شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

مهار بحران مالی غرب


مهار بحران مالی غرب

دنیای غرب با بزرگ ترین بحران مالی خود بعد از سال ۱۹۲۹ مواجه است. تقریباً تمام سران و مقامات اقتصادی این کشورها برای رفع ابعاد این بحران به تلاش برخاسته اند. ابعاد این بحران تا …

دنیای غرب با بزرگ ترین بحران مالی خود بعد از سال ۱۹۲۹ مواجه است. تقریباً تمام سران و مقامات اقتصادی این کشورها برای رفع ابعاد این بحران به تلاش برخاسته اند. ابعاد این بحران تا آنجا پیش رفته که دامنه آن کم و بیش به سایر نقاط دنیا نیز کشیده شده و حتی به وسیله ای برای تسویه حساب های حزبی یا دست آ ویزی برای مبارزات انتخاباتی تبدیل شده است.

ابعاد این بحران چنان گسترده و خطرناک است که سران این کشورها را تقریباً وادار به انجام هر کاری کرده است. این روزها شاهد تخصیص مبالغ نجومی از سوی این کشورها برای مهار بحران هستیم. برخی از این اقدامات به شرح زیر است: آمریکا ۷۰۰ میلیارد دلار بودجه تصویب کرده است به گزارش بلومبرگ کشورهای عضو اتحادیه اروپا (فرانسه، آلمان، اسپانیا، هلند و اتریش) برای جلوگیری از فروپاشی سیستم مالی خود وام های بانکی را به میزان ۳/۱ تریلیون یورو تضمین کرده اند صدراعظم آلمان اعلام کرده وام های بین بانکی را تا ۴۰۰ میلیارد یورو تضمین می کند و تا ۲۰ میلیارد یورو برای پوشش زیان های بالقوه در نظر می گیرد، رئیس جمهوری فرانسه اعلام داشته بدهی بانکی را تا ۳۲۰ میلیارد یورو تضمین می کند کابینه اسپانیا تضمین بدهی های بانکی را تا ۱۰۰ میلیارد یورو تصویب کرده است. اگر این ارقام نجومی از وجوه وارد بازارهای پولی شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تاریخ شاهد نمونه های فراوانی از اقدامات مشابه است. جمهوری ویمار که در جنگ اول جهانی، زیر بار سنگین بدهی درهم شکسته بود برای جلب آرای مردم و کمک به آنها در برابر قیمت های فزاینده دست به چاپ پول و پخش مستقیم آن بین مصرف کنندگان و واحدهای تجاری زد. طی چند سال ارزش مارک چندان کاهش یافت که قیمت یک تمبر پست به پنجاه میلیارد مارک رسید و پس اندازهای مردم از میان رفت. ارزش هر قطعه اسکناس مارک کمتر از ارزش کاغذ آن شد. آیا دنیای غرب با اجرای طرح های خود برای مقابله با بحران مالی به طرف شرایط موجود در جمهوری ویمار پس از جنگ جهانی اول پیش می رود؟

بحرانی که امروز غرب با آن دست به گریبان است در واقع بحران عدم اطمینان مردم به سیستم های مالی است و آنچه که سران غرب با اعلام این طرح ها در پی به دست آوردن آن هستند جلب اطمینان مردم نسبت به اوضاع مالی است. در واقع هدف از این طرح ها بیشتر بهره برداری از بعد روانی آنهاست. اما در عین حال بحران پیش آمده واقعیتی انکارناپذیر است که چاره ای عملی را می طلبد. نباید فراموش کرد که بحران مالی در سیستم سرمایه داری همواره گاه بی گاه رخ می دهد. از بحران بزرگ سال های

۱۹۲۹- ۱۹۳۲ غرب، به صورت ادواری با این قبل بحران ها مواجه بوده اما با استفاده از ابزارهای پولی و مالی و گذشت زمان از این بحران ها بیرون آمده است. این بار هم از این قاعده مستثنا نیست. آنچه که غرب برای برون رفت از این بحران به آن نیاز دارد جلب اطمینان مردم، ابزارهای پولی، مالی و زمان است. از طرح های بلندپروازانه و فربنده ای که اعلام شده بیشتر جهت جلب اطمینان مردم و ایجاد آرامش در بازار استفاده خواهد شد و در کنار آن با بهره گیری از عامل زمان و با استفاده از ابزارهای مالی به کنترل بحران خواهند پرداخت. کما اینکه اعلام کاهش نرخ بهره تاثیر مثبتی بر بازار سهام گذاشت. در آینده نیز شاهد اقدامات مشابهی از قبیل کمک مالی به بنگاه های اقتصادی، کاهش نرخ مالیات، تزریق حساب شده وجوه نقد به بازارهای پولی، سرمایه گذاری در جهت ایجاد اشتغال و... خواهیم بود.

محمدحسین نوروزعلی