دانایی رو بیاوردند.» این نویسنده معتقد است که تجدید حیات ادبیات و فرهنگ در مصر باعث رونق «نوشتن» در گونه‌های مختلف از جمله شعر، داستان، کتاب کودک، داستانهای عاشقانه، پلیسی و غیره می‌شود. علی الصوان، نویسنده مطرح مصری که با شور و شوق در تظاهرات میدان التحریر شرکت می‌کرد، می‌گوید: «بین انقلاب و عاشق شدن وجه اشتراک وجود دارد. وقتی آدمی‌عاشق میشود شخصیت بهتری پیدا می‌کند. انقلاب هم درست مثل همین است. هر کس در آن شرکت می‌کند و فریاد اعتراض سر می‌دهد شخصیت متفاوت‌تری نسبت به آنچه که قبلا بوده پیدا می‌کند و خودش نیز این تفاوت را احساس می‌کند. در واقع شان و مقامش بیشتر می‌شود چرا که دیگر احساس ترس و زبونی نمی‌کند.»

الصوان درباره رمان جدیدش هم سخن می‌گوید. او تصمیم دارد که حوادث اخیر مصر را در قالب رمان عرضه کند تا آن را در قالب ادبی ماندگار کند. وی می‌گوید: «این انقلاب یک تجربه منحصر به فردی بوده که هم در تاریخ ماندگار می‌شود و هم اینکه باید در آن زندگی کرد. این حوادث یادآور رمان پاییز پدرسالار اثر گابریل گارسیا مارکز است.»



همچنین مشاهده کنید