یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

مهندسان پزشکی در جایگاه واقعی خود نیستند


مهندسان پزشکی در جایگاه واقعی خود نیستند

امروزه تأمین فنآوری پزشكی تنها با داشتن یك یا دو تخصص میسر نیست و برای بهره برداری كامل از آن باید از چندین تخصص مختلف از قبیل فنی, مهندسی, پزشكی, حقوقی, مالی, اقتصادی و مدیریتی استفاده كرد

یكی از ارزشمندترین و عمده‌ترین دستاوردهای بشر كه برای به‌دست آوردن و حفظ آن تلاش می‌كند، سلامتی است. به همین خاطر دانشمندان علوم مختلف با پیشرفت دائمی و سریع خود و همچنین صرف هزینه‌های نامحدود، سعی دارند تا بیشترین اشراف ممكن را در زمینه تعالی بالینی زندگی، كسب نمایند. با نگاهی به نمودار سرعت پیشرفت فن‌آوری پزشكی به نكات زیادی پی برده می‌شود : درمان‌های اولیه و حتی اعمال جراحی به سرعت كشف شدند اما سالها طول كشید كه انسان به وجود ویروسها و باكتریها پی ببرد، از آن تاریخ طبابت به‌صورت غیر رسمی كنار دیگر حرفه‌های معتبر و با جایگاه جامعه مانند : منجمی!، جادوگری! و پیشگوئی!، شروع به فعالیت نمود. ممكن است این جمله كمی مضحك باشد، ولی این یك واقعیت مستند است و تاریخ شهادت می‌دهد كه برای ابطال و انقراض همه آن تفكرات پوچ و مضحك، نسلهای زیادی از بشریت نابود شدند.

بله طبابت شاید جزو اولین اقدامات بشر باشد ولی هزاران سال طول كشید تا بصورت یك شغل علمی و مستقل از سلمانی و دلاكی و دعانویسی، شناخته شود. اما شاید، تخصصی شدن رشته‌های پزشكی و ایجاد شاخه‌های علمی متنوع، چند سال بیشتر زمان به خود اختصاص نداد. علوم مختلف به سرعت با هم تركیب شدند و پیشرفتهای وسیع فنآوری پزشكی در زمانی كمتر از ۱۰۰ سال به‌وقوع پیوست. اكنون ما در فضائی قرار داریم كه به حماقت میلیاردها انسانی كه قبل از ما زندگی كرده اند می‌خندیم ولی یك نكته، قابل تعمق و تفكر است....

ما در نقطه عطف تاریخ علم قرار داریم و هنوز تا تكامل خود، راه بسیار زیادی را در پیش خواهیم داشت، همه ما شاید امثال این جمله‌ها را تا كنون شنیده یا گفته باشیم :

▪ اگر این دارو ۱۰ سال زودتر به بازار می‌آمد، الان مادربزرگ زنده بود،

▪ اگر تاثیرات مخرب پوكی استخوان را می‌دانستم، تا می‌توانستم از آن پیشگیری می‌كردم،

▪ كاش قطره فلج اطفال به من هم خورانده می‌شد و

▪ كاش وبا، مالاریا، گریپ، آبله و صدها بیماری قابل كنترل دیگر جان این همه انسان را نمی‌گرفت.

همه این اگر‌ها و كاش‌ها به ما ثابت می‌كند كه، عموم تحولات پزشكی در سالهای اخیر اتفاق افتاده‌اند و در ضمن این نكته را هم به ما نشان می‌دهد كه سرعت تغییرات در سیستمهای موجود تامین سلامت، به شكل خارق العاده ای رو به افزایش است. شاید فكر كنید كه تاكنون، همه این مطالب خبر‌های خوشی هستند ولی باید اشاره شود كه سطوح فنآوری مدرن و بالاتر در كنار مزایا و كاربردهای وسیعشان یك تالی فاسد هم دارند و آن عدم اطلاع از بكارگیری بجا و صحیح فنآوری است. هزینه‌هائی كه برای كسب فنآوری متحمل می‌شویم عموماً به صورت زیر است:

▪ هزینه بسیار سنگین تامین فنآوری،

▪ هزینه آموزش نیروهای انسانی،

▪ هزینه تغییر در استراتژی گذشته سازمان،

▪ هزینه تغییر ساختار سازمان برای اجرائی كردن فنآوری،

▪ هزینه یكپارچه‌سازی فرهنگی و

▪ هزینه سرویسهای نگهداری و تعمیرات.

هر سازمان معمولا با علم به وجود این هزینه‌ها و به قصد استفاده مفید از فنآوری، اقدام به تأمین آن می‌كند. آنچه كه به‌ عنوان تهدید بزرگ از آن یاد می‌شود، عوارض بزرگی است كه از این بابت گریبان گیر ما خواهد شد و متأسفانه تعدادشان هم كم نیست و ما عموماً همه آنها را در یك نام «اشتباهات كارشناسی» خلاصه می‌كنیم. اگر قدری در این مسئله دقیق شویم، یقیناً پی خواهیم برد كه در عصر انفجار اطلاعات دیگر نمی‌توان بدون استفاده از مشاوران و متخصصان فنون مختلف به یك تصمیم‌گیری صحیح دست یافت. این مسئله به‌ویژه در مواردی كه با جان انسان، سروكار دارد خود را بیشتر از پیش نمایان می‌كند. امروزه تأمین فنآوری پزشكی تنها با داشتن یك یا دو تخصص میسر نیست و برای بهره‌برداری كامل از آن باید از چندین تخصص مختلف از قبیل : فنی، مهندسی، پزشكی، حقوقی، مالی، اقتصادی و مدیریتی استفاده كرد. این تهدید زمانی آشكارتر می‌شود كه بدانیم، برای هیچ سازمانی صرف نمی‌كند كه این مشاوران تخصصی نسبتاً گران را دائما در اختیار خود داشته باشد و به همین دلیل در بسیاری از موارد می‌بینیم كه تصمیم‌گیران بزرگ مراكز به گزارش‌ها و استنباط‌های شخصی كارشناسشان اعتماد و اكتفا كرده و با دست خود سازمان خود را درون یك چاه بزرگ می‌اندازند كه بیرون آمدن از آن مستلزم صرف زمان و منابع بسیار بوده و گاهی كاملا غیر ممكن می‌شود. بطور خلاصه و برای نتیجه‌گیری از این مطالب باید اشاره شود كه اكنون میان رشته‌های پزشكی و مهندسی، رشته‌های جدید دیگری به‌وجود آمده است كه بعضا به آنها دسترسی نداریم و شاید اصلا اطلاعی از وجود آنها در دست نباشد؛ برخی از آنها عبارتند از :

▪ Technical Assistance

▪ Technology Absorption

▪ Technology Transfer Contracts

▪ Technology Integration

▪ Operation Research

▪ Health Rationing

▪ Economic Engineering

▪ Health Technology Management

▪ …

هیچ‌یك از فنون مذكور به تنهائی برای تصمیم گیری در مورد فنآوری كفایت نمی‌كند و یك مركزیت برای جهت و پردازش همه موارد فوق مورد نیاز است، مسلما ایجاد این مركزیت نه در شرح وظایف مراكز درمانی ذكر شده است و نه امكانات لازم (مالی، اداری، اقتصادی و...) در اختیار ایشان گذارده شده است. به علاوه صرف هزینه دائمی بسیار بالا برای اخذ تصمیم‌های اقتضائی، هرگز توجیه اقتصادی ندارد. در همین راستا و با توجه به این مقدمه جا برای طرح یك مطلب اساسی ایجاد شده است كه در ذیل به آن پرداخته می‌شود.

یكی از مسائل و مشكلاتی كه در چند سال اخیر، سیاست گذاریهای كلان دولت را در جهت ساماندهی وضعیت سلامت در سطح اقشار جامعه، تحت تاثیر مستقیم خود قرار داده است، توزیع عادلانه سلامت در كشور است.

این مسأله به دلایل زیر بسیار حائز اهمیت است:

▪ یكی از مهمترین شاخص‌های ارزیابی هر كشور در جهان، بررسی نحوه توزیع سلامت است،

▪ هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم بسیار زیادی از این بابت به دولت تحمیل می‌گردد. ( این هزینه‌ها می‌تواند شامل طرحهای مختلف كشاورزی، صنعتی، تجاری و حتی اجتماعی باشد كه فرآیند كنترل سلامت را بصورت غیر مستقیم هدایت می‌كند یا اینكه مستقیما به طرحهای پیشگیرانه، تشخیصی یا درمانی معطوف گردند)،

▪ بودجه اختصاص داده شده به سلامت، به هر حال محدود بوده و با وجود این مطلب باید سیاستها به گونه ای باشد كه موازنه سلامت دائما حفظ گردد،

▪ حوادث غیر مترقبه ( بلایای طبیعی، شیوع بیماریها و... ) دائما برنامه‌ریزی‌های دولت را تحت تاثیرات خود قرار خواهد داد و امكان سرعت بخشیدن به حركت كلان مملكت را به سمت اهداف آرمانی خود، دائما ساقط می‌كند،

▪ پیشرفتهای سریع فنآوری، بصورت ناخواسته، علوم مختلف را با یكدیگر تركیب كرده است و باعث می‌شود كه برای اجرای بهینه هر یك از فرآیندها نیروهای متخصص در آن به‌كار گرفته شوند و

▪ با توجه به حساسیت بالای مسئله و مسیر سختی كه در پیش رو داریم چاره‌ای جز شناسائی و پرهیز از اشتباهات تكراری نخواهد بود. با این روش می‌توان مشكلات اتفاقی را ( كه متاسفانه بصورت روال درآمده است) برطرف ساخته و به حل مشكلات اصلی و مسائل مربوط به طرحهای توسعه پرداخته شود.

حال این دامنه را قدری محدود كرده و مستقیما به مسئله اتلاف منابع در بخش درمان پرداخته می‌شود. در میان تلاشهای فراوان مبنی بر افزایش بازدهی سیستمهای سلامت (چه از لحاظ افزایش تخصصهای پزشكی، بهبود روشهای تشخیصی و درمانی، اصلاح ساختارهای اداری، افزایش دقت و حساسیت در زمینه روشهای پیشگیری و... ) یك خلا به وضوح مشاهده می‌گردد و آن هم مشخص نبودن جایگاه واقعی مهندسان پزشكی است. پیشرفت سریع فنآوری این واقعیت را نشان می‌دهد كه دیگر نمی‌توان بدون حضور مهندسان تجهیزات پزشكی، حتی برای طراحی یك مجموعه خدمات بهداشتی - درمانی، برنامه ریزی كرد، چه رسد به تهیه و كاربری تجهیزات مدرن كه همواره جزء لاینفك فرآیندهای تامین سلامت است. آنچه كه به عنوان یك مشكل به آن اشاره می‌شود عدم استفاده از مهندسان پزشكی نیست بلكه استفاده از این عناصر موثر، در فرآیندهای غلط و جایگاه‌های نامربوط است، كه باعث می‌شود، در اكثر موارد تاثیر وجودی آنها هرگز معلوم نبوده و یا حتی به ایجاد مزاحمت برای عناصر و واحدهای دیگر منجر شود. مسئله فنآوری درمانی آنقدر اهمیت دارد كه مهندسان را در بعضی سیستمها تا حد مسئولیتهای كلان بالا برده است به نحوی كه مجبور می‌شوند در مورد كارهای دیگر نیز كه خارج از تخصصشان می‌باشد تصمیمگیری نمایند. از طرفی در بسیاری از سیستمها نقش مهندسان به قدری ضعیف است كه با چالش‌های بزرگی در زمینه كاربری صحیح فنآوری روبه رو هستیم و از این بابت خسارتهای سنگینی به مراكز وارد می‌شود.

نویسنده: سهیل صادقیان


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.