چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

موزه داری صنعت استراتژی چینی ها


موزه داری صنعت استراتژی چینی ها

موزه هنرهای معاصر «رد بریک» در «روستای هجی ژوانگ», منطقه ای که اخیرا به شهر تبدیل شده, واقع شده است خیابانی که به موزه منتهی می شود پهن و خاکی است

موزه هنرهای معاصر «رد بریک» در «روستای هجی ژوانگ»، منطقه‌ای که اخیرا به شهر تبدیل شده، واقع شده است. خیابانی که به موزه منتهی می‌شود پهن و خاکی است. روبه‌روی موزه و بیرون از رستوران «اورچارد» دو سگ دراز کشیده و نفس نفس می‌زنند. دو مرد بیلچه‌های خود را به کناری گذاشته و در گرمای وسط روز در حال نوشیدن چای هستند.

به‌رغم فضای مایوس‌کننده اطراف، انگار موزه همین امروز صبح در آنجا قرار داده شده است. آجر کاری روی بنا می‌درخشد و حروف نوشته شده زرد رنگ سر در موزه، روشن و براق هستند. در داخل موزه دستگاه‌های تهویه هوا فعال است و همه چراغ‌ها روشن هستند. با وجود این، به جز تعدادی کار هنری در گوشه کوچکی نزدیک ورودی ساختمان، موزه تقریبا هیچ چیزی برای نمایش ندارد.

موزه رد بریک بیش از یک سال قبل توسط « یان ژیجی» سازنده‌ای موفق و تازه وارد ساخته شد. این ساختمان یک نمونه‌ از آن چیزی است که جفری جانسون، مدیر بخش کلانشهرهای چین در دانشگاه کلمبیا، آن را «موزه‌سازی» چین می‌نامد: جهش ساختمان‌سازی که خیلی بی معنی و بی‌برنامه است. نه تنها در پکن و شانگهای، بلکه در شهرهای رده دو و سه، هر روزه موزه‌های جدیدی در حال احداث است که اکثر آنها هنوز بدون مجموعه هنری و موزه‌دار هستند. آقای جانسون می‌گوید: «ما شاهد رونق ساخت موزه در جاهای دیگر هم هستیم، اما هیچ‌جا چنین مقیاس و وسعتی ندارد.» در سال ۱۹۴۹ هنگامی که حزب کمونیست کنترل را در دست گرفت، چین فقط ۲۵ موزه داشت. اکثر آنها در دوران انقلاب فرهنگی سوزانده و تخریب شدند و مجموعه‌های آنها پراکنده شد. اما رشد و شهرسازی سریع که همراه با اصلاحات بعد از سال ۱۹۷۸ بود، نه تنها موزه‌های تخریب شده را جایگزین کرد بلکه خیلی فراتر از آن رفته و به ساخت موزه رونق بخشید. ما شاهد آن هستیم که اکنون مرکز هر استان در حال ساخت یک موزه جدید یا ارتقای موزه موجود است. به نظر می‌رسد که این روش آغاز خوبی برای یک برنامه فرهنگی باشد، حتی اگر موزه برای مدتی چیزی برای نمایش نداشته باشد. همچنین مجموعه‌داران ثروتمند چینی برای نمایش گنجینه‌های خود با موزه‌های خصوصی به توافق رسیده‌اند.

طبق طرح پنج ساله موجود، چین ‌باید ۳۵۰۰ موزه تا سال ۲۰۱۵ می‌ساخت، هدفی که سه سال زودتر به آن رسید. سال گذشته ۴۵۱ موزه جدید بازگشایی شدند که تعداد کل موزه‌ها را تا پایان سال ۲۰۱۲ به ۳۸۶۶ رساند. در مقایسه، در دهه قبل از رکود اقتصادی ۲۰۰۸ در آمریکا سالانه ۴۰ -۲۰ موزه ساخته می‌شد.

موزه‌های عمومی در چین رایج نبودند. مجموعه‌های کلانی از سنگ یشم، ظروف مینا کاری شده و ظروف چینی که در اختیار خاندان امپراتوری بود، در قصر تابستانی شهر ممنوعه پکن نگهداری ‌می‌شدند و اندک افرادی اجازه بازدید داشتند. در سال ۱۹۴۸ تا ۴۹ میلادی، بعد از حمله ژاپن و درگرفتن جنگ داخلی، نیروهای حزب ملی خلق چین، ۲۳۰ هزار قطعه از بهترین اشیا را به تایوان انتقال دادند، جایی که تا بعد از قدرت گرفتن حزب کمونیست هم باقی ماند. اشیای باقی مانده هنوز هم در موزه ملی پکن موجود است، اما هیچ موزه‌ای در چین اشیایی مانند گنجینه‌های موجود در کاخ موزه ملی تایپه را ندارد.

● فرهنگ سازی

سران چین می‌خواهند این فرهنگ را عوض کنند. آنها بیان می‌کنند که کلانشهرهای جهان– نیویورک، پاریس، لندن– همه موزه‌های مهمی دارند و چین هم باید داشته باشد. آنها می‌خواهند که فرهنگ باستانی خود را هم برای مردم چین و هم برای خارجی‌ها به نمایش بگذارند و در مورد اهمیت به یادآوری گذشته و آموزش نسل جوان صحبت می‌کنند.

در سال ۲۰۰۹، هیات دولت در نشستی، فرهنگ را به‌عنوان یک صنعت استراتژیکی مطرح کرده و ارزش آن را بیش از پیش بالا برد. طرح پنج ساله ۱۵ – ۲۰۱۱ سیاست دولت را با جزئیات شرح می‌داد. این سیاست می‌گوید: فرهنگ «روح و جان ملت» و نیرویی قوی برای توسعه کشور است. فرهنگ گذشته باید تبدیل به «صنعت پایه» شود و گفته شد که این صنعت باید حداقل ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را تامین کند. این رقم ۲ برابر میزان کنونی است. موزه‌ها بخش جدایی‌ناپذیر این سیاست و به سرعت در حال زیاد شدن هستند. اما آنقدر که به ساختن موزه توجه شده، به فراهم کردن و نمایش مجموعه‌ها، برگزاری نمایشگاه‌ها، آموزش موزه‌دار، نگهبان و حافظ موزه و دیگر کارکنان لازم در موزه و ایجاد برنامه‌های آموزشی توجهی نشده است.

دولت قصد دارد بخشی از پارک المپیک پکن را به مرکز فرهنگی، دارای سه موزه، یک اپرا و یک کتابخانه ملی تبدیل کند. یکی از جاذبه‌های عمده، موزه ملی جدید هنر چین (NAMOC)، که تازه‌تاسیس است، خواهد بود. موزه ملی قدیمی هنر چین که در مرکز شهر واقع شده، بخشی از موج ساختمان‌سازی قبلی در سال ۱۹۵۸ است. ساختمان پنج طبقه‌ای که ۸۳۰۰ مترمربع فضای نمایشی دارد و دیگر فضایی برای گسترش آن نیست. موزه ملی جدید هنر چین، ۶برابر بزرگ‌تر از موزه موجود خواهد بود. طرح برنده برای ساخت آن، که توسط جین نوول معمار فرانسوی طراحی شد، براساس نماد چینی عدد یک است. موزه ملی هنر چین هم‌اکنون شامل ۱۱۰ هزار اثر است، که اکثر آنها هنرهای چینی هستند که بعد از سقوط سلسله چینگ در سال ۱۹۱۱ ساخته شده‌اند.

تا این اواخر، فرهنگ به عنوان چیزی در حفاظ دولت تلقی می‌شد، اما اخیرا رونق ساخت موزه‌های عمومی در بخش خصوصی هم بازتاب داشته است. مجموعه‌داران ثروتمند خواهان نمایش گنجینه‌های خود در نمایشگاه‌های پرهزینه و جدید هستند.

به نسل دوران مائو زدونگ یاد داده‌ بودند که هنر سنتی چین مربوط به گذشته است و ارزش پرداختن به آن را ندارد. اکنون چینی‌های جوان هم به هنر سنتی و هم هنر معاصر علاقه دارند. حوزه‌ای که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است نقاشی‌های جوهری معاصر چین است، برداشتی جدید از یک سنت قدیمی توسط هنرمندان جوان. «جوهر تازه» نمایشگاهی کوچک از کارهای ۱۰ هنرمند در موزه هنرهای زیبای بوستون در سال ۲۰۱۰ و نمایشگاهی بزرگ‌تر، «هنر جوهری» که اخیرا در موزه هنر متروپولیتن در نیویورک برگزار شد، توجه‌های زیادی را به چین جلب کرده است.

اما این رونق گاهی موفق و گاهی مغلوب بوده است. «نیروگاه هنر» (The Power Station of Art)، ساختمانی که مانند تیت مدرن، گالری هنر لندن، قبلا صنعتی بود در کمتر از یک سال تبدیل به نمایشگاه شده و برای دوسالانه ۲۰۱۲ شانگهای که توسط معلم و هنرمند پر انرژی، کوی ژیجینگ اداره می‌شد، آماده شد. هر چند این نیروگاه تا زمانی که بسته شد، دیگر نیرویی نداشت: هیچ مجموعه دائمی که چیزی برای گفتن داشته باشد نداشت، پیدا کردن موزه‌دار برایش سخت بود و اکنون اکثر مواقع خالی است.

۲موزه عظیم و تازه‌ساخت هنر معاصر به زودی در شانگهای بازگشایی خواهند شد، هر دو با هیاهوی بسیار؛ اما اکثر این موزه‌ها برای پیدا کردن نقشی برای خود در درازمدت به مشکل می‌خورند. یک مشکل کنار آمدن با مقامات است، زیرا سیاست‌های فرهنگی چین صریح و روشن نیستند. موزه‌های خصوصی باید وثیقه‌های گرانی را بگذارند یا لیسانس‌های مهمی کسب کنند تا بتوانند کارهای هنری برای نمایش، حتی به صورت موقتی، از دیگر کشورها به چین بیاورند.

همچنین ارزیابی حساسیت چین درباره تاریخ و سیاست هم سخت است. برای مثال، نمایشگاه‌هایی درباره انقلاب فرهنگی بیشتر در موزه‌های خصوصی و دور از پکن اجازه نمایش می‌یابند تا موزه‌های عمومی و هنگامی که رابطه با ژاپن قبل از دوسالانه ۲۰۱۲ شانگهای کمی به خطر افتاد، غرفه ویژه توکیو ناگهان کنسل شد.

در هنر معاصر، هنرمندان چینی میزان تحمل و صبر سیستم اداری را با طعنه و کنایه می‌سنجند. مرزها شناور هستند اما بیشتر چینی‌ها می‌دانند که تا کجا می‌شود این مرزها را وسعت داد. زیانگ پیلی، مدیر یک گالری خصوصی معتبر در شانگهای، لیست موارد ممنوعه را می‌گوید: «هر کاری درباره فالون گونگ (نظام معنوی چینی)، دالایی لاما یا قیام میدان تیانانمن و هر عملی که باعث بی‌احترامی به رهبران ملی ما شود، یا هر هنری که بخش خصوصی را نشان دهد، جزو این لیست است.»

مترجم: ملالی حبیبی