چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
روایت دهلیزهای ذهن
اگر این گفته خواجه نصیرطوسی را بپذیریم که شعر را از نگاه منطقیون کلام مخیل مینامد، ناگزیر باید آن را امری سوبژکتیو یا ذهنی به حساب آوریم. به این معنا شعر چه در مطالعات مربوط به آفرینش شعری و چه در محدوده تعامل با خواننده از مدلی ذهنی که همان مدل تخیل یا خیالپردازی است پیروی میکند. به بیان دیگر، با پذیرفتن گفته خواجه طوسی لازم است برای تحلیل یک شعر فرآیندی ذهنی را تشریح کنیم که آفرینش شعری برای ایجاد و بقای خود به آن وابسته است. در شعرهای روایت مدار ( ) narrative که شعرهای مهری جعفری نیز از آن جملهاند، روایت به عنوان عنصری اصلی شناخته میشود که چند و چون رابطه آن با عنصر خیال شکل دهنده ارزش ادبی متن به شمار میرود.
در اینجا قصد ما این است که با برشمردن ویژگیهای روایت ذهنی نمونههایی از آن را در شعرهای دفتری که موضوع بحث ما در این نوشتار قرار گرفته است نشان بدهیم.
پیش از شروع بحث لازم است منظور ما از اصطلاح روایت ذهنی مشخص شده و تفاوتهای آن با نوع دیگری از روایت که برای آن نام روایت عینی برگزیده ایم مشخص شود.
ارسطو در بوطیقای خود روایت را نسخهبرداری ذهن از جهان بیرون معرفی میکند. به این ترتیب از نگاه بوطیقایی، روایت تلاشی برای بازسازی جهان واقعی بر اساس رسوبهایی است که در ذهن یک فرد از افراد جامعه انسانی تهنشین شده است. چنین برداشتی از رابطه عین و ذهن در شکلگیری روایت تا اواخر قرن نوزدهم میلادی همچنان معتبر شمرده میشد. این در حالی است که تحولات جهاناندیشه امروزه به ما این امکان را میدهد تا از منظرهای دیگری نیز به تماشا و تحلیل فرآیند روایت بپردازیم.
هانری برگسون در مطالعات خود در باب چگونگی شکلگیری درک انسانی از جهان برخلاف ارسطو اصالت را به جهان واقعی نمیدهد. او با تمرکز بر جنبههای مختلف پردازش ذهن انسان از جهان اطراف و نقش تعیین کننده این پردازش ذهنی در شکلگیری فهم ما از دنیا تا آنجا پیش میرود که جهان را یکسره ساخته و پرداخته ذهن انسانی قلمداد میکند.
از اینجاست که نوع دیگری از روایت زاده میشود که میتوان آن را روایت سوبژکتیو یا روایت ذهنی نام نهاد. در اینجا برخلاف روایت عینی تلاش شخص بر این متمرکز نمیشود که در روایت خود تا سر حد امکان به بازسازی آنچه از واقعیت درک کرده است در قالب روایت دست بزند.
به جای آن دریافتهای فرد از جهان واقعی در ذهن او تغییر شکل میدهند و با تغییر نقش، تغییر جایگاه، و جابهجاییهای مبتنی بر تداعی، جهانی را میسازد که خاص آن روایت است و در مقام قیاس با جهان واقعی قابل بازشناسی نیست.
در مجموعه شعر مهری جعفری نمونههایی از این نوع روایت شعری به وفور دیده میشود. در اینجا برای روشن تر شدن بحث به چند نمونه از این شعرها اشاره خواهیم کرد.
در شعر <جایی دور از این توان موج دار> روایت ذهنی درست از عنوان شعر آغاز میشود. عبارت <توان موج دار> که از صفت و موصوف قرار گرفتن توان که کمیتی فیزیکی است و <موج دار> که بر کیفیتی فیزیکی دلالت میکند ساخته شده، خود مفهومی را میسازد که خارج از ذهن نمیتواند ساخته شده باشد. به عبارت بهتر، این عبارت هیچ مفهوم معنیداری را در جهان واقعی نمایندگی نمیکند.
روایت این شعر از تعابیری تشکیل شده است که تنها در یک جهان ذهنی و در میان روابط تغییرشکل یافته کلمات میتوانند وجود داشته باشند. در متن شعر نیز اصطلاحات هندسه، فیزیک، شیمی و زیستشناسی در کنار هم دنیایی دیگرگون را شکل میدهند که در آن هیچ چیز سر جای خودش نیست و هیچ دالی بر مدلول آشنای خود دلالت نمیکند.
این نکته روایت شعر را به روایتی ذهنی تبدیل میکند که مفاهیم و اشیایی چون دایره، تک سلولی، اتصال و مغناطیس را برای القای فضایی آخرالزمانی از تک افتادگی انسان مدرن به کار میگیرد. این در حالی است که هیچ یک از این کلمات ربط آشنای خود را با یکدیگر در ذهن مخاطب بازتولید نمیکنند.
در ابتدای شعر <عبور>دوباره با وضعی مشابه رو به رو میشویم:
<بروم / نگاهم را / از در بردارم / و بکوبم / به دیوار>
شیءشدگی <نگاه> و تغییر موقعیت <در و دیوار> که کارکردهای آشنای خود را از دست دادهاند، در این شعر به ساخته شدن جهان جدیدی کمک میکند که برای درک آن به فراموش کردن روابط دنیای واقعی نیازمندیم.
روایت ذهنی در این کتاب شعرهایی را پدید آورده است که مفاهیم ذهنی را هم دچار تغییر مکان و تغییر موقعیت کردهاند. از آن جمله است بازی با مفهوم مرگ در شعر <بر شاخک مگسهای سبز.>
<بکشیدم یا نه / من کشان کشان / کشیده میشوم / به عهده نمیگیرم / اما هیچ / این وزنی که از من / کنده میشود / و بار میشود / بر شاخک مگسهای سبز / بر تن لزج کرمها>
به این ترتیب روایت ذهنی از دل شعرهای این کتاب خود را به خواننده نشان میدهد و در عین حال مصالحی را در اختیار او میگذارد تا خود روایتهای خاص خودش را از میان این روایتها بیرون بکشد.
بازی بی پایان متن عاملی است که به خواننده لذت میدهد و این لذت از لذت رهایی (کاتارسیس) که ارسطو آن را نتیجه روایت عینی دانسته بود برای انسان امروزی جذابتر به نظر میرسد.
علیرضا بهنام
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران روز دختر دولت سیزدهم دولت رئیس جمهور مجلس شورای اسلامی رافائل گروسی انتخابات سید ابراهیم رئیسی رهبر انقلاب حجاب انتخابات مجلس
قتل تهران پلیس هواشناسی شهرداری تهران سلامت بارش باران آموزش و پرورش سیل شهرداری قوه قضاییه سازمان هواشناسی
گاز نمایشگاه نفت مالیات خودرو قیمت طلا قیمت خودرو مسکن قیمت دلار حقوق بازنشستگان ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون فضای مجازی محمدمهدی اسماعیلی کتاب سینمای ایران سریال دفاع مقدس تئاتر موسیقی سینما
اینوتکس دانشجویان دانش بنیان
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل جنگ غزه فلسطین رفح حماس آمریکا روسیه حمله به رفح نوار غزه طوفان الاقصی
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید لیگ برتر دورتموند ذوب آهن بازی باشگاه استقلال لیگ برتر ایران نساجی لیگ برتر فوتبال ایران
تبلیغات عیسی زارع پور اینترنت اپل سامسونگ ناسا آب گوگل مایکروسافت
سرطان سنگ کلیه هندوانه کبد چرب کمردرد اعتیاد ناباروری بیماران خاص بیمه سبزیجات