چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
ضعف های نظامی روسیه و انفعال در مذاکرات کنترل تسلیحات
هرچند اخبار اخیر در مورد تدوین پیمان جدید کنترل تسلیحات راهبردی تهاجمی میان روسیه و امریکا حاکی از تلطیف مواضع پیشین مسکو در زمینه ارائه اطلاعات تلهمتریک درباره آزمایش موشکهای جدید روسی به واشنگتن است، اما ایالات متحده همچنان بر مخالفت با بازرسیهای دائم از کارخانه موشکسازی «ووتکینسک» تأکید دارد. به تأکید تحلیلگران این مسئله بیش از هرچیز به این دلیل است که روسیه بیش از هر کشور دیگر به ضعفهای مفرط خود در زمینة موشکهای راهبردی واقف است و همین مسئله این کشور را در برابر امریکا در موضع ضعف قرار میدهد. بر همین اساس است که کرملین تلاش دارد، با تأکید بر ارتباط میان پیمان جدید کنترل تسلیحات راهبردی و سپر موشکی امریکا در اروپای شرقی از واشنگتن در حوزههای دیگر کسب امتیاز کند.
● ضعف تسلیحات راهبردی هوایی روسیه
در حال حاضر ایالات متحده واجد حدود ۹۰۰ حامل کلاهک هستهای (بدون احتساب ۷۰ فروند بمبافکن بی-۱-بی که گویا از نیروهای هستهای خارج شدهاند) و ۵۷۰۰ «واحد رزمی» است. اگر هر بمبافکن بی-۲ به عنوان یک واحد رزمی تلقی شود و بپذیریم که در ۱۰۰ عدد از ۴۵۰ عدد موشک بالیستیکی قارهپیمای «مینیتمن-۳» یک واحد رزمی نصب شده، این رقم را میتوان درست دانست. اما اگر قبول کنیم که اکثر موشکهای «مینیتمن» به ۳ واحد رزمی مجهز شدهاند، در این صورت رقم جمعی برابر ۵۹۰۰ واحد رزمی میشود. روسیه در ۱ ژوئیه ۲۰۰۹ ، تعداد ۶۰۸ حامل کلاهک هستهای با ۲۶۸۳ واحد رزمی در اختیار داشت. لازم به ذکر است که از ۱ ژانویه سال ۲۰۰۰ که ولادیمیر پوتین وارد کرملین شد، نیروهای هستهای راهبردی فدراسیون روسیه دارای ۱۱۶۵ حامل کلاهک هستهای با ۵۸۴۲ واحد (قسمت) رزمی بود. بر این اساس، روند احیای توانمندی نیروهای مسلح روسیه ادامه داشته و روندی رو به رشد بوده است.
نکته مهم این است که امریکاییها طی دهساله اول قرن ۲۱ تسلیحات راهبردی تولید نمیکردند، ولی در روسیه تولید این نوع سلاحها هیچ گاه متوقف نشده است. با این حال در سالهای دهه۱۹۹۰ موازنه واقعی بین روسیه و آمریکا درعمل وجود داشت، اما هم اکنون، برتری آمریکا در زمینه حاملهای کلاهک هستهای به ۵/۱ برابر و در زمینه واحدهای رزمی به بیش از ۲ برابر افزایش یافته است. این در حالی است که نیروهای هستهای راهبردی روسیه مانند تمام نیروهای مسلح این کشور روند رو به ضعف ملموسی را طی میکنند.
نیروی دریایی روسیه در عمل از بین رفته است (در باره نیازی نیست که بار دیگر فرآیند ساخت موشک «بولاوا» و این که قبل از اینکه تولید، کاملاً از رده خارج شد، یادآوری شود). نیروی زمینی روسیه نیز به صورت روزافزونی در حال تضعیف است. از ۱ ژانویه سال ۲۰۰۰ تا ۱ جولای ۲۰۰۹ در شاکلة نیروهای موشکی راهبردی روسیه، ۴۳۱ موشک بالیستیکی قارهپیما با ۲۳۳۴ قسمت رزمی از رده خارج شده و تنها ۴۲ موشک با ۴۲ قسمت رزمی جایگزین شده است. نیروهای هوایی در بخش هستهای فعلاً ثبات خود را حفظ کرده است، اما با توجه به عدم تولید و طراحی بمبافکنهای جدید، واضح است که این بخش از نیروهای مسلح روسیه نیز بزودی کارآمدی خود را از دست خواهد داد.
● ناکارآمدی اصلاحات نظامی
واقعیت این است که پیمان جدید کاهش تسلیحات راهبردی تهاجمی که ممکن است طی ماههای آتی به امضا برسد، پیمانی درباره خلع سلاح داوطلبانه یکجانبه ایالات متحده خواهد بود. این امر کمکی به روسیه نخواهد کرد، زیرا کاهش نیروهای هستهای روسیه به خودی خود همچنان ادامه دارد و این موضوع ارتباطی با پیمانهای بینالمللی ندارد. برتری آمریکا در این زمینه حتی بعد از کاهشهای داوطلبانه بیش از پیش افزایش خواهد یافت. در این رابطه باید به یک موضوع مهم دیگر نیز اشاره کرد. مسکو برای پدافند ضدموشکی اهمیت فراوانی قائل است، حال آنکه موضوع پدافند هوایی را نادیده میگیرد. این در حالی است که پدافند هوایی، عامل تعیین کننده استقامت نیروهای راهبردی هستهای و سایر نیروهای مسلح فدراسیون روسیه و نیز نهادهای اداری و صنعتی این کشور است. علیرغم تاکید بر این مساله در می ۲۰۰۸، تا کنون اصلاحات مهمی در این زمینه صورت نگرفته است.
در جریان نوسازی نیروهای مسلح فدراسیون روسیه، بخش عمده واحدهای ضدهوایی ارتشی به نیروی هوایی و ضدهوایی تعلق گرفت. همه تیپهای باقی مانده اس-۳۰۰ و چهار تیپ سامانه ضدهوایی «بوک» به ترکیب نیروی ضدهوایی پیوستند. برای نیروی زمینی نیز ۹-۷ تیپ موشکی ضدهوایی مجهز به سامانه ضدهوایی «بوک» باقی مانده است که در سراسر روسیه از پترزبورگ تا ولادیواستوک مستقر شدهاند. این امر یک بار دیگر نشان میدهد که از این پس، نیروی زمینی روسیه در صورت عدم پشتیبانی ضدهوایی نمیتواند مبادرت به عملیاتهای نظامی کند. حتی کسانی که متخصص امور نظامی نیستند، اهمیت این عامل را درک میکنند. البته در چارچوب اصلاحات اخیر، نیروی مسلحی ایجاد شده که قادر نیست هیچ خطری را دفع کند. لازم به ذکر است که ترکیب نیروی ضدهوایی (که بخشی از نیروی هوایی روسیه را تشکیل میدهد) شامل ۳۱ هنگ اس-۳۰۰ و اس-۴۰۰، چهار یا پنج هنگ اس-۳۰۰-و و چهار هنگ «بوک» است. این تعداد سامانههای ضدهوایی برای دفع تجاوز هوایی کفایت نمیکند.
در حال حاضر تنها مسکو و پترزبورگ، حومه این شهرها و نیز مناطق استقرار ناوگانهای نظامی بالتیک، شمال و اقیانوس آرام زیر پوشش مناسبی قرار گرفتهاند. در مناطق کراسنودار و خاباروفسک نیروی ضدهوایی کمابیش مؤثری مستقر شده است. ولی دیگر بخش های کشور عظیم روسیه کاملاً باز است. حتی ۱۲ منطقه روسیه که رسماً نیروی ضدهوایی دارند، از پوشش کافی ضدهوایی برخوردار نیستند. نکته شایان ذکر اینکه در ۶۲ منطقه روسیه، نیروی ضدهوایی حضور ندارد. حتی بعضی لشگرهای موشکی راهبردی و مناطق مهم صنعتی از پوشش ضدهوایی بی بهره هستند.
باید افزود که سامانه ضدهوایی «بوک» که از نیروی زمینی به نیروی ضدهوایی منتقل شده، نمیتواند به عنوان ضدهوایی عمل کند، زیرا یک سامانه صرفاً ارتشی است که برد آن ۳۲ کیلومتر است و برای فعالیت ضدهوایی کافی نیست. افزون بر این، بیش از نیمی از هنگهای اس-۳۰۰ (۱۶ هنگ) به سامانهاس-۳۰۰-پ-اس مجهز شدهاند. این در حالی است که این سامانه اواسط سالهای ۱۹۸۰ به رده تسلیحات پیوسته و پاسخگوی مقتضیات کنونی نیست.
● عدم کفایت سامانههای جدید
تا کنون فقط دو واحد مجهز به سامانه پرآوازه اس-۴۰۰ در اختیار نیروهای مسلح روسیه قرار گرفته است. امکانات محدود تولیدی صنایع دفاعی و مشکلات جدی که در جریان بهرهبرداری از اس-۴۰۰ بروز کرد، سبب چنین نتیجهای شد. در برنامه دولت برای تجهیز واحدهای ارتش به تسلیحات جدید برای سالهای ۲۰۱۵-۲۰۰۶، پیش بینی شده بود که تا سال ۲۰۱۵ روسیه به ۱۸ تیپ اس-۴۰۰ مجهز شود، ولی اولاً، این برنامه در همه زمینهها با ناکامی روبرو شده و نمیتواند به طور کامل اجرا شود. ثانیاً، حتی اگر اجرا میشد، ۱۸ تیپ نمیتوانستند پدافند هوایی نه تنها تمام کشور، بلکه حتی تأسیسات و اهداف اساسی را بر عهده گیرند.
این ادعا که کارآیی اس-۴۰۰ از اس-۳۰۰ سه برابر بالاتر و لذا تعداد مورد نیاز آن ۳ برابر کمتر است، چیزی جز دروغ محض نیست. کارآیی اس-۳۰۰ در مبارزه با اهداف هوایی ۸۰-۷۰% است. بدیهی است که کارآیی نمیتواند از ۱۰۰% بالاتر باشد، به عبارت دیگر، نمیتوان به وسیله یک موشک بیش از یک هدف را سرنگون کرد. بنابراین، افزایش کارآیی اس-۳۰۰ به میزان سه و حتی ۵/۱ برابر امکانپذیر نیست. فقط در حالت ایدهآل و بدون موانع خارجی، کارآیی ۱۰۰ درصدی میتواند تأمین شود که در شرایط کنونی چنین وضعیتی تنها در صورت مقابله با نیروی هوایی یکی از کشورهای آفریقایی میتواند حاصل شود. با وجود اینکه اس-۴۰۰ از نظر طول برد و ارتفاع فعالیت و مقابله با پارازیتهای الکترونیکی از اس-۳۰۰ قویتر است، این سامانه نیز نمیتواند با هر موشک خود بیش از یک هواپیما یا یک موشک سرنگون کند. علاوه بر این، کیفیت هیچ گاه ضرورت کمیت را حل نمیکند. تعداد اهدافی که سرنگون میشوند، نمیتواند بیشتر از تعداد موشکهای ضدهوایی آماده برای جنگ باشند. اگر موشکها نصب نشدهاند، حتی جنگنده قدیمی «فانتوم» بدون هیچ مشکلی از مواضع نیروی ضدهوایی عبور خواهد کرد.
این مسأله برای سامانههای اس-۳۰۰ و اس-۴۰۰ از آن نظر اصولی به نظر میرسد که برای نصب موشکهای جدید در هر دو سامانه مذکور، زمان زیادی لازم است. به عبارت دیگر، اگر موشکهای نصب شده تمام شوند، حتی در صورت وجود موشکهای ذخیره و ماشینهای انتقال و شارژ در محل استقرار این سامانهها، امیدی به ازسرگیری فعالیت آنها نیست. به علاوه موشکهای ذخیره و ماشینهای مخصوص نیز آماده نیستند.
این مشکل تنها در صورتی قابل ارتفاع است که یک هنگ اس-۳۰۰-پ شامل ۶ سامانه با ۲۸۸ موشک آماده برای پرتاب باشد، ولی از مطالب مندرج میتوان نتیجه گرفت که نیروی ضدهوایی روسیه حتی یک هنگ ۶ سامانهای ندارد. در این میان، تنها دو هنگ از ۵ سامانه برخوردارند. در اکثر هنگها ۳-۲ سامانه با ۱۴۴-۹۶ موشک وجود دارد. بدیهی است که هر دشمن بالقوه میتواند با استفاده از حمله گسترده، نیروی ضدهوایی این کشور را از پای در آورد.
● وضعیت فاجعهبار
مسکو طبق معمول ماههای پیش به بحث و چانهزنی با امریکا درباره استقرار سامانه ضدموشکی این کشور در بلغارستان و رومانی تمرکز کرده و این در حالی است که مسکو چند سال قبل بر این نکته تأکید داشت که سامانه ضدموشکی باید در قسمت جنوب شرق اروپا مستقر شود تا بتواند خطر موشکی ایران را دفع کند. با عنایت به موقعیت جغرافیایی، این سامانه جدید ضدهوایی به هیچ عنوان نمیتواند برای روسیه مشکلی ایجاد کند، مگر اینکه روسیه بخواهد به بلغارستان و رومانی حمله کند که این مسئله کاملاً بعید به نظر میرسد. باید به این نکته نیز اشاره کرد که مقامات کرملین طی ماههای اخیر مساله استقرار سامانه دریایی ضدموشکی در دریای سیاه را کاملاً نادیده گرفتهاند. به عبارت دیگر، رزمناوهایی چون «تیکوندروگ» و ناوهای «اورلی برک» با سامانه ضدموشکی «ایجیس» وارد دریای سیاه در حال برنامهریزی برای استقرار در این دریا هستند و این خطری واقعی برای روسیه است. سامانه ضدهوایی «استاندارد-اس-ام-۳» که تعدادی از آنها روی ناوها نصب میشود و موشکهای «تامهوک» که روی این ناوها مستقر میشوند، چنین خطری ندارند.
نباید فراموش کرد که زیردریاییهای آمریکایی نیز که در حال حاضر میتوانند بلامانع وارد دریای سیاه شوند، حامل موشکهای «تامهوک» هستند. با توجه به اینکه نیروی هوایی و تعداد اندک ناوهای ناوگان دریای سیاه روسیه برای ناوهای آمریکایی خطری جدی ایجاد نمیکنند، همه سکوهای خالی در ناوهای آمریکایی به موشکهای «تامهوک» اختصاص مییابند که از دریای سیاه میتوانند به شش لشگر موشکی روسی که دارای ۶۰% موشکهای بالیستیکی قاره پیمای این کشور هستند، ضربه بزنند. این در حالی است که چهار لشگر از این تعداد از هیچ پوشش ضدهوایی برخوردار نیستند و بعضی از آنها از وسایل ضدهوایی منسوخ استفاده میکنند.
تعداد موشکهایی که امریکاییها میتوانند به سوی اهداف موجود در خاک روسیه پرتاب کنند، از تعداد ضدموشکهایی که ما در سامانههای ضد هوایی خود داریم، بیشتر است. به نظر میآید که در این شرایط هر موشک بالدار تامهوک امریکا به راحتی قادر به رسیدن به اهداف روسی خود خواهد بود. حتی اگر این موشکها به هدف نرسند، یکی دو ضدموشک روسی را به خود جلب کرده و باعث تضعیف پدافند هوایی روسیه خواهد شد. با توجه به ضریب پایین کارآیی ضدموشکهای روسی در شرایط واقعی نبرد (۴۰-۳۰ درصد)، پدافند هوایی روسیه در حالت فعلی نمیتواند امنیت تأسیسات نظامی این کشور را تضمین کند.
در این شرایط آمریکاییها حاضرند نیروی راهبردی هستهای خود را به صورت داوطلبانه و یکجانبه کاهش دهند، زیرا به این نوع تسلیحات احتیاجی ندارند. آنها میتوانند به وسیله سلاحهای دقیق غیرهستهای، نیروهای راهبردی هستهای روسیه را از میان ببرند. مابقی موشکهای قارهپیمای روسی نیز کاملاً به سپر ضدموشکی امریکا اختصاص خواهند یافت. این سپر نمیتواند پرتاب گسترده موشکها را دفع کند، اما میتواند با موشکهای انگشتشمار مقابله کند. این وظیفه به عهده سامانه ضدموشکی مستقر در خاک آمریکا و در ناوهای آمریکایی در مناطق شمالی خواهد بود. و واشنگتن قصدی برای به خدمت گرفتن تأسیسات ضد هوایی امریکا در بلغارستان و رومانی نخواهد شد.
در قسمت شرقی روسیه نیز مشکلاتی در زمینه پدافند هوایی وجود دارد. این در حالی است که چینیها به نحوی آشکار در حال تمرین طرحهای تجاوز گسترده به روسیه هستند. انبوه موشکهای بالیستیکی تاکتیکی و عملیاتی- تاکتیکی که تعداد آنها در چین از همه ارتشهای دیگر جهان بیشتر است، برای از بین بردن نیروی ضدهوایی روسیه در مناطق شرقی کفایت میکند. در حال حاضر در تمام منطقه بزرگ کامچاتکا تا رود ینیسئی فقط ۱۸۰ فروند جنگنده وجود دارد. در این شرایط نیروی هوایی چین با ۴ هزار فروند جنگنده میتواند حریم هوایی روسیه را زیر کنترل کامل خود در آورد و این در حالی است که ذخایر اساسی نفت و گاز روسیه در مناطق شرقی این کشور قرار دارند.
نویسنده: الکساندر - خرامچیخین
منبع: سایت - ایراس - تاریخ شمسی نشر ۱۱/۱۲/۱۳۸۸ - به نقل از روزنامه «نیزاویسیمایا گازییِتا»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست